با این حال، علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه پیشین و مشاور فعلی رهبر معظم انقلاب، آیتالله علی خامنهای، در شبکههای اجتماعی اظهار داشت که «آغاز آتشبس در غزه» ممکن است به صلحی فراگیرتر در سراسر خاورمیانه بینجامد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، اندیشکده آمریکایی استیمسون در مقالهای به بررسی تاثیر صلح غزه بر گفتگوی احتمالی ایران و آمریکا پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
اگر توافق آتش بس غزه از مراحل اولیه خود جان سالم به در ببرد، تندروهای ایرانی با انتخابی دشوار روبهرو خواهند شد: حمایت از توافق صلح و بازتعریف نقش منطقهای ایران، یا مخالفت با آن و در نتیجه خطر دوری از متحدان فلسطینی و کاهش بیشتر نفوذ منطقهای.
آتشبس غزه در اکتبر ۲۰۲۵ که تحت فشار شدید بینالمللی و به ابتکار رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، برقرار شد، میتواند پیامدهای مهمی برای ایران داشته باشد و فرصتی دوباره برای تهران فراهم کند تا پس از شکست مذاکرات با آمریکا و جنگ دوازدهروزه با اسرائیل، از تعهدات ایدئولوژیک به سوی دیپلماسی عملگرایانه چرخش کند.
توافق شکننده میان اسرائیل و حماس که شامل آتشبس، تبادل اسرا، خروج جزئی نیروهای اسرائیلی از غزه و در نهایت بازسازی این باریکه ویرانشده است، میتواند پویاییهای منطقهای را دگرگون سازد و موضع دیرینه ضداسرائیلی ایران و سیاست خارجی متکی بر تندروها را به چالش بکشد.
این توافق پس از آن پدید آمد که هم حماس و هم اسرائیل در دستیابی به اهداف حداکثری خود پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل و عملیات نظامی بعدی اسرائیل ناکام ماندند.
حماس در پی آن بود که با برانگیختن قیامی منطقهای، توافقنامههای ابراهیم تحت رهبری آمریکا را متزلزل کند و منطقه را به اولویت دادن به حقوق فلسطینیان وادارد، در حالی که دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هدفش نابودی کامل حماس، تضعیف شدید متحدان منطقهای آن و حفظ قدرت سیاسی خود بود.
محور مقاومت تحت حمایت ایران ضربات سنگینی متحمل شد، اما حماس نابود نشد و اسرائیل نیز به دلیل فشارهای داخلی و بینالمللی ناچار شد جنگی را متوقف کند که منجر به کشته شدن حدود ۷۰ هزار فلسطینی و نابودی بخش عمدهای از زیرساختهای حیاتی نوار غزه شده بود.
در صورت دوام آتشبس، این امر میتواند پیامدهای عمیقی برای ایران داشته باشد؛ کشوری که از حامیان اصلی حماس و گروههای شبهنظامی وابسته به خود است و مخالفت با اسرائیل را طی ۴۶ سال گذشته به ستون اصلی سیاست خارجیاش بدل کرده است.
دولت ایران در ابتدا از این توافق استقبال کرد و اعلام داشت: «تهران از هر ابتکاری که به نسلکشی پایان دهد، خروج کامل نیروهای اشغالگر را تضمین کند و کمکهای بشردوستانه را ممکن سازد، حمایت میکند.» با این حال، ایران نیز ابراز داشت که اسرائیل احتمالاً این توافق را نقض خواهد کرد.
ترامپ از اظهارات ایران استقبال کرد و مصر نیز ایران را به نشستی با حضور ترامپ در روز دوشنبه دعوت نمود — پیشنهادی که ایران رد کرد.
با این وجود، ترامپ همچنان درِ مذاکرات جدید با ایران را باز گذاشت، حتی پس از سقوط شدید روابط دو کشور بهدنبال حملات تابستانی اسرائیل به برنامه هستهای ایران که آمریکا نیز در آن مشارکت داشت، و همچنین بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران توسط اروپا در سپتامبر.
اظهارات رهبران جهانی دیگر از جمله ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در کنار رسانههای ایرانی، حاکی از آن است که آتشبس غزه ممکن است راه را برای ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا هموارتر کند، بدون آنکه به حیثیت تهران لطمهای وارد شود.
پوتین در اجلاس روسیه و آسیای مرکزی در تاجیکستان در تاریخ ۹ اکتبر اعلام کرد که اسرائیل به مسکو اطلاع داده است قصد ندارد وارد درگیری نظامی جدیدی با ایران شود و اکنون از حلوفصل دیپلماتیک مسئله هستهای حمایت میکند.
