چقدر از پول موجود در سطح جامعه به بانکها سپرده شد؟
بسته بانک مرکزی که برای مقابله با نوسانات ارزی اخیر از 28 بهمن ماه 1396 به اجرا درآمده بود، در دهم اسفند سال جاری به پایان رسید. طبق گفته ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی، مردم تا سوم اسفند، 101 هزار میلیارد تومان اوراق سپرده ریالی خریدند و از دو گزینه دیگر استقبال نکردند. پرسشی که مطرح می شود اینکه چقدر از پول موجود در سطح جامعه به بانک ها سپرده شد؟
به گزارش تابناک اقتصادی، بانک مرکزی با هدف مقابله با نوسانات ارزی و جمع آوری پول موجود در سطح جامعه در 25 بهمن 1396 از بسته ای سه گزینه ای رونمایی کرد. این بسته از 28 بهمن 1396 در بانک های سراسر کشور به مدت دو هفته به اجرا درآمد و مهلت اجرای آن در دهم اسفند 1396 به پایان رسید. سه گزینه این بسته عبارت بودند از فروش اوراق سپرده ریالی با نرخ سود 20 درصد، فروش گواهی سپرده ارزی و پیش فروش سکه.
در هفتم اسفند ماه 1396 ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی طی مصاحبه ای اعلام کرد، مردم از گواهی سپرده ارزی و پیش فروش سکه استقبال نکردند؛ اما از ۲۸ بهمن تا ۳ اسفندماه (یعنی در مدت شش روز اجرای این طرح)، ۱۰۱ هزار میلیارد تومان اوراق سپرده ریالی فروخته شده است. رئیس کل بانک مرکزی همچنین آمار پیش فروش سکه را 177 هزار قطعه ذکر کرد.
برای ملموس تر شدن رقم 101 هزار میلیارد تومان باید گفت که رقم بودجه سال 1397 حدود 424 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده که این رقم 101 هزار میلیارد تومان حدود یک چهارم رقم بودجه می باشد. یا اینکه میزان یارانه پرداختی در هر ماه حدود 3 هزار و 700 میلیارد تومان است که این رقم 101 هزار میلیارد تومان تقریباً 33 برابر یارانه پرداختی ماهانه است.
همان گونه که گفته شد این بسته به منظور جمع آوری پول موجود در سطح جامعه به اجرا درآمد تا این پول ها به سمت و سوی بازار ارز نروند و موجبات برهم زدن بازار ارز را فراهم نکنند و حالا پرسشی که در این بین مطرح می شود اینکه این بسته واقعاً چه میزان از پول موجود در سطح جامعه را به بانک ها سپرد؟
برای پاسخ به این پرسش باید نخست گفت با اجرای این بسته و به دلیل بالاتر بودن نرخ سود اوراق سپرده های ریالی (20 درصد) از نرخ های سود قبلی بانک ها (15 درصد برای سپرده های سرمایه گذاری یک ساله و 10 درصد برای نرخ سود کوتاه مدت عادی روز شمار) مشتریان بانک ها سعی نمودند که حساب های قبلی خود را مسدود نمایند و اوراق گواهی سپرده 20 درصد بخرند و حتی شنیده ها حکایت از آن داشت که بانک ها نیز مشتریان خود را تشویق به این کار می کردند؛ بنابراین، بخشی از 101 هزار میلیارد تومان اوراق سپرده ریالی فروخته شده از محل تغییر حساب ها بوده است و ربطی به پول موجود در سطح جامعه ندارد.
طبق آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی تا آذر ماه سال جاری میزان نقدینگی 1445 هزار میلیارد تومان بوده است که از این میزان 174 هزار میلیارد تومان پول (شامل اسکناس و مسکوک و سپرده های دیداری) و 1271 هزار میلیارد تومان شبه پول (همان سپرده های غیردیداری یا مدت دار می باشد مانند سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلندمدت، حساب های پس انداز، اوراق قرضه و اسناد خزانه) بوده است.
هر چند آمار ارائه شده در بالا مربوط به آذر ماه سال جاری است، باز هم با همین آمار و میزان سهم پول از نقدینگی (174 هزار میلیارد تومان از 1445 هزار میلیارد تومان نقدینگی) می توان حدس زد که احتمالاً بیشتر 101 هزار میلیارد تومان اوراق سپرده ریالی فروخته شده از همان محل تغییر حساب مشتریان بانک ها بوده و سهم پول موجود در سطح جامعه در خرید این اوراق سپرده ریالی کمتر بوده است. شایان ذکر است که یک بار دیگر باید تأکید کنیم، این مبلغ 101 هزار میلیارد تومان مربوط به اجرای شش روزه این بسته می باشد و نیاز است که جهت تحلیل بهتر مسئولین بانک مرکزی میزان فروش اوراق سپرده ریالی را در مدت 14 روز اجرای این بسته اعلام نمیاند.
