از طرف دیگر اگر بر اساس برجام و ذیل قواعد آژانس بین المللی انرژی اتمی «حق غنی سازی» برای ایران به رسمت شناخته شده نمیتوان این «حق» را انکار کرد. مطابق حقوق بین الملل و بر اساس «قاعده استاپل؛ منع انکار پس از اقرار» نمیتوان ابتدا حقی را پذیرفت ولی بعدا آنرا منکر شد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، با شروع مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط عمان، جزئیاتی از مذاکرات منتشر شده است.
با ورود مذاکرات به دور سوم و مباحث فنی و کارشناسی، انتظار میرفت که نوساناتی در مذاکرات رخ دهد. به ویژه اینکه طرف آمریکایی هر لحظه مواضع خود را تغییر میدهد.
برای نمونه در حالی که «استیو ویتکاف» نماینده دولت ترامپ در مذاکره با ایران از حق ایران برای غنی سازی ۳.۶۷ سخن رانده بود، روز بعد از آن اعلام کرد ایران نباید غنی سازی اورانیوم داشته باشد.
همراستا با این سخنان، «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا که در حال حاضر سمت مشاور امنیت ملی آمریکا را همزمان هم یدک میکشد، از «غنی سازی صفر» ایران سخن گفته است.
نکته جالب توجه این است که «روبیو» از طیف تندرو دولت ترامپ محسوب میشود و در ابتدا از «برچیدن برنامه هستهای ایران» یا همان «مدل لیبی» حمایت میکرد.
حال او موضع خود را تعدیل کرده و «مدل امارات» را برای برنامه هستهای ایران پیشنهاد میدهد که بر اساس آن ایران سوخت لازم و اورانیوم غنی شده را از خارج وارد کند و اساسا غنی سازی اورانیوم در داحل انجام ندهد.
«روبیو» اخیرا گفته است: ایرانیها میگویند سلاح هستهای نمیخواهند، اما اساسا از ما میخواهند تنها کشور غیرهستهای باشند که اورانیوم غنیسازی میکند. از سوی دیگر، سطح غنیسازی آنها هم با اهداف صلحآمیز متناسب نیست؛ اگر توان غنیسازی ۳.۶۷ درصد را داشته باشید، در مدت چند هفته به غنیسازی ۲۰ درصد، ۶۰ درصد و بعد ۹۰ درصدی که برای سلاح نیاز است دست پیدا میکنید.
روبیو گفت: ایران فقط باید بگوید که ما توافق میکنیم دیگر غنیسازی انجام ندهیم، میخواهیم رآکتور هستهای داشته باشیم، چون به انرژی اتمی نیاز داریم و اورانیوم غنی شده را وارد میکنیم. این فرصتی است که از آن استفاده کنند و بهترین فرصت آنها خواهد بود.
دو مدل «لیبی» و «امارات» برای ایران نتایج یکسانی دارد؛ یعنی محروم شدن از حق غنی سازی. این موضوع در مذاکرات منجر به برجام هم دنبال میشد و فشارهایی برای عدم غنی سازی از سوی ایران مطرح شده بود که در نتیجه شکست آن، اوباما آنرا از روی میز برداشت و نهایتا «حق غنی سازی اورانیوم» توسط ایران را به رسمیت شناخت و بر اساس آن توافق ایران غنی سازی اورانیوم را در داخل انجام میداد.
ایران اعلام کرده است «اصل غنی سازی» غیر قابل مذاکره است و بر اساس NPT حق غنی سازی اورانیوم دارد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران نیز در خصوص این موضوع در توئیتی گفته است: «ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان موسس معاهده ان پی تی، کاملا حق داشتن چرخه کامل سوخت هستهای را دارد. علاوه بر این، چندین عضو NPT وجود دارند که اورانیوم را غنیسازی میکنند در حالی که سلاحهای هستهای را هم کاملا رد میکنند. این باشگاه به غیر از ایران شامل چند کشور آسیایی، اروپایی و آمریکای جنوبی نیز میشود.
وی ادامه داد: از موضع گیری حداکثری و لفاظیهای تحریککننده چیزی بجز نابود کردن شانس موفقیت حاصل نمیشود. یک توافق معتبر و پایدار در دسترس است. تنها چیزی که لازم است اراده سیاسی قاطع و نگرش منصفانه است.
ذیل این توئیت وزیر خارجه ایران و در تایید سخنان عراقچی، «میخائیل اولیانوف» نمایندهٔ روسیه در سازمانهای بینالمللیِ مستقر در وین نوشت: ایران حق دارد چرخهٔ کامل سوخت هستهای داشته باشد. براساس معاهدهٔ منع اشاعهٔ سلاح هستهای، کشورهای عضو فقط تعهد ندادهاند؛ بلکه از برخی حقوق اساسی مثل داشتن چرخهٔ کامل غنیسازی هم برخوردارند که نمیتوان آن را زیر سؤال بُرد.
«رضا نصری» کارشناس ارشد مسائل بینالملل در رشته توییتی در پاسخ به اظهار نظر یکی از اعضای FDD (یکی از نهادهای وابسته به لابی صهیونیستی در آمریکا) که به «سید عباس عراقچی» گفته خوانش دقیقتری از انپیتی داشته باشد، نوشت: حتماً! بیایید خوانش دقیقتری از مفاد انپیتی داشته باشیم: بند چهارم معاهده NPT (ماده IV) دارای زبانی گسترده و فراگیر است که «توسعه، تحقیق، تولید و استفاده» از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز را در بر میگیرد. غنیسازی بخش اساسی فرآیند «تولید» محسوب میشود، چرا که اورانیوم را برای استفاده در راکتور آماده میسازد. نبود هرگونه منع صریح در مورد غنیسازی در متن معاهده، دلیلی بر شمول آن است.
نصری با بیان این که مقدمه معاهده هدف از آن را دسترسی همه کشورهای عضو به «منافع ناشی از کاربردهای صلحآمیز فناوری هستهای» عنوان میکند، گفت: بند دوم ماده IV کشورها را متعهد میسازد که «مبادله گستردهترین تجهیزات و فناوری ممکن» را تسهیل کنند، که منطقی است شامل ظرفیتهای غنیسازی نیز بشود، چرا که برای تولید انرژی هستهای حیاتیاند.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با تاکید بر این که معاهده NPT میان عدم اشاعه و ترویج فناوری صلحآمیز هستهای تعادل برقرار میکند، تصریح کرد: حذف غنیسازی این تعادل را از بین میبرد، کشورهای غیرهستهای را از یک ابزار اساسی توسعه انرژی محروم میسازد و با اصل عدم تبعیض ماده IV در تعارض قرار میگیرد.
وی ادامه داد: بررسی روند نگارش معاهده نشان میدهد که تصمیمی آگاهانه برای مجاز دانستن فعالیتهای صلحآمیز هستهای تحت نظارت اتخاذ شده، نه ممنوعیت فناوریهای خاص. این مصالحه نشاندهنده تمایل به کنترل خطرات اشاعه از طریق راستیآزمایی است، نه از طریق محدودسازی فناوری.
نصری با بیان بیان این که معاهده NPT میان کشورهای دارای سلاح هستهای (آنهایی که پیش از ۱ ژانویه ۱۹۶۷ سلاح هستهای آزمایش کردهاند) و کشورهای فاقد آن، عمدتاً در حوزه تعهدات مربوط به سلاح تفاوت قائل میشود، گفت:کشورهای هستهای طبق ماده VI متعهد به خلع سلاحاند و کشورهای غیرهستهای طبق ماده II از دستیابی به سلاح منع شدهاند. با این حال، ماده IV به هر دو گروه «بدون تبعیض» حق دسترسی به فناوری صلحآمیز هستهای اعطا میکند.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با تاکید براین که طبق کنوانسیون وین درباره حقوق معاهدات، تفسیر معاهدات باید با حسن نیت، بر اساس معنای عادی واژگان، در چارچوب متن و با توجه به هدف و موضوع معاهده انجام شود، گفت: بر این مبنا، غنیسازی بخش طبیعی حقوق مندرج در ماده IV است و با متن، زمینه و اهداف دوگانه معاهده NPT مطابقت دارد.
نصری خاطر نشان کرد: ایران با وجود کاهش تعهداتش در چارچوب برجام، همچنان به معاهده NPT پایبند است. اقدامات ایران پاسخی حقوقی به نقض تعهدات سایر طرفها، بهویژه ایالات متحده، در اجرای برجام است و نقض NPT محسوب نمیشود.
وی در همین راستا افزود: معاهده NPT انجام فعالیتهای صلحآمیز هستهای مانند غنیسازی اورانیوم را مجاز میداند، مشروط بر اینکه تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گیرد؛ نهادی که تأیید کرده مواد هستهای ایران تحت حسابرسی باقی ماندهاند. اقداماتی مانند عبور از سقف غنیسازی، طبق ماده ۳۶ برجام، برگشتپذیر بوده و با هدف اعمال فشار بر سایر طرفها پس از خروج آمریکا و بازگرداندن تحریمها اتخاذ شدهاند. در نتیجه، ایران در حالی که به تعهدات اصلی NPT پایبند است، از مفاد برجام برای پیگیری حقوق خود بهره میبرد.
از طرف دیگر همه کشورهای دارای چرخه داخلی غنی سازی اورانیوم، لزوما بمب اتمی ندارند.
در حال حاضر شرکتهای «اورانو»، «روساتم» و «اورنکو» از تولیدکنندههای اصلی اورانیوم غنیشده در جهان هستند که کارخانههای بزرگ غنیسازی تجاری را در فرانسه، آلمان، هلند، بریتانیا، ایالات متحده و روسیه اداره میکنند.
در ژاپن و برزیل هم شرکتهای چرخه سوخت داخلی، ظرفیت عرضه متوسطی را مدیریت میکنند.
بر اساس گزارش «انجمن جهانی هستهای»، آرژانتین، هند، پاکستان، اوکراین و ایران هم دیگر کشورهایی هستند که اورانیوم غنیسازی میکنند.
به این فهرست، کشورهایی مانند استرالیا و آفریقای جنوبی را هم میتوان اضافه کرد که سالها به دنبال توسعه تواناییهای خود در حوزه غنیسازی بودهاند.
در این میان، کشورهایی مانند ژاپن، برزیل، آرژانتین و اوکراین به رغم تولید اورانیوم غنیشده، سلاح هستهای ندارند.
از طرف دیگر اگر بر اساس برجام و ذیل قواعد آژانس بین المللی انرژی اتمی «حق غنی سازی» برای ایران به رسمت شناخته شده نمیتوان این «حق» را انکار کرد. مطابق حقوق بین الملل و بر اساس «قاعده استاپل؛ منع انکار پس از اقرار» نمیتوان ابتدا حقی را پذیرفت ولی بعدا آنرا منکر شد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.