جام جم
«اصولگرايي در خانه ملت» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد:
از جمله آسيبهاي مهم وقايع پس از انتخابات 22 خرداد، افت شديد نشاط سياسي، فرهنگي و اقتصادي در جامعه و حاكم شدن رخوت و سستي توام با ياس در بخشهاي مهمي از جامعه است. آسيبي كه بخصوص تداوم آن، خسارتهاي غيرقابل محاسبهاي را به مردم و كشور تحميل ميكند و براي پايان بخشيدن به اين شرايط بايد كوشيد.
آنچه در اين روزها در جريان شكلگيري كابينه در دولت و مجلس گذشت، تلاشي ارزشمند و قابل ستايش است كه علاوه بر تحقق بخشيدن به يك قوه مهم كشور و زمينهسازي براي طرح مباحث بسيار جدي و تاثيرگذار، كمكي شايان براي ترميم اين آسيب و احياي نشاطي است كه به تدريج حوزههاي مختلف سياست، فرهنگ و اقتصاد را تحت تاثير قرار خواهد داد.
ترديدي نيست كه هم رئيسجمهور و هم نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، تلاششان در جهت تشكيل دولتي كارآمد و مطابق با معيارهاي يك نظام اسلامي و ارزشي است هرچند تشخيص يا ارزيابي هركدام از كارآمدي يا معيارهاي لازم براي تصدي وزارت ميتواند متفاوت باشد و در مواردي هست.
كيهان
«دور برگردان واقعيت!» يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد:
آيا انجام كودتاي مخملي در نظام جمهوري اسلامي ايران امكان پذير است؟ اين پرسشي است كه اين روزها برخي از فعالان سياسي كه هم حزبيها و دوستانشان را در دادگاه و در جايگاه اتهام براندازي نرم عليه نظام مي بينند به ميان آوردهاند و با ارايه مباحثي به اصطلاح تئوريك و آكادميك در مقام پاسخ برآمده اند.
خلاصه و لب پاسخ به اين پرسش هدفمند اين است كه نمي توان جامه انقلاب رنگين را بر قامت جمهوري اسلامي پوشاند و اساساً چنين ايده اي هيچ گاه متولد نخواهد شد و يا مرده به دنيا خواهد آمد. اما اين پاسخ پلي است براي بيان اصلي و يك نتيجه گيري كليدي و راهبردي به منظور توجيه افكارعمومي و در حمايت از همان چهرههاي سياسي و دوستان گرمابه و گلستاني كه روزگاري نه چندان دور بجاي نشستن بر صندلي دادگاه بر مسند وكالت يا وزارت جلوس نموده بودند. اين جماعت از پاسخ «خير» به پرسش امكان كودتاي مخملي در ايران صدور حكم تبرئه و آزادي متهمان از اتهام سنگين براندازي نرم عليه نظام را دنبال مي كنند چرا كه ظاهر قضيه بسيار ساده مي نمايد. وقتي كه انقلاب رنگين قابليت تحقق ندارد پس وجهي براي اين اتهام باقي نمي ماند! و بي درنگ بايد آزادي بازداشت شدگان را طلب كرد.
ابتكار
«يارانهها؛ نقش دولت، نقش مردم» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم حجت ميان آبادي است كه در آن ميخوانيد:
سال گذشته و همزمان با ارایه لايحه هدفمند کردن يارانهها توسط دولت به مجلس، در نوشتاري با عنوان "9 نکته درباره اجراي لايحه هدفمند کردن يارانهها" به نقد و بررسي برخي از نکات و تبعات اجراي غيرکارشناسي و شتابزده اين طرح پرداخته گرديد. حال و همزمان با برگزاري جلسات مشترک دولت و مجلس درباره اين لايحه و ارایه لايحه اصلاح شده آن در صحن مجلس، يادآوري چند نکته اساسي جهت تکميل و اصلاح آن به نمايندگان محترم ضروري بنظر مي رسد.
همانطور که بر همگان روشن است يکي از اهداف اصلي دولت از اين طرح، کاهش يارانههاي اختصاص يافته در بخشهاي مختلف انرژي از جمله بنزين، گازوئيل، آب، برق و گاز و توزيع آن در بين برخي از اقشار محروم جامعه است. هدفي که به ظاهر و در بررسي اوليه منطقي بنظر مي رسد. اما سوالي که در اين زمينه مطرح است اينست که آيا آنگونه که دولتمردان تاکيد مي کنند عامل اصلي اين مصارف فراتر از استاندارهاي جهاني در کشور، مردم هستند و يا اينکه نقش سازمانها و ساختارهاي دولتي در اين زمينه بيش از قصور مردم است؟ و آيا تنها گران کردن حاملهاي فوق مي تواند در کاهش هزينهها و مصرف آنها موثر باشد؟ که در ادامه به بررسي اين مساله در سه زمينه آب، بنزين و برق پرداخته و پيشنهاداتي ارایه مي گردد.
