میلی صفحه خبر لوگو بالا
شاتل صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل
امواج میدیا بررسی کرد

آیا عربستان زیر چتر هسته‌ای پاکستان قرار دارد؟/ اسلام آباد ملزم به درگیری با ایران نمی‌شود

توافق دفاعی عربستان و پاکستان، اسلام آباد را ملزم به مشارکت در جنگ منطقه‌ای گسترده یا رویارویی مستقیم با ایران نمی‌کند.
کد خبر: ۱۳۴۲۶۹۳
| |
541 بازدید

آیا عربستان زیر چتر هسته‌ای پاکستان قرار دارد؟/ اسلام آباد ملزم به درگیری با ایران نمی‌شود

تضمین‌های هسته‌ای مؤثر بر پایه یکپارچگی رسمی فرماندهی و کنترل، برنامه‌ریزی عملیاتی مشترک، خطوط قرمز روشن و تعهدات سیاسی الزام‌آور استوار هستند. اینها همه ویژگی‌های معمول اتحاد‌های آمریکا هستند، اما در پیمان بین اسلام‌آباد و ریاض وجود ندارند.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «امواج میدیا» در مقاله‌ای به بررسی پیمان دفاعی پاکستان و عربستان پرداخته است که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

پاکستان و عربستان سعودی در سپتامبر یک پیمان دفاعی متقابل امضا کردند که مرحله جدیدی در همکاری‌های امنیتی آنها را رقم می‌زند. اگرچه این اقدام نیروی محرکه اصلی نبود، اما حمله اسرائیل به قطر در همان ماه، به‌عنوان عاملی که سرعت امضای توافقنامه را افزایش داده، تلقی می‌شود. برای ریاض، زمان‌بندی این اقدام ممکن است به منظور نشان دادن این باشد که این کشور گزینه‌هایی در مقابل واشنگتن دارد.

شایان ذکر است که این توافق بحث‌هایی را برانگیخته است که آیا شامل چتری هسته‌ای برای عربستان سعودی نیز می‌شود یا خیر. وزیر دفاع پاکستان ابتدا اشاره کرد که هرگونه توانمندی «در دسترس قرار خواهد گرفت»، اما بعداً بیان داشت که سلاح‌های اتمی «در دستور کار» این پیمان قرار ندارند.

در آینده، یک سؤال کلیدی این است که این توافق واقعاً چه نوع حمایتی فراهم می‌کند و آیا ابهام پیرامون ابعاد هسته‌ای فرضی آن در این دینامیک نقشی دارد یا خیر.

تضمین‌های هسته‌ای مؤثر بر پایه یکپارچگی رسمی فرماندهی و کنترل، برنامه‌ریزی عملیاتی مشترک، خطوط قرمز روشن و تعهدات سیاسی الزام‌آور استوار هستند. اینها همه ویژگی‌های معمول اتحاد‌های آمریکا هستند، اما در پیمان بین اسلام‌آباد و ریاض وجود ندارند

تضمین‌های هسته‌ای مؤثر بر پایه یکپارچگی رسمی فرماندهی و کنترل، برنامه‌ریزی عملیاتی مشترک، خطوط قرمز روشن و تعهدات سیاسی الزام‌آور استوار هستند. اینها همه ویژگی‌های معمول اتحاد‌های آمریکا هستند، اما در پیمان بین اسلام‌آباد و ریاض وجود ندارند.

انجمن دوجانبه صنعتی دفاعی پاکستان و عربستان، که احتمالاً توسعه خواهد یافت، صنایع دفاعی هر دو کشور را با فراهم کردن کانالی برای تولید مشترک و انتقال فناوری مرتبط با پهپاد‌ها و امنیت سایبری تقویت می‌کند. اما مشخص نیست که همکاری در حوزه متعارف به همکاری هسته‌ای منجر شود یا خیر، هرچند ابهام موجود بازدارندگی مفیدی برای هر دو کشور ایجاد می‌کند.

