روسیه مدتهاست در تلاش است تا یک دالان تجاری شمال–جنوب ایجاد کند که از دو سوی دریای خزر عبور کرده، به بنادر ایران دست یابد و در نهایت تجارت با هند را گسترش دهد. اما جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و اسرائیل، چشمانداز این مسیر را با تردیدهایی روبهرو کرده و مسکو را واداشته است تا گزینههای جایگزین برای اتصال منطقهای را بررسی کند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، اندیشکده آمریکایی «نشنال اینترست» در مقالهای به بررسی دلایل به رسمیت شناختن حکومت طالبان افغانستان از سوی روسیه پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار ترجمه مقالات اندیشکدههای خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
نزدیک به چهار سال پس از آنکه طالبان دوباره افغانستان را تصرف کرد، کشورهای زیادی بهطور دیپلماتیک با «امارت اسلامی» وارد تعامل شدهاند و حکومت طالبان را بهعنوان یک واقعیت سیاسی پذیرفتهاند. با این حال، تا تاریخ ۳ ژوئیه، هیچ دولتی «طالبان ۲.۰» را بهطور رسمی به رسمیت نشناخته بود — تا اینکه روسیه این کار را کرد.
تصمیم روسیه یک پیروزی بزرگ برای رژیم کابل محسوب میشود، اما مخالفان تبعیدی افغان و مدافعان حقوق بشر بهشدت از این اقدام انتقاد کردند و آن را گامی در جهت مشروعیت بخشیدن به آپارتاید جنسیتی در افغانستان و تضعیف امید به اصلاحات دموکراتیک دانستند.
با این حال، در بحبوحه مشکلات عمیق و مداوم افغانستان، تصمیم روسیه میتواند سرآغاز فصلی جدید باشد — فصلی که در آن تعامل گستردهتر بینالمللی شاید بتواند این کشور جنگزده و فقیر را به سمت بازسازی اقتصادی و ثبات بیشتر سوق دهد.
اینکه روسیه نخستین کشوری بود که «امارت اسلامی» را به رسمیت شناخت، چندان تعجبآور نبود. از زمان خروج آشفته آمریکا از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، تعاملات دیپلماتیک میان روسیه و طالبان بهتدریج افزایش یافته است.
در مارس ۲۰۲۲، وزارت خارجه روسیه «جمال ناصر غروال»، نماینده طالبان را بهعنوان کاردار سفارت افغانستان در مسکو تأیید کرد و او ماه بعد رسماً مسئولیت نمایندگی را بر عهده گرفت. این روند عادیسازی تدریجی در آوریل ۲۰۲۵ با لغو عنوان «گروه تروریستی» از طالبان توسط مسکو ادامه یافت و زمینه را برای به رسمیت شناختن رسمی حکومت طالبان در اوایل ماه جاری فراهم کرد.
ژئوپلیتیک گشایش تدریجی افغانستان
هم مسکو و هم کابل امیدوارند که اقدام روسیه در بهرسمیت شناختن طالبان، به عنوان الگویی برای دیگر کشورهای غیرغربی عمل کرده و موجی تدریجی از اقدامات مشابه را به دنبال داشته باشد.
نیکیتا سماگین، کارشناس مستقل سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه، در گفتوگو با نویسنده این مقاله گفت: «تصمیم برای تبدیل شدن به نخستین کشور جهان که حکومت طالبان را به رسمیت میشناسد، ناشی از تمایل مسکو برای ارائه خود به عنوان رهبر منطقهای بود که از ایجاد سابقههای تازه واهمهای ندارد. در این زمینه، کرملین امیدوار است که تصمیمش با پیروی دیگر کشورها همراه شود.»
او افزود: «تردیدی نیست که این تصمیم به دولت تحت رهبری طالبان کمک میکند تا از سطح انزوای خود بکاهد. احتمالاً کشورهایی دیگر نیز ممکن است به دنبال آن، امارت اسلامی را به رسمیت بشناسند.»