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
عمرها به سرعتي باورنكردني سپري مي شوند و شايد تنها چيزي كه در اين ميان تسلاي دل غارت زدگان باشد ما به ازايي است كه در قبال آن بدست مي آورند. خوشا به حالي كساني كه بهره زماني آنها از گذر عمر كسب رضاي الهي است . با اين وصف دو هفته از ضيافت الهي را پشت سر گذاشتيم ماهي كه تحفه اي بس گرانقدر از بارگاه كبريايي است فرصتي است بي نظير كه در اهميتش همين بس كه بسياري از بزرگان در آستانه آن دو ركعت نماز توسل به امام عصر(عج ) به جاي آورده و خود را به او مي سپردند تا در اين طي طريق نوراني مددكارشان بوده و سهم و نصيب شان را از بار عام الهي در شبهاي قدر پاسداري نمايند. باشد كه سبد وجود ما نيز از گلهاي ايمان و معرفت در اين ماه لبريز و قلبهايمان مالامال از نور كمال الهي شود.
رسالت
«عيار جناح بنديهاي جديد در کشور» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد:
نقد درون گفتماني صريح و بي پرده اصولگرايان طي چند روز گذشته بار ديگر عيار جناح بنديهاي جديد در کشور را بالا برد. اتفاقات و مباحث جدي که اين روزها در مجلس شوراي اسلامي طرح شد حکايت از تغييرات اساسي در فرهنگ سياسي کشور و انگارههاي دو قطبي سابق مي کند.
نوعا اعتقاد بر اين است شناخت ما از فرهنگ سياسي بايد شناختي پويا و زنده باشد. فرهنگ سياسي به عنوان مجموعه اي از باورها، ارزشها، هنجارها و مهارتهاي سياسي که زيربناي رقابتهاي سياسي و گزينش کارگزاران حکومتي را تشکيل مي دهد به طور مستمر در حال ترميم و بازسازي است.
حوادث قبل و بعد از انتخابات دهم نشان داد تغييرات چشمگيري در نوع نگاه افکار عمومي به سياست و خط مشيهاي عمومي پديد آمده است.
دنياي اقتصاد
«در دفاع از مكانيزم قيمت» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق الحسيني است كه در آن ميخوانيد:
قيمت زولبيا و باميه در هر ماه رمضان به يکي از خبرهاي تکراري و مداوم تبديل شده است.
جريان هم از اين قرار است که از چند هفته يا چند روز مانده به شروع ماه رمضان، قيمت زولبيا و باميه افزايش مييابد تا مثلا در اوايل اين ماه به حداکثر خود ميرسد. در اين ميان، رسانهها شروع به خبرپراکني و مذمت کردن اين افزايش قيمت ميکنند. تحليلگران آن را عجيب و ناشي از عدم نظارت و کنترل دولت ميدانند.
دولتيها هم همچون ادوار گذشته با محکوم کردن اين افزايش قيمت، اگر اصل خبر را تکذيب نکنند، آن را نادرست خوانده و نسبت به نظارت بيشتر و ثابت ماندن قيمتها در يک مقدار خاص هشدار ميدهند. مضافا اين که با بستن چند واحد توليدي و چند شيريني فروشي و کار خبري بر روي آنها عزم جدي خود را براي برخورد نشان داده و براي توزيع و توليدکنندگان خط و نشان ميکشند. اما با تمام اين مقدمات و تمهيدات و سياستورزيها، باز در ماه رمضان قيمت زولبيا و باميه افزايش مييابد و داد از نهاد مردم بلند شده و مکانيسمي که در بالا ذکر کردم، تکرار ميشود. البته امسال هم از سالهاي گذشته مستثني نيست. (البته ميتوان اين روند را براي کالاهاي پرمصرف ديگري در ماه رمضان نظير مرغ و گوشت و برنج و امثالهم هم نشان داد که براي جلوگيري از اطناب کلام، صرفا به مورد زولبيا و باميه قناعت ميکنيم).