مهم این است که این پیمان توسط نخست‌وزیر شهباز شریف امضا شد که نشان‌دهنده تصویب مدنی آن است. رهبران غیرنظامی پاکستان تأکید کرده‌اند که این توافقنامه علیه هیچ کشور ثالثی نیست و ماهیت آن کاملاً دفاعی است. آنها همچنین این پیمان را به اهداف اقتصادی گسترده‌تر مرتبط دانسته و آن را راهی برای تأمین حمایت مالی لازم از طریق وام‌ها و پرداخت‌های نفتی به تعویق‌افتاده می‌دانند. 

در حالی که ارتش پاکستان جنبه‌های عملی همکاری — از جمله اعزام نیرو، تمرینات نظامی مشترک و برنامه‌های آموزشی — را مدیریت می‌کند. به عبارت دیگر، ارتش ورودی فنی فراهم می‌کند و روابط عملیاتی را حفظ می‌کند، در حالی که رهبری غیرنظامی پاکستان جنبه‌های سیاسی، قانونی و اقتصادی را مدیریت می‌کند.

در عمل، پیمان دفاعی متقابل پاکستان و عربستان کانال‌های موجود برای آموزش نظامی، تبادل اطلاعات، همکاری ضدتروریسم و پشتیبانی محدود واکنش سریع را تقویت می‌کند. 

پاکستان مدت‌هاست که مشاوران و پرسنل امنیتی به این پادشاهی اعزام می‌کند؛ این پیمان نقش آن را رسمی می‌کند و نشان می‌دهد که اسلام‌آباد در شرایطی مانند برنامه‌ریزی دفاع موشکی، بحران‌های امنیت داخلی یا تهدیدات خارجی مشخص، به ریاض کمک خواهد کرد. با این حال، این توافق پاکستان را ملزم به مشارکت در جنگ منطقه‌ای گسترده یا رویارویی مستقیم با ایران نمی‌کند

پاکستان مدت‌هاست که مشاوران و پرسنل امنیتی به این پادشاهی اعزام می‌کند؛ این پیمان نقش آن را رسمی می‌کند و نشان می‌دهد که اسلام‌آباد در شرایطی مانند برنامه‌ریزی دفاع موشکی، بحران‌های امنیت داخلی یا تهدیدات خارجی مشخص، به ریاض کمک خواهد کرد. با این حال، این توافق پاکستان را ملزم به مشارکت در جنگ منطقه‌ای گسترده یا رویارویی مستقیم با ایران نمی‌کند.

سؤال سیاسی حساس‌تر — احتمال وجود پشتوانه هسته‌ای پاکستان — همچنان موضوعی با ابهام راهبردی است. هر دو دولت هرگونه بعد هسته‌ای برای این پیمان را رد کرده‌اند و دلیل خوبی هم دارند: تضمین هسته‌ای صریح واکنش شدید بین‌المللی را برمی‌انگیخت، دیپلماسی اقتصادی شکننده پاکستان را تضعیف می‌کرد و توازن بازدارندگی در جنوب آسیا را بی‌ثبات می‌ساخت. 

مهم‌تر اینکه، پاکستان توانایی ایجاد بازدارندگی دائمی را ندارد، زیرا نیرو‌های دائمی در خلیج فارس ندارد و توافق نیز چارچوب نهادی قابل اعتمادی برای مؤثر بودن چنین بازدارندگی فراهم نمی‌کند. با این حال، خود حدس و گمان‌ها هدفی دارد: برای ریاض، ابهام خاموش پیامی به ایران است که عربستان ممکن است کاملاً فاقد گزینه‌های بازدارنده نهفته نباشد؛ و برای اسلام‌آباد، باعث افزایش پرستیژ و نفوذ ادراک شده بدون عبور از مرز‌های قانونی یا دیپلماتیک می‌شود.

در اصل، این پیمان حفاظت محدود متعارف فراهم می‌کند، در حالی که ابهام درباره ابعاد هسته‌ای، بازدارندگی روانی و سیگنال‌دهی راهبردی ایجاد می‌کند نه تضمین واقعی هسته‌ای.

