در بخش نخست گفتوگوی تفصیلی پایگاه خبری تحلیلی تابناک با دکتر روحالله متفکرآزاد نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو، وی به بیان دیدگاههای خود دربارهی نحوه ایفای مسئولیت نمایندگی، نوع تعامل با مسئولان و دستگاههای اجرایی، روش مواجهه با حواشی سیاسی و همچنین دغدغههای خود در زمینه عدالتورزی و ارتباط مستقیم با مردم پرداخت. برای مطالعه بخش نخست این گفتوگو میتوانید به این
لینک مراجعه کنید:
https://www.tabnak.ir/005dA0
اکنون در بخش دوم گفتگو، مباحث وارد حوزههای تخصصیتر و ساختاری شده است. در این گفتوگو دکتر متفکرآزاد از وضعیت کمیسیون انرژی، ناترازیهای موجود در حوزه نفت، گاز و برق، عملکرد دولت در اجرای برنامه هفتم توسعه، ضرورت تأسیس سازمان مدیریت راهبردی و بهینهسازی مصرف انرژی و نیز حواشی مطرحشده درباره برخی انتصابات جدید در حوزههای مختلف سخن میگوید.
علاوه بر این در پایان گفتگو ارزیابی او از فضای سیاسی کشور، نوع همکاری مجلس با دولت و چشمانداز پیشروی ساختار اجرایی ایران نیز مورد بحث قرار گرفته است.
متن کامل و ویدئوی گفتوگو با دکتر متفکرآزاد را در ادامه میخوانید:
تابناک: شما در کدام کشور تحصیل کردهاید؟
ژاپن
تابناک: چهار تا پنج دهه از عمر جمهوری اسلامی گذشته و از آنجا که همنسل شما هستیم، میخواهم این پرسش را مطرح کنم که سرانجام چه زمانی به مرحلهای خواهیم رسید که دغدغههای شما ـ بهعنوان نمایندهای که تجربهٔ زندگی و تحصیل در خارج از کشور، از جمله ژاپن، را داشتهاید ـ تغییر کند؟ طبیعی است که در آن کشورها مشکلات و مصائبی نیز وجود دارد، اما بدون تردید سطحی از رفاه اجتماعی را هم مشاهده کردهاید. برای نمونه، در ژاپن حتی اصطلاحی برای خودکشی بر اثر فشار کاری وجود دارد. آیا ما نیز به مرحلهای خواهیم رسید که دغدغهٔ ما بهجای اینکه «چرا فیش حقوقی من کم است و در حداقل معیشت ماندهام»، این باشد که شما برای مثال در حوزهٔ خودرو چه سیاستی اتخاذ کردهاید؟ چه زمانی سطح مطالبات مردم از امور معیشتی روزمره فراتر می رود و به مرحلهای میرسد که مردم بتوانند دربارهٔ بهرهمندی از امکاناتی نظیر خودروهای مناسب نیز مطالبهگری کنند؟
رسیده بود اما خراب شد، ما دورهای داشتیم که باتوجهبه رتبهی علمی ایران در جهان و چشمانداز بیستساله صحبت میکردیم؛ امسال که بیستسالگی آن چشمانداز تمام می شود، هدف این بود که در منطقه رتبهی نخست علم باشیم. در همان دو یا سه سال نخست چشمانداز، بهگونهای بود که گویا به جای بیست سال، در سه یا چهار سال به آن رسیده بودیم؛ آن نمونهای بود که میخواستم مطرح کنم تا نشان دهم آنچه شما اکنون بیان میفرمایید با این رتبهبندیها به دست میآید. اما پس از آن این موقعیت را از دست دادیم. اکنون ما رتبهی نخست نیستیم. واقعیت این است که ما باید در حوزههای مختلف به یک همّت جمعی برای این پیشرفت برسیم. کارهای خوبی هم ما در «برنامهٔ هفتم» که دو سال پیش نهایی شد و سال گذشته ابلاغ شد ـ تلاش کردیم یک افق واقعی، نه اتوپیایی، و دارای سنجه و معیار برای ارزیابی کشور ترسیم کنیم.