امیرخان متقی، وزیر خارجه دولت طالبان نیز چنین امیدی را ابراز کرده است. با توجه به پویاییهای ژئوپلیتیکی و امنیتی موجود، به نظر میرسد انتظار وقوع یک موج از بهرسمیتشناختنهای مشابه واقعبینانه باشد. احتمال زیادی وجود دارد که جمهوریهای سابق شوروی، در گام بعدی، به روسیه در بهرسمیتشناختن طالبان بپیوندند.
جمهوریهای آسیای مرکزی در مسیر پیروی از روسیه
همه جمهوریهای آسیای مرکزی — حتی تاجیکستان که تا مدتها موضعی سرسختانه ضد طالبان داشت — اکنون به نظر میرسد آمادهاند تا از الگوی مسکو پیروی کنند.
از اوت ۲۰۲۱ به اینسو، این کشورها در قبال افغانستان هماهنگی نزدیکی با روسیه داشتهاند. بهویژه ازبکستان، تعاملات خود با افغانستان پس از خروج نیروهای اشغالگر را بهطور چشمگیری گسترش داده است؛ این کشور در پروژههای زیرساختی و اقتصادی سرمایهگذاری کرده و بستر گفتوگو میان کابل و نهادهای بینالمللی را فراهم آورده است.
علاوه بر این، سفر تاریخی نخستوزیر ازبکستان، عبدالله عارفاف، به کابل در اوت ۲۰۲۴، نشاندهنده تعهد تاشکند به ایجاد روابط مستحکم با افغانستان پس از اشغال بود.
چین و کشورهای همپیمان روسیه
چین که از اوت ۲۰۲۱ با «طالبان ۲.۰» در تعامل بوده، یکی از نامزدهای محتمل برای بهرسمیت شناختن رسمی طالبان به شمار میرود. با این حال، تنشهای کابل با اسلامآباد و مسئله افراطگرایی اویغورها، روابط امارت اسلامی با پکن را پیچیده کرده است.
در همین حال، کشورهای دیگری که در مدار ژئوپلیتیکی روسیه قرار دارند، از جمله بلاروس، ایران و کره شمالی، نیز ممکن است اکنون تمایل بیشتری به گام برداشتن در این مسیر داشته باشند. در مورد امارات متحده عربی نیز همین پیشبینی مطرح است.
فاصله گرفتن افغانستان از غرب
افغانستان بهتدریج بیشتر از گذشته از جهان غرب فاصله میگیرد، در حالی که کابل در مدار نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه قرار میگیرد — امری که میتواند نقش افغانستان را در تنشهای ژئوپلیتیکی شرق و غرب برجستهتر کند.
آیگرم تورگونبایوا، روزنامهنگار مقیم بیشکک، در گفتوگو با نویسنده این مقاله گفت: «اقدام مسکو در واقع بهرهبرداری از خلأ بهجا مانده از آمریکا است؛ روسیه با این حرکت خود را بهعنوان میانجی قدرت در آسیای مرکزی معرفی کرده و تلاش دارد نفوذ غرب را خنثی کند. روسیه با بهرسمیت شناختن طالبان میکوشد افغانستان را در مسیر کریدور اقتصادی اوراسیایی قرار دهد، که همراستا با چشمانداز سلطه منطقهای خودش و چین است.»
واکنش غرب: انزوا و محکومیت
اقدام روسیه احتمال بهرسمیت شناختن طالبان از سوی دولتهای غربی را در آینده نزدیک بهشدت کاهش داده است. صدور حکم بازداشت بینالمللی از سوی دادگاه کیفری بینالمللی برای رهبر عالی طالبان، هبتالله آخندزاده، و رئیس دادگاه عالی، عبدالحقیم حقانی، نشانهای روشن از تمایل غرب برای عدم مشروعیتبخشی به این رژیم است.
وضعیت موجود در افغانستان دگرگون شد
«در چهار سال گذشته، نوعی وضعیت پایدار در افغانستان برقرار بود، اما اکنون این وضعیت برهم خورده است. افغانستان تحت حاکمیت طالبان، بهطور آشکار به سوی محور روسیه–چین–ایران متمایل شده و بدون شک واکنش غرب بهدنبال خواهد داشت.»
این سخنان را یک دیپلمات پیشین افغان، به شرط ناشناس ماندن، در گفتوگو با نویسنده این مقاله بیان کرده است.
پیام راهبردی مسکو به جهان غیرغربی
دکتر مارک کاتز، استاد بازنشسته دانشگاه جورج میسون، معتقد است که بهرسمیت شناختن «امارت اسلامی» از سوی روسیه، به تقویت پیامهای راهبردی این کشور در جهان غیرغربی کمک خواهد کرد و تلاشی برای تمایز سیاست خارجی مسکو از سیاستهای واشنگتن و پایتختهای اروپایی به شمار میرود.
او میگوید: «اگرچه رفتار فاجعهبار طالبان با زنان مانع از آن خواهد شد که دولتهای غربی این رژیم را به رسمیت بشناسند، اما اقدام روسیه این امکان را برای مسکو فراهم میکند که چنین روایت کند: برخلاف غرب، روسیه در امور داخلی کشورهای مستقل دخالت نمیکند. برای دولتهایی که خود نیز به حقوق زنان احترام نمیگذارند، این پیام جذاب خواهد بود.»
بازگشت منطق جنگ سرد
سماگین (کارشناس سیاست خارجی روسیه) در ادامه تحلیل خود توضیح میدهد که بهرسمیت شناختن طالبان توسط مسکو، همزمان با لغو تحریمهای آمریکا علیه دولت سنیمذهب سوریه، تصویری روشن از بازگشت «منطق جنگ سرد» به روابط بینالملل ارائه میدهد.
او میگوید: «در این چارچوب، تقسیم اسلامگرایان رادیکال به "خودیها" و "غیرخودیها" به الگوی طبیعی رفتار در عرصه جهانی تبدیل میشود. به احتمال زیاد، در آینده شاهد اقدامات بیشتری خواهیم بود که از همین منطق پیروی میکنند، چه از سوی روسیه و چه سایر قدرتهای جهانی.»
او میافزاید این روند بیانگر باور روزافزون مسکو است که اکنون واقعگرایی صرف (realpolitik) بر روابط بینالملل حاکم شده و ملاحظات اخلاقی تقریباً به کلی کنار گذاشته شدهاند.
گشایش «دالان لاجورد» (Lapis Lazuli Corridor)
مسیر دقیق روابط اقتصادی میان روسیه و افغانستان پس از بهرسمیت شناختن طالبان هنوز مشخص نیست. گرچه هنوز برای پیشبینی ابعاد و مقیاس تعاملات اقتصادی آینده زود است، این تغییر در مناسبات دیپلماتیک میتواند فرصتهای تازهای برای تجارت و سرمایهگذاری — بهویژه برای مردم عادی افغانستان که در یکی از فقیرترین کشورهای جهان زندگی میکنند — بههمراه داشته باشد.
روسیه امیدوار است که بهرسمیت شناختن دولت فعلی افغانستان، راه را برای ایفای نقشی پررنگ در اقتصاد این کشور هموار کند؛ از جمله در حوزه صادرات نفت، گاز و گندم، و همچنین توسعه زیرساختها، تولید انرژی و پروژههای کشاورزی.
حتی اگر سطح همکاری اقتصادی محدود باقی بماند، همین تعاملات میتواند بهمرور، منافع ملموسی — هرچند محدود — برای مردم افغانستان به ارمغان آورد.
