شکنجه و کودک آزاری پایان یافتنی نیست؟
زخم عمیق بوسه‌های آتش بر تن کودک رفسنجانی و یک تامل!
دردناک تر اینکه عاملان رقم زدن این اتفاقات کسانی هستند که می‌بایست سایه بالای سر این خردسالان و کودکان باشند اما نفرین شب و روز این فرشته های زمینی شده و آنچنان رفتار غیر انسانی‌ای با ایشان انجام می‌دهند که اگر «داعش» خلق نشده بود، برای توصیفش به مشکل می‌خوردیم. با این ملاحظه که حتی کودکان شکنجه دیده و زجر کشیده را هم نمی‌توان به سادگی از ظلم چنین والدینی نجات داد.
گویی قرار نیست این اخبار شوم تمام شده و کودکانی که درد بزرگشان داشتن چنین والدین سنگدل و بی‌رحمی است، رنگ حمایت ببینند، مگر آنکه بسیار دیر شده باشد؛ آنقدر دیر که ستایش و ستایش ها جای سالم در بدن نداشته باشند و آنقدر زجر کشیده باشند که دیدن تصاویرشان هم آسان نباشد.به گزارش «تابناک»، «شکنجه نوزاد 5 ماهه توسط پدر شرور»، «شکنجه مرگبار کودک چهارساله توسط ناپدری»، «شکنجه شدید پسربچه خردسال مقابل دوربین»، «شکنجه مرگبار طفل شش ساله به دست نامادری»، «شکنجه پسربچه سه ساله توسط مادر خیانت کار»، «شکنجه خواهر و برادر خردسال توسط پدر بی رحم»، «شکنجه منجر به قتل کودک شش ساله» و... .
اینها تنها بخشی از حوادث شومی هستند که در ماه های گذشته رخ داده و مجال رسانه‌ای شدن یافته‌اند. رویدادهای شومی که مرور فهرستشان برای سرازیر شدن اشک هایمان کافی است، به ویژه که می‌بینیم در بطن آن، خردسالانی قرار دارند که راه زیادی تا رسیدن به سن قانونی پیش رو دارند، اما گاه مجال طی کردن این راه را هم نمی‌یابند و برای همیشه از این دنیا کوچ میکنند.
رویدادهای بسیار تلخی که هر چقدر تکرار هم می‌شوند، ظاهرا جز عادی سازی این دست اتفاقات و از دست رفتن حساسیت جامعه نسبت به وقوعشان، تاثیری به دنبال ندارند و حتی نمی‌توانند زمینه ساز پیگیری سریع تر طرح های قانونی تدارک دیده شده در این خصوص نیز شوند.
دردناک تر اینکه عاملان رقم زدن این اتفاقات کسانی هستند که می‌بایست سایه بالای سر این خردسالان و کودکان باشند اما نفرین شب و روز این فرشته های زمینی شده و آنچنان رفتار غیر انسانی‌ای با ایشان انجام می‌دهند که اگر «داعش» خلق نشده بود، برای توصیفش به مشکل می‌خوردیم. با این ملاحظه که حتی کودکان شکنجه دیده و زجر کشیده را هم نمی‌توان به سادگی از ظلم چنین والدینی نجات داد.
داستانی که این بار در رفسنجان تکرار شده و تصاویر کودکی به آن پیوست شده که تماشایش نیز کار ساده ای نیست، چه برسد درک حال و روز این کودک و زجری که مدت‌هاست کشیده و می‌کشد. دختری سه ساله با نام «ستایش» که نامش یادآور چند رویداد شوم دیگر نیز هست.
دختری که رئیس اداره بهزیستی شهرستان رفسنجان در تشریح پرونده اش گفت: براساس گزارش های مردمی مبنی بر اذیت و آزار یک کودک توسط والدینش، تیم اورژانس اجتماعی با کسب دستور قضایی، به مکان مورد نظر اعزام شد کهدر نتیجه آن، ستایش دختر سه ساله که توسط ناپدری و مادری
که در دام مواد مخدر اسیرند، آزار می‌دید، در بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان
بستری شده و تحت درمان است.
محمود حیدری با بیان اینکه روی بدن ستایش سه ساله آثاری از کبودی، زخم و سوختگی با سیگار دیده می شود، افزود: مادر و ناپدری این کودک، معتاد به مواد مخدر هستند لذا از ایشان به دلیل روا داشتن آزار و اذیت به فرزنداشان شکایت شده و پیرو آن، ماموران انتظامی این شهرستان مادر ستایش را با حکم قضایی در بیمارستان علی ابن ابیطالب دستگیر کردند و ناپدری این کودک نیز در حال حاضر متواری شده است.
وی گفت: پرونده ستایش هم اکنون در دادگستری شهرستان رفسنجان در دست بررسی است و کودک نیز تا اطلاع ثانویه زیر نظر بهزیستی این شهرستان نگهداری می‌شود.
وی گفت: پرونده ستایش هم اکنون در دادگستری شهرستان رفسنجان در دست بررسی است و کودک نیز تا اطلاع ثانویه زیر نظر بهزیستی این شهرستان نگهداری می‌شود.
اما چرا ستایش «موقتا» زیر نظر بهزیستی قرار گرفته؟ اینجاست که اشکال بزرگی خودنمایی می‌کند که هرچند سالهاست برخی تلاش دارند رفعش کنند، اما هنوز پابرجاست. اینکه قانونا نمی‌توان برای فرزندان بدسرپرست تصمیم گیری نمود، حتی اگر سرپرست وی امثال مادر بی رحم و ناپدری سنگدل ستایش باشند و کودک بی نوا را به قدر مرگ آزار داده باشند. اشکالی که نمی‌دانیم چه زمانی رفع خواهد شد و تا آن زمان چند کودک دیگر قرار است قربانی والدین بی رحمشان شوند.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۸
انتشار یافته: ۴۳
چه خبره تو این مملکت همه جور دیوانگی دیدیم تو این مملکت کفن پوشان برخیزید!!!!!!!!!! پاسخ ها
غلامرضا درویشی
| 
| ۱۴:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۴
من واقعا متاسفم برای این واقعهو بیشتر از این برای کسانی متاسفم که یک عمر بی هویت زندگی میکنند و یا می خواهند بی هویت باشند...روی سخنم با کسانی است که همه چیز زندگی را به باد تمسخر میگیرند و قیافه خیلی باکلاس و روشنفکرانه میگیرن و ...
کسانی که به سادگی از کنار این اتفاقات می گذرند آنها را دعوت میکنم که لحظه ای به چشمان این کودک شکنجه شده نگاه کنند... چه میبینید؟
آیا نمیشنوید صدای کودک را..
نمیشنوید چه می گوید؟
شاید میگوید کجاست آن لذت هایی که یک کودک دو سه ساله باید ببیند...کجاست آن خنده های زیبای بی دلیل کودکانه...کجاست آن شور و اشتیاق کودکی که با شیرین زبانی و شیرین کاری جمعی را به طراوت وا میدارد...کودک سرشار از سوالات بی جوابه...بله من هم در قبال این کودک مسئولم و برای خودم بسیار بسیار متاسفم...متاسفم که نمیتوانم اندوهش را کم کنم ...و اما
بیایید به هر چیزی نخندیم و با آن بازی نکنیم...یکبار دیگر به چشمان کودک نگاه کنیم...
مثل رئیس جمهور فلیپین جرات داشته باشید و کاری رو که کرد و داره می کنه انجام بدید نگاه این کودک معصوم مانند یک انسان مسن و سختی کشیده استواقعا نمیدونم چی بگم
پاسخ ها
مجید
| | ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۴
دقیقاً خواستم همینو بگم .واقعاً نگاهش دل آدمو به درد میاره . ناشناس
| | ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۵
دقیقا منم همین نگاهو دیدم چقدر حرف داره تو نگاهش چه نگاه سنگینی امیدوارم تو یک بند خاص زندان ناپدریش رو زندانیش کنند و کاری رو که کرده به با وجدان های زندانی شده اونجا بگن... اونها به شیوه صحیح که لایقشه باهاش برخورد میکنن لطفا انتشار بدین
چرا ما فقط برای بدست آوردن حقوقی که به عنوان نیاز برامون تعریف شده تحصن میکنیم؟ چرا در مقابل این رفتارها ساکتیم؟ مجلس تا کی میخاد بشینه و به این رفتارها از نگاه بروکراسی های اداری و اجنماعی نگاه کنه در تلخی اتفاقی که برای کودک سه ساله افتاده شکی نیست. دیدن چهره زجر کشیده وتن شکنجه دیده اش انسان را به تاسف وا می دارد.اما من وشما (با وجود اینکه معتاد نیستیم)آیا با فرزندانمان رفتار صددرصد انسانی داریم. هیچگاه از دست رفتارهای آنها عصبانیت به خرج نداده ایم. هیچگاه تن آنها یا روان آنها را با رفتارهای ناشی از خشم نیازرده ایم. با عرض شرمندگی من وهمسرم بارها به خاطر رفتار فرزندم روح وروان او را آزرده ام.
پس اگر ناپدری و مادرستایش رو به شدت سرزنش می کنم باید خودم را هم به شدت سرزنش کنم و از خطاهای گذشته توبه کنم.
