
خیلی ساده است؛ بسیاری از زبالههایی که چهره طبیعت دور و اطرافمان را آلوده کردهاند، پلاستیکهایی هستند که برای حمل نیازهای روزانهای که میخریم، از فروشندگان دریافت میکنیم و البته سرنوشت همه آنها زباله شدن است؛ زبالههایی که شاید نشود به کل حذفشان کرد؛ اما میشود از حجمشان کاست.
به گزارش «تابناک»، زبالههای پلاستیکی یکی از بزرگترین معضلات زیست محیطی جهان امروز را به وجود آورده است. این ساخته دست بشر، به علت قابلیتهای فراوانی که دارد ـ و البته با تکیه بر قیمت ارزان آن که چه بسا برترین برتریاش به شمار میرود ـ به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد. دامنه کاربرد این محصول به حدی در زندگی امروزی گسترده شده که میتوان انواع آن را در وسایل و ابزارهای پیش پا افتاده و روزمره گرفته تا وسایل فوق پیشرفته و استراتژیک به راحتی دید، تا جایی که شاید زندگی بدون آن ممکن به نظر نرسد.
این در حالی است که به گواه آمار و ارقام، یکی از پرکاربردترین انواع پلاستیکی که نقش فراوانی در زندگی ما دارد، کیسههای پلاستیکی است. این کیسهها به علت مصرف روزانه و عمومیشان، تقریبا یکبار مصرف استفاده شده و به سرعت تبدیل به زبالههایی میشوند که گاه غیرقابل بازیافت بوده و مشکلات بسیاری برای محیط زیست پدید آوردهاند.
کشور ما نیز از جمله کشورهایی است که به مدد بهرهمندی از نعمت خدادادی نفت، سالانه مقادیر زیادی لوازم پلاستیکی تولید میکند، تا جایی که ایران یکی از عمده تولید کنندگان مواد پلاستیکی به شمار رفته و به دنبال آن سهم چشمگیری در تولید این نوع زباله در جهان دارد..
گوگل امسال برای گرامیداشت روز زمین از یک پویا نمایی (دودل متحرک) بهره برده که روند شب و روز در آن جاری استبر اساس آمارهای جهانی، روزانه ۵/۳ میلیون تن زباله در سراسر
دنیا تولید می شود که سهم ایران در این میان به 56 هزارتن در روز (هر
ایرانی روزانه به طور متوسط 750 گرم زباله تولید می کند که اگر این رقم را
در جمعیت 75 میلیون نفری ضرب کنیم، به رقمی بیش از 56 هزار تن در روز
خواهیم رسید) می رسد که ناگفته پیداست، درصد قابل توجهی است.
این
در حالی است که میزان پلاستیک های تولید شده در کشورمان، سالانه بیش از ۱۷۷
هزار تن تخمین زده می شود که این رقم چیزی حدود ۵۰۰ تن در هر روز خواهد
بود؛ کوهی از پلاستیک که تقریبا به همین میزان (با توجه به اینکه چرخه عمر
پلاستیک کوتاه است) روزانه به زباله تبدیل شده اما به دلیل تجزیه ناپذیر
بودن اغلب اجزا آن و همچنین سهم اندک کشورمان در بازیافت، ما را با حقیقت
تلخی مواجه خواهد کرد که از فرط روزمرگی قادر به دیدنش نیستیم.
برای
درک بهتر ماجرا باید بدانیم که آمارها حکایت از آن دارند که از یک سو هر
فرد تهرانی به طور متوسط روزانه سه کیسه پلاستیکی به محیط زیست می افزاید و
از سوی دیگر، سهم کشورمان در بازیافت زباله به حدی ناچیز است که حتی وجود
بزرگترین کارخانه بازیافت کشور در تهران نیز نتوانسته مانع از دفن روزانه
چیزی حدود ده تن زباله در حومه کلان شهر نخست کشورمان شود.
اکنون
اگر بدانیم که این کیسه های پلاستیکی عمدتا از ترکیبی پلیمری به نام «پلی
اتیلن» سبک درست می شوند که نیمعمر آن در طبیعت بین ۵۰ تا بیش از ۳۰۰ سال
است (یعنی۵۰ تا ۳۰۰ سال زمان نیاز است تا نیمی از این ماده پلیمری به چرخه
طبیعت باز گردد)، درک عمق فاجعه ای که در آینده ای نه چندان دور به وقوع می
پیوندد، چندان سخت نخواهد بود.
با این تفاسیر باید بپرسیم که برای پیشگیری از این فاجعه که برای دیدن نشانه های آن تنها چشم چرخاندن کفایت می کند، چه باید کرد؟
این
سوال قطعا می تواند پاسخ های بسیاری داشته باشد که در خلال آنها وظایف
مختلفی یادآوری خواهد شد؛ وظایفی که با نقش آفرینی مردم و نهادهای مختلف می
بایست به انجام برسد تا مطلوبی برای زمین رقم بخورد که با زندگی همه مان
ارتباط مستقیمی دارد.