این توافقنامه هیچ تعهد صریحی برای مداخله نظامی خودکار در صورت وقوع یک درگیری بزرگ ندارد و در عوض بر «ملاحظه متقابل در برابر تجاوز» بدون هیچ تعهد الزام‌آوری تأکید می‌کند. 

همان‌طور که در درگیری فعلی پاکستان با افغانستان یا هر جنگ احتمالی آینده با هند مشهود است، عربستان بیشتر احتمال دارد حمایت اقتصادی یا میانجی‌گری ارائه دهد تا مداخله نظامی مستقیم.

بر اساس برخی تحلیلگران پاکستانی، احتمالاً یک سیستم فرماندهی و کنترل مشترک، سیستم ارتباطات هوایی برای نظارت بر منطقه، سامانه پدافند هوایی، هنگ‌های موشکی و پایگاه‌های هوایی جدید تأسیس خواهد شد. گمانه‌زنی می‌شود که چنین طرحی ظرف یک سال تکمیل شود و نقش پاکستان از مشاوره‌ای به مشارکت نظامی بیشتر در میدان تغییر یابد.

در مورد یمن، جنگ تازه‌ای که توسط حوثی‌ها علیه عربستان آغاز شود و در میان اختلالات جاری دریای سرخ باشد، ممکن است حمایت مشاوره‌ای از پاکستان دریافت کند، با توجه به نقش‌های آموزشی گذشته. اما هرگونه اعزام مستقیم نیرو‌های پاکستانی منتفی است.

در مواجهه احتمالی عربستان با ایران، پاکستان ممکن است قابلیت‌های دفاعی مانند اطلاعات یا پشتیبانی دفاع موشکی را در اختیار ریاض قرار دهد. با این حال، هرگونه مقابله مستقیم با نیرو‌های ایرانی بسیار بعید است، زیرا اسلام‌آباد در تلاش برای تعادل روابط با ریاض و تهران است. در واقع، پاکستان بیشتر احتمال دارد نقش میانجی را بر عهده بگیرد.

ریاض مدت‌هاست که به دنبال پیمان دفاع متقابل با واشنگتن بوده است، اما چنین توافقی محقق نشده است. در این زمینه، وخامت سریع وضعیت منطقه‌ای اهمیت داشت تا پادشاهی بتواند «کارت‌های خود را نشان دهد» و چنین ترتیبی را با اسلام‌آباد اعلام کند. 

بُعد دیگری از زمان‌بندی وجود دارد: اوایل سال جاری، پاکستان توان نظامی خود را با سرنگون کردن گزارش‌شده جنگنده‌ها و پهپاد‌های تأمین‌شده توسط اسرائیل در جریان یک درگیری کوتاه با هند نشان داد. بنابراین، ریاض احتمالاً به اسلام‌آباد روی آورد تا یک چارچوب دفاع متقابل متعارف ایجاد کند و از انعقاد یک «قرارداد هسته‌ای» صریح خودداری کرد.

اگرچه این پیمان پس از حمله اسرائیل به قطر اعلام شد، پاکستان و عربستان سعودی مدت‌هاست از همکاری امنیتی نزدیک برخوردار بوده‌اند. نیرو‌های پاکستانی هر سال در پادشاهی مستقر می‌شدند. اکنون علاوه بر این، لایه‌های اضافی حفاظتی و همکاری در زمینه دفاع هوایی فراهم خواهد شد. مهم‌تر اینکه هر حمله به یکی از کشور‌ها به‌عنوان حمله به هر دو تلقی خواهد شد و هزینه سیاسی و نظامی تجاوز را افزایش می‌دهد.

به‌عنوان یک قدرت هسته‌ای مسئول، پاکستان ناچار بوده است درباره هرگونه بعد هسته‌ای این پیمان در عرصه عمومی ابهام حفظ کند. در واقع، زبان اولیه این توافق نشان می‌داد که «توانمندی‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت»، و پس از آن بیانیه‌های رسمی اعلام کردند که اشتراک سلاح‌های هسته‌ای «در دستور کار نیست». 