پوتین این تضمینها را به تهران منتقل کرد و بر تعهد ایران به راهحلهای مورد قبول طرفین، از جمله ازسرگیری همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) ـ که ایران پس از بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل آن را قطع کرده بود ـ تأکید نمود. نقش پوتین در این روند با راهبرد اعلامشده گستردهتر روسیه برای تثبیت منطقه و مقابله با نفوذ غرب همسو است.
این همگرایی میان میانجیگری روسیه و گشایشهای جدید آمریکا نشان میدهد که ایران میتواند از پوتین به عنوان واسطهای میان خود و واشنگتن استفاده کند. با این حال، شرایط داخلی ایران این فرصت را پیچیده میسازد.
اصولگرایان تندرو همچنان مذاکره با غرب را خیانتی به آرمان ضداستعماری جمهوری اسلامی میدانند. پذیرش مشروط طرح صلح ترامپ از سوی حماس، این جناح را شوکه کرده است.
رسانههای همسو با تندروها با تیترهایی، چون «طرح اشغال غزه به بهانه آتشبس!» از توافق انتقاد کرده و خواستار ادامه مقاومت شدهاند، حتی با وجود نیازهای شدید انسانی در غزه.
با این حال، علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه پیشین و مشاور فعلی رهبر معظم انقلاب، آیتالله علی خامنهای، در شبکههای اجتماعی اظهار داشت که «آغاز آتشبس در غزه» ممکن است به صلحی فراگیرتر در سراسر خاورمیانه بینجامد.
اگر این توافق از مراحل اولیه خود عبور کند، تندروهای ایرانی با انتخابی دشوار روبهرو خواهند شد: حمایت از توافق صلح و بازتعریف نقش منطقهای ایران، یا مخالفت با آن و در نتیجه خطر دوری از متحدان فلسطینی و کاهش هرچه بیشتر نفوذ منطقهای.
صلح طولانیمدت در غزه فرصتی تاریخی برای ایران فراهم میکند تا روابط خود با ایالات متحده و غرب را بازتنظیم کند و احتمالاً به دههها درگیریهای نیابتی و تنشهای هستهای پایان دهد.
حمایت ایران از گروههای ضداسرائیلیِ مسلح، مدتهاست به عنوان دلیل اصلی انزوای این کشور و اعمال تحریمهای غربی مطرح میشود. این احتمال وجود دارد که ترامپ مذاکراتی با ایران را از سر بگیرد که در آن کاهش فعالیتهای هستهای و کاهش تنشهای منطقهای، در برابر رفع تحریمها و جذب سرمایهگذاری خارجی مبادله شود.
با این حال، موانع مهمی باقی است. منتقدان بر شکنندگی توافق، وعدههای مبهم آن درباره خودمختاری فلسطین، اتکای آن به نیروهای بینالمللی نامشخص و بازسازی نامعلومِ متکی بر سرمایه کشورهای خلیج فارس تأکید میکنند.
در حالی که تندروهای ایرانی نزدیکی به غرب را خیانت میدانند، جناح راست اسرائیل ممکن است بار دیگر تمرکز خود را بر تهدید ایران بگذارد و ایالات متحده نیز میتواند خواستار امتیازاتی شود که تهران آنها را غیرقابل قبول بداند.
برنامه موشکی ایران، سابقه حقوق بشری و نقش شبهنظامیان وابسته به تهران، حتی در صورت توافق بر سر دامنهای قابلقبول از برنامه هستهای، همچنان از نقاط اختلاف باقی خواهند ماند.
شکست دوباره، خطر انزوای بیشتر ایران، تقویت تندروها و تداوم درگیریها را در پی خواهد داشت. در عرصه داخلی نیز، رهبری ایران باید شکاف میان عملگرایانی که رفاه ملی را در اولویت میدانند و تندروهایی که به آرمانهای انقلابی پایبند ماندهاند، پر کند.
در نتیجه، توافق صلح غزه نشانهای از یک دگرگونی بنیادین احتمالی است. این توافق، ایران را به انتخابی سرنوشتساز میان پافشاری بر ایدئولوژی و بازپیوستن به دیپلماسی جهانی فرا میخواند.
در آغوش کشیدن عملگرایی میتواند نقش جهانی ایران را بازتعریف کند، از شدت تنشها بکاهد و به بهبود اقتصاد کشور بینجامد. همانگونه که یکی از تحلیلگران روابط بینالملل در مصاحبهای اخیر گفت: «انشاءالله این فرصت از دست نرود.»