این حال من احوال من تقدیر من تقصیر توستمن با خودم در آینه حرفی زدم حرفی درستگفتم که ای وای از دست من از بس که غم اطراف منپس خط زدم تصویرمو طرحی که نوسترخ به رخ با من بشو پنهان ز من نشورخ به رخ با من بشو درگیر غم نشواین فال من افعال من تقویم من تقدیم توستمن با توام ای آینه تصمیم من تصمیم توستچون همچنان هر لحظه ام هر لفظ من افکار توستپس من توام از من نترس اسرارتو ازم بپرسرخ به رخ با من بشو پنهان ز من نشورخ به رخ با من بشو درگیر غم نشو