هم بارها از چشم هایت چشم پوشیدمهم بارها از چشم هایت شعر نوشیدمهم دور بودی از نگاهم هم به من نزدیکهم روز روشن بودی هم نیمه شب تاریکپشت تمام خاطره هایم چرا توییانگار خواب میبردم هرکجا توییانگار پشت پلک منی رو به روی منبا هرکه حرف میزنم این روزها توییبغض شکست خورده بی شانه ات منمقلب هزار تکه ی دیوانه ات منمهم بارها از چشم هایت چشم پوشیدمهم بارها از چشم هایت شعر نوشیدمهم دور بودی از نگاهم هم به من نزدیکهم روز روشن بودی هم نیمه شب تاریکبگو با این غم قاتل قصد من این نیست بی تو نفس بکشمتو رفتی پر نزدم تا دور و برم را بی تو قفس بکشمهم بارها از چشم هایت چشم پوشیدمهم بارها از چشم هایت شعر نوشیدمهم دور بودی از نگاهم هم به من نزدیکهم روز روشن بودی هم نیمه شب تاریک