حمله بیسابقه اسرائیل به دوحه، برای کشورهای حاشیه خلیج فارس این پرسش را به همراه خواهد آورد که آمریکا به عنوان یک شریک دفاعی و ضامن امنیت، تا چه اندازه قابل اعتماد است.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «نیو عرب» (العربی الجدید) در مقالهای به بررسی تبعات حمله اسرائیل به دوجه قطر و تأثیر آن بر روابط اعراب خلیج فارس با آمریکا پرداخته که در ادامه آمده است.
حمله نظامی اسرائیل به دوحه روز سهشنبه، لحظهای تعیینکننده را رقم زد - نه فقط برای قطر، بلکه برای کل معماری امنیتی خلیج فارس.
در اقدامی که ناظران در سراسر منطقه را شوکه کرد، اسرائیل رهبران حماس را در پایتخت قطر هدف قرار داد و این فرض دیرینه را در هم شکست که اعضای شورای همکاری خلیج فارس از تعرض نظامی مستقیم اسرائیل مصون هستند.
چنین حملهای به یک محله مسکونی در قطر - کشوری مرفه و باثبات که به واسطه میانجیگری در منازعات در سراسر منطقه و فراتر از آن شناخته میشود - بیسابقه است. انفجارهایی که دوحه را لرزاند برای شهروندان قطری و خارجیهای مقیم این شهر بسیار ضربهزننده بود.
به عنوان کشوری با دوستان نزدیک بسیار در خاورمیانه و سراسر جهان، ابراز همبستگی فهرست طولانیای از دولتها جای تعجب نداشت. قویترین نشانهای حمایت از متحدان عرب حاشیه خلیج فارس قطر صورت گرفت.
محکومیتهای سریع آنان نسبت به این حمله، بر این درک فراگیر در شورای همکاری خلیج فارس تأکید کرد که خصومت اسرائیل با قطر، حملهای به تمامی شش عضو این نهاد زیرمنطقهای محسوب میشود.
اکنون خلیج فارس در پی پاسخ دادن به گونهای خواهد بود که وحدت شورای همکاری را تقویت کند و سابقهای قوی برای آنچه در صورت ارتکاب هر قدرت خارجی به چنین عمل تجاوزکارانهای علیه هر کشور عرب حاشیه خلیج فارس رخ میدهد، ایجاد نماید.
به سادگی میتوان فهمید چرا کشورهای سراسر خاورمیانه پس از این حمله برای نشان دادن همبستگی با قطر شتافتند. حتی در پایتختهایی که به غرب نزدیک هستند - از امان و قاهره گرفته تا ریاض - باید احساس ناخشنودی فزایندهای وجود داشته باشد.
اگر اسرائیل میتواند دوحه، پایتخت یک متحد عمده غیر ناتو آمریکا در خلیج فارس را بمباران کند و با هیچ پیامد فوریای روبهرو نشود، چه کسی در امان است؟
قطر فقط یک عضو عادی شورای همکاری خلیج فارس نیست - تنها چهار ماه پیش میزبان ترامپ بود و به خاطر هدیه دادن یک هواپیمای «جامبو جت» به او، تیترهای بیشماری را به خود اختصاص داد.
پیامی که این اتفاق برای منطقه میفرستد هشداردهنده است: اگر این اتفاق برای دوحه میافتد، میتواند برای هر جایی بیفتد.
دکتر کریستین کوتس اولریکسن، پژوهشگر امور خاورمیانه در موسسه بیکر، در این زمینه خاطرنشان کرد: «متحدان و شرکا در سراسر خاورمیانه حمله اسرائیل به قطر را زیر نظر خواهند داشت و به این فکر خواهند کرد که آیا ممکن است نوبت آنها باشد، نه تنها در ترکیه، بلکه در عمان که میزبان نمایندگان حوثیها بوده و همانند قطر در دیپلماسی و تلاشهای میانجیگری منطقهای درگیر بوده است.»
ضمانت امنیتی در هم شکسته: روابط آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس تحت فشار
برای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، آنچه این حمله را به ویژه آزاردهنده میکند، نقش فرضی ایالات متحده است. چه از طریق همکاری فعال و چه چراغ سبز خاموش، درگیر بودن واشنگتن شرکای سنتی خلیج فارس خود را به شدت مضطرب کرده است. پیامدهای آن برای روابط آمریکا با قطر و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس احتمالاً عمیق خواهد بود.
تردیدها در مورد قابلیت اعتماد آمریکا به عنوان یک شریک دفاعی مدتهاست در خلیج فارس در جریان بوده است. در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، مقامات عرب حاشیه خلیج فارس به طور فزایندهای از موضع منطقهای واشنگتن احساس ناخشنودی کردند.
پاسخ آمریکا به قیامهای بهار عربی در سالهای ۲۰۱۰-۲۰۱۱، تردید آن در اجرای به اصطلاح «خط قرمز» در سوریه در اوت ۲۰۱۳، و تصمیم به مذاکره و در نهایت امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با ایران در ژوئن ۲۰۱۵، همگی به احساس فزاینده در ریاض، ابوظبی و دیگر پایتختهای عرب حاشیه خلیج فارس دامن زدند که دولت اوباما در درک تهدیدات امنیتی که با آن روبهرو بودند، شکست خورده است.
در دوران اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ، حمایت اولیه او از محاصره قطر در ژوئن ۲۰۱۷ - و پاسخ دولت به حملات سپتامبر ۲۰۱۹ به آرامکو عربستان - نگرانی زیادی در مورد تمایل واشنگتن برای دفاع از حاکمیت و امنیت همه اعضای شورای همکاری خلیج فارس برانگیخت.
این نگرانیها در دوران ریاستجمهوری جو بایدن عمیقتر شد. خروج آمریکا از افغانستان در اوت ۲۰۲۱، بیعملی ادراک شده واشنگتن پس از حملات حوثیها به امارات در ژانویه ۲۰۲۲، و کمپین بحثبرانگیز بمباران تحت رهبری آمریکا و بریتانیا در یمن که از ژانویه ۲۰۲۴ آغاز شد، همگی بر احساس فزاینده عدم اطمینان استراتژیک در پایتختهای کشورهای حاشیه خلیج فارس افزودهاند.
با این حال، هیچ یک از آن حوادث با حمله اسرائیل به دوحه قابل مقایسه نیست. این بار، موضوع صرفاً درباره شکست آمریکا در محافظت از شرکای خلیج فارس در برابر تهدیدات خارجی نیست. بلکه درباره این است که به نظر میرسد واشنگتن به یک قدرت نظامی متخاصم اجازه داده تا به پایتخت یک عضو شورای همکاری خلیج فارس حمله کند.
این همدستی ادراک شده نشاندهنده شکافی بسیار جدیتر است. بدون توجه به اینکه چه اطمینانبخشیهایی از واشنگتن میآید، بازسازی اعتماد دشوار، اگر غیرممکن نباشد، خواهد بود.
اگرچه رهبری اسرائیل و آمریکا ادعا میکنند که آمریکا هیچ ارتباطی با این حمله نداشته، اما برای بسیاری در منطقه باور این موضوع دشوار است. اما، حتی اگر چنین باشد، پیام این خواهد بود که واشنگتن در متوقف کردن حمله شکست خورده است، که این نیز اعتماد منطقهای به توانایی ایالات متحده در محافظت از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در برابر چنین حملاتی را کاهش خواهد داد.
دکتر کورتنی فریر، پژوهشگر دانشگاه اموری، هشدار داد که این حمله به دوحه میتواند یک عقبگرد بالقوه بزرگ برای روابط آمریکا با خلیج فارس باشد. او گفت که حمله بیسابقه اسرائیل پرسشهای بنیادینی درباره میزان اعتماد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به واشنگتن ایجاد میکند و پرسید: وقتی چنین اتفاقاتی میافتد، کارایی چتر امنیتی آمریکا چیست؟
با توجه به اینکه حمله اخیر اسرائیل در حذف تمام اهداف مورد نظر حماس شکست خورده است، نمیتوان امکان حملات مجدد اسرائیل به دوحه را رد کرد.
اینکه دولت ترامپ به تل آویو دست آزاد میدهد یا انتخاب میکند که اقدامات بعدی را محدود کند، به طور قابل توجهی بر آینده روابط آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس تأثیر خواهد گذاشت.
دکتر استیون رایت، دانشیار روابط بینالملل در دانشگاه حمد بن خلیفه، در این زمینه گفت: تصمیمی که واشنگتن در این برهه میگیرد، مسیر و آینده روابطش در منطقه را تعریف خواهد کرد. اکنون به یک نقطه عطف برای واشنگتن رسیدهایم.
ترامپ کوتاهمدتی پس از حمله اسرائیل با امیر قطر تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی و نخستوزیر محمد بن عبدالرحمن بن جاسم بن جابر آل ثانی صحبت کرد و از دوستی کشورشان با ایالات متحده تشکر کرد.
کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید، در یک جلسه توجیهی توضیح داد که دیدگاه رئیسجمهور این است که این حمله تأسفبار بوده، اگرچه هدف حذف حماس را قابل تقدیر خواند.
دولت ترامپ همچنین به رهبری در دوحه قول داد که آمریکا اجازه نخواهد داد تل آویو حملات دیگری را انجام دهد. اما حقیقت این است که قطر و بقیه جهان عرب دلیلی کمی دارند که این اطمینانبخشیها را قابل اعتماد ببینند. تنها «اقداماتی» که کاخ سفید انجام میدهد - نه بیان ترامپ - مهم خواهد بود.
دکتر رایت در این زمینه گفت: ایالات متحده نه تنها باید به طور واضح اقدامات اسرائیل را به عنوان یک نقض تکاندهنده، بیپروایانه و فاحش قانون بینالملل محکوم کند، بلکه باید این را به عنوان یک لحظه سرنوشتساز برای روابط آینده خود با اسرائیل و جهان عرب به رسمیت بشناسد.
دکتر فریر نیز گفت: پرسش گستردهتر دوباره این است؛ رابطه آمریکا و قطر چگونه از این اتفاق جان سالم به در میبرد؟ ترامپ در این مورد چه خواهد گفت؟ آیا چیزی وجود دارد که ترامپ بتواند بگوید که خاطره این روز را از ذهن هر قطری پاک کند؟ من نمیدانم این چیست یا آیا چنین چیزی ممکن است.
خلیج فارس در یک دوراهی
حمله اسرائیل به دوحه، روابط آمریکا و خلیج فارس را به یک تقاطع بحرانی رسانده است. برای دههها، واشنگتن خود را به عنوان ضامن نهایی امنیت در خلیج فارس، یک نیروی تثبیتکننده قادر به بازدارندگی تهدیدات خارجی و حفظ حاکمیت متحدان و شرکای عرب خلیج فارسی خود جاانداخته بود. آن تصویر اکنون در هم شکسته است.
بدون توجه به نقشی که آمریکا در حمله اسرائیل ایفا کرده، ادراک در میان بسیاری در منطقه یکسان است: نمیتوان به واشنگتن اعتماد کرد تا امنیت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تضمین کند - حتی در برابر نزدیکترین متحد آمریکا در خاورمیانه.
در این چارچوب، پیامدها فراتر از قطر میرود. کل چارچوب همکاری امنیتی آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس اکنون تحت فشار است. رهبران عرب حاشیه خلیج فارس - که برخی بیش از دیگران در حال حاضر از طریق روابط عمیقتر با چین، روسیه و ترکیه در حال پوشش ریسک هستند - ممکن است بیشترتنوعبخشی خود را از یک ایالات متحده غیرقابل اعتماد تسریع کنند.
علاوه بر این، فرسایش اعتبار واشنگتن احتمالاً بازیگران منطقهای - دولتی و غیردولتی به را قدرتمندتر خواهد کرد که آسیبپذیری خلیج فارس را به عنوان فرصتی برای بازتعریف توازن قدرت میبینند.
دولت ترامپ اکنون باید تصمیم بگیرد که آیا با این گسست با جدیت یا خودرضایتی برخورد کند. سخنان تأسف یا اطمینانبخشیهای نیمبند کافی نخواهد بود.
آنچه اعضای شورای همکاری خلیج فارس اکنون خواستار آن هستند اثبات - از طریق تغییرات سیاستی واقعی - است که نگرانیهای امنیتی آنان درک شده، محترم شمرده شده و در اولویت قرار گرفتهاند.
در صورت شکست در این امر، آمریکا ریسک میکند که شاهد لغزش یک منطقه حیاتی بیشتراز مدار خود باشد، با پیامدهایی که میتواند ژئوپلیتیک خاورمیانه را برای سالها، اگر نه دهههای آینده، بازتعریف کند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید