تحویل سال نو بی تو بدون توتکرار سالای تاریک پشت سرسالایی که توشون از تو اثر نبودنه یه نشونی و نه خط و نه خبریه ماهی قرمز مرده رو تنگ آبکه خواب آخرش یخ بسته تو چشاشیه سبزه کچل تو کاسه سفالکه گندمی شدن رویا شده براشاین سفره منهوقتی تو غایبیوقتی که سال نویه شوخیه براماین سفره منهتو و قحطی چشاتوقتی که دور دوراز دسترسی براموقتی که دور دوراز دسترسی برامدور از تو سال نو روزاش پر از غمهروزایی که توشون از تو نشونه نیستدور از تو سال نو از کهنه بدترهاین سفره خالیه این خونه خونه نیست یه دسته سنبل پژمرده بنفشبا چن تا سکه ده شاهی سیاهیه ساعت خراب که کل زندگیشوقتی نشون داده اما به اشتباهاین سفره منهوقتی تو غایبیوقتی که سال نویه شوخیه براماین سفره ی منهتو و قحطیه چشاتوقتی که دور دوراز دسترسی براموقتی که دور دوراز دسترسی براممن پای سفره ام این سفره سیاهتو هم کنار یک سفره پر از بهارعیدت مبارک و سالت پر از خوشییک بار هم عیدو به تقویم من بیاراین سفره منهوقتی تو غایبیوقتی که سال نویه شوخیه براماین سفره منهتو و قحطیه چشماتوقتی که دور دوراز دسترسی براموقتی که دور دوراز دسترسی برام