دنیا عیوضی در مطلبی در روزنامه «شرق» نوشت: تاکسی یک جای خالی داشت و مقابل پای مسافری که کنار خیابان ایستاده بود ترمز زد. مسافری که زیر باران با لباسهای خیس منتظر تاکسی بود اما همین که می خواست سوار تاکسی شود، راننده نگاهی به او انداخت و بی آن که کاملا متوقف شود به راهش در خیابان ادامه داد و به مسافران داخل تاکسی گفت: «افغانی بود.»
از ازدواج دختران و پسران ایرانی و افغانی گرفته تا انجمنها و اشتراکات فرهنگی، ادبی افغانها در ایران و حتی حضور بازیگران افغانی در یک مجموعه تلویزیونی؛ همه و همه قدمهای خوشایندی است که به نزدیکی ملت ایران و مهاجران افغان کمک میکند. با این حال اما همچنان سالهاست که حضور مهاجران افغان در ایران با چالشهای جدی مواجه است؛ چالشهایی که از نگاه نادرست برخی از ما به فرهنگ این کشور ریشه گرفته است؛ فرهنگی که با وجود نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی آن کشور همچنان استوار مانده و ناگفتههای بسیار در گلو دارد. کافهنظر در گفتوگو با داریوش مهرجویی، دکتر محسنیانراد و اردشیر رستمی به واکاوی نگاه ناشایست شماری از مردم ایران با اتباع افغان میپردازد:
مهدی محسنیانراد، استاد دانشگاه در رشته علوم ارتباطات اجتماعی:
اگر بخواهیم درباره دلیل نگاههای ناشایست ایرانیها به مهاجران افغان صحبت کنیم باید اندکی ریشه این نوع نگاه را بررسی کنیم. حوزهای به نام ارتباطات بینفرهنگی در علم ارتباطات وجود دارد که در این زمینه بسیار مطالعه شده و کتابهایی انتشار یافته است. در این حوزه نحوه فرهنگ را در کنشهای ارتباطیشان بررسی میکنند. در اینجا احتمال کلیشهسازی وجود دارد. کلیشهسازی بهطور ساده عبارت است از تامین اطلاعات بهندرت منحصربهفرد و گاه بهندرت منحصربهکل.
ما میبینیم بخشی از مهاجران افغانی مهاجرتشان ناخواسته بود، اینطور نبود که با یک اندیشهای از قبل و با آمادگیهای درونی و رفتاری صورت گرفته باشد که بهعنوان مثال مراقب رفتارهای اجتماعیشان در کشور ما باشند یا برای آموختن فرهنگ شهروندی و اجتماعی ما تلاشی از قبل داشته باشند. بخش عظیمی از مهاجران افغان این عزیمت را انتخاب نکردند، کشور خودشان را ترک کردند. در این میان اقلیتی بودند که عامل کلیشهسازی بودند که در ذهنها ماندگار شده است.
وقتی افغانها بدون هیچ قصد و هدفی به ایران مهاجرت میکنند، بسیاری از نبایدها را در جامعه ما انجام میدهند و گاه بایدهای رفتاری را رعایت نمیکنند. بنابراین در این نوع نگاه نمیتوان مردم ایران را محکوم کرد از طرفی هم خود مهاجران افغان را هم نمیتوان مقصر دانست. بلکه یک پدیده ارتباطی اتفاق افتاده است.
داریوش مهرجویی، کارگردان سینما:
رفتار مردم در ایران با خارجیها مخصوصا اتباع افغان نکته قابل بحثی است، در بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا پدیده مهاجرت وجود دارد و مردم آن کشورها حضور مهاجران را پذیرفتهاند و در کنار هم زندگی میکنند. من معتقدم در ایران هم باید این مسالمت و ملایمتهای رفتاری با افغانها شکل بگیرد و سعی کرد نخبگان و آدمهای باسواد افغان را جذب کرد و از آنها بهره گرفت نه اینکه تنها بهعنوان کارگران فصلی از آنها استفاده شود. در هر کشوری عدهای خارجی زندگی میکنند که بهخاطر شرایط نامساعد کشور خودشان به آن کشور مهاجرت کردهاند؛ رسمی که در تمام دنیا برقرار است.
باید دانست که افغانهایی که به ایران آمدهاند قطعا بر اثر گرفتاری کشور خودشان به سرزمین ما مهاجرت کردهاند، اما وقتی به اینجا هم میرسند گاهی برخورد مناسبی با آنها نمیشود. حضور مهاجران افغان در ایران چندان بد هم نیست چون اینها کارهایی را انجام میدهند که خود ایرانیها از انجام آن امتناع میکنند، بنابراین افغانها به نیروی کار ایران اضافه میکنند.
اردشیر رستمی، کاریکاتوریست:
جدا از هر کیش، آیین، مسلک، رنگ و جغرافیایی باید تلاش کرد به کرامت انسانی پرداخت. بهتر است فرهنگسازی درستی در راستای زیباتردیدن و ارتقای نگاهها صورت گیرد که حسنها و برتریهای مردمان افغانستان را هم دید. نگاه ما به افغانهایی که در ایران زندگی میکنند تحقیرآمیز نیست، نگاه ما به جهان دور از واقعبینی است. این فقط مربوط به افغانها نمیشود، به اعراب هم چنین دیدی داریم. البته گاهی میبینیم که مردم ایران توانستهاند با عراق؛ کشوری که هشتسال جنگ را در تاریخش با او داشت در مواردی وارد تعامل و ارتباط شوند. در حالی که افغانستانی که زبان و دین مشترک با ما دارد و زمانی بخشی از ایران بوده را با نگاه بدبینانه مینگریم.