تابناک: الان دولت که نمی تواند به آن برسد!؟
جز دولت که گفته میخواهد برنامه را اجرا کند میگوید به آن نمیتوانیم برسیم این حرف منطقی نیست، تازه دولتی که رئیسجمهور محترم، خودشان عضو «کمیسیون تلفیق برنامهٔ هفتم» بودند؛ بنده هم عضو بودم. ایشان در حوزهٔ بهداشت و درمان و من در حوزهٔ آموزش و تحقیقات عضو کمیسیون تلفیق برنامهٔ هفتم بودیم. پس خودِ دولت و شخصِ رئیس دولت در نگارش برنامه سهم داشتهاند. افزون بر این، شعار انتخاباتی دولت این بود که دولتِ پیروز در رقابت «برنامهٔ دولت همان برنامهٔ هفتم است». بنابراین بپذیرید که من نمیتوانم از دولت این سخن را بپذیرم که بیاید و بگوید: «من این برنامه را اجرا نمیکنم.» برای مثال اگر جنگی رخ دهد، اولویتهای کشور قدری جابهجا میشود. ما منطقی هستیم. بالاخره درست است؛ جنگ شده است. هنگام نگارش برنامه، شرایط جنگی وجود نداشت. اکنون که جنگ شده، طبیعی است که بتوانیم برخی مؤلفهها را جابهجا کنیم و اگر لازم باشد تغییر دهیم. دولت میتواند به ما نامه بزند، یا لایحه ارائه دهد، یا خود ما اقدامی انجام دهیم. اینها امکانپذیر است. اما همینکه وارد حوزهٔ برنامهٔ هفتم میشویم، موضوع مهم دیگری نیز مطرح میشود. شما میدانید که برنامهٔ هفتم دو ویژگی مهم دارد که جزو نقاط قوت آن است: نخست اینکه «شورای راهبری» دارد. من به یاد ندارم که هیچیک از برنامههای پیشین چنین شورایی داشته باشد.
تابناک: این شورا متشکل از چه کسانی است؟
رئیس شورای راهبری برنامهٔ هفتم، معاون اول رئیسجمهور است و تعدادی از وزرا و افراد دیگر عضو آن هستند. یعنی شما در دولت اگر پرسشی دربارهٔ برنامه دارید، وضعیت به این شکل نیست که صرفاً حکمی داده باشیم و بگوییم هر کس خواست کاری انجام دهد و بعد ببینیم چه میشود؛ خیر، اینجا صاحب دارد، راهبری دارد. نکتهٔ دوم که در برنامهٔ هفتم وجود دارد و در برنامههای قبلی نبوده است ـ این است که من خوشبختانه میتوانم به مردم عزیزمان بگویم اینها تجربهٔ برنامهریزی درست و قابلقبول دولت محسوب میشود. یکی از این ویژگیها «شورای راهبری» است و دیگری «نظارت سالانه بر برنامه». قبلاً، برنامهها دارای نظارت پسینی بودند؛ یعنی برنامه تمام میشد و پس از پایان آن تازه بررسی میکردیم که برنامه چقدر تحقق یافته است. اکنون این نظارت پسینی نیست. کاری که اخیراً مجلس برای ارزیابی انجام داد در طول اجرای برنامه صورت میگیرد؛ به گونهای که پس از پایان هر سال، دولت گزارش میدهد که در طول آن سال چه اقداماتی انجام شده است. زیرا برنامه شکسته است؛ به این معنا که اهداف برنامه در طول پنج سال خرد شده و به نسبت سال به سال بررسی میشود. سال اول که اجرا شده، گزارش آن به مجلس ارائه میشود. این گزارش تقریباً یک ماه و نیم توسط مجلس مورد بررسی قرار میگیرد.
معاونت نظارت و کمیسیونهای مجلس، بهویژه کمیسیون برنامه و بودجه، جمعبندی خود را ارائه دادند. نتیجه نشان داد که موفقیت برنامه در سال اول حدود ۳۷.۹ درصد، یعنی تقریباً ۳۸ درصد بوده است
کمیسیون برنامه و بودجه جمعبندی انجام میدهد و سپس گزارش به صحن علنی ارائه میشود. در جلسهٔ صحن علنی که دو روز فشرده از صبح تا شب ادامه داشت، وزرا و هیئت وزیران حضور داشتند. تکالیف هر وزارتخانه بهطور جز به جز بررسی شد و در نهایت سازمان برنامه اعلام کرد که ۶۷ درصد از اهداف سال اول محقق شده است. یعنی از ۱۰۰ درصد اهدافی که باید در سال اول تحقق مییافت، ۶۷ درصد آن محقق شده است. بررسیها در مجلس انجام شد؛ معاونت نظارت و کمیسیونهای مجلس، بهویژه کمیسیون برنامه و بودجه، جمعبندی خود را ارائه دادند. نتیجه نشان داد که موفقیت برنامه در سال اول حدود ۳۷.۹ درصد، یعنی تقریباً ۳۸ درصد بوده است. دولت و شورای راهبری آن در جریان این گزارش هستند و میدانند که نظارت مجلس به آنها چه عددی داده است.
اگر اقدامات صحیح صورت نگیرد، ممکن است قدرت علمی و اقتصادی کشور در منطقه کاهش یابد. این اقدام در مجلس برای برنامهٔ هفتم انجام شد و میتواند یک مدل خوب باشد
مثلا مشخص شد که میانگین موفقیت در سال اول حدود ۳۸ درصد بوده و برای سال بعد باید مشخص شود که چه بخشهایی نیازمند پوشش بیشتر است و چه ضعفهایی باید جبران شود. کمیسیونهای مجلس نیز این اطلاعات را دارند و میدانند که هر وزارتخانه چه اقداماتی انجام داده است. بهعنوان مثال، دیگر کمیسیون مجلس از دیگر وزیر مربوطه نمیپرسد: «فلان کار را انجام دادهاید؟» می گوید به استناد فلان حکم برنامه چه کارهایی انجام شده، تا بررسی شود برنامه در کدام بخشها بهخوبی پیش رفته است. سپس تحقق شاخصها، مانند رشد اقتصادی و پیشرفت پروژهها، از دولت خواسته میشود و دولت به سمت تحقق این اهداف هدایت میشود. ممکن است دولت بگوید که منابع مالی کافی در اختیار ندارد و برخی اقدامات امکانپذیر نیست. اما نباید فراموش کرد که همهٔ احکام برنامه به پول وابسته نیستند. برخی اقدامات، مانند نگارش آییننامهها یا مدیریت انرژی، در آن قسمت به منابع مالی نیاز ندارند و صرفاً اراده و اقدام لازم است. در اینجا مجلس کمک میکند تا رئیسجمهور و معاون اول متوجه شوند که در دولت چه رخ میدهد. پس از پایان سال و اجرای برنامه، دیگر نمیگوییم که برنامهٔ پنجم چنین رشد داشته یا برنامهٔ ششم به چه نتیجهای رسیده است. نتیجهٔ نهایی همین است که اگر اقدامات صحیح صورت نگیرد، ممکن است قدرت علمی و اقتصادی کشور در منطقه کاهش یابد. این اقدام در مجلس برای برنامهٔ هفتم انجام شد و میتواند یک مدل خوب باشد. اگر بتوانیم بهخوبی از آن بهره ببریم و برنامهٔ هفتم را به سمت تحقق اهداف هدایت کنیم، قدمبهقدم به آن هدف قشنگ و امیدبخش که شما اشاره کردید، نزدیک خواهیم شد.
تابناک: سوای از بحثهای استیضاح و این مسائل که دربارهٔ چند وزیر مطرح است، اگر سال بعد ارزیابی انجام شود و باز هم یک وزارتخانه در ته جدول قرار گیرد ارزیابی چیست؟
اگر مشاهده شد که آن وزارتخانه هیچ پیشرفتی نداشته، استیضاح آن از منظر مجلس، دولت و مردم منطقی خواهد بود. در این شرایط گفته میشود که «این وزارتخانه تکان نخورده است» و این رویکرد درست است.
