سینما و ادبیات/

تفاوت‌های رمان و سه‌گانه سینمایی پدرخوانده/به خانواده‌‌ات برس و به همسر دوستت نظر نداشته باش!

دو قسمت ابتدایی فیلم، در پایان‌بندی خود، نقطه نمی‌گذارند اما «پدرخوانده ۳» که قرار بود ابتدا نامش «مرگ مایکل کورلئونه» باشد، نقطه را می‌گذارد و قصه را به پایان می‌رساند.
کد خبر: ۱۳۳۱۳۹۱
| |
748 بازدید

تفاوت‌های رمان و سه‌گانه سینمایی پدرخوانده

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، چند روز پیش شبکه نمایش سیما سه‌گانه «پدرخوانده» را با کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا پخش کرد و علاقه‌مندان به سینما و تاریخش را درگیر خاطره‌بازی با این‌فیلم مهم کرد. 

ماریو پوزو نویسنده رمان و فیلمنامه «پدرخوانده»، استاد داستان‌نویسی درباره مافیا و جریان‌های جنایتکاری است که در دنیای واقعیت با پرچمدارانی چون آل کاپون و دیگر گنگسترهای بزرگ آمریکایی می‌شناسیم. دلیل استادی‌اش هم این است که با سنت ایتالیایی آمریکایی بزرگ شده و از اصل و اساس، عبارت «ایتالیایی _ آمریکایی» را که در فیلم پدرخوانده و دیگر فیلم‌ها و کتاب‌های ژانر گنگستری مطرح می‌شود، درک می‌کند.

البته پوزو غیر از «پدرخوانده» رمان‌های دیگری هم در این حال و هوا دارد اما فیلم «پدرخوانده» باعث شد در سرتاسر جهان، او را با این‌کتابش بشناسند. بالاخره فرهنگ ایتالیایی و مافیایی برای چند دهه، تاریخ معاصر آمریکا را به خود اختصاص داده بوده است. البته بد نیست به این مساله توجه کنیم که جریانات مافیا فقط به ایتالیایی‌ها منحصر نیست و ایرلندی‌ها، چینی‌ها، مکزیکی‌ها و دیگر ملیت‌ها هم در شکل گیری اتفاقات مافیایی در آمریکا نقش داشته و دارند. اما مافیا _ با ساختاری که از آن سراغ داریم و بین عموم مردم جهان شناخته شده_ از ایتالیا و جزیره سیسیل آمد.

چند سده پیش مردم سیسیل، تحت ظلم اربابان و حاکمان بودند و تصمیم گرفتند برای اجرای عدالت، مامورانی را از بین خود انتخاب کنند. این‌رویکرد با پیشرفت و گسترش‌اش تبدیل به شکل‌گیری قانون‌هایی از جمله قانون «اومرتا» یا همان قانون سکوت شد. یعنی برای اجرای عدالت قرار می‌شد فردی کشته شود اما طرفین ماجرا نباید چیزی در این‌باره به پلیس یا نهاد حاکم و قانونگذار می‌گفتند. دلیل سرپوش گذاشتن و ثابت‌نشدن بسیاری از قتل‌ها و جنایت‌ها از جمله اتفاقاتی که در زمان آل کاپون، فرانک کاستلو و دیگر سران مافیا رخ دادند، همین رویکرد و قانون مهم بود. کسانی هم که قانون اومرتا را زیر پا بگذارند، مستحق مرگ هستند. یعنی کسی که نزد پلیس برود، خائن است و باید کشته شود یا به عبارت بهتر، ساکت شود. البته مافیا و پایبندان به ساختارش، قوانین چندگانه‌ای دارند؛ مثل این‌که: به خانواده‌ات برس، هیچ‌وقت به همسر دوستت نظر نداشته باش، به همسرت خیانت نکن و ....