شورای اسلامی شهر تهران در بیستم اردیبهشت
ماه 88، درست کمی بعد از "روز زمین"، مصوبه ای داشت که بر مبنای آن ضرورت
کاهش و جایگزینی کیسه های پلاستیکی در مراکز عرضه محصولات -به ویژه در
فروشگاه های زنجیره ای- جنبه قانونی یافت؛ پیرو این مصوبه، "شهرداری تهران
ملزم به حمایت از صنایعی شد که اقدام به تولید پاکت ها و ظروف یک بار مصرف
قابل بازیافت می نمایند"، "فروشگاه های وابسته به شهرداری ملزم شدند که ظرف
مدت ۶ماه از تصویب این مصوبه برنامه های خود را جهت کاهش مصرف و عرضه کیسه
های پلاستیکی ارائه نمایند"، "شهرداری موظف شد در همه مراسم هایی که
برگزار می نماید، از ظروف غیرپلاستیکی استفاده کند" و "جهت برنامه ریزی و
اجرای هرچه بهتر این مصوبه مقرر شد کمیته ای با حضور نمایندگان و مدیران
نهادهای فعال در این زمینه و زیرنظر شورای اسلامی شهر تشکیل شود". حال
قضاوت با شما که این مصوبه تا چه اندازه اجرا شد؟!
شورای اسلامی شهر تهران در بیستم اردیبهشت ماه 88، درست کمی بعد از "روز زمین"، مصوبه ای داشت که بر مبنای آن ضرورت کاهش و جایگزینی کیسه های پلاستیکی در مراکز عرضه محصولات -به ویژه در فروشگاه های زنجیره ای- جنبه قانونی یافت؛ پیرو این مصوبه، "شهرداری تهران ملزم به حمایت از صنایعی شد که اقدام به تولید پاکت ها و ظروف یک بار مصرف قابل بازیافت می نمایند"، "فروشگاه های وابسته به شهرداری ملزم شدند که ظرف مدت ۶ماه از تصویب این مصوبه برنامه های خود را جهت کاهش مصرف و عرضه کیسه های پلاستیکی ارائه نمایند"، "شهرداری موظف شد در همه مراسم هایی که برگزار می نماید، از ظروف غیرپلاستیکی استفاده کند" و "جهت برنامه ریزی و اجرای هرچه بهتر این مصوبه مقرر شد کمیته ای با حضور نمایندگان و مدیران نهادهای فعال در این زمینه و زیرنظر شورای اسلامی شهر تشکیل شود". حال قضاوت با شما که این مصوبه تا چه اندازه اجرا شد؟!
در این رهگذر می توان به نقش سازمان های مختلف اشاره کرد که مانند سازمان محیط زیست برای اموری از این دست بنیان گذارده شده اند و یا حتی به نقش نهادهای انتخابی توسط مردم مانند شوراهای شهر و روستا پرداخت که گاه حتی مصوباتی در این راستا داشته اند اما چندان توفیقی حاصل نکرده اند اما قطعا نقش اصلی را مردم به عهده دارند؛ همین من و شمایی که گاه می توانیم برای رفتن به خرید، به مانند سالهای نه چندان دور از زنبیل و سبد استفاده کنیم اما یادمان می رود که راحتی حمل پلاستیک ممکن است ناراحتی آینده نه چندان دور خود و فرزندانمان را به همراه داشته باشد. همین مایی که می توانیم از فروشنده بخواهیم خریدهای اندکمان را در کیسه پلاستیکی تحویل نداده و تا جایی که ممکن است، خریدهایمان را در یک پلاستیک بگنجاند اما دریغ می کنیم و گاه راحت طلبی را تا آنجا پیش می بریم که استفاده از انواع ظرف های یکبار مصرف، قاشق، چنگال، لیوان، سفره و ... به راحتی برایمان روزمره و معمولی می شود.
برای مقابله با فاجعه ای که در حال تکوین است، شاید استفاده کمتر از کیسه های پلاستیکی شروع بدی نباشد و این مهم تنها زمانی رخ خواهد داد که تلاش کرده باشیم اتفاق روزمره و تکراری ای که هر روزه در دور و اطرافمان رخ می دهد را ببینیم؛ کیسه های پلاستیکی که به سرعت تبدیل به زباله می شوند تا با نیم عمر طولانی شان به یادمان بیاورند که چندان هم ارزان نبوده و به هیچ وجه رایگان نیستند، بلکه بخشی از هزینه شان را در آینده خواهیم پرداخت!