فارن افرز مدعی شد

تسلیحات روسی در جنگ ایران و اسرائیل ضعیف عمل کرد/ عربستان و ترکیه برای ایران خواب بدی دیده‌اند

قبل از حملات اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل با پشتیبانی قوی آمریکا امید داشت تا منطقه را به نفع خود بازسازی کند، و خود را به عنوان شریکی برای دولت‌های عربی معرفی کند در حالی که رقبا، به ویژه ایران، را به حاشیه می‌راند. 
کد خبر: ۱۳۳۱۸۳۹
| |
11721 بازدید
|
۸

تسلیحات روسی در جنگ ایران و اسرائیل ضعیف عمل کرد/ عربستان و ترکیه برای ایران خواب بدی دیده‌اند

کشور‌های منطقه در حال گرفتن درس‌هایی از این دو سال درگیری هستند، از جمله عملکرد ضعیف تسلیحات روسیه در درگیری بین ایران و اسرائیل و محدودیت‌های سیاسی و امنیتی همراه با وابستگی به سیستم‌های تسلیحاتی آمریکا.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «فارن افرز» در مقاله‌ای به بررسی تحولات اخیر خاورمیانه پرداخته که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

کشور‌های خاورمیانه بیش از پیش اسرائیل را تهدید مشترک جدید خود می‌بینند. جنگ اسرائیل در غزه، سیاست‌های نظامی توسعه‌طلبانه‌اش و موضع تجدیدنظرطلبانه‌اش در حال تغییر این منطقه به شیوه‌ای است که کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد. 

حمله سپتامبر اسرائیل به رهبران سیاسی حماس در قطر – که علاوه بر سرزمین‌های فلسطینی، هفتمین کشور هدف اسرائیل بعد از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بوده – کشور‌های خاورمیانه را به لرزه انداخته و اعتبار چتر امنیتی آمریکا را زیر سؤال برده است

حمله سپتامبر اسرائیل به رهبران سیاسی حماس در قطر – که علاوه بر سرزمین‌های فلسطینی، هفتمین کشور هدف اسرائیل بعد از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بوده – کشور‌های خاورمیانه را به لرزه انداخته و اعتبار چتر امنیتی آمریکا را زیر سؤال برده است. 

در دو سال گذشته، رهبران اسرائیل از نابودی رهبری حزب‌الله در لبنان، حملات مکرر به اهداف در یمن و ضرباتشان به ایران تمجید کرده‌اند. اما این اقدامات به جای تحکیم قدرت اسرائیل یا بهبود روابط با کشور‌های عربی که مدت‌ها از ایران و نمایندگانش بیم داشته‌اند، نتیجه معکوس داده است. 

کشور‌هایی که زمانی اسرائیل را شریکی بالقوه می‌دانستند، از جمله اعراب خلیج فارس، اکنون آن را بازیگری خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند.

این هفته، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، یک «طرح صلح» جدید ۲۰ ماده‌ای را اعلام کردند و این چارچوب را به عنوان یک پیشرفت بزرگ و راهی برای بازگرداندن ثبات به منطقه جشن گرفتند. 

اما چشم‌انداز آن تا زمانی که اسرائیل به رفتار تهاجمی خود ادامه دهد و خواسته‌ها و نگرانی‌های مشروع فلسطینیان را نادیده بگیرد، کم‌فروغ است. اگرچه گروهی از رهبران منطقه از این اعلام استقبال کرده‌اند، اما به نظر نمی‌رسد این طرح بتواند خسارات دو سال جنگ را جبران کند. 

قبل از حملات اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل با پشتیبانی قوی آمریکا امید داشت تا منطقه را به نفع خود بازسازی کند، و خود را به عنوان شریکی برای دولت‌های عربی معرفی کند در حالی که رقبا، به ویژه ایران، را به حاشیه می‌راند. 

اکنون، اسرائیل تنها خود را منزوی کرده، کشور‌های عربی را از تحمل هزینه‌های اعتباری و سیاسی همکاری با آن بی‌رغبت نموده و شرکای سابق را به دشمنان مشکوک تبدیل کرده است.

بسیاری از کشور‌های منطقه در پاسخ به تجاوز اسرائیل در حال متنوع‌سازی مشارکت‌های امنیتی خود، سرمایه‌گذاری در خودمختاری خویش و دوری از عادی‌سازی با اسرائیل هستند

بسیاری از کشور‌های منطقه در پاسخ به تجاوز اسرائیل در حال متنوع‌سازی مشارکت‌های امنیتی خود، سرمایه‌گذاری در خودمختاری خویش و دوری از عادی‌سازی با اسرائیل هستند. انبوهی از پروژه‌ها که هدفشان نزدیک‌تر کردن اسرائیل به کشور‌های عربی بود – عمدتاً با کمک آمریکا، اما همچنین با پشتیبانی هند و اروپا – احتمالاً به حاشیه خواهند رفت. این نه تنها برای اسرائیل، بلکه برای آمریکا نیز خبر بدی است. 

پشتیبانی بی‌دریغ آمریکا از اسرائیل در حال تضعیف جایگاه واشنگتن در منطقه است. جایی که زمانی تهدید ایران می‌توانست کشور‌های منطقه را به دنباله‌روی از خط مشی آمریکا تشویق کند، اکنون سایه ترسناک اسرائیل خشمگین آنها را از آمریکا دور می‌کند.

آمریکا باید بیدار شده و تغییرات در حال وقوع در خاورمیانه را درک کند. به خودی خود، چارچوب پیشنهادی اخیر روابط پاره شده بین اسرائیل و منطقه گسترده‌تر را ترمیم نخواهد کرد. 

اگر واشنگتن از مهار اسرائیل خودداری کند و به دنبال یک پاسخ سیاسی عادلانه برای مسئله فلسطین نباشد، خطر تضعیف روابط با شرکای کلیدی منطقه‌ای و از دست دادن نفوذ بر نظم منطقه‌ای در حال ظهور را به جان می‌خرد. 

شکست در حل مسئله فلسطین و اجازه دادن به اسرائیل برای رفتار تهاجمی با مصونیت از مجازات، همچنین موج جدیدی از افراطی‌گری را شعله‌ور خواهد کرد که منافع آمریکا، ثبات منطقه و امنیت جهانی را تهدید خواهد کرد.

چگونه دوستان را از دست بدهیم 

برای بیش از دو دهه، اسرائیل توانسته بود با تعدادی از کشور‌های عربی هدف مشترکی پیدا کند. مصر در نتیجه پیمان کمپ دیوید ۱۹۷۸ اولین کشور عربی بود که روابط خود با اسرائیل را عادی کرد. صلح بین این دو کشور برای نزدیک به چهار دهه برقرار مانده است، اگرچه ارتباطات و تبادلات قابل توجه در سطح عمیق‌تر جامعه محقق نشده است. 

تا همین اواخر، مصر ترکیه را رقیب اصلی خود در شرق مدیترانه می‌دید. روابط بین این دو کشور پس از سرنگونی محمد مرسی، اولین رئیس‌جمهور اسلامگرای دموکراتیک مصر در سال ۲۰۱۳ سقوط کرد. ترکیه از او حمایت قوی کرد و با کودتایی که عبدالفتاح سیسی، رئیس‌جمهور مصر را به قدرت رساند، مخالفت نمود. 

در نتیجه، مصر تحت ریاست سیسی با اسرائیل قرارداد‌های دوجانبه منعقد کرد و با اسرائیل در داخل مجتمع گاز شرق مدیترانه، یک سازمان منطقه‌ای که توسعه انرژی را برای تشویق اکتشاف مشترک ذخایر گاز دریایی هماهنگ می‌کند، همکاری نمود. این اقدامات همچنین هدف ضمنی مقابله با ادعا‌های ترکیه در مدیترانه را داشت. 

فراتر از همکاری انرژی، مصر هماهنگی امنیتی خود با اسرائیل در صحرای سینا را نیز تعمیق بخشید و اجازه حملات اسرائیل به گروه‌های شبه‌نظامی در آنجا را داد و به مدیریت مرز غزه کمک کرد.

