خیلی وقته که ازت، خبری نیست که نیستمنم و خاطره هات، منم و چشمای خیسمدتِ زیادیه، که در انتظارتماین قرارمون نبود، خیلی بی قرارتمخیلی دلتنگتنم، حواست هست یا نیستاونقدر که از دلم، اثری نیست که نیستنگو که بینمون، احساسی نیست که هستپس واسه چی ازت، خبری نیست که نیستخیلی دلتنگتنم، حواست هست یا نیستاونقدر که از دلم، اثری نیست که نیستنگو که بینمون، احساسی نیست که هستپس واسه چی ازت، خبری نیست که نیستدلِ بی‌طاقتِ من، وا نمیشه بعد از ایناز درون خرد شدم، حال و روزمو ببینقولامونو نشکنه، سیلِ گریه های منتو باید برگردی، تووی لحظه های منخیلی دلتنگتنم، حواست هست یا نیستاونقدر که از دلم، اثری نیست که نیستنگو که بینمون، احساسی نیست که هستپس واسه چی ازت، خبری نیست که نیستخیلی دلتنگتنم، حواست هست یا نیستاونقدر که از دلم، اثری نیست که نیستنگو که بینمون، احساسی نیست که هستپس واسه چی ازت، خبری نیست که نیست