آیا مساله تبادل زندانیان، آغاز مذاکره بین ایران و آمریکا خواهد بود؟
نیمه شب جمعه پانزدهم نوامبر، دولت ایران با برداشتن یارانههای سوخت، تلاش کرد بی سر و صدا سیاستی را که از سالها پیش در پی گرفته بود، لغو کند؛ اما این نقشه عملی نشد و هزاران تن از مردم ایران وقتی سپیده دم از خواب بیدار شدند و فهمیدند که قیمت بنزین ۵۰ درصد افزایش یافته، در صد شهر و شهرستان برای اعتراض به خیابانها ریختند. دولت با شگفتی از شدت اعتراضات به سرعت واکنش نشان داد، نیروهای امنیتی را وارد ماجرا و با تظاهرات برخورد قهری کرد. روز بعد اینترنت خاموش شد. هنگامی که بعد از چند روز اینترنت دوباره وصل شد، گزارشهایی از تلفات انسانی و دستگیریها منتشر شد.

اعتراضات ایران ـ که با مبادله عجیب زندانیان بین ایران و آمریکا در آخر هفته همراه شد ـ میتواند آغاز فصلی جدید از سیاست داخلی ایران باشد. تظاهرات اخیر گستردهتر از همیشه بود و واکنش نسبت به آنها بسیار سریعتر و قهریتر از دهههای گذشته و پیامدهای آن برای سیاست داخلی ایران بسیار است. با این حال هر اتفاقی که در داخل این کشور رخ دهد، به معنی این نیست که سیاست خارجی ایران تغییر می کند؛ یعنی امیدی نیست که یک دوره تعامل سازنده بین دو کشور، آن هم در حالی که آمریکا آماده ورود به انتخابات می شود، رقم بخورد.
در بحبوحه اعتراضات، مقامات ایران از هر زمان دیگری منسجمتر و مصممتر بودند. برای چندین ماه، کمپین "فشار حداکثری" علیه این کشور ـ که توسط دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا کلید خورده و سیاستی است که بیشتر بر محور فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی متمرکز است ـ مراکز قدرت و بلوکهای سیاسی حکومت در ایران را گرد هم آورده بود.
اما ظاهرا این هماهنگی و انسجام با مشکل مواجه شده است. بلافاصله پس از آغاز اعتراضات، رئیس جمهور حسن روحانی، که نقش وی در برنامه حذف یارانه بسیار مهم بود، ادعای ناآگاهی در مورد زمان انجام این اقدام را کرد. ادعای روحانی فوراً با سخنان علی لاریجانی سخنگوی مجلس مغایرت پیدا کرد. لاریجانی از آن زمان اعلام کرده است که به دنبال انتخاب مجدد در سمت فعلی خود نخواهد بود و این سوء ظن را ایجاد کرده که به دنبال جانشینی روحانی در سال ۲۰۲۱ است؛ یعنی زمانی که دومین دوره روحانی و طبق قانون اساسی آخرین دوره ریاست جمهوری وی به پایان میرسد. در همین حال، شایعاتی برای استیضاح روحانی به گوش رسیده که چرا مجلس را درباره تغییر یارانههای سوخت در بی خبری گذاشته و دولت به دلیل همکاری، نه مسئولیت در کشته شدن معترضین مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
این واگرایی زمینه اصلی تحولات انتخابات ایران را فراهم میکند. در یکم دسامبر، نامزدهای انتخاباتی نام خود را برای انتخابات پارلمانی ـ که در فوریه ۲۰۲۰ برگزار میشود ـ ثبت کردند. مطمئناً نبردی بیش از حد معمول اساسی در پی انتخابات رخ خواهد داد، به ویژه در مورد سیاست خارجی ایران تحت ریاست روحانی، وضعیت اقتصاد کشور و مسائل اجتماعی.
تندروها و محافظه کاران احتمالاً همچنان ادعا میکنند که ساده لوح بودن روحانی در برابر اهداف غرب (و به ویژه ایالات متحده) کشور را در مسیر ویرانی قرار داده است. جبهه اعتدالیون باید از دستهایی عمدتاً خالی دفاع کنند، میراثی پوچ تحت تأثیر عدم موفقیت توافق هسته ای، اقتصادی که در سقوط آزاد است و یک فهرست از وعدههای عملی نشده تقریباً در همه حوزههای دیگر؛ و همه طرفها به نارضایتی مردم به عنوان نشانهای مبنی بر اینکه رویکرد مخالفان سیاسی آنها پایدار نیست، اشاره خواهند کرد.
ایالات متحده امیدوار است این نبرد داخلی سیاسی و اعتراضات اخیر، ایران را به میز مذاکره بازگرداند تا نتیجهای که دولت آمریکا امیدوار به آن است، یعنی توافق بهتری نسبت به توافق هستهای منعقد شده در سال ۲۰۱۵، به دست آید. به هر حال بخشی از مشکلات و معضلات اقتصادی ایران ریشه در تحریمهای آمریکا دارد. اگر حاکمان ایران در پی تثبیت اوضاع در خانه باشند و بخواهند از آشفتگی بیشتر جلوگیری کنند، آیا نباید مذاکرات را از سر بگیرند؟
با این حال، هرچند مقامات حکومت درمورد مسائل داخلی از آنچه طی ماههای گذشته دیده شده، بیشتر دچار افتراق به نظر می رسند، معتقدند که نمایش این شکافها به خارج از کشور برای کسانی که میخواهند رژیم را هدف بگیرند نقش مهمات را دارد. درعوض، میتوانند به اقدامات تهاجمیتر علیه ایالات متحده و شرکای آن بپردازد، و از آن به عنوان یک گاردی برای خنثی کردن فشارها و مخالفتهای بیشتر استفاده کنند.
بیشتر نشانهها در حال حاضر به این روند اشاره دارند. البته که در این آخر هفته، ایالات متحده و ایران موفق شدند برای اولین بار در دوره ریاست جمهوری ترامپ یکی از اختلافات خود را دیپلماتیک حل و فصل کنند. ایران دانشمند آمریکایی را آزاد کرد و ایالات متحده دانشمند ایرانی را که متهم به نقض قانون تحرمیهای آمریکا بود، به کشورش بازگرداند. وزیر امور خارجه ایران، جواد ظریف به توییتر رفت تا سیگنال دهد که کشورش اکنون آماده "مبادله جامع زندانیان" است و خاطرنشان کرد: توپ اکنون در دادگاههای ایالات متحده است.
هرچند این اولین تعامل به عنوان یک اقدام اعتمادساز شدیدا مورد نیاز است و میتواند به دو طرف نشان دهد، کنار گذاشتن مواضع حداکثری میتواند مسیر رسیدن به نتایج برد ـ برد را هموار کند، فعلاً در هیچ جای دیگر در سیاستهای دو کشور تغییری دیده نمی شود. ایالات متحده اظهار داشته که تحریمهای بیشتری را علیه ایران اعمال خواهد کرد؛ آن هم حتی وقتی دو طرف در حال نهایی کردن مبادله زندانیان بودند و ایران هم فشار خود را بر آمریکا افزایش داده است.
1-اهداف آمریکا و غرب به جهت خوی سلطه طلبی در مذاکره این است که حداکثر امتیازات را بگیرند و حداقل امتیاز را به طرف مقابل اعطاکنند 2- اگر در موضوع خاصی مذاکره کنند و به توافق برسند به طمع می افتند که راجع به همه موئلفه های قدرت ما بحث مذاکره را مطرح کنند3- مذاکره برای غرب و آمریکا بسیار کم هزینه است زیرا با توجه به مولفه های قدرت نظامی ایران جنگ برای آنان بسیارهزینه داشته و غیر قابل پیش بینی است 4- غرب و آمریکا به دلیل خوی استکباری و نیرگ و فریب به هیچ وجه پایبند به تعهدات خود نیستند5- اتکابه غرب جهت پیشرفت باعث بی اعتمادی به فرایند قدرت داخلی ازجمله نیروی انسانی جوان واقتصاد مقاومتی می گردد و از این حیث توسعه کشور به عقب می افتد6- در هر سطح که با غرب و امریکامذاکره کردیم اهرم های قدرت را براحتی به تاراج دادیم 7- غرب با مذاکره می خواهد به دنیا نشان دهند که جمهوری اسلامی ایران هم بدون غرب و امریکا نمی تواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد8- طرح مذاکره با غرب و امریکا مخالفت آشکاربا نظرات ودور اندیشی مقام معظم رهبری است که قانونا و شرعا پیش کشیدن مذاکره با امریکا و غرب جایز نیست 9- در صورت مذاکره با امریکا کمترین گشایش اقتصادی در کشورپدید نمی آید زیرا اساسآ امریکا دنبال مذاکره وبرقرای صلح واقعی با ایران نیست بلکه امریکا با استقلال طلبی و نپذیرفتن سلطه و زور مستکبران و با اسلام ناب واصل انقلاب اسلامی مشگل ماهوی و اساسی دارد وفقط دنبال امتیاز گرفتن رایگان از ایران است 10- با وجود گذشت زمان تحریم ها و راهکارهای ضدتحریمی ایران، تحریم ها تاثیر و کارایی خود را ازدست می دهد اما گر بخشی از تحریم ها برداشته شود و دوباره بر اثر عهد شکنی غرب و امریکا برگردد فشار دوباره تحریم ها برکشور و ملت به مراتب خسارت بارتر می گردد11- با رفراندوم پیشنهادی آقای روحانی هم بعضآ کار بیشتر گره خورده و مشکلات پیچیده تر می شود نمونه اش رفراندوم جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا که الان بریتانیا با چه مشکلات عدیده ای با این برگزاری رفراندوم روبرو شده است.12- تجربه ها وعبرت های تاریخی معاصر مانند:عهد نامه گلستان ، عهد نامه ترکمنچای ، که طی آن 17 کشور از ما جدا شد .اعتماد دکتر مصدق به آمریکا و اجرای کودتا از طرف امریکا و سقوط دولت او توسط امریکا، اعتماد و مذاکره شاه باانگلیس برای واگذاری بحرین ، بیانیه الجزایر در خصوص عدم دخالت امریکا در امور داخلی ایران،بیانیه سعد آباد در خصوص تعلیق داوطلبانه غنی سازی، برجام (ممنوعیت صد نوع فنآوری پیشرفته هسته ای) ،مذاکره هسته ای معمرقذافی و تحویل همه ارکان واجزاءهسته ای به غرب و سرنوشت بد فرجام او، اعتماد صدام ملعون به غرب و دریافت نقشه همه مراکزحساس نظامی و نابودی آن توسط آمریکا و سرنوشت ذلت بار او و... برای همه ما به روشنی اثبات می کند که اعتماد و مذاکره با غرب و امریکا قطعا جز خسران،واکذاری امتیاز و تاراج موئلفه های قدرت رهآورد دیگری نداشته و باعث پشت پا زدن به آرمان حضرت امام ،رهبری انقلاب و خون پاک شهیدان می گردد
اگر نبوده ، این آقازاده ها و خانم زاده هایی که سالهاست در آمریکا دارند تحصیل و کار و زندگی و صاحب خانه و اقامت میکنند
از کجا و چطوری ویزا یشان را گرفته اند !؟