این نگاه نشانه آن است که به پیرامونمان غلط و دور از انصاف مینگریم. دچار باورها و آموزههای اشتباهی هستیم که از کودکی بر ما غلبه کرده است. در نهایت حاصلش رفتارهای نادرستی است که گاهی در تکتک افراد جامعه نسبت به افغانها میتوان دید. واقعبینی و واقعگرایی ما تا حدی است که بیش از آنکه در جهان واقعی باشیم در جهان ایدهآلیستی زندگی میکنیم و بخشی از آن ساختهشده و غیرواقعی است.
از لفظ مهاجر استفاده کردن به معنای پذیرش حضور آنهاست .شایدکارگر خارجی فصلی (موقت )بهتر باشد.
تجارب ملل دیگر را در این زمینه مطالعه بفرمایید.مطمئنا متوجه مضررات وجود آنها خواهید شد.
باید بیشتر به فکر منافع ملی خودمان باشیم
مراقب رفتارهای اجتماعیشان در کشور ما باشند! به نظر شما کسانی که بعضا حتی بیش از 45 سال است که در این کشور به سر می برند، مراقب رفتار اجتماعی خود نیستند؟
نگاه ناشایست به افغانها ریشه در فرهنگ جامعه دارد و نه هیچ چیز دیگر.
پیشنهاد میکنم کتاب دختر افغانی نوشته فریبا قربانی را مطالعه فرمایید. A Girl from Afghanistan برخوردها و مشکلات مهاجران افغانی در ایران را نشان داده و به باد انتقاد گرفته است. شاید نویسندگانی از این دست بتوانند رفتار توهین امیز ما ایرانی ها با مهاجر افغانی را تا حدودی اصلاح کنند.
با توجه به بافت غالب مهاجران و حضور غیرقانونی قسمت اعظم آنها و تفاوت های سطح فرهنگی و اجتماعی این مساله قابل درک می گردد . ضمنا به خاطر فقر مالی - فرهنگی ، ورود بسیاری از این افراد به باندهای خلاف و گزارشات رسانه ها در باره خبر های قتل و تجاوز و انحرافات دیگر به این امر دامن زده است . البته مشابه این وضعیت در باره اتباع ایرانی مثلا در ژاپن و مالزی و ... دیده می شود.
اگر بابرنامه ريزي وباتفكر به موضوع نگاه ميشد دولت ميتونست با همكاري بخش خصوصي از اين نيروي كار ارزان وقوي وبي ادعا. با درنظرگرفتن ملاحظات امنيتي وكنترل آنها. آمايش آنها درهر دوره يكماهه ميشد ازاين تهديد يك فرصت ساخت
به عنوان یک افغانستانی باید از ملت بزرگ ایران تشکر کنم باید بگم که ما مثل بقیه دوستان ایرانی هزینه هایی به دولت پرداخت میکنیم که فکر میکنم کمی هم جور هموطن های غیر قانونی هایمان را هم می کشیم مثلا ما امثال بیش از دو میلیون بابت اقامت و مدرسه پرداخت کردیم امیدوارم اجر کارتان که نان و آب تان را با ما شریک شدید از دست امام زمان دریافت کنید.یا علی
سلام
بني ادم اعضاي ...
به نظر من ميتئانيم دو راهكار داشته باشيم
اول اخراج كل مهاجران غير مجاز
دوم برنامه ريزي براي احيا و كنترل مهاجران
به دلايل بسياري ما قادر به اخراج و حذف صورت مسئله نيستيم به دليل نزادي همزباني و ... كما اينكه افغانستان دير و زود به مسير خويش باز خواهد گشت به نظرم بايد زودتر از اين ها دانشگاهايمان را به روي مهاجران مقيم ايران باز ميكرديم تا امروز مي توانستيم با خيال اسوده تري از عهده مزاحمت هاي بيگانگان در افغانستان بر اييم به هر حال ميهمان خوب ميزبان خوب را فراموش نميكند .
مشكلاتي كه دوستان مطرح ميكنند را مي توانيد از زاپنيها بپرسيد كه ايا انها هم با ايراني هاي انجا مشكل دارند يا خير ميتوانيد از مالزياييها بپرسيد ميتوانيد تحقيق كنيد . افغانستان روزهاي سختي را گذرانده و روزهاي سختي را خواهد گذراند اما دنيا تغيير خواهد كرد سوريه در طول دوسال ويرانه شد ما اگر سربازان گمنام امام زمان را نداشتيم حال و روز بهتري برايمان نبود بياييم از دولت بخاهيم به بخش قانوني مهاجران احترام بگذارد و ما نيز و براي بخش ديگر برنامه ريزي كند . با توهين هيچكس بزرگ نميشود .
شاید در این زمینه صداو سیما هم مقصر باشد. چرا که هیچ خبر خوبی از کشورهای همسایه مان از جمله افغانستان منتشر نمی شود و تنها اخبار مربوط به جنگ، فساد، مواد مخدر و... منتشر می شود. و این باعث می شود ما دچار یک نوع خودبرتربینی شویم . در حالیکه واقعیت چیز دیگری است در تمام کشورهای همسایه از جمله افغانستان پیشرفت هایی وجود دارد.
من شخصا با چندین افغانی در چند شهر مختلف برخورد داشتم . انسانهای بسیار شریف و مودبی هستند . نباید کارهای خلاف بعضی از افاغنه را به پای همه افغانیها نوشت . یادمون نره رفتار تعدادی از ایرانیها در ژاپن ، مالزی یا کشورهای دیگر چقدر چهره ایرانیها رو مخدوش کرد . مسلما دلمون نمیخواد ژاپنیها یا مردم ملل دیگر به همه ما به عنوان دزد و قاچاقچی و قاتل نگاه کنند . باید در برخوردها و باورهامون انصاف داشته باشیم