همه اینها پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تغییر کرد. عملیات‌های اسرائیل قاهره را مجبور به اتخاذ موضعی متفاوت کرده است. در سپتامبر، سیسی اسرائیل را «دشمن» نامید که انحراف بیانی قابل توجهی از زبان محتاطانه دهه‌ای سیاستمداران مصری بود. 

او همچنین گام نمادین کاهش سطح همکاری امنیتی با اسرائیل را برداشت. مصر و رقیب سابقش ترکیه یک رزمایش دریایی مشترک در شرق مدیترانه انجام دادند که هدف آن تعمیق همکاری دفاعی آنهاست.

پیش از جنگ فعلی، برخی از کشور‌های خلیج فارس با احتیاط با اسرائیل همسو شدند، زیرا ایران را تهدید اصلی برای امنیت خود می‌دانستند. اختلال‌های ایران در منطقه، از جمله پرورش گروه‌های مسلح در عراق، لبنان، سوریه و یمن و بلندپروازی‌های هسته‌ای آن، همکاری بین کشور‌های خلیج فارس و اسرائیل را به انتخابی مناسب تبدیل کرد. 

ظهور اسلام سیاسی و قیام‌های عربی ۲۰۱۱ این همسویی را تقویت کرد، زیرا حاکمان خلیج فارس و اسرائیل به طور یکسان بیم داشتند که این جنبش‌ها بتوانند رژیم‌ها را سرنگون کنند، منطقه را بازسازی نمایند و نقش منطقه‌ای اسرائیل را محدود کنند. 

پیمان ابراهیم، قرارداد‌های عادی‌سازی مذاکره شده بین اسرائیل و معدودی از کشور‌های عربی در سال ۲۰۲۰ با کمک آمریکا، از این بستر سر برآورد، با ضرورت اصلی مهار ایران و محافظت از رژیم‌ها در برابر هر دگرگونی داخلی و منطقه‌ای آینده.

امروزه، منطق عادی‌سازی در حال گسست است. دکترین جدید دفاع پیشدستانه اسرائیل، که به آن اجازه می‌دهد به اختیار حاکمیت دیگر کشور‌ها را نقض کند، تقریباً تمام کشور‌های منطقه را احساس ناامنی می‌دهد

امروزه، منطق عادی‌سازی در حال گسست است. دکترین جدید دفاع پیشدستانه اسرائیل، که به آن اجازه می‌دهد به اختیار حاکمیت دیگر کشور‌ها را نقض کند، تقریباً تمام کشور‌های منطقه را احساس ناامنی می‌دهد. 

جنگ ویرانگر در غزه، گسترش شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری (که اغلب با سخنان مذهبی توجیه می‌شود)، رویکرد سازش ناپذیر اسرائیل در لبنان، و حملات مکرر آن در سوریه و تجاوز به قلمرو سوری، حفظ روابط رسمی با اسرائیل را به یک بدهی سیاسی و استراتژیک برای دولت‌های عربی تبدیل کرده است. 

در واقع، اقدامات اسرائیل چنان خشم گسترده‌ای در جهان عرب برانگیخته است که هرگونه شکل قابل مشاهده‌ای از همسویی با اسرائیل به تهدیدی مستقیم برای مشروعیت و امنیت رژیم‌ها تبدیل شده است. 

بر اساس تحلیل نظرسنجی‌های اخیر توسط گروه تحقیقاتی Arab Barometer، حمایت عمومی از عادی‌سازی با اسرائیل در کل منطقه همچنان بسیار پایین است، به طوری که هیچ کشوری از ۱۳ درصد فراتر نمی‌رود و مراکش پس از حملات ۷ اکتبر از ۳۱ درصد در سال ۲۰۲۲ به تنها ۱۳ درصد در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است.