تابناک: شما الان عضو کمیسیون انرژی هستید کمیسیونی که پر از ناترازیها در حوزههای مختلف است. حالا چگونه به آن سمت کشیده شدید و مسائل متنوع این کمیسیون چگونه مطرح شد؟
کمیسیون انرژی، بهویژه در شرایط کنونی، جزو مهمترین کمیسیونهاست و افراد دانشمند زیادی در آن حضور دارند. کارهای خوبی در این کمیسیون در حال انجام است. ما در کمیسیون انرژی در حوزههای مربوط به نفت، گاز، بنزین، سوخت بهطور کلی گازوئیل و سایر موارد مرتبط با ناترازی، ورود داشتهایم. کمیسیون در حوزه برق نیز ورود دارد؛ اما ورود آن صرفاً نظارتی نیست؛ بلکه ورود تقنینی و ارائه راهحل است. دربارهٔ بنزین، راهحلی را ارائه دادیم و به دولت ارائه شد؛ راهحلی که بدون ایجاد تنش در جامعه، مشکل بنزین را مرتفع کند، مصرف را متعادل سازد و از هدررفت منابع ملی جلوگیری شود. مشکل گازوئیل نیز در برنامه حل شد و در برنامه هفتم تصویب شد. برای جلوگیری از قاچاق سوخت، راهحل منطقی و شدنی ارائه دادیم.
دربارهٔ بنزین، راهحلی را ارائه دادیم و به دولت ارائه شد؛ راهحلی که بدون ایجاد تنش در جامعه، مشکل بنزین را مرتفع کند، مصرف را متعادل سازد و از هدررفت منابع ملی جلوگیری شود. مشکل گازوئیل نیز در برنامه حل شد و در برنامه هفتم تصویب شد
در حوزههای دیگر، مانند برق، متأسفانه در برنامه ششم نصف اهداف تولید برق محقق شد. یعنی از ۲۵ هزار مگاوات تولید برق پیشبینی شده، حدود ۱۲ تا ۱۳ هزار مگاوات تولید شد؛ نصف این برنامه تحقق پیدا کرد متاسفانه دهه ۹۰ دهه سوخته و نابودی اقتصادی کشور بود. این امر، اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار داد. در حوزهٔ مصرف برق نیز وضعیت مشابه بود و مصرف افزایش یافت. در برنامه هفتم، اقدامات اصلاحی انجام شد. تولید انرژی نو و تجدیدپذیر به ۱۲ هزار مگاوات ارتقا یافت و ۲ هزار مگاوات انرژی هستهای در نظر گرفته شد. حوزهٔ خورشیدی و هستهای دیده شد. بهینهسازی خطوط انتقال و بهینه سازی نیروگاهها نیز در نظر گرفته شد. لازم به ذکر است که راندمان نیروگاههای گازی ترکیبی در کشور حدود ۳۸ درصد میانگین در دنیا است. و این ۵۵ درصد است. برنامهٔ هفتم مقرر کرده است که سالانه میانگین یک درصد راندمان نیروگاه ارتقا یابد؛ این شامل نیروگاههای موجود و نیروگاههای جدید است، بهگونهای که در پایان برنامه راندمان بالای ۵۵ درصد باشد. این یک تکلیف برنامهای مهم است. مادهٔ ۴۶ برنامه، که به نظر بسیاری از کارشناسان جزو مهمترین مواد برنامه است و میتواند اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار دهد، پیشبینی شده است. این ماده از حوزهٔ انرژی است و تاسیس سازمان بهینهسازی مصرف و مدیریت راهبردی را شامل میشود.
تابناک: شخصی که در این حوزه منصوب شده، حواشی زیادی مطرح شد؛ بخشی از این حواشی مربوط به گرایشهای سیاسی ایشان است که محل نقد و بررسی قرار گرفته اما موضوع مهمتر، پیش از آنکه به فرد منصوبشده بپردازیم، این است که ابتدا دربارهٔ کمیسیون سؤال کنم و سپس به موضوع تخصص ایشان برسم.
وضعیت ما در کمیسیون، ورود تخصصی به موضوعات حوزهٔ انرژی اعم از انرژی اتمی، انرژی برق، انرژیهای تجدیدپذیر و نیروگاههای سیکل ترکیبی است. کمیسیون بر این حوزهها نظارت جدی دارد. برای نمونه، در زمینهٔ مشعلسوزی، کمیسیون نظارت مستقیم دارد و در چارچوب تکالیف برنامهٔ هفتم این موضوع را پیگیری میکند و در جمعآوری آن به دولت کمک میکند. خوشبختانه دولت نیز در این زمینه ورود کرده و ما نیز در حوزهٔ انرژی خورشیدی و سایر حوزهها در حال همراهی و پیگیری هستیم. بسیاری از تکالیف برنامهٔ هفتم وابسته به منابع مالی نیستند؛ نه آنکه به پول نیاز نداشته باشد اما گرهٔ کار، پول نیست، بلکه مدیریت است.