طبق خبر منتشره توسط روابط عمومی بانک ملی، این بانک طی مدت چهارده روز از اجرای این طرح حدود 406 هزار و 873 فقره اوراق گواهی سپرده ریالی را به میزان 40.8 هزار میلیارد تومان به فروش رسانده است. این عدد خود گویای آن است که مبلغ اوراق گواهی سپرده ریالی فروخته شده در 14 روز در کل شعب بانک های سراسر کشور بسیار بیشتر از 101 هزار میلیارد تومان است.
با این حال و آمارهای موجود در این زمینه، می توان گفت، این بسته بانک مرکزی آن گونه که انتظار می رفت نتوانسته است در جمع آوری پول از سطح جامعه موفق عمل کرده باشد و این گونه به نظر می رسد که ترس از افزایش شدید نرخ ارز و بدتر شدن اوضاع، مسئولین بانک مرکزی را مجبور به گرفتن تصمیمی کرده که عملاً تاثیر آنچنانی در جمع آوری پول از سطح جامعه نداشته است. علاوه بر این موضوع، دکتر غلامحسین تقی نتاج مدیرعامل بانک قوامین که در برنامه چوب خط حضور یافته بود اعلام نمود که طبق محاسبات صورت گرفته همین 5 درصد نرخ سود اضافی (قبلاً نرخ سود 15 درصد بود و با اجرای این بسته به 20 درصد رسید) حدود 82 هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی ما در سال آینده خواهد افزود.
به عنوان مثال اگر قیمت دلار به فرض یکهزار تومان باشد و کالایی به ارزش 300دلار وارد کشور شود و مشابه آن جنس به ارزش 300 دلار یعنی 300 هزار تومان ساخته و در کنار جنس وارداتی به بازار عرضه شود با توجه به اینکه در ایران همیشه تورم وجود دارد باید جنس تولیدی را در 1.3 ضرب کنیم تا قیمت واقعی که برای تولیدش لازم است به دست آید یعنی جنس مشابه خارجی که در ایران ساخته میشود 390 هزار تومان پای تولید کننده ایرانی آب می خورد؛ این درحالیست که تورم در دنیا یک مساله حل شده است و کشورها بین صفر تا یک رصد تورم دارند.
اگر قیمت ارز در چنین شرایطی پایین باشد مزیت صادراتی هم وجود نخواهد داشت چراکه بازرهای جهانی به دست صادرکنندگانی که محصولات با قیمت تمام شده کمتر به بازار عرضه می کنند می افتد.
واضح است که قیمت ارز را باید بازار تعیین کند نه دلارهای نفتی بانک مرکزی.
دکتر مسعود نیلی اقتصاد دان برجسته با یادآوری خاطره ای از دهه 60 می گوید، در آن زمان قیمت رسمی دلار 7 تومان و قیمت بازار 20 تومان بود و وقتی به مسئولان می گفتیم قیمت رسمی را افزایش دهید می گفتند اگر این کار را بکنیم تورم به شدت بالا می رود سپس به آنها گفتیم حالا که تورم 20 درصدی داریم پس با استدلال شما باید نرخ دلار را کاهش دهیم تا تورم از بین برود!
به گفته این استاد برجسته دانشگاه، کشور چین به جای افزایش ارزش پول ملی خود، سیاست کاهشی در پیش گرفته و این باعث شده که مزیت صادراتی برای تولیدکننده ایجاد شود و این کشور بازار کشورهای دیگر را در دست بگیرد.
او هر چند اینکار چین را مورد سرزنش قدرتهای اقتصادی می داند اما می گوید سیاست ارزی ایران نقطه مقابل اقدام چین است، یعنی ما با پایین نگه داشتن صوری نرخ ارز، به دست خود کمر تولیدکننده داخلی را میشکنیم و به ورشکستگی می کشانیم و در واقع تولیدکننده خود را جریمه و واردکننده را تشویق میکنیم.
اما تجربه درس های زیادی به مردم داده است . رفتند سراغ ارز و نظام هم ناتوان از تامین ارز لازم است و نتیجه اش برگشتن به سر خانه اول با کاستن ارزش پول ملی و از دست دادن اعتبار جهانی و مقدار معتنابهی ارز است.
حداقل کاری که میتوانستند بکنند این بود که این وضعیت را پیش بینی میکردند و اگر ارز کافی نداشتند دست به این رفتار پر ریسک نمی زدند
نتیجه رفتار عده ای کارندان
1-کاهش ارزش پول ملی
2- از دست دادن مقدار زیادی ارز
3-افزایش تورم به دلیل کاهش ارزش پول
4- فشار بر طبقه حقوق بگیران
5-برگشتن به سر خانه اول دست از پا درازتر
با این رفتار فکر میکنید ملت شمارا خواهد بخشید؟
لطفا دلارهای نفتی رو برا فرزندان این کشور ذخیره کنید و سفته بازی رو تموم کنید.






