به گزارش تابناک. این درام جنگی، که در بستر درگیریهای آبخازیا در گرجستان دهه ۱۹۹۰ روایت میشود، داستانی ساده، اما عمیق از انسانیت، همدلی و پیوندهای بشری است که فراتر از مرزها، ادیان و ایدئولوژیها قد میکشد. «نارنگیها» نهتنها یک فیلم، بلکه آینهای است که ما را با حقیقت وجودمان روبهرو میکند: انسانیت، نیرویی است که حتی در قلب جنگ میتواند شکوفا شود.
روایتی از دل خاکستر جنگ
داستان «نارنگیها» در روستایی جنگزده در منطقه آبخازیای گرجستان آغاز میشود، جایی که ایوو، مردی استونیاییتبار با قلبی آرام و دستانی که به پرورش نارنگی مشغول است، زندگی میکند. در حالی که صدای شلیک گلولهها و ویرانی جنگ، آرامش روستا را در هم شکسته، ایوو بهطور غیرمنتظره میزبان دو سرباز زخمی از دو جبهه متخاصم میشود: احمد، جنگجویی چچنی، و نیکا، سربازی گرجی. این دو مرد، که نفرت جنگ در نگاهشان موج میزند، زیر سقف خانه ساده ایوو پناه میگیرند. فیلم با ظرافتی بینظیر روایتی را پیش میبرد که در آن انسانیت، آرام و بیصدا، بر خشم و کینه چیره میشود. پرسشی که فیلم در ذهن مخاطب میکارد، عمیق و تکاندهنده است: اگر جان آدمی هدیهای الهی است، چرا باید در چرخه بیرحم خشونت قربانی شود؟
انسانیت، پناهگاه در طوفان جنگ
قدرت «نارنگیها» در سادگی و صداقت آن نهفته است. زازا اوروشادزه، کارگردان گرجی که با این فیلم به شهرت جهانی رسید، با دیالوگهای کوتاه، اما پرمعنا و صحنههایی که زندگی روزمره را با شاعرانگی به تصویر میکشند، نشان میدهد که انسانها، حتی در اوج دشمنی، میتوانند در مشترکات انسانی به هم نزدیک شوند. ایوو، با آرامش و مهربانیاش، بهمثابه پلی میان احمد و نیکا عمل میکند. او نه با کلمات پرطمطراق، بلکه با رفتار انسانیاش نشان میدهد که در جهانی پر از نفرت، همدلی میتواند معجزه کند. صحنههایی مانند غذا خوردن کنار هم، خندههای مشترک، یا سکوتهای سنگین میان دو سرباز، به مخاطب یادآوری میکند که انسانیت هیچ مرزی نمیشناسد. فیلم به زیبایی نشان میدهد که انسانها، فارغ از ملیت یا باور، در درد، ترس و آرزوهایشان مشترکاند.
یکی از نکات برجسته فیلم، پایانبندی تأثیرگذار آن است که بدون لو دادن داستان، به شکلی نمادین ارزش زندگی و فداکاری را به تصویر میکشد. اوروشادزه در مصاحبهای گفته بود که ایده فیلم از تجربههای واقعی مردم در جنگ آبخازیا الهام گرفته شده، جایی که افراد عادی در میان آشوب، با انتخابهای انسانی خود، تفاوت ایجاد کردند.
کارگردان نارنگی ها در مصاحبهای با مجله «ورایتی» اظهار کرده بود که هدفش از ساخت این فیلم، نمایش «انسانیت در برابر وحشت جنگ» بود.
زازا اوروشادزه: راوی صلح در بستر جنگ
زازا اوروشادزه، کارگردان گرجی که در سال ۲۰۱۸ درگذشت، با «نارنگیها» اثری خلق کرد که نهتنها در گرجستان، بلکه در سطح جهانی تحسین شد. او که پیش از این فیلم، تجربه محدودی در کارگردانی داشت، با «نارنگیها» نشان داد که با بودجهای اندک (حدود ۶۵۰ هزار دلار) و تیمی کوچک، میتوان داستانی جهانی و تأثیرگذار خلق کرد. این فیلم، که بهصورت مشترک بین گرجستان و استونی تولید شد، بازتابی از تجربه شخصی اوروشادزه از زندگی در منطقهای جنگزده است. او در مصاحبهای با مجله «ورایتی» اظهار کرده بود که هدفش از ساخت این فیلم، نمایش «انسانیت در برابر وحشت جنگ» بود. اوروشادزه با انتخاب بازیگرانی از فرهنگهای مختلف و استفاده از زبانهای گرجی، چچنی و استونیایی در فیلم، به عمد بر تنوع و وحدت انسانی تأکید کرد.
سینمایی که قلب و روح را تسخیر میکند
«نارنگیها» با تصویربرداری مینیمال و موسیقی متنی آرام و تأثیرگذار، فضایی خلق کرده که همزمان احساسات و اندیشه را درگیر میکند. بازی گئورگی ناکاشیدزه در نقش ایوو، با چشمان پر از حکمت و قلبی سرشار از مهر، بهتنهایی کافی است تا مخاطب را به عمق داستان بکشاند. ایوو نمادی از انسانیت خالص است که در برابر وحشت جنگ ایستادگی میکند. این فیلم، که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان و برنده جوایز متعددی از جمله جایزه تماشاگران در جشنوارههای بینالمللی شد، به دلیل داستانگویی بینقص و تواناییاش در به چالش کشیدن پیشداوریها، جایگاه ویژهای در میان مخاطبان و منتقدان یافته است.
نکته جالب دیگر، لوکیشن فیلمبرداری است که در روستاهای واقعی منطقه گالی در آبخازیا انجام شد. این انتخاب، حس اصالت و واقعی بودن را به فیلم افزوده و مخاطب را به قلب درگیریهای دهه ۱۹۹۰ میبرد. همچنین، نماد نارنگیها در فیلم، که به گفته اوروشادزه نمایانگر زندگی، امید و چرخه طبیعی است، به شکلی ظریف در سراسر داستان تنیده شده و لایهای عمیقتر به روایت افزوده است.
چرا «نارنگیها» یک ضرورت است؟
در جهانی که هنوز هم شکافهای قومی، مذهبی و سیاسی انسانها را از هم جدا میکند، «نارنگیها» پیامی حیاتی را فریاد میزند: انسانیت میتواند هر دیواری را فرو بریزد. این فیلم به ما یادآوری میکند که حتی در تاریکترین لحظات جنگ، نور همدلی و درک متقابل میتواند بدرخشد. «نارنگیها» دعوتی است به بازنگری در ارزشهایی که ما را انسان میکنند؛ ارزشهایی که فراتر از هر دین، ملیت یا ایدئولوژی قرار دارند.
آینهای برای تأمل
«نارنگیها» بیش از یک فیلم است؛ سرودی است برای انسانیت که در میان خاکستر جنگ طنینانداز میشود. این اثر ما را دعوت میکند تا به خودمان نگاه کنیم و بپرسیم: در جهانی که نفرت و خشونت سایه افکنده، چگونه میتوانیم انسانیت را زنده نگه داریم؟ آیا لحظهای در زندگیمان بوده که مانند ایوو، با یک ژست ساده انسانی، پلی میان قلبها بسازیم؟ «نارنگیها» به ما میگوید که حتی در بدترین شرایط، انسانیت میتواند راه را نشان دهد./ منیره رقابی