تابناک: در شبکههای اجتماعی بسیار گفته میشود: با وجود اینکه شما تأکید میکنید افراد متخصصی در کمیسیون انرژی حضور دارند، اما ریاست این کمیسیون بر عهدهٔ فردی روحانی است که تناسبی با ریاست کمیسیونی تخصصی مانند کمیسیون انرژی ندارد. تنها نسبتی که برای او مطرح میشود، این است که در منطقهای نفتخیز متولد و بزرگ شده است، اما در سوابق تحصیلی و تخصصی او ارتباطی با فضای تخصصی کمیسیون انرژی دیده نمیشود.دربارهٔ آقای سقاب نیز اگر ممکن است توضیح دهید که آیا شما با این انتصاب موافق هستید؟
مسئولیت این موضوع بر عهدهٔ من نیست؛ مسئولیت آن بر عهدهٔ رئیسجمهور است و من تنها در حوزهای ورود میکنم که مسئولیت آن به من سپرده شده باشدامّا اینکه دولت و رئیسجمهور در قبال حکم برنامهٔ هفتم واکنش نشان دادهاند و اقدام عملی انجام شده، برای ما مطلوب است. چرا؟ بهاین دلیل که برنامهٔ هفتم تأسیس «سازمان بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت راهبردی انرژی» را الزامی کرده است.
تابناک: در نتیجه، عملکرد آقای سقا را باید بر اساس اقدامات او پس از مدتی ارزیابی کرد؟
یعنی بر پایهٔ عملکردش در نگارش اساسنامهٔ این سازمان و فراهمسازی مقدمات راهاندازی آن. ارزیابیِ همکاران ما در مجلس که متخصصان این حوزه هستند مثبت بوده است. من خودم ارتباط نزدیک با آقای سقا نداشتهام، اما دوستانی که در این کار ورود تخصصی دارند، میگویند در زمینهٔ نگارش اساسنامه و تدوین ساختار این سازمان، آنچه را که حکم برنامهٔ هفتم خواسته بود، در فاصلهٔ حدود ۴۰ روز که رئیسجمهور به او فرصت داده بود، بهخوبی تدوین کرده است. امّا اینکه در ادامه چه عملکردی خواهد داشت، باید بعداً قضاوت شود. اگر کمی فضای سیاسی را از این مباحث برداریم، نفسها باز میشود و میتوانیم منتظر عملکرد بمانیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد. اگر عملکرد مطلوب نبود، آنوقت میگوییم: «آقای رئیسجمهور، این کار ضعیف بوده است.»
تابناک: اهمیت این سازمان از کجاست؟
من معمولاً روی این بخش تأکید میکنم، زیرا این سازمان بسیار مهم است. علتش این است که ما برای تولید انرژی وزارتخانه داریم: تولید برق، گاز، آب، نفت، بنزین و سایر انواع سوخت ،یعنی بخش تولید صاحب دارد. اما مصرف صاحب نداشت. ما در کشور نمیدانستیم یقهٔ چه نهادی را بگیریم و بگوییم: «مصرف چرا چنین است؟» یا «چرا اتلاف انرژی رخ میدهد؟» مصرف فقط مربوط به خانوارها نیست؛ مصرف خانوار تنها بخش کوچکی از مصرف انرژی کشور است. مصرف شامل موضوعاتی بسیار گسترده همچون: اتلاف انرژی در مسیر انتقال، ضرورت بهینهسازی، راندمان، بهرهوری، خطوط انتقال، نیروگاهها، تولید، خودروها، و هزاران مسئلهٔ دیگر است. این بخش بسیار بزرگ و بسیار مهم است و متأسفانه طی سالیان گذشته غفلتهایی در این حوزه وجود داشته است. ما در برنامهٔ هفتم این موضوع را درست تشخیص دادیم. سازمان برنامه و بودجه تمایل داشت این سازمان را ذیل خود تعریف کند و آن را یکی از معاونتهای سازمان برنامه قرار دهد، اما ما مقاومت کردیم، زیرا مصوبه مجلس یک سازمان مستقل ذیل رئیس جمهور است ما سطح کار را بالا دیدیم چون موضوع بسیار مهمی است و موفق شدیم با تدبیر آقای رئیسجمهور این کار را پیش ببریم. این اتفاق تصمیم بسیار درستی بود؛ اینکه رئیسجمهور ایستادگی کرد تا حکم برنامه اجرا شود، از این جهت اقدامی مثبت و ارزشمند است. برخی حملات نباید شخصمحور باشد.
«آقای دولت، ما کمک میکنیم مادهٔ ۴۶ برنامهٔ هفتم اجرا شود.» و ببینیم نتیجه چه خواهد شد. در طول اجراست که میفهمیم چه کسی کارآمد است و چه کسی نیست. اما اگر بنا باشد در مسیر اجرای آن سنگاندازی شود، نتیجه روشن است
اصل ماجرا مهم است و ما معتقدیم این اصل میتواند گرههای کشور را باز کند. در حوزهٔ انرژی، ما بسیار امیدواریم که اگر این سازمان بهدرستی عمل کند، یک «رستاخیز انرژی» در کشور شکل بگیرد؛ رستاخیزی که نه تنها اقتصاد انرژی، بلکه سایر بخشهای اقتصادی کشور را نیز روی ریل رشد قرار دهد و رشد اقتصادی پررنگتر شود. بخشی که نفسِ کشور را میگیرد، بخش انرژی است؛ درحالیکه همین بخش میتواند پیشران کشور باشد و اقتصاد را به حرکت درآورد. از این منظر، من معتقدم و پیشنهاد میکنم که همهٔ جریانهای سیاسی، همهٔ گفتمانها، و همهٔ افراد چه آقایان و چه خانمها در یک نقطه متحد شوند و بگویند: «آقای دولت، ما کمک میکنیم مادهٔ ۴۶ برنامهٔ هفتم اجرا شود.» و ببینیم نتیجه چه خواهد شد. در طول اجراست که میفهمیم چه کسی کارآمد است و چه کسی نیست. اما اگر بنا باشد در مسیر اجرای آن سنگاندازی شود، نتیجه روشن است. در خصوص رأی کمیسیون نیز، چون رأی کمیسیون یک رأی جمعی است، من اظهار نظر نمیکنم؛ زیرا بیان رأی شخصی ممکن است نوعی بیاحترامی به همکارانم تلقی شود. رأیِ من، رأی خودم است و بر اساس تصمیم دقیق اتخاذ شده، اما بیان آن در اینجا درست نیست و احترام به نظر جمعیِ کمیسیون اقتضا میکند که آن را مطرح نکنم.
تابناک: ارزیابی مجلس از وزارتخانهها و رتبهبندی عملکرد آنها نسبت به برنامه است. شما خودتان اشاره کردید که به این ارزیابی نقد خاصی ندارید و آن را علمی و منطقی میدانید؟
واقعیت این است که طبیعتاً میتوان به هر ارزیابی نقد داشت؛ زیرا ارزیابیکنندگان انسان هستند و ممکن است در قضاوت دچار خطا شوند. البته تلاش شد که در مجلس ارزیابیها مبتنی بر «سنجشپذیری» انجام شود. معاونت نظارت ورود کرد، با کمیسیونها جلساتی برگزار شد، موارد پروژهمحور بررسی و ارزیابیها بر اساس شاخصهای سنجیده انجام شد.
در بخشهایی که معیارها کمی بود، ارزیابی روشنتر و دقیقتر انجام گرفت، و در موارد کیفی، ناگزیر نیاز به توصیف و جمعبندی کارشناسی وجود داشت. من معتقد نیستم که ارزیابی مجلس مصون از خطا باشد؛ اما باور دارم که این ارزیابی مقرون به انصاف بوده و تلاش شده است که حب و بغضهای سیاسی در آن دخالت نکند. در حال حاضر خاطرم نیست که کدام وزارتخانه پایینترین رتبه را داشت؛ زیرا حوزهها متفاوتاند. برای مثال، در مواردی مانند صدور مجوزهای کسبوکار، عملکرد وزارت میراث فرهنگی در دستهٔ دیگری قرار میگیرد و هر حوزه شاخصهای خاص خود را دارد.
تابناک: با توجه به عملکرد کمی بیش از یک سال اخیر دولت آقای پزشکیان، این ارزیابیها بر اساس همان دوره انجام شده است. اگر آقای پزشکیان تصمیم بگیرند دوباره در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نکنند یا بخواهند بار دیگر نمایندگی مردم شریف تبریز، اسکو و آذرشهر را بر عهده بگیرند، به نظر شما وضعیت رأی ایشان چگونه خواهد بود؟
از آن سوال های خبرنگاری دارید می پرسید، نمیدانم اما آقای دکتر پزشکیان در تبریز فردی غیرمحبوب نبوده است؛ همیشه رأی داشته و در پنج دورهای که نامزد شده و نمایندهٔ مجلس بوده، تلاش کرده دل مردم را به دست بیاورد. واقعاً نمیدانم نتیجهٔ انتخابات را مردم مشخص میکنند؛ اما در دو انتخابات گذشته، هم در مجلس و هم در ریاستجمهوری، رأی قابل توجهی داشته است. به نظر من اگر جسارت نباشد این سؤال در حال حاضر چندان دقیق نیست؛ زیرا موقعیت رئیسجمهور با نمایندهٔ مجلس متفاوت است. ممکن است فردی برای نمایندگی مجلس رأی مشخصی داشته باشد اما برای ریاستجمهوری شرایط متفاوتی رقم بخورد. بنابراین منطقی نیست که اکنون پاسخی قطعی ارائه کنم و واقعاً پاسخی ندارم. من فکر میکنم کشور امروز در وضعیتی قرار دارد که دولت جمهوری اسلامی باید موفق شود؛ ما راهحلِ دوم نداریم.
هر کسی بخواهد در این کشور موفق شود، باید نگاه فرهنگی و اجتماعی دقیقی به این انقلاب مردم داشته باشد. در فضای آرمانهای ملت، آنقدر ظرفیت و گسترهٔ فعالیت وجود دارد که برای همه جا هست و نباید گرفتار تنگنظری شد. من معتقدم در همین شرایط هم میتوان کشور را آباد کرد
راهحل اول، دوم و سوم ما همه این است که دولت باید در حل مشکلات اقتصادی مردم، مسائل اجتماعی کشور، تقویت قدرت ملی در برابر دشمنان خارجی و نیز مسائل فرهنگی جامعه موفق باشد. همهٔ اینها نیازمند کمک به دولت است؛ در عین حال دولت نیز باید به همان شعارهایی که رئیسجمهور داده پایبند بماند و کمک دیگران را بپذیرد. کمک همیشه به معنای تعریف و تمجید نیست؛ گاهی نقد، کمک واقعی است. ما در مجلس تلاش میکنیم به دولت کمک کنیم؛ نه مچگیری، بلکه دستگیری کنیم، این را سرلوحهٔ کار قرار دادهایم. اگر جایی نقد داشته باشیم، با لکنت زبان بیان نمیکنیم؛ منتها ابتدا همانگونه که گفتم، موضوع را با خود دولت مطرح میکنیم و برای حل مسئله گفتگو میکنیم. من معتقدم هر کس بخواهد جامعه را به دو قطبی، سهقطبی یا چندقطبی تبدیل کند، به دشمنان ملت کمک میکند. در عین حال باید اختلاف سلیقهها را در کشور به رسمیت بشناسیم و اجازه دهیم این اختلافها به پیشرفت کشور کمک کند، نه اینکه به درگیری و نزاع منجر شود. خطوط اصلی ملت و نظام در آرمانهای کشور مشخص است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر کسی بخواهد در این کشور موفق شود، باید نگاه فرهنگی و اجتماعی دقیقی به این انقلاب مردم داشته باشد. در فضای آرمانهای ملت، آنقدر ظرفیت و گسترهٔ فعالیت وجود دارد که برای همه جا هست و نباید گرفتار تنگنظری شد. من معتقدم در همین شرایط هم میتوان کشور را آباد کرد.