اگر تصور میکردیم که مجتبی جباری را تا زمان نشستن روی نیمکت استقلال شناختهایم، انگار سخت در اشتباه بودیم و حالا پس از قهرمانی این تیم رخ دیگری از او را میبینیم.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، یک ضربالمثل قدیمی که ظاهری مدرن دارد با مضمون «کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنید» مدتهاست در رخدادهای مهمی به ما یادآوری میکند که انسانها هرچقدر متشخص و فرهیخته، زیباکلام و اندیشمند، اخلاقمدار و آرام یا برعکس، میتوانند رخ دیگری هم داشته باشند. این ضربالمثل شاید شروع خوبی باشد تا کمی به نقد مجتبی جباری بپردازیم که حالا چهره دیگری از خود به نمایش گذاشته؛ البته شاید در تمام موضعگیریهای اخیر هم حق با سرمربی آبیها باشد، اما انگار او شیوه غلطی را در پیش گرفته است که میتواند شناخت از او را تغییر دهد.
مجتبی جباری ۴۱ ساله و صاحب یک کتابفروشی زیبا در خیابان ولیعصر تهران با پیشینهای درخشان در فوتبال، ۸ محبوب هواداران آبی و ۸ شاکی مدیران استقلال، در فرصت کوتاه سرمربیگری خود در استقلال، موفق شد این تیم را به قهرمانی جام حذفی برساند. با پیروزی در سه دیدار مقابل پیکان، صنعت نفت آبادان و ملوان بندرانزلی تا استقلال در فصل کابوسواری که داشت یک جام بگیرد. جامی که به کام هواداران استقلال شیرین آمده و رزومه جباری را هم پس از دو تجربه کوتاه دستیاری در گلگهر سیرجان و هدایت نیروی زمینی، درخشان کرده است.
سرمربی جوان استقلالیها هدایت این تیم را به صورت موقت و تا پایان فصل به عهده گرفت و مدعی بود قرار نیست به صورت دائم روی نیمکت استقلال حضور داشته باشد. او تأکید کرد حتی در صورت قهرمانی در جام حذفی هم فصل آینده سرمربی استقلال نمیشود و جملاتش را اینگونه به زبان آورد: «در صحبتی که با مدیران استقلال داشتم بنا شد تا آخر فصل سرمربی باشم. فصل بعد سرمربی استقلال نیستم و همه تمرکز ما این است که در جام حذفی موفق باشیم. بازیهای لیگ برای ما اهمیت آنچنانی ندارد. باید با قدرت به سمت قهرمانی در جام حذفی حرکت کنیم و اینکه برای من چه سرنوشتی رخ میدهد اهمیتی ندارد. حواسمان باید به قهرمانی در جام حذفی باشد نه چیز دیگری.»
این صحبتهای جباری، بسیاری را یاد کریم باقری انداخت که در میانه فصل و پس از جدایی خوان کارلوس گاریدو به صورت موقت سرمربی پرسپولیس شد. او پس از سالها دستیاری مربیانی چون برانکو ایوانکوویچ، گابریل کالدرون، یحیی گلمحمدی، دراگان اسکوچیچ و مدت کوتاهی در کنار گاریدو وقتی ردای سرمربیگری سرخپوشان را به تن کرد، گفت که موقتاً و تا زمان انتخاب سرمربی جدید این مسئولیت را قبول کرده. باقری حتی با وجود پیروزهایی که در لیگ کسب کرد از جمله پیروزی مقابل تراکتور در تهران، از حرف خود عقبنشینی نکرد. با این حال جباری هنوز در گرماگرم قهرمانی با استقلال بود که طعنههایش به مدیران باشگاه را آغاز کرد. او با حضور در تلویزیون هم صراحتاً اعلام کرده فصل آینده فقط به عنوان سرمربی حاضر است روی نیمکت آبیها حضور داشته باشد و حاضر به دستیاری نیست. البته که قابل قبول است شخصیتی چون باقری در خود شرایط سرمربیگری را نبیند و مجتبی جباری سرمربیگری استقلال را حق خود بداند و برای آن تلاش کند، اما نکته مهم یک تغییر چهره ناگهانی است.
جباری علاوه بر اینکه حالا موضع خود را تغییر داده، از لحن متفاوتی هم استفاده کرده است. شاید پس پرده او با مدیران باشگاه استقلال [که عملکرد قابل دفاعی از خود نشان ندادهاند] به مشکلاتی برخورده که موجب تغییر مواضع و تغییر لحن شده، اما ماجرا فقط همین نیست. جباری معترف شده که دو روز پیش از دیدار با ملوان در فینال جام حذفی با فشار خودش قراردادش را تغییر داده و عنوانش را از مربی به سرمربی تغییر داده است؛ آن هم قراردادی که یک فصل و نیم اعتبار دارد و به این ترتیب جباری به لحاظ قانونی و قراردادی فصل آینده سرمربی آبیپوشان خواهد بود. اگر مدیران استقلال به دنبال سرمربی خارجی باشند، مجبور به فسخ قرارداد با جباری خواهند بود تا بتوانند قرارداد سرمربی دیگری را به ثبت برسانند.
نکته دیگر اما درباره مجتبی جباری، شیوه برخورد او با ماجراست. سرمربی جوان آبیها که در تمام این سالها به نقد فوتبال ایران، رفتارها و شیوه مربیان و بازیکنان دیگر پرداخته، حالا خودش در معرض قضاوت قرار گرفته است. فارغ از اینکه جباری چقدر برای نشستن روی نیمکت استقلال به عنوان سرمربی محق است، در اختلاف با مدیران باشگاه حق را باید به او داد یا مدیریت استقلال و اینکه آبیها با او میتوانند به موفقیتهای بزرگتر برسند یا سرمربی خارجی، یک نکته عجیب در رفتار جباری قابل قبول نیست. اینکه او در تمام این سالها سعی کرد خود را متفاوت از دیگران نشان دهد، اما حالا با کمی تفاوت شبیه همانهایی شده که روزی نقدشان میکرد.
اینکه جباری به عنوان بازیکن قدیمی استقلال، پیشکسوت این باشگاه، سرمربی موفق این روزها که توانسته در مدت کوتاه جام قهرمانی بیاورد، خود را در قامت سرمربیگری ببیند اشکال ندارد، اما نقد ماجرا جایی است که شیوه رفتاری او هم شبیه همان بازیکنان ناپخته و جوانی شده که با چنگ انداختن به فضای مجازی سعی در پیشبرد اهداف خود دارند. جباری میتواند برای ادامه حضورش روی نیمکت آبیها با مدیران استقلال وارد مذاکره شود یا حتی از فضای رسانهای بهرهمند شود، اما اینکه همسرش با ورود به فضای مجازی پای خود را به این ماجراها باز کند، آیا قابل دفاع است؟ تفاوت مجتبی جباری که در تمام این سالها با بکگراند کتابهایش چندین و چند مصاحبه در نقد فوتبال ایران و رفتارهای مدیران، مربیان و بازیکنان داشته با بازیکنان جوان، کم تجربه و بعضاً کم سوادی که اینستاگرام همسرانشان را وسیلهای برای پیامرسانی و رسیدن به اهداف خود میکنند، در چیست؟
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.