عربستان چه کمکی به ترکیه در رقابت با اسرائیل در سوریه میکند؟/ ارتباط کردها با اسرائیل، آنکارا را نگران کرد

گزارشهای موجود حاکی از آن است که دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در چارچوب راهبرد سوریه پس از اسدِ تلآویو، پیوندهایی غیرمستقیم، اما معنادار با نیروهای دموکراتیک سوریه/یگانهای مدافع خلق (SDF/YPG) برقرار کرده و از این گروه بهعنوان ابزاری برای مهار تثبیت قدرت توسط مقامات مرکزی نسبتاً جدید در دمشق استفاده میکند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «نیو عرب» (العربی الجدید) در مقالهای به بررسی رقابت ترکیه و رژیم صهیونیستی در سوریه پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
از زمان فروپاشی دولت بشار اسد، اندکی بیش از یک سال پیش، سوریه به عرصه رقابتی هرچه آشکارتر میان ترکیه و اسرائیل تبدیل شده است.
چشماندازهای راهبردی آنکارا و تلآویو برای سوریه اساساً با یکدیگر ناسازگارند. ترکیه خواهان دولتی یکپارچه با محوریت اقتداری مرکزی و همسو با آنکارا و حفظ تمامیت ارضی است.
در مقابل، اسرائیل سوریهای تضعیفشده و چندپاره را ترجیح میدهد که قادر به اعمال قدرت یا مقاومت در برابر تجاوز خارجی نباشد.
با رانده شدن ایران تا حد زیادی به حاشیه، ترکیه به مهمترین نیروی موازنهگر در برابر طرحهای توسعهطلبانه و بیثباتکننده اسرائیل در این کشور جنگزده بدل شده است.
نزدیک به ده ماه پس از امضای توافق ۱۰ مارس میان دمشق و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) ــ که ادغام نیروی تحت سلطه یگانهای مدافع خلق (YPG) در ساختار دولت سوریه را پیشبینی میکرد ــ این روند متوقف شده است.
این بنبست، نگرانیهای آنکارا را تشدید کرده است، بهویژه آنکه پیوندهای اسرائیل با نیروهای دموکراتیک سوریه/یگانهای مدافع خلق (SDF/YPG) بهطور فزایندهای در شکلدهی به برداشت ترکیه از تهدید ناشی از این گروه مورد حمایت آمریکا در شمالشرق سوریه نقش دارد.
نیروهای دموکراتیک سوریه و محدودیتهای اقتدار دولت
توافق ۱۰ مارس با هدف تسهیل ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه/یگانهای مدافع خلق در نیروهای مسلح سوریه تا پایان سال ۲۰۲۵ طراحی شده بود. با این حال، پیشرفت متوقف شده و اختلافنظرها بر سر سازوکارهای ادغام، حلناشدنی به نظر میرسد.
در کانون این بنبست، واگراییای بنیادین قرار دارد: نیروی مورد حمایت آمریکا در پی حفظ ساختارهای گردانی موجود و سطحی از خودمختاری است، در حالی که دمشق بر جذب انفرادی رزمندگان SDF در ارتش ملی اصرار دارد.
SDF/YPG که در جریان جنگ داخلی به سطحی بیسابقه از خودمختاری دست یافته، عمیقاً از واگذاری اختیاراتی که از سال ۲۰۱۲ اعمال کرده اکراه دارد. این نیروی با اکثریت کُرد همچنین کنترل مراکز کلیدی بازداشت وابسته به داعش و بخشهای وسیعی از منابع هیدروکربنی سوریه را در اختیار گرفته است؛ داراییهای راهبردیای که اهرم نفوذ آن را تقویت کرده و مقاومتش در برابر کنترل مرکزی را افزایش میدهد.
اینکه آیا دمشق و SDF/YPG در نهایت میتوانند به مصالحهای دست یابند که از رویارویی تمامعیار جلوگیری کند یا نه، همچنان نامشخص است. ایالات متحده در تلاش است با تسهیل گفتوگوهای بیشتر، شتاب حرکت بهسوی نوعی ادغام را حفظ کند.
تمدید ضربالاجل تا سال ۲۰۲۶ میتواند برای هر دو طرف راه خروجی آبرومندانه فراهم کند و خطر شکاف عمیقتر ملی را کاهش دهد. با این حال، درگیریهای ۲۲ دسامبر میان SDF/YPG و نیروهای دولت سوریه در حلب، شکنندگی این روند و عمق بیاعتمادی متقابل را برجسته کرد.
در همین حال، صبر ترکیه بهسرعت رو به پایان است. آنکارا بهصراحت اعلام کرده است که در نبود پیشرفت ملموس در روند ادغام، آغاز دور تازهای از عملیات نظامی ترکیه علیه SDF/YPG منتفی نخواهد بود.
نقش تلآویو در شمالشرق سوریه
هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در روز درگیریهای حلب و در یک نشست خبری مشترک در دمشق در کنار همتای سوری خود، اسعد حسن الشیبانی، اعلام کرد که نیروهای دموکراتیک سوریه/یگانهای مدافع خلق (SDF/YPG) «هیچ نیت واقعیای برای دستیابی به پیشرفت قابلتوجه در مذاکرات ادغام با دولت دمشق ندارند».
او همچنین این گروه را متهم کرد که «برخی از فعالیتهای خود را با هماهنگی اسرائیل» انجام میدهد و این مسئله را «مانعی عمده» در مسیر ادغام توصیف کرد. سفر فیدان به دمشق از اهمیت ویژهای برخوردار بود، چرا که وزیر دفاع ترکیه و رئیس سازمان اطلاعات این کشور نیز او را همراهی میکردند.
گزارشهای موجود حاکی از آن است که دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در چارچوب راهبرد سوریه پس از اسدِ تلآویو، پیوندهایی غیرمستقیم، اما معنادار با SDF/YPG برقرار کرده و از این گروه بهعنوان ابزاری برای مهار تثبیت قدرت توسط مقامات مرکزی نسبتاً جدید در دمشق استفاده میکند.
با این حال، روابط اسرائیل با نیروهای دموکراتیک سوریه/یگانهای مدافع خلق (SDF/YPG) به مراتب کمتر مستقیم از پیوندهای تلآویو با گروههای دروزی مورد حمایت اسرائیل در جنوب سوریه است. جغرافیا بدون شک عامل مهمی در این تفاوت محسوب میشود.
دکتر سلیم چِویک، پژوهشگر مهمان در مؤسسه آلمانی امور بینالملل و امنیتی (SWP)، به «نیو عرب» توضیح داد: «دروزیها در مناطقی نزدیک به اسرائیل و در محدودهای زندگی میکنند که اسرائیل آن را حوزه نفوذ مستقیم خود میداند. شمال سوریه از این منظر فاصله زیادی دارد.»
او افزود که روابط اسرائیل با SDF/YPG باید در چارچوب نقش ایالات متحده بهعنوان حامی این گروه اکثریت کُرد درک شود: «هیچ سناریوی واقعبینانهای وجود ندارد که اسرائیل بهصورت نظامی از SDF در برابر عملیات ترکیه محافظت یا دفاع فعال کند. مهمتر اینکه بازیگر خارجی تعیینکننده در خصوص SDF ایالات متحده است، نه اسرائیل.»
دکتر چِویک گفت: «واشنگتن SDF را بخشی از چارچوب امنیتی خود در سوریه میداند. اسرائیل نمیتواند بهطور مستقل و خارج از سیاست آمریکا، از SDF حمایت معناداری کند.»
خطوط قرمز آنکارا و خطر تشدید تنش
پیام آنکارا روشن است: اگر SDF/YPG در ادغام با نیروهای مسلح سوریه ناکام بماند، ترکیه سکوت نخواهد کرد.
آنکارا YPG را شاخهای از حزب کارگران کردستان (PKK) میداند و این گروه مورد حمایت آمریکا را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده است.
اگرچه ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیز PKK را تروریستی میدانند، اما این طبقهبندی را به YPG تعمیم نمیدهند.
با در نظر گرفتن یک دولت نوظهور وابسته به PKK، بهویژه یکی که در طول مرزهایش با اسرائیل هماهنگی دارد و آن را تهدیدی جدی برای امنیت ملی میبیند، ترکیه بهروشنی اعلام کرده است که چنین موجودیتی را که موقعیت خود را تثبیت کند تحمل نخواهد کرد.
از اوت ۲۰۱۶، ترکیه چندین عملیات نظامی علیه این گروه در خاک سوریه انجام داده و گمانهزنیهای رسانهای درباره احتمال آغاز دور جدیدی از عملیاتها توسط آنکارا روزبهروز افزایش مییابد.
دکتر علی دمیر داس، تحلیلگر ساکن آمریکا و متخصص سیاست ترکیه میگوید: «یک دولت کردی وابسته به آپو و خصمانه نسبت به ترکیه همواره توسط بیشتر ملیگرایان ترک بهعنوان بخشی از پروژه اسرائیل بزرگ دیده شده است، پروژهای که هدف آن اشغال مناطقی از جنوبشرق ترکیه، جایی که عمدتاً PKK فعالیت میکرد، تا نیل است. حمایت آشکار نتانیاهو از YPG این تصور را تشدید کرده است.»
او افزود: «با کنار رفتن اسد و برقراری دولتی مورد حمایت ترکیه در دمشق، بسیاری از ترکها بر این باورند که اکنون ترکیه عملاً در ارتفاعات جولان با اسرائیل هممرز است. بنابراین، تلاشهای ترکیه و اسرائیل برای تسلط منطقهای به احتمال زیاد به برخوردهای غیرمستقیم و حتی مستقیم منجر خواهد شد.»
ورود عربستان سعودی
عربستان سعودی و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) نقشهای فزایندهای در سوریه پس از اسد ایفا میکنند، نه تنها بهعنوان سرمایهگذاران اقتصادی، بلکه بهعنوان شرکای سیاسی و دیپلماتیک دمشق.
