ستد دل و دین از من از من دل و دین بستدکافر نکند چندین چندین نکند کافردو رخ چو قمر دارد دارد چو قمر دو رخعنبر ز قمر رسته رسته ز قمر عنبر چشمش ببرد دل ها دل ها ببرد چشمشباور نکند خلق آن خلق آن نکند باورحیران شده و عاجز عاجز شده و حیرانبنگر ز رخش چون بت چون بت ز رخش بنگر دلبر صنمی شیرین شیرین صنمی دلبرآذر به دلم بر زد بر زد به دلم آذرعاشق شده ام بر وی بر وی شده ام عاشقیکسر دل من او برد برد او دل من یکسر دلبر صنمی شیرین شیرین صنمی دلبرآذر به دلم بر زد بر زد به دلم آذرعاشق شده ام بر وی بر وی شده ام عاشقیکسر دل من او بردبرد او دل من یکسر نالم ز رخش دایم دایم ز رخش نالمداور ندهد دادم دادم ندهد داورمسته صنما چندین چندین صنما مستهمی خور به طرب با من با من به طرب می خور منت به سرم بر نه بر نه به سرم منتساغر به کفم بر نه بر نه به کفم ساغررفته به سفر یارم یارم به سفر رفتهایدر چه کنم تنها ؟ تنها چه کنم ایدر؟ دلبر صنمی شیرین شیرین صنمی دلبرآذر به دلم بر زد بر زد به دلم آذرعاشق شده ام بر وی بر وی شده ام عاشقیکسر دل من او بردبرد او دل من یکسر دلبر صنمی شیرین شیرین صنمی دلبرآذر به دلم بر زد بر زد به دلم آذرعاشق شده ام بر وی بر وی شده ام عاشقیکسر دل من او بردبرد او دل من یکسر