
پس از جنگ ۱۲ روزه و تضعیف متحدان غیردولتی منطقهای ایران، واشنگتن اکنون تهران را در موقعیتی ضعیفتر میبیند و از مذاکره صرفاً درباره موضوع هستهای خودداری میکند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت پلتفرم ترکیه در مقالهای به بررسی سناریوهای ممکن درباره مذاکرات هستهای ایران پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
دونالد ترامپ با خروج از توافق هستهای ایران، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، که در سال ۲۰۱۵ با اجماع کشورهایی از جمله روسیه، چین، ایالات متحده، فرانسه، بریتانیا و آلمان (تنها عضو غیر دائم شورای امنیت) حاصل شده بود، چیزی جز نامی از این توافق باقی نگذاشت. پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران نیز تعهدات خود را کاهش داد و غنیسازی اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد افزایش داد.
بر اساس آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، این میزان حدود ۴۴۱ کیلوگرم برآورد شده بود.
با انتخاب دوباره ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده، او تمایل خود را برای دستیابی به توافق با ایران اعلام کرد، اگرچه در صورت عدم توافق به گزینه نظامی نیز اشاره نمود. ایالات متحده همچنین اعلام کرد که گزینه دیگر، یعنی اقدام نظامی، میتواند همان نتیجه مذاکرات را داشته باشد: برچیدن برنامه هستهای ایران.
در نهایت، مذاکرات هستهای بین ایران و ایالات متحده در ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ آغاز شد. پس از پنج دور مذاکره—و در حالی که دور ششم برای ۱۵ ژوئن ۲۰۲۵ در مسقط عمان برنامهریزی شده بود—در ۱۳ ژوئن، تنها دو روز پیش از این دور، اسرائیل حملهای ترکیبی نظامی و اطلاعاتی علیه تأسیسات نظامی و هستهای ایران انجام داد و چندین فرمانده ارشد نظامی و دانشمند هستهای را ترور کرد.
در جریان جنگ ۱۲ روزه بعدی، ایالات متحده نیز تأسیسات هستهای اصفهان، نطنز و فردو را با بمبهای سنگرشکن و موشکهای کروز هدف قرار داد؛ حملاتی که ترامپ ادعا کرد برنامه هستهای ایران را نابود کرده است.
پس از این حملات، ایران همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را متوقف کرد. حمله اسرائیل و آمریکا تنها چند روز پس از انتشار گزارش جامع آژانس درباره برنامه هستهای ایران انجام شد و تهران معتقد بود که این گزارش بهانه لازم برای حمله به تأسیسات هستهایاش را فراهم کرده بود.
پس از جنگ ۱۲ روزه، ایران ادامه گفتوگوها با آمریکا را به ارائه تضمینهایی برای جلوگیری از هرگونه حمله دیگر به خاک خود مشروط کرد و بر انجام مذاکرات غیرمستقیم اصرار ورزید.
در حالی که پیش از حملات به تأسیسات هستهای ایران، کشورهای اروپایی درباره تمدید مهلت مکانیزم ماشه گفتوگو کرده بودند، پس از آن تمایل چندانی برای اجرای این تمدید نشان ندادند. سه کشور اروپایی عدم فعالسازی مکانیزم ماشه را به سه شرط گره زدند:
۱. گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا
۲. همکاری ایران با آژانس
۳. اعلام میزان ذخایر باقیمانده اورانیوم ۶۰ درصد پس از حملات آمریکا و اسرائیل
در حالی که ایران این شروط را نپذیرفت، همکاری با آژانس را بر اساس تفاهم جدیدی که با میانجیگری مصر حاصل شده بود ادامه داد.
با این حال، اروپاییها این تفاهم را ناکافی دانستند و استدلال کردند که هیچ جدول زمانی برای بازرسیهای آژانس در آن گنجانده نشده است. آنها نگران بودند که پیش از فرارسیدن مهلت فعالسازی مکانیزم ماشه، ارزیابی دقیقی از میزان خسارت به زیرساخت هستهای ایران و مقدار باقیمانده اورانیوم با غنای بالا به دست نیاید. بنابراین، سه کشور اروپایی مکانیزم ماشه را فعال کردند.