عربستان سعودی، که زمانی تحت فشار شدید آمریکا برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بود، اکنون نه تنها به دلیل ریسک‌های داخلی، بلکه به دلیل تردید در مورد قابلیت اطمینان اسرائیل به عنوان یک شریک استراتژیک، با توجه به دامنه اقدامات تهاجمی اسرائیل در سال‌های اخیر، تردید دارد. 

امارات متحده عربی، که زمانی نزدیک‌ترین متحد اسرائیل در خلیج فارس بود، حتی زمانی که رهبران اسرائیل آشکارا در مورد تخلیه جمعیتی غزه و الحاق احتمالی کرانه باختری بحث می‌کنند، هزینه‌های اعتباری در میان افکار عمومی کشور‌های عربی و مسلمان برای دفاع از پیمان ابراهیم پرداخته است. 

پس از حمله اسرائیل به مذاکره‌کنندگان حماس در دوحه، قطر خود را منتقد اصلی عربی سیاست اسرائیل در غزه قرار داده است. کویت و عمان همچنان دوری می‌گزینند و از درگیر شدن در هرگونه ارتباط با اسرائیل که می‌تواند مشروعیت داخلی دولت‌هایشان را تضعیف کند، مردمشان را خشمگین نماید یا استراتژی‌های متعادل‌سازی منطقه‌ای دقیق آنها را پیچیده کند، پرهیز می‌کنند. اسرائیل، که زمانی توسط برخی سیاستگذاران خلیج فارس و آمریکا به عنوان ستون بالقوه امنیت خلیج فارس تصور می‌شد، اکنون به عنوان یک بدهی و تهدید بی‌ثبات‌کننده دیده می‌شود.

واگشت ترکیه به همان اندازه قابل توجه است. برای سال‌ها، آنکارا اسرائیل را به دلیل رفتارش با فلسطینیان محکوم می‌کرد، اما آن را یک رقیب امنیتی مستقیم در نظر نمی‌گرفت. اسرائیل نیز، به نوبه خود، آشکارا به دنبال خصومت با ترکیه در مسائل ژئوپلیتیک و امنیتی نبود. 

در خلال یک رویارویی در سال ۲۰۲۰ بین یونان و ترکیه در شرق مدیترانه، اسرائیل موضعی به مراتب کمتر تقابل‌آمیز نسبت به ترکیه در پیش گرفت تا مصر و تعدادی از کشور‌های اروپایی. 

در خلال جنگ ۲۰۲۳ بین آذربایجان و ارمنستان، اسرائیل و ترکیه از آذربایجان حمایت کردند و تجهیزاتی در اختیار ارتش آن قرار دادند. 

اسحاق هرتزوگ، رئیس (رژیم صهیونیستی)، در سال ۲۰۲۲ از آنکارا دیدار رسمی کرد، و تنها هفته‌هایی قبل از ۷ اکتبر، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک ملاقات کردند و همکاری بالقوه انرژی در شرق مدیترانه را بررسی نمودند.

آنکارا همسایه‌ای باثبات و دمشق متمرکز می‌خواهد. در مقابل، اسرائیل از گروه‌های اقلیت در جنوب سوریه حمایت کرده، و همچنین به قلمرو سوریه پیشروی کرده، دولت جدید این کشور را تضعیف نموده و تفرقه و بی‌ثباتی را ترویج می‌دهد. همانطور که سوریه به منطقه کلیدی رقابت ژئوپلیتیک تبدیل می‌شود، ترکیه اکنون اسرائیل را یک تهدید عمده می‌پندارد

جنگ در غزه این دو را بیش از پیش از هم دور کرده است. ترکیه به عنوان مجازات برای عملیات در غزه، تجارت با اسرائیل را معلق و حریم هوایی خود را بر روی آن بسته است. اقدامات اسرائیل در سوریه نیز ترکیه را به شدت نگران کرده است: طولانی‌ترین مرز زمینی آن با سوریه است، و میلیون‌ها پناهنده از زمان شعله‌ور شدن جنگ داخلی سوریه بیش از یک دهه پیش به ترکیه وارد شده‌اند. 

