كارگردان «بشارت منجي» ـ سريالي كه به زندگي پيامبر اولوالعزم، حضرت مسيح پرداخته است ـ در گفتوگو با خبرنگار «تابناك» جزئياتي را درباره نوع كار و مسائل گوناگون ساخت اين سريال مطرح كرد.
نادر طالبزاده درباره علت و ايده اصلي ساخت اين سريال و منابع آن گفت: فيلم بشارت منجي، 25 سال پيش با پيشنهاد آقاي سيد محمد قائم مقامي طراحي شد. فيلم سريال يک پروژه قديمي است که از آن زمان شروع شد و مبنا، کار کردن آن روي متن کتاب «بارنابا» بود و دوران کار و تحقيق بود که بحثهاي مفصل با خود آقاي قائم مقامي در دو سال و بعد در يکي دو سال ديگر هم با سيد مرتضي آويني بود؛ يعني در سالهاي 69 و 70 و از سال 79 نيز کار علمي هم روي ساخت سريال آغاز شد.
وی افزود: قصه در واقع براي نخستين بار براي به تصوير کشيدن قصه حضرت مسيح بر مبناي روايات اسلامي بود. اين فيلم را تلاش کرديم براي مخاطب مسيحي بسازيم و اين را بهانهاي بدانيم براي گفتوگوي اديان، آن هم گفتوگوي جدي اديان، نه گفتوگوي تعارفي يا مسامحهاي که بيشتر اين گونه است و بر پايه نشستهاي صميمانه ولي بدون نتيجه انجام ميشود. من نظرم اين است که گفتوگوها بايد بر پايه اسناد و مدارک و با يک نظر به بحث بازگشت مسيحيت باشد که اين عمليتر است؛ اين که پسر خداست؟ پسر خدا نيست؟ مصلوب شد؟ نشد؟
اين كارگردان با اشاره به انجيل های موجود گفت: در ساخت اين سريال از انجيل بارنابا استفاده كرده كه جزو اصيلترين و كم انحرافترين اناجيل موجود است.
طالبزاده به موفقيتهاي سريالش اشاره كرد و گفت: اين فيلم در واتيکان در جشنواره «رليجن تودي» جايزه بهترين فيلم گفتوگوي اديان را گرفت و يکي از خوشبختيهاي ما اين است که مسيحيت، مهمترين جشنواره کاتوليکهاي جهان که کاتوليکها، اکثريت مسيحيت جهان هستند، در جشنواره خودشان در رم به نام «مذهب امروز»، به اين فيلم به عنوان فيلم گفتوگوي اديان جايزه دادند و امسال هم (يک ماه ديگر) در دانشگاه پاپ در خود واتيکان دعوت کردند براي سخنراني و بحث درباره همين فيلم و فيلمهاي ديگري که ايران درباره انبياء دارند ميسازد که در حال تدارک است.
اين كارگردان و محقق كشورمان درباره تفاوت ديدگاه اسلامي به داستان حضرت مسيح و نگاه مسيحيت به اين پيامبر خدا گفت: اولا از ديدگاه اسلام، حضرت مسيح فرزند خدا نيست، دوم اينكه ايشان مصلوب نشده و سوم، بشارت درباره رسول اكرم (ص) است.
طالب زاده در ادامه گفت: البته مشترکات که بسيار است. ما معجزاتي آوردهايم که مسيحيت تا کنون آن را نشنيدهاند و در يک قسمت هم متفاوت است؛ مثلا روايتي است که من از آقاي جوادي آملي شنيدم که ميفرمايند، حضرت مسيح مردي را زنده ميکند که چهار روز بوده، درگذشته است. بعد کافران بنياسرائيل ميگويند، اين شخص از بستگان خود مسيح بوده و تباني کردهاند؛ يعني به اين گونه که وي در قبر خورده و خوابيده، (چون مقبرههاي آنها در خاک عمودي نبوده و همچون اتاقي بوده و به آن «مقاره» گويند که در البته در لبنان هم به همن گونه است) خلاصه اين که آنان گفتند، تباني شده و وي در قبر براي خود زندگي کرده و چهار روز بعد زنده شده است. بعد ميگويند اگر راست است، از عيسي بخواهيد که کسي را زنده کند که سالهاي پيش مرده باشد و به اين ترتيب بود که قرعه به نام فردي به نام «سامبننوح» ميافتد که هزاران سال پيش از دنيا رفته و فرزند صالح حضرت نوح و جد اعراب و عبريان بوده است. خلاصه اين که ما اين صحنه را هم آورديم که آنها اصلا خودشان هم چنين روايتي را نشنيدهاند. به تعبيري، مسيحيت زنده کردن سام را نشنيده است.
براي مطالعه متن كامل گفتوگو كه به مسائل فني ساخت اين سريال نيز پرداخته است، به
اينجا مراجعه كنيد.