به گزارش تابناک به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی؛ این افراد میخواهند با این سخن خود اقدام به تلطیف روانی کنند و از این جهت باید نیتشان را ستود ولی این نکته مهم را نباید از یاد برد که آشنا کردن مردم با واقعیتها به ویژه درخصوص مشکلاتی که برای کشور و برای خودشان به وجود خواهد آمد در آمادگی آنها برای مقابله با آن مشکلات لازم است.
علاوه بر این، بالاترین سرمایه حکمرانی، صداقت است. در ماجرای بازگشت تحریمهای ششگانه سازمان ملل، صداقت ایجاب میکند مردم در جریان میزان تأثیر آنها بر کشور و زندگی و معیشت خود قرار بگیرند. چنین برخوردی است که اعتماد مردم به حکمرانی را جلب میکند و حتی آنها را به همراهی با دولتمردان برای مقابله با مشکلات ناشی از تحریمها تشویق و ترغیب مینماید.
در مورد تحریمهای ششگانه سازمان ملل نکته قابل توجه اینست که این تحریمها چون با تصمیم و تصویب سازمان ملل وضع شدهاند، با تحریمهای ضدایرانی آمریکا تفاوت دارند. تحریمهای آمریکا هیچ کشوری را ملزم به اعمال آنها علیه ایران نمیکند و هر کشوری براساس روابطش با آمریکا یا ترسی که ممکن است از دولت این کشور داشته باشد و یا به دلیل خصومتش با ایران به تحریمهای ضدایرانی آمریکا پایبندی نشان دهد اما تحریمهای سازمان ملل تمام کشورهای عضو این سازمان را ملزم به اعمال آنها میکند. بنابراین حتی اگر تحریمهای ششگانه از نظر ماهیت تفاوتی با تحریمهای آمریکا نداشته باشند، از این نظر که دولتهای بیشتری را وادار به خودداری از تبادل و تعامل با ایران میکنند با تحریمهای آمریکا متفاوت و تأثیرگذارتر هستند.
بعضی از مسئولین که گفتهاند در صورت فعال شدن اسنپبک، ما سازوکارهای لازم برای خنثی کردن آثار اقتصادی آن را تدارک دیدهایم هم این حرف را با نیت مقابله با نگرانیها به زبان آوردهاند و از این جهت باید به نیت آنها هم احترام گذاشت، ولی نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که میان مقابله با جنگ روانی دشمن با واقعیتهای زندگی توده مردم فاصله زیادی وجود دارد.
دولت کنونی که در شرایط قبل از فعال شدن اسنپبک نتوانست از گران شدن کالاهای مورد نیاز مردم جلوگیری کند، چگونه میخواهد با فعال شدن اسنپبک از عهده مبارزه با گرانیها برآید؟
به نظر میرسد مسئولانی که میگویند بازگشت تحریمهای سازمان ملل تأثیری بیش از تحریمهای قبلی ندارد و تأکید میکنند که تمهیدات لازم را برای جلوگیری از آثار آن پیشبینی کردهایم، نفسشان از جای گرمی درمیآید. آنها به زندگی مرفه خودشان نگاه میکنند که حقوق نجومی، امکانات رایگان رفت و آمد، خدمات درمانی عالی و مجانی، خانه سازمانی یا بهترین مسکن ملکی، حفاظت کامل، احترام کامل و خدم و حشم فراوان دارند و هرگز نوسانات مختلف کمترین تأثیری در زندگی آنها و خانواده و فرزندانشان ندارد. آنها نهتنها نباید خودشان را با تودههای ضعیف جامعه که اکثریت مردم را تشکیل میدهند مقایسه کنند بلکه باید این اکثریت ضعیف را محور برنامهریزیها قرار دهند.
اگر نگاه حکمرانان این باشد که اقشار ضعیف جامعه محور تصمیماتشان باشند، وضعیت جامعه به صورت بنیادی تغییر خواهد کرد و هیچ تهدید و فشار و تحریمی در چنین جامعهای کارگر نخواهد افتاد.
برای رسیدن به این نقطه باید حکمرانان به دو اقدام اساسی روی بیاورند که عبارتند از ایجاد تغییر جدی در سیاست خارجی و به وجود آوردن تحول همهجانبه در سیاست داخلی. در زمینه دیپلماسی بینالمللی به سیاست متوازن خارجی نیازمندیم و در داخل باید اولویت دادن به معیشت مردم، بهبود اقتصادی، دخالت دادن واقعی مردم در تعیین سرنوشت خود، شایستهسالاری و مبارزه جدی با مفاسد در دستور کار قرار گیرند. اینست راه رسیدن به «ایران قوی».
این کار در هر کشوری اتفاق می افتاد غربگرا ها در تمجید از کرامت انسان در آن کشور، خودشان را از شش جهت پاره میکردند و در تحقیر جمهوری اسلامی سنگ تمام میگذاشتند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید