
چه زمانی دست به تغییر میزنید؟ آیا غیر از این است که زمانی دست به تغییر میزنید که یا قصد دارید اشکالی را رفع و رجوع کنید و یا طرحی نو درانداخته و اهداف جدیدی را محقق کنید؟ این سؤال را گوشه ذهنتان نگه دارید تا برسیم به ادامه ماجرا.
به گزارش «تابناک»، به فاصله یکی دو روز از اعلام خبر ممنوع شدن ثبت نام دانش آموزان در رشته علوم انسانی در مدارس دولتی و حواشی متعددی که در این باره مطرح شده و شائبات فراوانی را رقم زده است، مسئولان آموزش و پرورش ترجیح دادهاند در این خصوص سکوت کرده و گامی در راستای شفاف سازی برندارند.
این در حالی است که اشکالات وارده به این طرح، از جمله اینکه زیرساخت های لازم برای انجام آن فراهم نیست و دبیرستان های فرهنگ که قرار است میزبان متقاضیان تحصیل در این رشته باشد، در همه جا موجود نیست، جوی پدید آورده که کمتر کسی را میتوان یافت، ممنوع شدن ثبت نام در رشته علوم انسانی در مدارس دولتی را بشنود و از چرایی این تصمیم تعجب نکند.
بدین ترتیب چارهای نیست، جز اینکه تغییر به وجود آمده در رویه ادامه تحصیل دوستداران رشته علوم انسانی را بر اساس شواهد تحلیل کرده و تلاش کنیم با تکیه بر استدلال، پی به نیت مسئولان از این تغییر ببریم؛ تغییری که هر چه دنبال پیشینه طرح آن بگردیم و سعی داشته باشیم، پی به پشتوانه کارشناسی آن ببریم، چیزی عایدمان نخواهد شد تا این گونه به نظر برسد که خلق الساعه و آنی اتخاذ شده است.
با این رویکرد، به نظر میرسد که اصل موضوع «تغییر» دستاویز خوبی برای پرداختن به موضوع ممنوعیت ثبت نام در رشته علوم انسانی در مدارس دولتی باشد، زیرا لازمه تغییر، رفع اشکالات موجود یا بازطراحی دوباره روندهاست؛ به این معنا که یا مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که تحصیل در رشته علوم انسانی در مدارس دولتی بی فایده است که این ممنوعیت را اعمال کردهاند، یا آنکه افق دیدشان از این تغییر، دستیابی به اهدافی جدید است.
این گزارهها در حالی مطرح میشوند که دستیابی به اهداف جدید نمیتواند عامل این ممنوعیت باشد چراکه در این صورت، باید مدارس دولتی جدیدی با تمرکز بر رشته انسانی تأسیس میشد یا سرفصل های درسی این رشته متحول میشد یا تغییری دیگر روی میداد، نه اینکه علوم انسانی از زیرمجموعه مدارس دولتی کنده شده و به جای دیگری منتقل شود.
با این حساب، تنها دلیل اعمال این تغییر، حذف این رشته یا بی فایده دانستن آن است. رویکردی بسیار عجیب که میبایست مبتنی بر مستندات و آمار و ارقام اتخاذ شود، در حالی که هنوز چنین اتفاقی روی نداده است؛ آن هم در شرایطی که میدانیم این تغییر، هزینه های فراوانی روی دست کشور خواهد گذاشت.
به عبارت بهتر، اگر در اینکه تغییر و هزینه مترادف اند، شکی نداشته باشیم، برچیده شدن بساط ثبت نام دانش آموزان در رشته علوم انسانی در مدارس دولتی، حکم تغییری را خواهد یافت که هزینه بر بودن آن مسجل است؛ اما سود و فایده آن مشخص نیست. پس دلیل بی فایده دانستن ادامه تحصیل دانش آموزان مدارس دولتی در رشته علوم انسانی چیست؟
پاسخ به این پرسش زمانی سخت تر میشود که بدانیم تفاوت واحدهای درسی میان رشته علوم انسانی و علوم تجربی یا ریاضی و فیزیک بسیار اندک است و بر خلاف توصیه های مؤکد رهبر انقلاب درباره مراقبت از علوم انسانی غربی، همگی بر پایه داشته های اسلامی و ملی مان هم هستند؛ به این معنا که تفاوت واحدهای این رشته با ریاضی فیزیک، دروسی مانند «آرایه های ادبی»، «فلسفه اسلامی»، روانشناسی، عربی و امثال آنهاست.
با این حساب آیا جا ندارد از مسئولان بپرسیم که هدفشان از این تغییر چه بوده و با کدام بخش از علوم انسانی مشکل داشتند که چنین رأیی درباره آن صادر کردند؟ با محتوای اسلامی، ملی و البته تأیید شده واحدهای علوم انسانی یا بخش دیگری از آن؟!
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.