قطعنامهای که روسیه و چین برای تمدید مهلت مکانیزم ماشه به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده بودند، به دلیل مخالفت آمریکا، بریتانیا، فرانسه و شش کشور دیگر رأی کافی به دست نیاورد.
پس از فعالسازی مکانیزم ماشه، ایران همکاری با آژانس را طبق توافق قاهره متوقف کرد و اعلام نمود که دسترسی بازرسان آژانس را نخواهد داد. مجلس ایران نیز توقف همکاری با آژانس را بهعنوان قانون الزامآور اعلام کرد.
علاوه بر این، بیش از ۷۱ نماینده تندرو مجلس ایران در نامهای به شورای عالی امنیت ملی و رؤسای سه قوه اظهار داشتند که هرچند استفاده از سلاح هستهای طبق فتوای سال ۲۰۱۰ رهبر جمهوری اسلامی ممنوع است، اما ساخت و نگهداری چنین سلاحهایی برای بازدارندگی موضوعی جداگانه محسوب میشود.
با این حال، ایران اعلام کرده است که از NPT خارج نخواهد شد—تا از تحریک حملات بیشتر آمریکا یا اسرائیل در آینده جلوگیری کند. تهران معتقد است که هرگونه ابهام درباره برنامه هستهایاش میتواند بهانهای برای حملات بیشتر فراهم کند. با وجود فعالسازی مکانیزم ماشه، واکنشهای رسمی ایران نشاندهنده رد مذاکره با آمریکا نیست.
اما مسئله کلیدی این است که پس از جنگ ۱۲ روزه و تضعیف متحدان غیردولتی منطقهای ایران، واشنگتن اکنون تهران را در موقعیتی ضعیفتر میبیند و از مذاکره صرفاً درباره موضوع هستهای خودداری میکند.
طبق گفته علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، آمریکا خواستار کاهش برد موشکهای ایران به کمتر از ۵۰۰ کیلومتر شده و همچنین موضوعات منطقهای را نیز مطرح کرده است.
بنابراین، واشنگتن در حال حاضر به دنبال مذاکراتی جامع با ایران در زمینههای هستهای، منطقهای و موشکی است. پس از جنگ ۱۲ روزه، ایالات متحده علاقهای به گفتوگو تحت شرایط مدنظر ایران نشان نداده است.
کاظم غریبآبادی، معاون وزیر خارجه ایران، اعلام کرد که آمریکا ۱۵ درخواست ایران برای مذاکره را نادیده گرفته است. حتی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل نیز مقامات آمریکایی از دیدار با نمایندگان ایران خودداری کردند.
ایران بخش زیادی از اهرمهای فشار خود را از دست داده است: نیروهای نیابتیاش تضعیف شدهاند؛ سه سایت اصلی هستهایاش در حملات آمریکا نابود شدهاند؛ و کشور میان جنگ و صلح گرفتار مانده و همانند ژوئن ۲۰۲۵ در انتظار حملات هوایی بیشتر اسرائیل است.
در همین حال، اقتصاد ایران طی یک دهه گذشته بهطور پیوسته رو به وخامت رفته و فشارهای اجتماعی و سیاسی را افزایش داده است.
از این رو، ایران مذاکره را رد نمیکند و خواستار گفتوگو بر پایه شرایط برابر، محدود به موضوع هستهای، و بدون پیششرط «غنیسازی صفر» است. با این حال، آمریکا در پی چشمپوشی ایران از حق غنیسازی است. اما ایران میداند که ازسرگیری فعالیتهای هستهای میتواند بار دیگر حملات آمریکا و اسرائیل را به دنبال داشته باشد.
چه از طریق خروج از NPT و چه از طریق اقدامات مخفیانه برای ساخت سلاح، برتری اطلاعاتی اسرائیل احتمالاً این اقدامات را شناسایی خواهد کرد و خطر واکنش نظامی را در پی خواهد داشت.
رئیسجمهور ترامپ بهصراحت اعلام کرده است که اگر ایران غنیسازی اورانیوم را از سر بگیرد، آمریکا حمله خواهد کرد. در پاسخ، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، اخیراً گفته است: «اگر مذاکره نکنیم، چه کار باید بکنیم؟ جنگ؟ آنها حمله میکنند، ما دوباره میسازیم، و دوباره حمله میکنند».
با قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم سازمان ملل از طریق فعالسازی مکانیزم ماشه—بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی—هرگونه حمله آینده میتواند مشروعیت بیشتری نسبت به حملات ژوئن پیدا کند.
طبق گزارش نوامبر آژانس، ایران اجازه بازرسی از سایتهای بمبارانشده را نداده و آژانس از وضعیت فعلی اورانیوم ۶۰ درصد ایران بیخبر است. آژانس از ایران میخواهد «بدون تأخیر» گزارش دقیقی درباره تأسیسات بمبارانشده و اورانیوم غنیشده ارائه دهد.
عدم همکاری ایران با پادمانها میتواند پرونده هستهای آن را به شورای امنیت بازگرداند. روسیه و چین نیز ایران را به همکاری ترغیب کردهاند، هرچند ممکن است هر قطعنامه جدید علیه تهران را وتو کنند.
اگر مسیر حقوقی مسدود شود، این امر میتواند توجیهی برای حملات جدید اسرائیل و آمریکا فراهم کند. جلوگیری از این وضعیت، نیازمند چارچوب جدیدی برای همکاری ایران و آژانس است که امکان بازرسی از تأسیسات آسیبدیده در جنگ و ارزیابی مقدار باقیمانده اورانیوم با غنای بالا—که پیشتر ۴۱۸ کیلوگرم برآورد شده بود—را فراهم کند.
با این حال، این امر مستلزم امتیازدهی از سوی غرب است—امتیازهایی که ایران انتظار دارد در برابر رفع تحریمها و ارائه تضمینهای امنیتی دریافت کند. به همین دلیل، ایران اعلام میکند که هر ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدیاش همچنان زیر آوار مدفون است و قصد خارج کردن آن را ندارد.
ایران ممکن است تنها در چارچوب یک روند مذاکره که در آن تضمینها و رفع تحریمها مطرح باشد، جزئیات ذخایر باقیمانده اورانیوم خود را فاش کند. اما طرف مقابل این افشاگری را یک تعهد قانونی طبق مقررات آژانس میداند، نه امتیازی قابل معامله.
ایران اکنون به دنبال حفظ حق قانونی غنیسازی است، هرچند در حال حاضر غنیسازی انجام نمیدهد. برنامه هستهای که میلیاردها دلار در آن سرمایهگذاری شده، همچنان یک بازدارنده و منبع غرور ملی بهشمار میرود.
با تضعیف حزبالله و حماس، فروپاشی دولت اسد و کاهش توان نظامی ایران، برنامه هستهای قویترین کارت تهران در مذاکرات است.
ایران بهسختی این کارت را بدون دریافت امتیازات واگذار خواهد کرد؛ موضوعی که با توجه به فشارهای سیاسی جریانهای تندرو نیز میتواند بهعنوان یک پیروزی ارائه شود. در همین حال، آمریکا خواستار توافقی جامع فراتر از مسائل هستهای (با «غنیسازی صفر») و شامل سیاستهای موشکی و منطقهای ایران است.
یک راهحل میانه میتواند این باشد که ایران فعلاً از غنیسازی خودداری کند، اما حق قانونی آن را حفظ نماید؛ بهشرط آنکه آمریکا حق غنیسازی در سطوح پایین را به رسمیت بشناسد. گزینه ممکن دیگر تشکیل یک کنسرسیوم غنیسازی اورانیوم است؛ شاید در عمان و با سرمایهگذاری کشورهای حاشیه خلیج فارس. ایران نسخهای داخلی از این طرح را پیش از جنگ ژوئن مطرح کرده بود.
با این حال، هر راهحل میانهای باید رضایت اسرائیل را نیز جلب کند؛ در غیر این صورت، احتمال حمله دوباره وجود دارد. در حالی که جنگ ۱۲ روزه نشان داد مسئله هستهای ایران راهحل نظامی ندارد—و «فناوری و دانش هستهای» قابل بمباران نیست—درخواستهای حداکثری واشنگتن احتمال هرگونه امتیازدهی از سوی ایران را بسیار ضعیف کرده است.