برای اسلام‌آباد، پیمان دفاع متقابل پیوند‌های اقتصادی را تضمین می‌کند، در حالی که برای ریاض امنیت و آرامش خاطر فراهم می‌کند که تنها پاکستان — متحد قدیمی و مورد اعتماد — قادر به ارائه آن است

احتمالاً این اظهارات تصادفی نبود و نوعی سیگنال‌دهی راهبردی بود که به منظور اطمینان دادن به سعودی‌ها با تضمینی در سطح بالا انجام شد، بدون اینکه خطوط قرمز عدم اشاعه هسته‌ای را نقض کند و موجب محکومیت بین‌المللی شود. 

برای اسلام‌آباد، پیمان دفاع متقابل پیوند‌های اقتصادی را تضمین می‌کند، در حالی که برای ریاض امنیت و آرامش خاطر فراهم می‌کند که تنها پاکستان — متحد قدیمی و مورد اعتماد — قادر به ارائه آن است. اما در نهایت، مکانیزم عمدتاً متعارف خواهد بود و هر عامل هسته‌ای احتمالی در «منطقه خاکستری» باقی می‌ماند تا بازدارندگی ایجاد کند، بدون آنکه به اشتراک واقعی هسته‌ای منجر شود.

زیرساخت دفاعی عربستان عمدتاً بر سامانه‌ها و سکو‌های تسلیحاتی مبتنی است که از ایالات متحده خریداری شده‌اند. این امر آمریکا را به یک شریک ضروری تبدیل می‌کند. اما اگر گذشته نشانه‌ای از آینده باشد، تضمین‌های امنیتی آمریکا قابل اعتماد نیست، به‌ویژه زمانی که تهدید از سوی یکی دیگر از متحدان آمریکا مطرح شود. 

در این زمینه، پادشاهی نیازمند یک شریک پایدار بوده است که توانایی و اراده لازم برای مشارکت قابل اعتماد در تأمین امنیت آن را داشته باشد. با توجه به اینکه پاکستان توانست در جریان رویارویی با هند در مه ۲۰۲۵ برتری عملیاتی کسب کند، به‌ویژه با استقرار سامانه‌های تسلیحاتی ساخت چین، اسلام‌آباد به نامزد ایده‌آلی برای تبدیل شدن به متحد راهبردی ریاض تبدیل شد.

عربستان سعودی احتمالاً می‌خواهد توانمندی‌های متعارف بالفعل خود را با همسویی با شریکی که تسلیحات ساخت چین دارد متنوع کند. با این حال، پایه این پیمان، وارد کردن بازدارندگی هسته‌ای پاکستان در معادله است. 

تمرکز اخیر قدرت‌های فرماندهی و کنترل در دفتر رئیس ارتش پاکستان و ایجاد فرماندهی راهبردی ملی، به تغییرات داخلی اشاره دارد که احتمالاً در برنامه‌ریزی دفاعی مشترک مفید خواهند بود و همکاری عملیاتی با ارتش سعودی را بهبود می‌بخشند. 

با این حال، آستانه مداخله نظامی پاکستان تحت پیمان جدید نهایتاً توسط ماهیت تهدید بالقوه و واکنش آمریکا در چنین سناریویی تعیین خواهد شد. در این زمینه، افزایش چشمگیر سطح تهدید ممکن است به استقرار موشک‌های راهبردی با قابلیت هسته‌ای پاکستان در داخل پادشاهی منجر شود. با این حال، احتمال پیوستن یک کشور عرب خلیج فارس دیگر به این پیمان کم است، حداقل در حال حاضر.

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # تابناک ورزشی # جنگل الیت # نرخ سوم بنزین
نظرسنجی
آیا از سهمیه بندی جدید بنزین رضایت دارید؟
الی گشت