به گزارش تابناک ، حسین قتیب تحلیلگر مسائل استراتژیک در تحلیلی در خصوص احتمال شروع مجدد جنگ ایران و اسرائیل نوشت:
در راهبرد احتمالی کوتاه مدت آمریکا و اسراییل پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه چه خواهد بود؟ چطور آنها به دنبال حفظ عدم توازن به نفع اسراییل خواهند بود؟
به نظر میرسد برای مدیریت مرحلهی پس از جنگ ۱۲روزه و پیشگیری از بازگشتِ برنامهی هستهای ایران، ایالات متحده و شرکایش دو گزینه را پیشرو دارند. گزینهی اول حملهی همهجانبهی دوم به منظور تخریب زیرساختهای موشکی اعم از زیرساختهای تولید و سامانههای پرتاب است. در این حالت مجددا تاسیسات هستهای برای اطمینان از نابودی کامل هدف قرار خواهند گرفت. اما این گزینه تا زمانی که برنامه موشکی کشور توانایی ضربه متقابل به دشمن متجاوز را داشته باشد دارای ریسک بالایی است؛ لذا گزینه دومی نیز مطرح و در کنار آمادهسازی گزینهی اول در حال پیگیری و عملیاتی شدن است. در این چارچوب آمریکا و اسراییل راهبردی چندلایه را دنبال خواهند کرد:
نخست، فشار و عملیات نظامی ادامه خواهد یافت. اما این عملیاتهای نظامی محدودتر، هوشمندانه و هدفمند خواهند ماند: عملیاتهای محدودِ «چمنزنی» Mow the grass در دستور کار خواهد ماند. «چمنزنی» با هدف و فرسایش و بازدارندگی (Degrade & Deter) بهصورت محدود، دقیق و بر اساس ظرفیت پدافندی و هزینهی سیاسی–اقتصادی ادامه خواهد یافت. نابودسازی مقطعی زیرساختهای حساس و کارگاههای بازسازی سانتریفیوژ و برنامهی موشکی میتواند سرعت احیای برنامه هستهای را کُند کند بیآنکه به درگیری فرسایشیِ پرهزینه و طولانی بینجامد. اما شدت این این اقدامات با ارزیابی دقیق ذخایر پدافندی اسرائیل و هزینهی سیاسی اقتصادیِ هر ضربه سنجیده میشود.
دوم، بازی با کارت دیپلماسی. واشینگتن احتمالا چارچوبی تازه برای مذاکره پیشنهاد خواهد کرد. چارچوبی که بازگشت حداقلیِ بازرسان آژانس، محدودسازی برنامه موشکی ایران و ایجاد کنسرسیوم غنیسازی خارج از خاک آن کشور را در ازای مشوقهای ملموسِ نفتی و بانکی و حفظ تحریمها را در بر خواهد داشت. برای تقویت این مسیر، سه کشور اروپایی همچنان سازوکار «اسنپبک» قطعنامههای شورای امنیت را در دست نگه خواهند داشت و تهدیدِ بازگشتِ تحریمهای چندجانبه اهرمی کلیدی برای واداشتن تهران به گفتوگو در نظر گرفته خواهد شد، بیآنکه آمریکا ناچار به اقدام یکجانبه شود.
سوم آمریکا و اسراییل به دنبال شکل دادن انزوای کامل منطقهای ایران خواهند بود. آمریکا به دنبال ائتلافی فراگیر است که عربستان، امارات، ترکیه و دولت تازهی دمشق را در بر بگیرد؛ گفتوگوی امنیت جمعی در خلیج فارس و شرق مدیترانه میتواند فشار هزینههای مهار را میان بازیگران توزیع کند و فضا را برای بازگشت نفوذ ایران تنگتر سازد. به این معنا که نه اسراییل تنها بلکه همهی بازیگران منطقهای نقشی در فضای پسا ایران خواهند داشت. در این میان، واشینگتن احتمالا حضور نظامی خود را به «حد کف بازدارندگی» کاهش دهد تا منابع حیاتی برای مهار چین و روسیه فرسوده نشود.
سرانجام مدلی از همکاری هستهای منطقهای ارائه خواهد شد. پس از تجاوز به ایران، خطر مسابقهی هستهای در خاورمیانه جدی است. راهاندازی ابتکار عدماشاعهی منطقهای شامل عربستان، ترکیه و امارات و پیشنهاد همکاری در امنیت هستهای غیرنظامی، میتواند «واکسنی» در برابر گسترش تسلیحات اتمی در سراسر منطقه باشد. با این روش آمریکا میکوشد برتری هستهای اسراییل را حفظ، ایران را خنثی و سایر بازیگران را بدون دادن امکان تولید سلاح در یک سازوکار نگه دارد.
اگر ایران از این راهبردهای چندلایه آگاه باشد، الزاماً به ادامهی رفتار پیشبینیپذیر تن نخواهد داد؛ بلکه ممکن است برای خنثیسازی فشارها، مسیرهای غافلگیرکنندهتری را در پیش بگیرد از جمله تسریع مخفیانه در مسیر تسلیحاتی، تغییر الگوی بازدارندگی، یا بهرهگیری از شکافهای سیاسی در جبههی مقابل. امیدوارم، دانستن راهبردها توسط سیاستگذار ایرانی بازی را پیچیدهتر و غیرخطیتر کند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.