تدوین دستورالعملی ویژه برای آموزش در مدارس متناسب با گویشهای ایرانی!
به گزارش «تابناک»؛ سید محمد بطحائی که در برنامه سفر به ایلام، در شورای اداری، شورای سیاستگذاری و هماهنگی آموزش و پرورش مناطق مرزی این استان شرکت کرده بود، پس از آنکه تأکید نمود، «مایحتاج مردم باید با کمترین زحمت به دستشان برسد» و یادآور شد که «برنامه اداره کشور نیازمند بازنگری جدی است»، به سراغ مشکلی رفت که مدت هاست آموزش و پرورش در کشورمان با آن دست به گریبان است.
اشکالی که در حقیقت، در نظام آموزشی مدارس کشورمان به چشم میخورد و بارها و بارها بر ضرورت رفع آن تأکید شده است. اشکالی از جنس نادیده گرفتن ظرفیتهای زبانی در کشورمان که گاه برای بسیاری از دانش آموزان و حتی معلمان، تبعات نامطلوب بسیاری به دنبال دارد و به نوعی، زمینه ساز اتفاقات نامطلوب دیگری در کشورمان است.
صحبت درباره مسألهای است که در قانون اساسی کشورمان هم مورد تأکید قرار گرفته، اما سالهاست در سایه کوتاهی مسئولان، لاینحل مانده و آسیبهای ناشی از آن تداوم یافته است؛ آسیبهایی که به باور بسیاری، میشود با سلسله اقداماتی حساب شده و دقیق، از ظهور و بروزشان جلوگیری کرد.
اتفاقی که ظاهرا در حال رقم خوردن است، ولی به شیوهای عجیب. به این سخنان وزیر دقت کنید: «یکی از دغدغههای اصلی وزارت آموزشوپرورش، حراست از زبان معیار و ملی فارسی در کنار حفظ زبانهای محلی است؛ برای سالهای آینده، دستورالعملهایی مناسب با گویشهای هر منطقه از کشور در دست تدوین و بررسی است.»
صرف نظر از تأکید وزیر بر حراست از زبان ملی و معیار در کشورمان که در معرض آسیبهای فراوانی قرار دارد، توضیحات بطحائی، حکایت از شکل گیری طرحی برای بررسی و تدوین دستورالعملهایی مناسب با گویشهای هر منطقه از کشورمان دارد؛ طرحی که وزیر درباره آن توضیحات خاصی نداده و جستوجو برای یافتن اطلاعاتی پیرامون آن هم به نتیجه خاصی منجر نمیشود.
اما این طرح قرار است به کجا برسد؟ آن گونه که وزیر آموزش و پرورش تأکید کرده، هدف از این طرح، تدوین دستورالعملی ویژه است که قرار است مناسب سازی آموزش در مدارس را با گویشهای مناطق به دنبال داشته باشد؛ دستورالعملی ویژه که ظاهرا به گویشها محدود شده و قرار نیست دایره زبانهای بومی ایرانی را در بر بگیرد، مگر آنکه وزیر به این مهم کم دقتی کرده باشد که گویش و زبان چه تفاوتهایی دارند.
نکتهای که اگر از موشکافی آن صرف نظر کرده و بخواهیم بر کلیت این ماجرا تأکید کنیم هم محل ابهام است؛ ابهاماتی از این دست که تدوین چنین دستورالعملی قرار است، در کجا انجام شود و تابع چه اصول و قواعدی است؟ اصول و قواعدی که متخصصان این امر شناسایی و معرفی کردهاند یا برآمده از نگاه دست اندرکاران آموزش و پرورش به این مسأله هستند؟
ابهاماتی که وقتی میبینیم چنین طرح مهمی به نوعی در حاشیه امور کلید خورده و در حال پیشرفت است، مهمتر جلوه میکند، چون نشان از جامع نبودن بررسیها در تدوین این دستورالعمل ویژه دارد؛ رویدادی که میتواند نتیجه کار را به اتفاقی پر اشکال و حتی حاشیهساز و مشکلآفرین تبدیل کرده یا به شکلگیری دستورالعملی منجر شود که بی فایده و خنثاست؛ آن هم در شرایطی که توقع این است، ورود به چنین مقوله مهم و مغفول ماندهای، بسیار جدیتر و جامعتر باشد.
بابا، ایران را بیمه کنید با تایید هویت خرد و منطقه ای ایرانیان.
فرصت سوزی را تمام کنید. ما به انرژی تک تک ایرانیان نیازمندیم.
سر می دهند.
که یا از سر ناآگاهی است و یا از سر تعصب
اگر اکثر تجزیه طلبان هم هر خواسته ای داشته باشن باید قبول کرد و گفت"با این کار بهانه ازبسیاری از اون افراد گرفته میشه"؟و نکته بعد اینکه آیا تضمینی وجود داره که اگر هر خواسته ای که هر
تجزیه طلبی داره انجام بشه هیچ کدوم از اونها هیچ
بهانه جدیدی نداشته باشن؟
براتونآرزوی موفقیت دارم
حقوق بشر مقدم بر هر حق دیگری است.
الان وزیر دقیقا از ترس تجزیه کشور بدنبال تدریس زبانهای ایرانی است و کار درستی است اگر این حق از اعراب و ترکها و کردها و بلوچها دریغ شود دیر یا زود ایران کوچکتر خواهد شد
کنار زبان فارسی اشاره شده .تدریس ادبیات زبان های قومی و محلی و نه تدریس به زبان مادری و در قسمتی از اون اصل هم در مورد اینکه اسناد ومکاتبات
ومتون رسمی و کتب درسی باید با زبان و خط فارسی باشد هم اشاره شده است. اگر از روی ناآگاهی اونطور در این قسمت در مورد اصل 15 قانون اساسی نوشتی که به نظر من بهتر بود قبل از نوشتن این نظرت در این بخش، در مورد این اصل تحقیق درستی انجام میدادی ولی اگر این اصلو میدونستی و اینطور در این قسمت نوشتی به نظر من عدم صداقتت در نوشتن این نظر بسیار زشت و ناپسند بود.نکته بعد اینکه دقیقا در کدوم کنوانسیون و در کجای اون دقیقا نوشته شده"تحصیل به زبان مادری در کنار زبان رسمی یک الزام ویک باید است"؟ ونکته بعد اینکه در ایران هم زبان فارسی فقط متعلق به یک قوم نیست
آموزش و حفظ و ترویج زبان ترکی و گویش های محلی در ایران باید در دستور کار قرار گیرد.
با این کار اتحاد ملی حفظ و ناگسستنی خواهد شد.
جنگ جهانی دوم بر سر مسائل نژادیو زبانی میلیون هاا قربانی گرفت. متاسفانه بشر به هیچ وجه از گذشته عبرت نگرفته.
چیکارباید کرد
لری گویش فارسی است چرا که آثار بزرگ ادبی در ایران به زبان فارسی است نه به گویش لری. اگر اثار ادبی بزرگ ایران به زبان لری بود در اینصورت فارسی گویش لری بود. فارسی و لری ذر یک خانواده هستن اما مثلا دیوان حافظ به گویش لری یا گویش کردی یا گویش بلوجی نیست. شاهنامه و مثنوی معنوی و و و هم همینطور. ما که با هم دشمنی نداریم و زورآزمایی که نمی کنیم اما از حقیقت علمی باید دفاع کرد. در ضمن من از پدر و مادری لر متولد شدم و دشمنی با لر که خودم باشم ندارم.
واز همه مهمتر اینکه این روند باعث جدایی بیشتر اقوام و قومیت ها از هم شده و بدلیل اختلافات فرهنگی در یک جلسه کشوری بطور مثال بعد از بیست الی سی سال دو کارشناس یا صاحب نظر نتوانند حرف هم را درک کنند و به نوعی باعث نابودی کشور میشود .
عدم برقراری ارتباط موثر جامعه با یکدیگر یعنی نفاق و تفرقه .
تنها راه حفظ وحدت احترام به هویتهاست و لاغیر.





