سلاخی یک روباه برای فرونشاندن خشمی پنهان و جذب فالوئر!
به رغم اخبار فراوانی که در خصوص کشتار گونههای حیات وحش و برخورد قضایی با عاملان برخی از این کشتارها منتشر میشود، هنوز در بر همان پاشنه سابق میچرخد؛ نه مسئولان کاری کردهاند و نه دشمنان حیات وحش دست از کشتار گونهها کشیدهاند!
به گزارش «تابناک»؛ در روزهای گذشته، فیلمی در فضای مجازی دست به دست میشود که حکایت از مرگ انسانیت و البته هرج و مرج محیط زیستی در کشور دارد؛ فیلمی از سلاخی یک روباه و انتشار آن در اینستاگرام، توسط کاربری که ظاهرا علاقه زیادی به چهره شدن از این طریق دارد.
فردی که صفحه اینستاگرامش پر است از فیلمهای دلخراش از سر بریدن بیمارگونه حیوانات اهلی مانند مرغ و خروس تا کشتار و سلاخی گونههای حیات وحش.
امثال روباهی نگونبخت که معلوم نیست چگونه به دام افتاده و کشته شده، اما در فیلم به وضوح مشخص است که پوستش کنده، سرش بیخ تا بیخ بریده شده و دل و رودهاش هم از معرض تیغ این فرد در امان نمانده است. جستوجویی در امعا و احشای حیوان به نیت یافتن "زهره" یا همان کیسه صفرایش.
نمایشی که بخش پایانی آن، نمایش زهره و سر بریده روباه مقابل دوربین و بیان غرورمندانه جملاتی در باب گذاشتن حق روباه کف دستش است؛ نمایشی که هرچند با توجه به بیرون کشیدن کیسه صفرای حیوان نگون بخت، این گونه به نظر میرسد که ممکن است ریشه در خرافات داشته باشد، اما ظاهرا ورای آن است.
اتفاقی که شاید بخشی از آن برگرفته از باور خرافی برخی هموطنانمان باشد که معتقدند زهره روباه برای درمان برخی بیماریهای خونی مفید است، اما کندن پوست حیوان، بریدن سرش و دیالوگهای مهوع فرد، حکایت از آن دارد که پای چیزی بیش از خرافات در میان است. چیزی مثل خشم فروخورده یا بیماری نگران کننده!
این در حالی است که انتشار فیلمهایی از این دست در صفحه این فرد در اینستاگرام این احتمال را به وجود میآورد که چه بسا پای جذب مخاطب در میان باشد. تدارک جذب مخاطبان با فیلمهایی برش خورده و ادیت شده که میتوانند بهترین سرنخها را برای دستگیری وی در اختیار مأموران قرار دهند.
دستگیری فردی که به نظر دشمن حیوانات به نظر میرسد، اما بعید نیست خطرش برای جامعه کمتر از خطرش برای گونههای حیات وحش باشد و از این روی، جا دارد نه تنها تعقیب وی در دستور کار سازمان محیط زیست قرار گیرد، که از نیروی انتظامی نیز کمک گرفته شده و مقدمات تسریع در دستگیری وی فراهم آید.
http://www.noryaw.ir/18519-2/
به بهانه روباه آزاری در روستایی در پیرانشهر و بازتابهای منفی آن در کشور:
شاید آن روز که خدا انسان را در «بالاترین مقام ممکن» آفرید, انسان هرگز گمان نمی کرد که به «پایین ترین جایگاه ممکن» سقوط کند.
بسیاری از مردم اسفل السافلین را سطح کره زمین پنداشتند و «دنیا» خواندند ولی خدا هرگز آن را دنیا و پست نخواند و ارض نامید. اما با حضور انسان و تقسیم شدن فکر و اندیشه و رفتار انسان به مقوله خوب و بد, باز امیدی وجود داشت که نه! اینجا اسفل السافلین نیست. و انسان اینجا، بر روی سیاره زمین در برزخ «احسن تقویم» و «بدترین جایگاه» معلق است. و خدا راه درست به انسان نمایاند تا مخیر باشد بین «سقوط» یا «صعود» ! بقول سعدی علیه الرحمه:
………………..
چون بوم بدخبر مفکن سایه بر خراب
در اوج سدره کوش که فرخنده طایری
آن راه دوزخست که ابلیس میرود
بیدار باش تا پی او راه نسپری
در صحبت رفیق بدآموز همچنان
کاندر کمند دشمن آهخته خنجری
راهی به سوی عاقبت خیر میرود
راهی به سؤ عاقبت اکنون مخیری
………………..
با گذری بر اخبار و حوادث روزانه ردپای انسان را به فور در این دو طریق خیر وشر مشاهده می کنیم. تعریف خیر و شر و خوب و بد برای همگان قابل فهم است. شرارت ها تلخند چه آنجا که بمب فسفری و خوشه ای بر سر بی پناهان با هردین و آئینی رها می شوند و چه آنجا انسان چشم و دل و گوش بسته همنوعان خود را در «جمود محض فکری» تکه تکه می کند و چه آنجا که عده ای هم زبان من و شما!
در پیرانشهر روباه زبان بسته ای را با بدترین شیوه شکنجه و آزار می دهند و مثله می کنند. با کمال تاسف حیوان آزاری در بسیاری از نقاط این سرزمین وجود دارد عده ای با اسلحه مجوز دار و دارای سهمیه تیر این کار زشت را انجام داده و عده ای با اسلحه قاچاق و بدون مجوز و عده ای با دام و تله و عده ای در کمال وقاحت پست ترین روش را در کشتن یک حیوان انتخاب می کنند. صفت زشت و نادرستی که هیچ دین و مرام و مذهبی آن را تایید و تشویق نمی کند.
به راستی باید بیش از آنکه برای این انسانهای آدم نما متاسف شد باید برای مدعیان تعلیم اخلاق و دین و مذهب و روشنفکری و مدیران رسانه ها و کانالهای مختلف فضای درهم و برهم مجازی تاسف می خورد. برای سیستم و نظام آموزشی که رشد انسان را در فراگیری ریاضیات و حساب و هندسه و مثلثات تعریف می سازد. برای طلاب حوزه های مختلف علوم دینی که فلسفه وجودی خود را فراموش و حاضر نیستند به وظیفه پرورشی و تربیتی خود عمل نمایند.
اینجاست که «ابن مسکویه» را باید فراخواند که کتاب اخلاق بدست این همه «ابن سینا» ی گردو پران!عصر انفجار اطلاعات بدهد. عصری که هرچه راههای پرورش اخلاق و دانش و ذهن و فکر و اندیشه بیشتر می گردد, عقب نشینی انسان به وای جهالت و بی اخلاقی نیز تسریع می شود. از اهانت به ساحت مقدسات دیگران در دانشگاه و اماکن دینی و علمی گرفته تا توهین به ساحت مخلوقات خداوند و تسخیر مسکن و ماوا وتخریب شریانهای زندگی یک امت و تا ائتلاف نامیمون بین المللی برای سوزاندن یک ملت, آواره کردن و سوزاندن خانه و کاشانه صدها هزار مسلمان روهینگا بدست برندگان جایز سیاسی صلح نوبل و تا مثله نمودن موجوداتی که زمینه ساز حیات بشر هستند حیواناتی که تداوم حیاتشان بخشی از رسالت نوح علیه السلام بودند.
این نیمه تلخ و زهر آلود لیوان آنجا بیشتر تلخ می گردد که عده ای در یک روستای کردستان در حق موجودی زیبا و مخلوقی از مخلوقات خدا وقاحت و بی شرمی را به اوج رسانده , فیلم گرفتند و نشر دادند, که درواقع ظلم و اهانتی نابخشودنی به فرهنگ یک قوم اصیل بود. برای این همنوعان متاسفیم که در کردستانی بسر می برند که سرباز فداکار مریوانی برای آنکه جان سگی را نجات دهد پایش بر روی مین می رود و قطع می گردد. تفنگ ها بخاطر تکریم حیات وحش شکسته می شوند و برای آنکه درد همنوع تسکین یابد با تراشیدن سر و ریش همشکل فرزندی رنجور و شاگردی خسته دل می شوند.
آری به امر خدا این دنیا معلق مابین احسن تقویم و اسفل السافلین است و تا روز موعود استوار می چرخد تا اینکه چه کسی شاکر باشد و چه کسی کفور…… و قطعا باید مواطب باشیم چرا که سقوط آسانتر از صعود است و سقوط مدعیان اصلاح و اخلاق و تعلیم و تربیت و وعظه و خطابه دردناکتر خواهد بود, آنگاه که عالمان بی عمل باشند و یا در ادای تکلیف کوتاهی روا دارند.
محمود رستمی تبار اول دی ماه ۹۵








