پشتپرده تمرکز نتانیاهو بر موشکهای بالستیک ایران

«خواستههای اسرائیل از آمریکا بی پایان خواهد بود. پس از بمباران برنامه هستهای، تمرکز و خواستهها از آمریکا به برنامه موشکی ایران معطوف شد. اگر آن برنامه نابود شود، که یک «اگر» بزرگ است، توجه به توانایی دیگری از ایران معطوف خواهد شد.»
به گزارش تابناک به نقل از ایرنا: «بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل در ۲۹ دسامبر با دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده دیدار خواهد کرد تا نظر مساعد او را برای جنگ دیگری با ایران جلب کند.» این گزاره خبری در چندساعت گذشته موج رسانهای جدیدی را به راه انداخته است.
تبلیغ
بازی کن، امتیاز بگیر!
شرکت در قرعه کشی
yn-ad
تریتا پارسی، معاون اندیشکده کوئینسی در این خصوص مینویسد: اسرائیل خواستار جنگ بی پایان است و این در حالی است که ایده «اول آمریکا» که باب میل دونالد ترامپ به نظر میرسد، خواهان صلح است. اسرائیل آماده بود تا درگیری با ایران را پس از جنگ دوازده روزه از سر بگیرد، چون در اولین حمله به اهداف کلیدی خود دست نیافت. تاثیر قابل توجه حملات موشکی ایران اسرائیل را مجبور کرد پس از تنها چند روز به دنبال آتش بس باشد که تضادی آشکار با ماهها و حتی سالهایی بود که معمولا صرف تلاش برای متقاعد کردن اسرائیل به آتش بس با حماس و حزب الله لبنان میشد.
نویسنده این گزارش در ادامه با طرح این تحلیل که «جنگ ژوئن منجر به بازدارندگی متقابل شد، وضعیتی که ایران میتواند بپذیرد، اما برای نتانیاهو و آنچه از او به عنوان میراث باقی خواهدماند، غیرقابل تحمل است»، ادعا کرد که در نهایت، این درگیری نه پیروزی برای اسرائیل بود و نه برای ایران.
دقیقا همین به اصطلاح «تعادل وحشت» است که اسرائیل را به سمت دور جدیدی از درگیری سوق میدهد چرا که دکترین نظامی اسرائیل اجازه نمیدهد هیچ یک از دشمنان منطقهای آن از قدرت بازدارندگی برخوردار باشند یا سلطه نظامی آن را به چالش بکشند. برنامه موشکی ایران در حال حاضر دقیقا همین کار را انجام میدهد.
بر اساس گزارش انبیسی نیوز، پیامهای اسرائیل دیگر نه بر برنامه هستهای ایران بلکه بر برنامه موشکهای بالستیک این کشور متمرکز است. دقیقا به همین دلیل است که ترامپ باید به نتانیاهو نه بگوید. زیرا هدف اسرائیل امنیت به معنای متعارف نیست، بلکه تسلط مطلق است. اسرائیل بر داشتن امنیت کامل و آزادی مانور اصرار دارد، در حالی که همسایگان خود را از حداقل سطح اطمینان نسبت به خود محروم میکند و منطقه را به وضعیت ناامنی کامل میکشاند.
به مورد لبنان توجه کنید. سیاست آمریکا این هدف را دنبال میکند که نیروهای مسلح لبنان را به سطحی برساند که بتوانند حزب الله را خلع سلاح کنند، اما عمدا مانع از رسیدن نیروهای مسلح لبنان به ظرفیتی میشود که به لبنان اجازه دفاع یا بازدارندگی در برابر تجاوز اسرائیل را بدهد. این سیاست در حالی پیگیری میشود که اسرائیل روزانه لبنان را بمباران میکند.
در نتیجه، خواستههای اسرائیل از آمریکا بی پایان خواهد بود. پس از بمباران برنامه هستهای، تمرکز و خواستهها از آمریکا به برنامه موشکی ایران معطوف شد. اگر آن برنامه نابود شود، که یک «اگر» بزرگ است، توجه به توانایی دیگری از ایران معطوف خواهد شد.
تعجب نکنید اگر نیویورک تایمز در مقطعی گزارشی منتشر کند که چگونه چاقوهای آشپزخانه در ایران توسط نهادهای امنیتی اسرائیل به عنوان تهدیدی وجودی دیده میشوند. دکترین نظامی اسرائیل نیازمند جنگ بی پایان است. نه برای رسیدن به امنیت، بلکه برای اعمال سلطه.
با این حال، اسرائیل بدون حمایت بی پایان آمریکا نمیتواند هیچ یک از این جنگها را ادامه دهد. مالیات دهندگان آمریکایی در سال ۲۰۲۴، ۲۱.۷ میلیارد دلار از بودجه نظامی اسرائیل را پوشش دادند.
نویسنده در ادامه این نوشتار کوتاه با اشاره به اینکه اسرائیل آزاد است که دکترین امنیتی خود را انتخاب کند، نوشت:، اما رئیس جمهور ایالات متحده، به ویژه کسی که ادعای حمایت از ایده «آمریکا اول» را دارد، نمیتواند امنیت ملی آمریکا و رفاه مردم این کشور را فدای رویاهای خودبزرگ بینانه اسرائیل برای امپراتوری «اسرائیل بزرگ» کند. به ویژه از آنجا که استراتژی امنیت ملی جدید دونالد ترامپ، خاورمیانه را کم اهمیت جلوه داده است.
ترامپ به درخواست اسرائیل برای بمباران تاسیسات هستهای ایران تن داد و حالا، شش ماه بعد، نتانیاهو با برنامههای جنگی علیه موشکهای ایرانی بازگشته است. اگر ترامپ بار دیگر تسلیم نتانیاهو شود، نخست وزیر اسرائیل شش ماه دیگر با طرح جنگی دیگری بازخواهد گشت تا آمریکاییها بتوانند مالیاتهای خود را دو دستی تقدیم کنند.
این وضعیت تا زمانی که ترامپ تصمیم به پایان دادن به آن بگیرد، بی پایان ادامه خواهد داشت. رئیس جمهور آمریکا باید این رابطه را در ۲۹ دسامبر به پایان برساند.




