آزمون ساده «ورزنه» پیش روی مسئولانی که داعیه مهار بحران آب را دارند!
به گزارش «تابناک»؛ این روال چندین سال است که در اصفهان تکرار میشود. اعتراض شدید کشاورزان شرق استان اصفهان که حقابه شان را طلب میکنند، اما پاسخ نمیگیرند و در نهایت به اصطکاک با مأموران میرسند و در نتیجه دایر شدن فضای امنیتی، به خانه هایشان بازمیگردند.
اتفاقی که تکرار آن از دو سه هفته پیش استارت خورد؛ با اعتراضاتی پراکنده که پس از اظهارنظر یکی از مسئولان، رنگ و بوی متفاوتی گرفت و جدیتر شد. با سخنی که حکم ریختن آب پاکی روی دست کشاورزان شرق اصفهان را داشت. اینکه برای کشت بهاره خبری از آب و پرداخت حقابه ایشان نیست.
این خبری بود که از زبان مسعود میرمحمد صادقی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان مخابره میشد: «امسال خبری از جاری شدن آب در زاینده رود نیست»؛ جملهای که برای به خروش درآوردن کشاورزان کفایت میکرد. کشاورزانی که از دیرباز بر حقابه قانونی شان از زاینده رود تأکید دارند و کسی این حق ایشان را منکر نمیشود.
صحبت درباره سهمی از آب زاینده رود است که به این کشاورزان تعلق دارد، غافل از آنکه زاینده رود مدت هاست خشک شده و اگر نباشد، برداشت و انتقال آب از کارون و سرشاخههای آن، از جمله مردهترین رودهای کشورمان به حساب میآید. رودی که در نتیجه کاهش بارندگیها و خشکسالی، به مانند بسیاری از رودها، آبگیرها، تالابها و حتی دریاچههای کشورمان به خشکی گراییده و آیینه تمام نمای وضعیتی است که پیش روی همه مان قرار دارد.
درباره وضعیتی سخن میگوییم که از آن به بحران آب یاد میکنند؛ بحرانی ترسناک که روز به روز ابعاد نگران کننده اش وسعت مییابد و با کاهش شدید بارندگیها در سال آبیِ جاری (۹۷/۹۸)، دورنمای تیره و تاری پیش رویمان گسترده است؛ بحرانی که ظاهرا مسئولان نگران ابعاد آن نیستند و از توانایی شان در مهارش اطمینان دارند.
اطمینانی که ماجرای روزها و ساعات اخیر ورزنه حکایت از پوچ بودن آن دارد، چون میبینیم کشاورزان معترض ورزنهای، این بار بیش از پیش نگرانند تا جایی که ترجیح دادهاند به جای اعتراض خاموشِ هر ساله و ردیف کردن انبوه تراکتورهایشان در کنار مبادی ورودی شهر به نشانه اعتراض، با راهپیمایی حقابه شان را طلب کرده و صدایشان را به گوش مسئولان برسانند؛ رویکردی که البته مؤثر واقع نشده است.
این را میشود از به خشونت کشیده شدن این اعتراضها دریافت که اوضاع منطقه و استان اصفهان را بحرانی کرده و نشستهای امنیتی را کلید زده است. با اعتراضاتی که از فرط شنیده نشدن، به حاشیههای دیگر گره خورده و در نهایت به صف آرایی مأموران انتظامی و کشاورزان مقابل هم منجر شده است و حتی از آن فراتر، درگیریهای خونین را به دنبال داشته است؛ بلبشویی عجیب که به شدت مورد توجه رسانههای بیگانه، به ویژه رسانههای فارسی زبان خارج کشور و اپوزیسیون قرار گرفته است.
وضعیتی که در قیاس با بحرانی که در کمین کشورمان نشسته، بسیار کوچک به نظر میرسد، اما به رغم کوچک بودن، درمان ناپذیر جلوه میکند و به وضعیتی بسیار ناخوشایند منجر شده است. وضعیتی که اگر آن را مردود شدن مسئولان در آزمون مهار بحران آب تعبیر کنیم، به نظر بیراهه نرفته ایم. آزمونی که نشان میدهد تا چه اندازه مهیای بروز مشکلات ریز و درشت و البته پرتعداد در حوزه آب هستیم.
کجایی مینویسی؟
اینجا ایرانه , و ما هم فارسی صحبت میکنیم! "شروع شد" چه اشکالی داشت ؟
خدا به همه ما رحم کنه!
مرض مملکت از اونجایی شروع شد که زبانمون رو هم داریم از دست میدیم
اگر نه این بازی بحران سازی و بعد مدیریت کردن غلطش که یک داستان تکراری و خنده دار شده برا من
شما هم اقا رضا تند نرو طرف حرفی زد با چه مدرکی اینقدر تهمت بهش زدی مسلمون
جنگ جنگ تا پیروزی این است شعار مردم
پانترکیسم و تجزیه طلبی دستگیر کردن!!!! جل الخالق
در پاسخ به شما . یه ضرب المثل بختیاری میگه: «دو غلا جر ایکشن سر کشک مردم» یعنی دو تا کلاغ به خاطر کشکی که مال یکی دیگه اس دعوا میکنن حالا شده حکایت اصفهانیا و خوزستانیها! شما چی میگی این وسط؟ این آب متعلق به همه مردم ایرانه نه اصفهانی نه خوزستانی و... اگه هم قرار باشه کسی هم ادعا کنه که البته نباید مردم بختیاری و کوهرنگ هستن
استان خوزستان نفت و گاز و پتروشیمی و کوهرنگ آب قطع کنه و کرمان و یزد سنگ های معدنی و زغال سنگشون و... ببین چی میشه.
یک 10 نفرو زامبی کنیم خودشون بقیه رو ریشه کن میکنن
فقط باید تایمر خود تخریبی با مدت زمان 1 ماه روش بگذاریم که زیاد گسترده نشه و کلا منقرض نشیم
البته اگه کلا منقرض بشیم هم اتفاق خاصی نمیوفته فقط یکم حیف هستیم و گناه داریم
جرم این مردم این است که فقط آب می خواهند
برای زندگی
کلا هرکیو میزاری سر کار یه جاش میلنگه یا دنبال شهرته یا دنبال پوله یا دنبال قدرته یا تو فکر اینه خانوادشم تو سفره سهیم کنه و .....







