به گزارش تابناک به نقل از کیهان، فرستاده ویژه آمریکا به سوریه و لبنان پیوستن دمشق به ائتلاف ضدداعش را «تغییر چشمگیری» برای این کشور دانست و لغو قانون سزار را از کنگره آمریکا خواستار شد؛ او همچنین اعتراف کرد که دمشق به واشنگتن در مقابله با ایران، حزبالله و... کمک خواهد کرد.
ما این روزها زیاد از «فرستاده ویژه آمریکا به سوریه و لبنان» میشنویم، در گزارش پیشرو هم باز خبری از او مطمح نظر است؛ اما این آمریکایی پُرحاشیه کیست؟ از او در این مدتی که مسئول است زیاد میدانیم، اما پیش از مسئولیتش نه! «تام باراک» تاجر آمریکایی با تباری لبنانیِ مسیحی است که قبل از انتصاب به عنوان فرستاده ویژه در سال ۲۰۲۵، بیشتر به عنوان یک لابیگر مشکوک و حامی نزدیک «دونالد ترامپ» شناخته میشد، سابقهای پر از تعارض دارد که اعتبار دیپلماتیکش را زیر سؤال میبرد؛ او بنیانگذار صندوق سرمایهگذاری «کلنی کپیتال» بود و با سرمایهگذاری در املاک ورشکسته در غرب آسیا، روابط عمیقی با شاهزادگان سعودی و اماراتی برقرار کرد، طوری که در سال ۲۰۲۱ به اتهام لابیگری غیرقانونی برای امارات محاکمه شد. او گرچه تبرئه شد، اما این پرونده، پرده از شبکهای از نفوذ خارجی برداشت که منافع شخصی را بر سیاست خارجی آمریکا ترجیح میداد.
باراک، که در کارزار انتخاباتی ترامپ در ۲۰۱۶ نقش مشاور ارشد را ایفا کرد و بیش از ۱۰۰میلیون دلار جمعآوری مالی کرد، در دادگاه ۲۰۲۲ شهادت داد که از «لحن نژادپرستانه» حزب جمهوریخواه نگران بوده[!] و سعی کرده ترامپ را از ممنوعیت سفر مسلمانان منصرف کند، اما این ادعاها بیشتر به عنوان تلاشی برای تطهیر وجههاش به نظر میرسد، زیرا همزمان از سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ مانند دیوار مرزی حمایت میکرد و اظهاراتی تند در مورد مهاجران جنوبی داشت، سخنانی که بوی نژادپرستی میداد
و تناقض با ریشههای لبنانیاش داشت. فعالیتهای باراک نهتنها نشاندهنده فرصتطلبی تجاری در مناطق بحرانی است، بلکه انتخاب او به عنوان دیپلمات، نمادی از اولویت دادن به وفاداریهای شخصی به ترامپ است، که میتواند سیاست آمریکا در سوریه را به مسخرهای تبدیل کند.
همکاری با آمریکا بر ضد ایران و حزبالله
تام باراک گفت: «این هفته به منزله نقطه عطف مهمی در تاریخ نوین خاورمیانه و تغییر چشمگیر سوریه از انزوا به مشارکت است. پایبندی احمد الشرع (ابومحمد الجولانی، سرکرده هیئت تحریرالشام که خود را رئیس سوریه خوانده) به پیوستن به ائتلاف بینالمللی ضد داعش(!) در واقع چارچوبی تاریخی است که گذار سوریه از یک منبع تروریسم به شریکی در مبارزه با آن را نشان میدهد.» این سخنان یعنی ما ابایی نداریم که «اگر لازم باشد ما تروریست را دیپلمات میکنیم» و این هم از شعبدهبازیهای آمریکاییهاست که البته در تاریخ آمریکای نوپا، سابقه طولانی دارد! به گزارش شبکه قطری «الجزیره»، این مقام آمریکایی در ادامه نیز مدعی شد: «دمشق به ما در مقابله و انهدام بقایای داعش، سپاه پاسداران ایران، حماس، حزبالله و سایر شبکههای تروریستی کمک خواهد کرد.» در پاسخ به باراکِ وقیح تنها میتوان گفت: «عجب!» آنطور که «ایسنا» نوشته است، او همچنین افزود: «طرح مرحله بعدی چارچوب آمریکایی- ترکیهای- سوری را که شامل ادغام نیروهای سوریه دموکراتیک(قسد) در ساختار جدید سوریه و بازتعریف روابط ترکیه- سوریه- اسرائیل است، ترسیم کردهایم.» فرستاده ویژه آمریکا به سوریه با تأکید بر اینکه «گام بعدی برای دادن یک فرصت واقعی به سوریه، لغو قانون سزار است»، از کنگره آمریکا خواست این گام را بردارد.
دمشق سقوط کند، ایران برمیگردد
همچنین وزیر امورخارجه آمریکا گفت که: «اگر حکومت جدید سوریه سقوط کند، این کشور به زمین بازی بازیگران خطرناک از جمله ایران تبدیل میشود.» [کذا!] یعنی سرنوشت میلیونها سوری را به دست تروریستها سپردهاید تا سوریه زمین بازی ایران نشود! «مارک روبیو» در بخشی از صحبتهای خود مدعی شد: «اگر حکومت فعلی سوریه سقوط کند، این کشور به فضائی بدون حکومت و زمین بازی برای داعش، حزبالله، ایران، القاعده و هر عنصر دیگری در منطقه تبدیل خواهد شد و یک جنگ کاملاً جدید در سوریه پیشرو خواهیم داشت.»[!] در پاسخ باید گفت که این حرفها یعنی حزبالله و ایرانی هر هزینهای را برای مقابله با تروریسم و افراطیگریِ سنی پرداخت کردند و از هیچ ایثار کوتاهی نکردند، حالا با القاعده و داعش یکی میشوند! از قضا آنکه باید متهم شود، آمریکاییها هستند. آمریکا، در طول تاریخ خود، روابطی پیچیده با گروههای تروریستی برقرار کرده و بارها از آنان به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیک خود بهره برده است، بدون آنکه هرگز علیه تروریسم بایستد. در دهه ۱۹۸۰، سازمان سیا میلیاردها دلار به «مجاهدین» افغانستان، که شامل گروههای افراطی مانند شبکه حقانی و پدران القاعده میشد، تزریق کرد تا در برابر شوروی بجنگند؛ اسنادی از آرشیو ملی آمریکا نشان میدهد که این حمایتها مستقیماً به ظهور طالبان و بنلادن کمک کرد. در دهه ۲۰۱۰، در سوریه، آمریکا به تروریستهای شورشی مانند جبههالنصره (شاخه القاعده) تسلیحات و آموزش داد تا دمشق را سرنگون کند، در حالی که همزمان با داعش میجنگید، تناقضی که حتی پنتاگون در گزارش داخلی ۲۰۱۵ به آن اعتراف کرد و آن را «حمایت غیرمستقیم از افراطگرایان» نامید!
اوضاع پیچیده سوریه
در این میان همچنین خبر میرسد که تعدادی از مقامات دولت الجولانی به رسانههای عبری گفتهاند که قرار است گروهی از نظامیان آمریکایی در پایگاهی در نزدیکی دمشق مستقر شوند. به گفته این مقامات، نیروهای آمریکایی بر ترتیبات امنیتی که بین اسرائیل و سوریه امضا خواهد شد، نظارت خواهند کرد. این سخنان در شرایطی مطرح میشود که نیروهای اشغالگر به حملات متجاوزانه خود در طول مرزهای سوریه ادامه میدهند و باز هم وارد اطراف روستایی در حومه مرکزی قنیطره شدند؛ حتی در ساعات اولیه پنجشنبه نیز یک دستگاه تانک ارتش رژیم صهیونیستی از داخل اراضی اشغالی ۲ خمپاره را به اطراف روستاهای «عابدین» و «کویا» واقع در اطراف یرموک در حومه غربی درعا شلیک کرد. وزیر خارجه رژیم الجولانی هم درخصوص روابط با رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: «اسرائیل در حال حاضر نقش منفی در سوریه ایفا میکند.» همچنین، بامداد دیروز، استان سویداء در جنوب سوریه شاهد درگیریهای شدیدی بین گروههای تازهتأسیس «گارد ملی» که توسط شیخ «حکمت الهجری»، از شیوخ برجسته دروزیها (که حمایت اسرائیل را دارند) تأسیس شده و نیروهای دولتی سوریه، به ویژه اداره کل امنیت، بود. این یعنی وضعیت سوریه خیلی پیچیده است!