آنکارا همسایه‌ای باثبات و دمشق متمرکز می‌خواهد. در مقابل، اسرائیل از گروه‌های اقلیت در جنوب سوریه حمایت کرده، و همچنین به قلمرو سوریه پیشروی کرده، دولت جدید این کشور را تضعیف نموده و تفرقه و بی‌ثباتی را ترویج می‌دهد. همانطور که سوریه به منطقه کلیدی رقابت ژئوپلیتیک تبدیل می‌شود، ترکیه اکنون اسرائیل را یک تهدید عمده می‌پندارد.

نگاه به جای دیگر 

تجدیدنظرطلبی و تجاوز اسرائیل همچنین در حال شتاب‌دهی به نظامی‌سازی و متنوع‌سازی استراتژی‌های دفاعی در سراسر منطقه است. کشور‌ها در حال گرفتن درس‌هایی از این دو سال درگیری هستند، از جمله عملکرد ضعیف تسلیحات روسیه در درگیری بین ایران و اسرائیل و محدودیت‌های سیاسی و امنیتی همراه با وابستگی به سیستم‌های تسلیحاتی آمریکا. 

دولت‌ها با سرمایه‌گذاری در قابلیت‌های داخلی و متنوع‌سازی تامین‌کنندگان خود در حال «پوشش ریسک» هستند. عربستان سعودی همکاری با چین در مورد موشک‌ها و پهپاد‌ها را گسترش داده، به دنبال بومی‌سازی بیشتر تولید دفاعی بوده و اخیراً یک پیمان همکاری دفاعی با پاکستان امضا کرده که نشان‌دهنده تمایل آن برای مشارکت‌های امنیتی جایگزین و قصد روابط با یک قدرت مسلمان دیگر خارج از ساختار امنیتی تحت رهبری آمریکا است. 

امارات متحده عربی جنگنده‌های فرانسوی خریداری کرده و با کره جنوبی در دفاع موشکی و انرژی هسته‌ای شراکت کرده، ظرفیت‌های فناوری خود را تقویت می‌کند در حالی که وابستگی خود به آمریکا را کاهش می‌دهد. 

قطر و کویت به ترتیب یوروفایتر تایفون از بریتانیا و ایتالیا کسب کرده‌اند و خود را بیشتر در شبکه‌های امنیتی اروپایی جای داده‌اند. کشور‌های خلیج فارس همگی در حال خرید پهپاد‌های مقرون‌به‌صرفه ترکیه هستند. 

از سوی خود، ترکیه در ماه اوت سیستم یکپارچه دفاع هوایی گنبد فولادی خود را رونمایی کرد، که قابل مقایسه با سیستم گنبد آهنین دفاع ضدموشکی اسرائیل است – که حاکی از تغییر دکترینی است که در آن برنامه‌ریزان ترک اکنون خود را ملزم به سنجش قابلیت‌های خود در برابر اسرائیل می‌بینند.

این شبکه در حال گسترش مشارکت‌ها فضای در حال کوچک شدن برای اسرائیل باقی می‌گذارد. ابتکارات منطقه‌ای همچون پیمان ابراهیم؛ کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، یک پروژه تجاری و اتصال تحت حمایت آمریکا که هند، خاورمیانه و اروپا را به هم پیوند می‌دهد؛ اجلاس نقب، یک انجمن امنیتی منطقه‌ای که اسرائیل را با شرکای عربی و غربی گرد هم آورد؛ و I۲U۲، که هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و آمریکا را برای همکاری فناوری و اقتصادی گروه‌بندی می‌کند، برای ساختن یک نظم جدید ریشه‌گرفته در همکاری عربی-اسرائیلی تحت نظارت آمریکا طراحی شده بودند. 

هدف متصل کردن کشور‌های عربی به اسرائیل، حذف ترکیه و مهار ایران بود. مقامات آمریکایی و اسرائیلی فرض می‌کردند که عادی‌سازی و پذیرش بیشتر اسرائیل در منطقه اجتناب ناپذیر است. آن دیدگاه در حال فروپاشی است. 

سیاست اسرائیل خود موضوع را مسموم کرده، عادی‌سازی را به یک ریسک داخلی و استراتژیک برای رهبران عربی و دولت‌هایشان تبدیل کرده است.

حمله اسرائیل در دوحه بر این پویایی‌ها تأکید کرد. قطر یک میانجی بین اسرائیل و حماس، و همچنین یک متحد نزدیک آمریکا میزبان بزرگترین پایگاه آمریکا در منطقه است. این حمله نه تنها قطر، بلکه اعتبار و وجهه آمریکا را نیز تضعیف کرد: حاکمان خلیج فارس از این واقعه این درس را گرفته‌اند که اسرائیل غیرقابل پیش‌بینی و تهاجمی است – و تضمین‌های امنیتی آمریکا غیرقابل اعتماد هستند. در نتیجه، آنها به دنبال روابط متنوع با دیگر قدرت‌ها و سرمایه‌گذاری گسترده در صنایع دفاعی داخلی خواهند بود.

این تحولات همسویی‌های جدیدی ایجاد خواهد کرد که می‌تواند منطقه را بازشکل دهد. ترکیه و عربستان سعودی، دو تا از مهمترین قدرت‌های منطقه‌ای، احتمالاً بیشتر همکاری خواهند کرد. 

اگرچه آنها قبلاً در بسیاری از نقاط بحرانی منطقه، از جمله لیبی، رقیب بودند، اما اکنون هر دو نگرانی‌های مشترکی درباره بی‌ثباتی منطقه و نقش مخرب اسرائیل دارند. 

آنها می‌توانند برای تثبیت سوریه با هم همکاری کنند و تلاش‌های مشترک در مجامع چندجانبه را برای پایان دادن به جنگ در غزه و مهار تجاوز اسرائیل هماهنگ نمایند. در واقع، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، خواستار ایجاد یک پلتفرم امنیتی مشترک با کشور‌های منطقه، به ویژه مصر و عربستان سعودی شده است. 

هم اردوغان و هم محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، باید هزینه‌های سیاسی داخلی ناشی از جنگ غزه را مدیریت کنند. اردوغان با خشم فزاینده عمومی نسبت به ادامه تجارت با اسرائیل، که آنکارا پس از آن آن را معلق کرد، و فشار از سوی حوزه‌های انتخابیه اسلامگرا و محافظه‌کار برای اتخاذ موضع سخت‌تر مواجه شد؛ محمد در داخل پادشاهی خود و در جهان عرب گسترده‌تر به دلیل حتی در نظر گرفتن عادی‌سازی با اسرائیل با انتقاد مواجه است. هر دو همچنین باید با چشم‌انداز درگیری بیشتر بین اسرائیل و ایران دست و پنجه نرم کنند.

مسلماً، ایران به عنوان یک نگرانی ناپدید نشده است، و شبکه منطقه‌ای نمایندگان آن تضعیف شده، اما از بین نرفته است. عربستان سعودی و ترکیه باید با احتیاط گام بردارند. برای عربستان سعودی، این به معنای ادامه تنش‌زدایی محتاطانه با ایران است که در سال ۲۰۲۳ با میانجیگری چین آغاز شد، و کاهش ریسک‌های تشدید در یمن و خلیج فارس را داشت. 

برای ترکیه، این به معنای متعادل کردن همکاری و رقابت در عراق، سوریه و قفقاز جنوبی است. عربستان سعودی و ترکیه در تلاش هستند تا اطمینان حاصل کنند که می‌توانند بدون به تنگ آوردن ایران با آن مقابله کنند، چرا که ایران به تنگ آمده می‌تواند بر تاکتیک‌های نامتقارن خود پافشاری کند و بحران‌های جدیدی ایجاد نماید.

یک نظم معتبر 

برای آمریکا، این پویایی‌ها مستلزم بازارزیابی استراتژی است. سیاستگذاران آمریکایی هشدار عمیق ناشی از اقدامات اسرائیل را از دست می‌دهند، و آنها باید با ضرورت متعاقب در منطقه برای متنوع‌سازی مشارکت‌های امنیتی حساب کنند. 

حمایت بی‌قید و شرط ادامه‌دار از اسرائیل نفوذ آمریکا را تضعیف می‌کند و این برداشت را تقویت می‌نماید که واشنگتن منطقه را تنها از منظر منافع اسرائیل می‌بیند. 

نخبگان منطقه در حال حاضر با پرورش چین، اروپا، روسیه و دیگر قدرت‌ها در حال «پوشش ریسک» هستند. این روند تنها تا زمانی که آمریکا با بی‌خیالی از اسرائیل حمایت کند و خسارات جانبی همراه به روابط خود با دیگر کشور‌های منطقه را نادیده بگیرد، شتاب خواهد گرفت. 

بدون اصلاح مسیر، آمریکا در منطقه‌ای که کمتر با چالش اعمال شده توسط ایران و بیشتر با نقش تجدیدنظرطلب و مخرب اسرائیل تعریف می‌شود، عقب خواهد ماند. اگر در تطبیق شکست بخورد، واشنگتن در نهایت در تخریب همان معماری استراتژیکی که سال‌ها به دنبال ساختن آن در خاورمیانه بوده است، همدست خواهد بود.

با وزن قابل توجهش، آمریکا بدون شک در آینده قابل پیش‌بینی یک بازیگر مهم در منطقه باقی خواهد ماند. اما برای حفظ اعتبار و نفوذش، باید رویکرد خود را با پرداختن مستقیم به نگرانی‌های مصر، کشور‌های خلیج فارس و ترکیه و کار به سمت چارچوب‌های امنیتی مشارکتی که اولویت را به کاهش تشدید، پیشگیری از درگیری و یکپارچگی اقتصادی می‌دهند، تنظیم کند. 

این انحراف تیزی از سابقه اخیرش در تشویق نظامی‌سازی منطقه و سیاست بلوکی خواهد بود. واشنگتن باید همچنین سیاست آمریکا را در حمایت از یک راه‌حل عادلانه مسئله فلسطین تحکیم کند.

پایان دادن به عملیات اسرائیل در غزه، جلوگیری از تخلیه جمعیتی این قلمرو، متوقف کردن قحطی ساخت بشر در آنجا و توقف الحاق کرانه باختری باید نقاط شروع باشند. آمریکا نمی‌تواند از مصیبت فلسطینیان طفره رود و تجدیدنظرطلبی اسرائیل را نادیده بگیرد اگر بخواهد یک نظم منطقه‌ای کارآمد و معتبر ایجاد کند.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۵
انتشار یافته: ۸
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
واقعا دچار سرگیجه ی سیاسی شدین بنظرم

چرا هر روز یه نظر و یه تحلیل ارائه میدین؟!

دیروزم نوشته بودین عربستان و ترکیه بعد از حنگ ۱۲ روزه به ایران نزدیک شدن ...
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
تحلیل اشتباه روسیه بهترین تجهیزات رو داره پدر غرب درآمد تو جنگ اوکراین چی میگه این
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
واقعا خخخخخخ قرار بود سه روزه بگيره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
هیچ معلومه چی نوشتی!! ، خودت فهمیدی چی شد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
در این نوشتار از خواب بد عربستان و ترکیه در مورد ایران سخنی نیامده. همه اش در مورد اسرائیل و تجدید نظر اعراب در رابطه با اسراییل است
چرا تابناک چنین عنوانی برای این متن انتخاب کرده الله اعلم
حمید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
عربستان و ترکیه عددی نیستن ، آنها فقط می‌توانند قربانی باشند نه چیز دیگری ، درضمن گوگل هم در خبرهایش قابل اعتماد نیست چون ضد و نقیض زیاد میگوید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
" عربستان و ترکیه برای ایران خواب بدی دیده‌اند"
کل متن را خواندم، عنوان پیام ربطی به متن پیام نداشت."
ناشناس
|
Belgium
|
۰۹:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۰
روسیه فقط ادعا داره ولی از پس اوکراین هم دیدیم بر نیومد
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت