به گزارش تابناک به نقل از خبرآنلاین، به نظر میرسد این روزها انتخاب نقدینگی ۱۰ هزار هزار میلیارد تومانی، بازار طلا، سکه و ارز است و نه بورس. در حالی که سایر بازارها با بازدهی مثبت روبهرو هستند و سود عجیبی را از آن سرمایهگذاران خود میکنند، اما شاخص بورس در اغلب روزهای هفته قرمز است و حتی صف فروش در سهامها دیده میشود.
آخرین گزارشها نشان میدهد که شاخص بورس به ۲ میلیون و ۴۳۱ هزار واحد رسیده است که بیشترین کاهش از اردیبهشتماه تاکنون است.
در اردیبهشتماه امسال شاخص بورس از مرز ۳ میلیون واحد هم عبور کرده بود و تا نزدیک مرز ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار واحد هم بالا رفت، اما از آن زمان تاکنون در حدود ۸۰۰ هزار واحد ریخته است.
کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی معتقدند که در خار حاضر مقصد پول مردم و نقدینگی ۱۰ هزار هزار میلیاردی، بازارهای دیگر همچون طلا، سکه و ارز است و نه بورس. با این حال تحلیلگران عنوان میکنند بسیاری از سهمها اکنون در محدودههای ارزندهای معامله میشوند و هرگونه گشایش سیاسی یا تغییر در سیاستهای اقتصادی میتواند نقطه عطفی برای بازگشت اعتماد و ورود دوباره سرمایهها به بورس باشد.
انتخاب نقدینگی کدام بازار است؟
مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه در همین خصوص در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره وضعیت بازار سهام میگوید: بورس این روزها بیش از هر زمان دیگری زیر سایه بلاتکلیفی قرار گرفته است. سرمایهگذاران نه چشمانداز روشنی از آینده اقتصاد دارند و نه نسبت به سیاستگذاریها اطمینان پیدا کردهاند. به همین دلیل، بازار سرمایه امروز درگیر ترکیبی از مشکلات سیاسی، اقتصادی و ساختاری است.
وی میافزاید: از یک سو، ابهامهای سیاسی و تحریمها باعث شده سرمایهگذاران نتوانند آینده روشنی برای اقتصاد ایران تصور کنند. سرمایه همیشه به دنبال امنیت و پیشبینیپذیری است و در غیاب این دو عامل، طبیعی است که نقدینگی راهی بازارهای موازی مثل ارز، طلا و مسکن شود.
پشت پرده ریزشهای پی در پی بازار سهام/ چرا نقدینگی ۱۰ هزار هزار میلیاردی وارد بورس نمیشود؟
تنگنای انرژی روی بورس چقدر فشار آورد؟
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: از سوی دیگر، مشکلات انرژی و زیرساختی صنایع بزرگ کشور را در تنگنا قرار داده است. صنایع فولاد، سیمان و پتروشیمی بهعنوان پایههای اصلی بورس، هر سال با محدودیت برق و گاز روبهرو هستند؛ محدودیتهایی که تولید را کاهش و هزینهها را افزایش میدهد و نهایتا در صورتهای مالی شرکتها اثر منفی میگذارد.
عبدالحمیدی عنوان میکند: عامل مهم دیگر، سیاستهای پولی و مالی دولت است. افزایش نرخ بهره و انتشار گسترده اوراق بدهی، نقدینگی را از بورس خارج کرده و به سمت سپردههای بانکی و بازار بدهی کشانده است. در چنین شرایطی، بورس از کمبود نقدینگی مزمن رنج میبرد.
وی یادآور میشود: در کنار اینها، نمیتوان بیاعتمادی سهامداران به سیاستگذاریها را نادیده گرفت. تصمیمات مقطعی و غیرقابل پیشبینی در سالهای گذشته، باعث شده بخشی از سرمایهگذاران حقیقی ترجیح دهند از بازار فاصله بگیرند. وقتی اعتماد عمومی به بازار سست شود، بازگشت نقدینگی نیز به سختی صورت خواهد گرفت.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه میگوید: بر این اساس، شرایط فعلی بورس نتیجه ترکیب بلاتکلیفی سیاسی، بحران انرژی، کمبود نقدینگی و بیاعتمادی سهامداران است. تا زمانی که در این حوزهها اصلاح جدی انجام نشود، بازار همچنان با روندی فرسایشی یا نزولی همراه خواهد بود.
عبدالحمیدی با این حال تاکید میکند: نباید فراموش کرد که بسیاری از سهمها اکنون در محدودههای ارزندهای معامله میشوند و هرگونه گشایش سیاسی یا تغییر در سیاستهای اقتصادی میتواند نقطه عطفی برای بازگشت اعتماد و ورود دوباره سرمایهها به بورس باشد.
پیشبینی بازار سهام پی از فعال شدن ماشه؟
وی همچنین میگوید: فعال شدن «ماشه» در برجام، به معنای بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت و تشدید فشارهای بینالمللی است؛ موضوعی که ریسک سیاسی و اقتصادی کشور را بالا برده و در گام نخست، بورس را درگیر فضای هیجانی و ریزشی میکند.
این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: کمبود نقدینگی و بیاعتمادی سرمایهگذاران – که همین حالا هم گریبان بازار را گرفته – در چنین شرایطی تشدید میشود و بخشی از سرمایههای خرد به سمت بازارهای امنتری چون ارز، طلا و مسکن حرکت میکند.
عبدالحمیدی یادآور میشود: با این حال، تجربه نشان داده است که پس از عبور از این دوره پرتنش، بورس به تدریج خود را با واقعیتهای جدید اقتصاد وفق میدهد.
وی خاطرنشان میکند: افزایش نرخ ارز و حس «جاافتادگی تورم» در جامعه، زمینهای فراهم میکند که بازار سهام به سمت همراستا شدن با بازارهای موازی حرکت کند. در این میان، صنایع دلاری میتوانند نقش پیشران را ایفا کنند، هرچند چالشهای اساسی همچون بیاعتمادی و کمبود نقدینگی همچنان پابرجا خواهند ماند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید