کشف یکی از انبارهای اصلی کتاب قاچاق و عرضه کنندگان این کتب در بازار این پرسش را پیش آورد که چه زنجیرهای در فروش این میلیونها جلد کتاب و درآمد نامشروع چند ده میلیارد تومانی دخیل بودهاند و آیا تصور میشود تا زمانی که برخی فروشندگان کتاب در چنین عملیاتهایی مشارکت میکنند، میتوان از فروش نسخههای اصلی کتب اطمینان حاصل کرد و بازار نه چندان بزرگ نشر ایران را حفظ نمود؟
به گزارش «تابناک»؛ شاید وقتی از یک دستفروش در معابر کتابی میخرید، تصور میکنید اینها کتب دست دوم است یا از سوی ناشران تامین شده است. با این حال، کشف انبارهای بزرگ کتب قاچاق نشان میدهد این کتب معمولاً کپی قاچاق پرفروشهای هر سال به انضمام کتب ممنوعه است. در روزهای اخیر برخی رسانهها از کشف پنج انبار بزرگ کتاب و پیگیرد دو نفر خبر دادند که منبع تامین کتب یک زنجیره 850 نفری از دستفروشان بودند.
در این انبارها که ظاهراً توسط کمیته صیانت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، شناسایی شده، چندین میلیون جلد کتاب به ارزش بیش از 20 میلیارد تومان کشف و توقیف شده است. آن گونه که برخی رسانهها خبر داده بودند، این انبارها متعلق به دو برادر است که سالهاست در کار قاچاق و تکثیر غیرقانونی کتاب هستند. آنها پیش از این دلیل اقدامات مشابهی دستگیر شده بودند اما با صدور قرار وثیقه آزاد شده و مجدداً دست به این کار زدند و اکنون با کشفهای انبارهای تازه، ظاهراً متواری شدهاند.
این شبکه سه انبار در محله اتابک تهران، خیابان امام حسین(ع) و خیابان جمالزاده و یک کتاب فروشی در یکی از پاساژهای میدان انقلاب داشته و گستره فعالیت آن بیش از چاپ افست چند کتاب پرفروش و چند کتاب غیرقانونی بوده است. این شبکه کتابهای پرفروش را به صورت غیرقانونی کپی کرده و در سطح معابر و برخی کتاب فروشیهای همکار، عرضه میکرده و با توحه به آنکه این کتب از ناشر گرفته نشده بوده، صد درصد سود فروش به جیب آنها میرفته است!
آنها همچنین کتب غیرقانونی را چاپ میکردند که به صورت مخفی توسط برخی کتاب فروشیها به مشتریان معتمد و همچنین توسط دستفروشان عرضه و فروخته میشد. این شبکه در شهرستان فعالتر است، چرا که قدرت خرید مردم برای نسخههای اصل پایینتر است و نسخههای کپیِ غیرمجاز کتب در شهرستانها به قیمتی به مراتب پایینتر از نسخه اصلی به فروش میرود. این روند طبیعتاً با همکاری شماری از چاپخانهها صورت پذیرفته، چرا که کیفیت چاپ برخی از کتب به حدی بالاست، که به جز ناشرِ اصلی این کتبِ کپیشده، کمتر شخصی میتواند به اصل نبودنِ آن پی ببرد.
در این زمینه، چند نکته واجد اهمیت است. نخست اینکه قطعاً تولیدکنندگان کتابهای غیرقانونی بیش از یک شبکه هستند و حجم عرضه این کتب در بازار نشان میدهد که گروه وسیعی به آن مشغولند. دوم اینکه تقلیل این مسئله به چند مجرم، کوچکسازی صورت مسئله است. واقعیت آن است که در این سرقت زنجیره چاپخانهها تا فروشندگان این کتب نقش داشتهاند و باید با تمامی حلقههای این زنجیره برخورد متناسب با آنچه انجام دادهاند، صورت پذیرد.
در نهایت اینکه، باید در نظر داشت، ابتدا بازاری برای چنین کتابهایی وجود دارد و چنین زنجیرهای برای تغذیه نیاز بازار برای شماری از کتب با قیمت مناسب شکل میگیرد. بنابراین تا زمانی که چنین تقاضایی وجود داشته باشد، برخورد با زنجیره قاچاق صرفاً به صورت موقت میتواند مانع از تکرار چنین اقدامات سازمان یافته گستردهای شود؛ اقداماتی که صنعت نشر کتاب نیمه جان ایران را در شرایط سختتری قرار میدهد.