با توجه به همراستایی ریاض با محور ترکیه-قطر در پرونده سوریه، عربستان و ترکیه در مخالفت با تلاشهای اسرائیل برای تضعیف و چندپاره کردن کشور متحد هستند.
دکتر کریم امیل بیتار، مدرس مطالعات خاورمیانه در Sciences Po پاریس، گفت: «روشنتر میشود که ترکیه تنها قدرت منطقهای است که توان و احتمالاً تمایل مقابله با هژمونی جدید اسرائیل در منطقه، بهویژه در سوریه، را دارد.»
او افزود: «همچنین در شرایطی که رقابتها بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی در یمن، سودان و جاهای دیگر افزایش یافته، ترکیه در برخی موارد با عربستان اشتراکاتی دارد، با وجود رقابت درون جهان سنی.»
وی تأکید کرد: «آنچه آنها در آن مشترک هستند، تصمیم قاطع برای حفظ وحدت و تمامیت ارضی سوریه است، در زمانی که اسرائیل بهطور فزایندهای در تلاش است با بهرهبرداری از نگرانیهای وجودی اقلیتها، زمینه تکهتکه شدن منطقه را فراهم کند.»
مقامات سعودی، مانند همتایان ترکیهای خود، از جامعه بینالمللی میخواهند تا اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا تجاوز خود به سوریه پس از تغییر رژیم را متوقف کند، در حالی که همزمان از تصمیم دولت ترامپ برای لغو تحریمهای آمریکا علیه دمشق حمایت میکنند؛ حرکتی که هر دو کشور، آنکارا و ریاض، اوایل امسال با موفقیت برای آن لابی کرده بودند.
در این زمینه، عربستان سعودی و ترکیه دیدگاهی مشترک درباره یک دولت قوی و یکپارچه سوریه دارند، که در تضاد مستقیم با نتیجه مطلوب اسرائیل قرار دارد.
دکتر چِویک در این باره اظهار داشت: «ترکیه در این تلاش بهتنهایی عمل نمیکند. عربستان سعودی دستکم به اندازه ترکیه بازیگری مهم در تلاش برای تأثیرگذاری بر سیاست سوریه واشنگتن است و هر دو در جهت پیشبرد ثبات، کارکرد دولت و انسجام ارضی سوریه سرمایهگذاری دیپلماتیک قابل توجهی دارند. اسرائیل در جهت مخالف حرکت میکند و بر مهار و جلوگیری از بازسازی دولت سوریه تأکید دارد.»
نبرد برای سوریه همچنان ادامه دارد
نزدیک به ۱۳ ماه پس از سقوط اسد، سوریه دیگر صرفاً در حال خروج از جنگ داخلی نیست. این کشور در میانه مبارزهای فزاینده میان دیدگاههای منطقهای رقیب بازسازی میشود.
در قلب این رقابت، انتخابی آشکار میان تثبیت قدرت در دولت احمد الشرع و تکهتکه شدن کشور قرار دارد. ترکیه، همسو با عربستان سعودی، قطر و دیگر حکومتهای خلیج فارس، سرمایه دیپلماتیک و سیاسی خود را در بازسازی یک دولت یکپارچه سوریه که قادر به اعمال حاکمیت مقتدرانه در سراسر قلمرو خود باشد، به کار گرفته است.
در مقابل، اسرائیل کاملاً متعهد به جلوگیری از چنین نتیجهای است و سوریهای تکهتکه را ترجیح میدهد که نتواند تجاوزات بیمرز تلآویو و تلاشهایش برای هژمونی منطقهای را به چالش بکشد.
وضعیت نامشخص SDF/YPG به نقطهای از فشار در این رقابت تبدیل شده است. با توقف روند ادغام و عمیقتر شدن بیاعتمادی متقابل، خطر خطا در محاسبات افزایش یافته، بهویژه با کاهش صبر آنکارا.
اگرچه واشنگتن اهرم نفوذ غیرمستقیم اسرائیل بر SDF/YPG را محدود میکند، پیوندهای تلآویو با این گروه با این حال برداشت ترکیه از تهدید را تشدید کرده و خطر رویارویی مستقیم ترکیه و اسرائیل بر سر سوریه پس از اسد را افزایش داده است.
با نگاه به سال ۲۰۲۶، متغیر مهم نحوه مدیریت تنشهای فزاینده میان ترکیه و اسرائیل توسط دولت ترامپ خواهد بود.
اینکه کاخ سفید به تعهد اعلامشده خود برای همکاری نزدیک با ترکیه و سوریه پایبند بماند یا اجازه دهد نتانیاهو آزادانه به دنبال برنامه «اسرائیل بزرگ» باشد، در تعیین اینکه آیا سوریه پس از اسد تحت دولت همسو با آنکارا به ثبات و وحدت بیشتری دست مییابد یا به موجودیتهای جداگانهای تقسیم میشود که یادآور یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ است، تعیینکننده خواهد بود.