خلاصه با دیدن خبر بالا ، در زندگی خود هم تامل کنید شاید من و شما هم کودکمان را می آزاریم. اما نه با روش ناپدری ستایش و نه با روش او بلکه ............. . لطفا تامل کنید!
خدایا صبر تحمل این مصائب را عنایت بفرما، انسان می ماند که چگونه این غم ها را تحمل کند
يادش بخير بيست يا سي سال پيش اين خبرهارو تو تلويزيون ميشنيديم حيرت ميكردين البته اتفاقا معمولا مال كشوراي ديگه بود توي ايران ازين خبرا نبود ولي الان ديگه اين اتفاقا تو كشورمون عادي شده متاسفانه .بكجا ميريم؟جاي تامل وتاسف داره پاسخ ها
محمد
| 
| ۲۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۴
دقیقا همین جوره اصلا چنین چیزهای درباور مردمنمیگنجید!!!!! اما متاسفانه به دلیل تغییرهای وحشتناک !در عادات وباورهای مردم چنین چیزهایی عادی شده دلایل:1- نبود قانون مناسب و بازدارنده علیه کودک آزاری (همانطور که در کشورهای پیشرفته وجود دارد.)
2- فقر مالی و به تبع آن فقر فرهنگی
و حکومت باید پاسخگو باشد......
این قبیل رفتارها حساب شده استاین کودکان برای اغراض خاصی به این شکل تربیت می شوند
یک نوع سو استفاده از کودکان...
پاسخ ها
ناشناس
| | ۰۷:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۵
تو از داعش هم بدتری این کودک چه گناهی دارد که این جور تربیت بشود می خوای جلیقه انفجاری با خود بندد برای مقاصد اقسام تو قدم بر دارد چقدر نگاهش سنگینه.زجر تمام عمر رو تو سه سال کشیده. تابناک ممنون که همچین گزارشهای واقعی رو منتشر میکنی تا شاید به خودمون بیایم تا وقتی نمایندگان عزیز مجلس مشغول دعواهای سیاسی و... هستند وضع همین است. نمایندگان مجلس پیشین و فعلی با شما هستم، خود را برای پاسخگویی به امثال این کودک در روز جزا آماده کنید. روز بسیار سختی در پیش دارید من یه پدرم،که هرروز سرکار هم که هستم اگه یه بار صدای دختر سه ساله ام روپشت گوشیم نشنوم روزم شب نمیشه،، کافیه فقط یک دقیقه تمرکز کنید روی صورت این معصوم بی سرپناه، حقیقتا" جلو همکارام نتونستم اشکم ومخفی کنم،،،اگر عادلی هست حق مظلوم از ظالم بستاند وقانونی اعمال شه که هیچ انسانی حق دست درازی روی کودکان معصوم نداشته باشن.............خدایا خودت حافظ کودکان بی سرپناه باش... من واقعا متاسفم برای این واقعهو بیشتر از این برای کسانی متاسفم که یک عمر بی هویت زندگی میکنند و یا می خواهند بی هویت باشند...
روی سخنم با کسانی است که همه چیز زندگی را به باد تمسخر میگیرند و قیافه خیلی باکلاس و روشنفکرانه میگیرند و ...
کسانی که به سادگی از کنار این اتفاقات می گذرند. آنها را دعوت میکنم که لحظه ای به چشمان این کودک شکنجه شده نگاه کنند... چه میبینید؟
آیا نمیشنوید صدای کودک را..
نمیشنوید چه می گوید؟
شاید میگوید کجاست آن لذت هایی که یک کودک دو سه ساله باید ببیند...
کجاست آن خنده های زیبای بی دلیل کودکانه...
کجاست آن شور و اشتیاق کودکی که با شیرین زبانی و شیرین کاری جمعی را به طراوت وا میدارد...
کودک سرشار از سوالات بی جوابه...
بله من هم در قبال این کودک مسئولم و برای خودم بسیار بسیار متاسفم...متاسفم که نمیتوانم اندوهش را کم کنم ...
و اما
بیایید به هر چیزی نخندیم و با آن بازی نکنیم...
یکبار دیگر به چشمان کودک نگاه کنیم...
چه کسی باید حامی اش می بود...
پشتش می بود...
تا وقتی که از شکنجه ناله اش به آسمان بلند میشد بیاید و شکنجه را قطع کند...
عزیزم, گلم, دخترم مرا ببخش...
ما باید حامی شما می بودیم...
متاسفم متاسفم متاسفم
تمام معتادان صنعتی ایزان را باید عقیم کنند. واقعا یک لحظه جای این بچه بودن رو تصور کنیدبچه ای که باید برای محبت به آغوش مادرش پناه ببرد اما...برخی فقط کودکی را به دنیا آورده اند
و نام مادر بر آنها نهادن، چیزی است که هیچ وقت لیاقتش را نخواهند داشت
و چه بسا زنانی که از مادر بودن تنها زحمت به دنیا آوردن یک کودک را متحمل نشده اند و هزاران بار
می توانند نقش انسان بودن و مهربان بودن را برای این کودک بینهایت معصوم ایفا کنند
کم نیستند کودکانی که شاید آزار جسمی و آزار روحی در خانواده را تجربه می کنند
کسی به داد این مظلوم های بی پناه برسد...
دیگه خبری از رفیق بی کلک مادر نیست. لطفااز کلمات مقدسی چون پدر ومادر جهت این گونه حیوانات استفاده نکنید. 1- اعتیاد یه انتخابه نه بیماری و فرد معتاد در نهایت خیانت به خودش و اجتماع رو انتخاب کرده و باید مجازات بشن.2- باید رسانه ها آزاد باشن تا با ایجاد موج و سوال از مرکز قانونگذاری و ایجاد کمپینهای مردمی با این ظلمها برخورد کنن.
در همین سایت، خبری با عنوان یک سگ تمام معادلات اوتیسم را به هم ریخت درج شده است که تلاش یک مادر برای آرامش فرزند بیمارش را در سرزمینی که بسیاری از ما آنان را دشمن مسلمانان می دانیم، نشان می دهد. سیدجمال الدین اسدآبادی خوب گفته : در غرب اسلام را دیدم، مسلمان ندیدم. در شرق مسلمان دیدم از اسلام خبری نبود. دعا ميكنيم كودكانمان يك لحظه هم در بيمارستان نباشند در حاليكه بيمارستان مامن اين طفل است ... نفرين و لعنت بر فقر و فقر و فقر ... کسی دلواپس نیست؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر اینکه زامبی هایی مثل پدر و مادر ستایش دارن تو جامعه زندگی میکنن وحشتناکه .... دل انسان بدرد میاورد بخدا گریه کردم گفتم ای کاش دم از انسان بودن نمی زدید از حیوان هم این افراد پست ترند تا زمانیکه پدر طبق قانون مالک فرزندانش باشه واگر انها راکشت از مجازات معاف باشه ازاین دست اتفاقات خواهد افتاد پاسخ ها
araz
| | ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۶
از هر فرصتی برای تعنه به اسلام استفاده می کنند مغرضان!!!وقت ارث و میراث که برسه قربون صدقه اسلام میرن!!!اسلام قانون کلی هست و استثناها رو باید قانون گذار وضع کنه. واقعا انسانیت در حال محو شدن است آرزومه اون دوتا رذل کثیف رو بدن دست من تا انتقام این بچه ضعیف و بی پناه رو به بهترین شکل ازشون بگیرم سه سالشه و به اندازه 30 سال زخم روی بدنشه ! شوخی نمی کنم میخواهید باور کنید یا نه در بسیاری از کشورها اگر ببینید کسی کودکش را یک سیلی بزند موظف هستید به پلیس گزارش کنید وگرنه شما هم مجرم هستید
اگر ببینید همسایه تان حیوان خانگی اش را آزار میدهد می توانید به پلیس گزارش دهید رسیدگی خواهند کرد
اعدام تنها نباید برای قاچاقچی باشه معتادهایی که این کارهای ضد انسانی را هم می کنند باید اعدام بشند کجاست رئیس جمهور فلیپین ! الهی بمیرم من ستایش نباید به خانواده اش برگردد . فقط این رو می تونم بگم . ابن کار هزار بار بدتر است از اینکه این کودک رو اصلن تحویل اورژانس نمی دادند. شاید شانس می آوردو تو یکی از این شکنجه ها می مرد. ولی حالا یک جای امن رو دیده و می خواهید دوباره بفرستید به شکنچه گاه. نگنید. قانون نداریم ، خوب مجوز از مقام عالی بگیرید تا قانون هم اصلاح شود. ... بهتون التماس می کنم . من دستم به جایی بند نیست. ولی اگر حمایت مالی می خواد نگهداری این بچه ها خرجمون رو باهاشون تقسیم می کنیم. همچنان که داریم هم می کنیم. ولی قانونی کاری نمی تونیم بکنیم . هر کی ارتباطی با مسولی دارد. التماس می کنم بهتون جلو برگشتن این بچه رو به شکنچه گاه بگیرید. بچه قدرت ندارد از خودش دفاع کند . بی پناه است . به فرض هم مادر این بچه خوب بشود زیر پنچ سال که این ممکن نیست. هست ؟ وحشی ها اعدام برای این ناپدری واقعا مجازات کوچکی است این عکس آزار نژاد برستی در آمریکاست واقعی نیست که ...!!!!!