داستان حول ناپدید شدن مرموز دانشآموزان یک کلاس ابتدایی در شهری کوچک میچرخد و با ترکیب استادانهی ترسهای روزمره، خرافات محلی و فشارهای اجتماعی، مخاطب را به تأمل وامیدارد. این فیلم نهتنها سرگرمکننده است، بلکه آینهای از زشتیهای جهل و ناهنجاریهای اجتماعی به شمار میرود.
جهل: بزرگترین اسلحه در دنیای مدرن
«اسلحهها» بهجای تکیه بر موجودات ماورایی یا جلوههای ویژه، جهل را بهعنوان منشأ اصلی وحشت معرفی میکند. خرافات و باورهای نادرست – از داستانهای محلی دربارهی نیروهای ناشناخته تا شایعات مدرن شبیه به تئوریهای توطئه – مانند ویروسی عمل میکنند که جامعه را مسموم و به وحشت جمعی سوق میدهند. زک کرگر با ظرافت نشان میدهد که این باورها نهتنها ترویج نمیشوند، بلکه بهعنوان ابزارهایی مخرب به چالش کشیده میشوند.
همانطور که در آثاری مانند «زالاوا» یا «ارباب حشرات» دیدهایم، «اسلحهها» جهل را نیرویی معرفی میکند که روابط انسانی را متلاشی و ترس را به واقعیتی ملموس بدل میسازد. این پیام، بهویژه در دنیای امروز که شایعات اینترنتی و اطلاعات نادرست با سرعت گسترش مییابند، تأملبرانگیز است. فیلم به ما یادآوری میکند که در عصر اطلاعات، جهل همچنان بزرگترین اسلحهای است که میتواند جامعه را از درون فروبپاشد.
زک کرگر، که پیش از ورود به سینما با گروه کمدی «وایتست کیدز یو نو» (Whitest Kids U'Know) شناخته میشد، الهامگرفته از تراژدی شخصی خود – مرگ ناگهانی دوست صمیمیاش – این فیلم را نوشت. او در مصاحبهای با رولینگ استون گفت: «اسلحهها مانند استفراغ من بود؛ فیلمی که به درون خودم نگاه کردم و زندگیام را فهرستوار بررسی کردم.» این رویکرد شخصی، فیلم را به اثری عمیقتر از یک ترسناک معمولی تبدیل کرده است.
شخصیتهای معلم و پلیس: آینهی ناهنجاریهای اجتماعی
دو شخصیت کلیدی فیلم – معلم الکلی و هرزه، و پلیس الکلی، احمق و خیانتکار – بهعنوان تجسم ناهنجاریهای اجتماعی، نقش مهمی در پیشبرد داستان و انتقال پیام دارند. این شخصیتها نهتنها عمق ترس را افزایش میدهند، بلکه نقدی گزنده به ساختارهای اجتماعی ارائه میدهند.
معلم الکلی و هرزه: این شخصیت، که باید نماد آموزش و هدایت باشد، در عوض گرفتار الکل و هرزگی روانشناختی است. او بهجای الگوبرداری، به نمادی از فرار از مسئولیت و فروپاشی اخلاقی بدل میشود. این طراحی، لایهای واقعی و دردناک به فیلم میافزاید؛ معلم نمایانگر افرادی است که در جایگاههای حساس اجتماعی، بهجای ترمیم، به زخمهای جامعه دامن میزنند. هرچند گاهی اغراقآمیز به نظر میرسد، اما حضورش فضای ناامیدکننده و ترسناک فیلم را تقویت میکند و عمق ناهنجاریهای پنهان جامعه را نشان میدهد.
پلیس الکلی، احمق و خیانتکار: این شخصیت یکی از برجستهترین عناصر فیلم است که با ترکیبی از حماقت، خیانت و وجهی ترسناک، مخاطب را به فکر فرو میبرد. احمق بودن او نه خندهدار، بلکه وحشتناک است، زیرا شکنندگی سیستمی را نشان میدهد که به افراد ناکارآمد وابسته است. خیانتهایش – چه کوچک و چه بزرگ – به فاجعههای بزرگتر منجر میشود و ابهام در اینکه اعمالش از سر ضعف است یا عمدی، به ترس فیلم عمق میبخشد. این شخصیت یادآور آثاری مانند «شبکه» است، اما با طعمی مدرن و ترسناک که ناکارآمدی و فساد در نهادهای قدرت را به تصویر میکشد.
«اسلحهها» فراتر از یک فیلم ترسناک، نقدی اجتماعی عمیق است که جهل را بهعنوان بزرگترین اسلحهی دنیای مدرن و شخصیتهای ناکارآمد را بهعنوان نشانههای ناهنجاریهای اجتماعی به تصویر میکشد.
فیلم از ساختار روایی غیرخطی الهامگرفته از «میگنولیا»ی پل توماس اندرسون استفاده میکند، که صحنهها را از دیدگاههای مختلف تکرار میکند تا رازها را بهتدریج آشکار سازد.
کرگر در مصاحبه با واریتی توضیح داد که این تکنیک را برای شبیهسازی هرجومرج جامعه در برابر تراژدی بهکار برد. همچنین، صحنهای سوررئال با یک اسلحه تهاجمی شناور، نمادی از خشونت پنهان جامعه است – ایدهای که کرگر آن را «نهنگ سفید» خود مینامد، شبیه به صحنهی معروف چکش در «غیرقابل بازگشت». علاوه بر این، شخصیت عمه گلادیس (با بازی امی مدیگان)، متخصص علوم غریبه، بر اساس تجربیات کودکی کرگر ساخته شده و قربانی ویرایش نهایی شد، اما حالا به یک پیشدرآمد مستقل تبدیل شده است.
«اسلحهها» فراتر از یک فیلم ترسناک، نقدی اجتماعی عمیق است که جهل را بهعنوان بزرگترین اسلحهی دنیای مدرن و شخصیتهای ناکارآمد را بهعنوان نشانههای ناهنجاریهای اجتماعی به تصویر میکشد. معلم و پلیس، با تمام نقصها و زشتیهایشان، آینهای از واقعیتهای دنیای واقعی هستند. زک کرگر با این فیلم – که امتیاز ۹۴% در راتن تومیتوز را کسب کرده و بیش از ۲۶۰ میلیون دلار فروش جهانی داشته – مخاطب را وادار میکند نهتنها از داستان لذت ببرد، بلکه به نقش خود در برابر جهل و ناهنجاریها بیندیشد.
اسکریپت فیلم در سال ۲۰۲۲ جنگ licencing سنگینی راه انداخت و با قیمت ۳۸ میلیون دلار به نیوز لاین فروخته شد – حتی جوردن پیل برای بهدست آوردنش تلاش کرد، اما شکست خورد. کرگر، که پس از «باربریان» به «صدای جدید ژانر» تبدیل شد، حالا روی بازسازی «رزیدنت اویل» کار میکند و قول داده شخصیتهای اورجینال بسازد. اگر به دنبال فیلمی هستید که هم بترساند و هم به فکر وادارد، «اسلحهها» انتخابی است که نباید از دست بدهید./ منیره رقابی