مسیر شمال–جنوب و آینده دالان لاجورد
روسیه مدتهاست در تلاش است تا یک دالان تجاری شمال–جنوب ایجاد کند که از دو سوی دریای خزر عبور کرده، به بنادر ایران دست یابد و در نهایت تجارت با هند را گسترش دهد. اما جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و اسرائیل، چشمانداز این مسیر را با تردیدهایی روبهرو کرده و مسکو را واداشته است تا گزینههای جایگزین برای اتصال منطقهای را بررسی کند.
در همین راستا، اوایل ماه جاری، مقامهای افغان در نشست سازمان همکاری اقتصادی (ECO) که در خانکندی، جمهوری آذربایجان برگزار شد، شرکت کردند.
در این نشست، احیای دالان لاجورد (Lapis Lazuli Corridor) مورد بحث قرار گرفت — مسیری تجاری و ترانزیتی که در سال ۲۰۱۸ راهاندازی شد و افغانستان را از طریق ترکمنستان، آذربایجان و گرجستان به ترکیه متصل میکند. روسیه نیز مدتی است که پروژههایی مشابه در این حوزه را دنبال میکند.
کاهش وابستگی به پاکستان
بروس پنییر، عضو مرکز تحقیقات توران و عضو هیئتمدیره مرکز سیاست دریای خزر، در گفتوگو با نویسنده این مقاله میگوید: «وقتی رسانههای افغانستان درباره تجارت با روسیه یا دالان لاجورد گزارش میدهند، در واقع دارند میگویند که این مسیر تجاری جدیدی را برایشان باز میکند که دیگر وابسته به پاکستان و بنادر آن نباشند. پس برای افغانها، این مسئله اهمیت دارد.»
او در ادامه افزود: «اگر مسیر تجاری شمال–جنوبی باز شود که افغانستان را به روسیه متصل کند و بتوان از آن برای واردات کالاهای روسی به افغانستان استفاده کرد، این موضوع میتواند تا حدی به مردم عادی افغانستان کمک کند — مثلاً در دسترسی به کالاهای اساسی، یا مواد غذایی کنسروی و از این دست.»
بهبود چشمانداز اقتصادی افغانستان
آیگرم تورگونبایوا نیز در تحلیل خود میگوید روند رو به رشد بهرسمیت شناختن طالبان از سوی قدرتهای منطقهای و جهانی میتواند: «چشمانداز اقتصادی افغانستان را بهبود ببخشد، از طریق افزایش تجارت و سرمایهگذاری، بهویژه در پروژههای زیربنایی مانند راهآهن ترانزیتی افغانستان (Trans-Afghan Railway) یا خط لوله تاپی (TAPI) که آسیای مرکزی را به آسیای جنوبی متصل میکند.»
در مجموع، آنچه در حال شکلگیری است، ورود تدریجی افغانستان به طرحهای منطقهای است که میتواند نه تنها از انزوای سیاسی آن بکاهد، بلکه در بلندمدت، فرصتهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی یکی از فقیرترین کشورهای جهان فراهم کند.
تمرکز بر داعش خراسان (ISKP)
با وجود انزوای بینالمللی، طالبان توانستهاند تا حدی ثبات داخلی را در افغانستان برقرار کنند. اما چالشهای بزرگی همچنان باقی است — مهمترین آن، ادامه فعالیت هستههای داعش شاخه خراسان (ISKP) در سراسر کشور است. روسیه با بهرسمیت شناختن طالبان، در تلاش است تا در برابر تهدید این گروه، ثبات را در افغانستان نهادینه کند.
طالبان بهعنوان شریک ضدتروریسم
مبارزه با تروریسم، اولویت اصلی کرملین است؛ مسکو به طور فزایندهای طالبان را بهعنوان شریکی حیاتی در مقابله با داعش خراسان معرفی میکند — گروهی که مستقیماً امنیت روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را تهدید میکند.
شمار قابل توجهی از جنگجویان آسیای مرکزی — بهویژه اعضای «جنبش اسلامی ازبکستان» — به داعش خراسان پیوستهاند. در همین راستا، مسکو در حال گسترش همکاریهای امنیتی با تاشکند و دیگر پایتختهای منطقه برای مهار این تهدید است.
تأثیر بهرسمیتشناسی بر مبارزه با داعش
اگرچه بهرسمیتشناسی طالبان توسط روسیه بهتنهایی تغییری چشمگیر ایجاد نمیکند، اما گسترش این روند از سوی کشورهای منطقهای — مانند جمهوریهای آسیای مرکزی و چین — میتواند در بلندمدت به تحکیم ثبات داخلی افغانستان کمک کند.
این احتمال وجود دارد که در پی اقدام مسکو، کشورهای منطقهای نیز حمایت ضدتروریستی (و حتی تسلیحاتی) به کابل ارائه دهند و توان طالبان برای ریشهکن کردن داعش خراسان را تقویت کنند.
بروس پنییر در گفتوگو با نویسنده مقاله میگوید: «طالبان از هر نوع کمکی برای نابود کردن این گروه و جلوگیری از اقدامات خشونتبار بیشتر استقبال میکنند — از جمله حملاتی که بر مردم افغانستان صورت گرفته است.»
طالبان: متحد روسیه علیه داعش
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، حتی طالبان را «متحد» در جنگ با داعش خراسان توصیف کرده است. در این میان، بُعد ایدئولوژیک نیز نقش دارد.
از دیدگاه روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، گروههای سلفی جهادی، بهویژه داعش خراسان، تهدیدی جدی و مداوم هستند. در مقابل، نحله دیوبندی طالبان، گرچه سختگیرانه است، اما ماهیتی درونگرا دارد و نفوذی خارج از افغانستان ندارد.
یکی از دیپلماتهای پیشین افغانستان در اینباره میگوید: «بزرگترین تهدیدی که از جانب افغانستان، روسیه را نگران میکند، گسترش گروههای سلفی مانند داعش خراسان است — چرا که سلفیگری در آسیای مرکزی گستردهتر است. اما نحله دیوبندی طالبان در آسیای مرکزی نفوذی ندارد. از اینرو، در این نزاع مذهبی میان دیوبندیها و سلفیها در افغانستان، روسیه ممکن است طالبان را بهعنوان یک ابزار بازدارنده در برابر گسترش سلفیگری در منطقه ببیند.»
در این چارچوب، بهرسمیتشناسی طالبان از سوی روسیه نهفقط اقدامی ژئوپولیتیکی، بلکه ابزاری راهبردی برای کنترل تهدیدات فراملی سلفیگرایی در آسیای مرکزی است — و ممکن است همکاریهای امنیتی منطقهای جدیدی را علیه داعش خراسان بهدنبال داشته باشد.
مسیری نو بهسوی آینده؟
سوابق حقوق بشری طالبان و تسلط خشونتآمیز آنها بر حکومت افغانستان، بحث بر سر بهرسمیتشناسی این گروه را به مسئلهای بحثبرانگیز و جنجالی تبدیل کرده است.
با این حال، عدم بهرسمیتشناسی تاکنون تنها به تشدید رنجهای مردم عادی افغانستان انجامیده است — مردمی که اغلب هیچ نقشی در سیاستهای طالبان ندارند — در حالی که پیشرفتی واقعی در زمینه حقوق بشر نیز حاصل نشده است.
هرچند تصمیم روسیه برای بهرسمیتشناسی طالبان بهروشنی بر پایه منافع راهبردی خود مسکو اتخاذ شده، اما این اقدام میتواند به کاهش انزوای بینالمللی افغانستان کمک کند و راه را برای تعامل دوباره این کشور با جهان باز کند. اگر چنین شود، شاید مردم افغانستان — پس از دههها جنگ، فقر و رنج — بتوانند بارقهای از امید به آیندهای باثباتتر و پربارتر را تجربه کنند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.