با این مقدمه، به این مساله می‌پردازیم که در دوران رکود اقتصادی آمریکا و دهه‌های نزدیک به آن، مردمانی مهاجر به آمریکا آمدند که مرامنامه اخلاقی‌شان این‌گونه بود و پایبند به قانون‌های مافیا بودند. البته مافیا در ابتدا این بار معنایی منفی ای که امروز دارد، نداشت. به هر حال، ماریو پوزو هم که اصالتا یک مهاجر ایتالیایی و یا بهتر بگوییم یک ایتالیایی _ آمریکایی است، به خوبی با این حال و هوا آشنا بوده که این آشنایی را می‌توان در رمانی چون «مهاجر خوشبخت»‌اش هم دید. این‌نویسنده در «مهاجر خوشبخت» چگونگی رشد بچه‌ها و کودکان ایتالیایی در محلات نیویورک یا دیگر شهرهای آمریکا و جذب شدنشان به سازمان‌های مافیایی را به تصویر می‌کشد.

مثل دیگر آثار بزرگ ادبی که در قاب سینما نشسته‌اند، «پدرخوانده» هم با رمانش تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارد و «پدرخوانده»‌های ۲ و ۳ به طور کامل آن چیزی نیستند که در کتاب و رمان چاپ شده است.

رمان ۷۵۲ صفحه‌ای «پدرخوانده» با به قدرت رسیدن مایکل و مرگ دن ویتو کورلئونه به پایان می‌رسد. یعنی ادامه‌ای که در «پدرخوانده ۲» و «پدرخوانده ۳» می‌بینیم در کتاب نیست. البته کتاب به قدری کامل و جامع نوشته شده که بخش‌هایی از پدرخوانده ۲ و فصل‌هایی که مربوط به گذشته دن ویتو می‌شود، در آن موجود است و فیلمنامه با استفاده از همین فصل‌های رمان نوشته شده است. بخش‌های مربوط به نوآدا، قانونی شدن فعالیت خانواده کورلئونه، برگزاری دادگاه مایکل، ترور فلیپ راث، قربانی شدن فرانکی و از همه مهم‌تر کشته‌شدن فردو توسط مایکل، در کتاب وجود ندارد و این‌ها اتفاقاتی هستند که پوزو و فرانسیس فوردکاپولا برای ساخت قسمت‌های بعدی «پدرخوانده ۱» در نظر گرفتند.

یکی از شخصیت‌های مهم رمان، لوکا برازی است. اما این‌شخصیت در فیلم طوری پرداخت شده که مخاطب چیزی از پیشینه‌اش نمی‌فهمد و تصور می‌کند فقط یک‌کارچاق‌کن و مهره‌ای مهم در خانواده کورلئونه است. در حالی که لوکا گذشته تیره و تاری داشته و به واسطه لطف دن کورلئونه نجات پیدا کرده است. در کتاب، لوکا فردی خونخار و وحشی است اما جالب است که در فیلم شخصیتی که از او می‌بینیم و همچنین نوع کشته شدنش، باعث مظلوم پنداشتنش می‌شود.

نمونه دیگر؛ شخصیت پلیسی است که در فیلم «پدرخوانده۱» مامور ترور بارزینی می‌شود و همان‌طور که دیده‌ایم کنار ماشین و روی پلکان به پدرخوانده خانواده بارزینی، شلیک می‌کند در کتاب سهم قابل توجهی دارد و پوزو، صفحات زیادی را به او و پیشینه‌اش اختصاص داده تا نشان دهد چه‌مسیری را طی کرده تا یکی از ماموریت‌های پاکسازی توسط مایکل را به عهده بگیرد. اما در فیلم، فقط در سکانس «غسل تعمید» حضور دارد که صحنه جنایت‌ها و کشتن سران مافیا با دستور مایکل، به‌طور موازی و همزمان با مراسم غسل تعمید پسر کانی (خواهر مایکل) در کلیسا تصویر می‌شود. این‌فرد در رمان، یک پلیس سالم و سختگیر بوده که به خاطر اخلاق تندش از نیروی پلیس نیویورک اخراج شده و به زندان محکوم می‌شود اما با پادرمیانی مایکل و به خاطر توصیه تام هیگن (وکیل خانواده با بازی رابرت دوال) آزاد شده و به خدمت خانواده کورلئونه در می‌آید.

متن کتاب پدرخوانده، از نسخه سینمایی‌اش کامل‌تر است، پوزو در رمانش، پیشینه و گذشته شخصیت‌های مهم را به‌طور جامع و به طور تفصیلی تشریح می‌کند و این‌کار را در حق همه شخصیت‌ها انجام می‌دهد. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که نسخه سینمایی محدودیت زمان دارد و در زمان ساخت، تعدادی از سکانس‌ها برای مناسب‌تر شدن فیلم از آن خارج شدند. مثلا انتقام گیری از پابریزیو، محافظ خائن مایکل که باعث کشته شدن همسر او در سیسیل شد، یکی از صحنه‌های حذف شده در زمان اکران «پدرخوانده ۲» است که بعدها به عنوان «صحنه‌های حذف شده» در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت.

یکی از وجوه تشابه فیلم و رمان، این است که هر دو با هم و از یک‌صحنه شروع می‌شوند. یعنی شروع رمان، زمانی است که بوناسرا دارد خود را برای دیدار با دن کورلئونه و همان سکانس آغازین فیلم آماده می‌کند تا برای دخترش عدالت‌خواهی کند. البته فصل ابتدایی و صفحات اولیه رمان، گذشته و زندگی بوناسرا را به عنوان یک متصدی کفن و دفن به‌طور مشروح باز می‌کند ولی فیلم به همان سکانس معروف بسنده می‌کند که بوناسرا نزد دن کورلئونه آمده و داستان ظلمی‌را که بر دخترش رفته، مطرح می‌کند و تقاضای مجازات مسببان آن را دارد.

این‌نکته هم درباره ۳ فیلم پدرخوانده قابل تامل است که سازندگان و نویسندگان این سه‌گانه برای حفظ موفقیت از همان الگوی رمان استفاده کردند. رمان با فصل انتقام خواهی بوناسرا در عروسی دختر دن کورلئونه شروع می‌شود. هم «پدرخوانده ۱» و هم دو قسمت بعدی این فیلم سینمایی، با عروسی، جشن و شادی و میهمانی‌های بزرگ شروع می‌شوند که حدودا ۳۰ تا ۴۰ دقیقه ابتدایی فیلم را به خود اختصاص داده‌اند. سپس اتفاقات بعدی از پی می‌آیند و با ساختاری کاملا قصه‌گو روبرو هستیم که مخاطب را با فراز و فرودهایش رها نمی‌کند. دو قسمت ابتدایی فیلم، در پایان‌بندی خود، نقطه نمی‌گذارند اما «پدرخوانده ۳» که قرار بود ابتدا نامش «مرگ مایکل کورلئونه» باشد، نقطه را می‌گذارد و قصه را به پایان می‌رساند.

خالق پدرخوانده در کتاب‌هایش از قصه گویی خسته نمی‌شود. نمونه بارز دیگر رمان «آخرین پدرخوانده» است که در حجمی‌مفصل تر از «پدرخوانده» چاپ شد و یک مینی سریال هم براساس آن ساخته شد. 

ماریو پوزو در «پدرخوانده» و «آخرین پدرخوانده» به خوبی ساختار و سازماندهی سازمان‌های مافیایی را توضیح داده است. این‌شخصیت پردازی موجب نگارش جملات جالبی شد که در فیلم «پدرخوانده» هم نمونه‌هایی از آن‌ها وجود دارد و هنوز در پوسترها و بعضا پست‌های موجود در فضای مجازی می‌توان جملاتی را به نقل از دن کورلئونه مشاهده کرد. از این دست جملات که نشان دهنده تفکرات و باور ویتو کورلئونه هستند، در متن کتاب «پدرخوانده» به حد کافی وجود دارد. جملاتی که پوزو با هوشمندی از آن‌ها استفاده کرده و می‌توان زیر آن‌ها خط کشید.

صادق وفایی

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت