
به گزارش تابناک به نقل از مشرق، سازمان اطلاعات سپاه، اعضای مؤسسه ایران آکادمیا، مؤسسه به ظاهر آموزشی و لایهای از شبکه براندازی نرم را که برای اقدامات سخت فعال شده است، شناسایی و برای طی مراحل قضائی مورد بازداشت قرار داد.
هفته گذشته رسانهها خبر از دستگیری و شناسایی یک شبکه آموزشی همکار با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه دادند. همزمان با انتشار این ماجرا سازمان اطلاعات سپاه اعلام کرد که حدود ۴۰۰ نفر از نفرات اصلی مؤسسه «ایران آکادمیا» در داخل و خارج از کشور را شناسایی و دستگیر کرده است.
ایران آکادمیا، نام وبسایتی است که خود را دانشگاه میداند. این وبسایت فارسیزبان به آموزش آنلاین علوم انسانی و اجتماعی با نظر به جامعه و فرهنگ ایران میپردازد.
یک جستوجوی ساده نشان میدهد که علیرضا کاظمی، بنیانگذار اصلی ایران آکادمیا است که در رشته «مطالعات خاورمیانه» در دانشگاه آمستردام هلند تحصیل کرده است و زمان تأسیس این دانشگاه مجازی را از سال ۲۰۱۲ و به بهانه وقایع فتنه ۸۸ عنوان میکند.
مقر اصلی ایران آکادمیا شهر لاهه هلند بوده و مدرک خروجی دوره یکساله آن، معادل کارشناسی ارشد است که اعتبار آن وابسته به ساختارهای هلند بوده و تمام تحصیل رایگان است. ایران آکادمیا علاوهبر دوره آموزشی یک ساله، در بخشی دیگر، وبینارها و همایشهای کوتاه مدت، آنلاین و رایگانی برگزار میکند که به آن «آکادمیکس» میگوید.
یکی از دورههای آموزشی آکادمیا، دوره «سازماندهی اجتماعی و ترویجگری» است که در آن به طور رایگان به آموزش ایجاد جنبش اجتماعی و «جنبشسازی» در ایران میپردازد که این بخش توسط برخی جریانهای چپگرا در داخل و خارج از ایران مدیریت میشود.
یکی از مسائلی که ایران آکادمیا بهطور ویژه بر آن تمرکز دارد، جریان تجزیهطلبی، تاکید بر ناسیونالیسم کُردی و اثرگذاری بر جامعه کردها است، همچنین بخشی دیگر از دورههای کوتاه مدت و رایگان آکادمیا، در موضوعاتی همچون مسائل جنسیتی و مسائل خاورمیانه برگزار میشود.
مدرسان ایران آکادمیا چه کسانی هستند؟
محمدرضا نیکفر، یکی از اعضای اصلی و اساتید ایران آکادمیا است. او از سال ۲۰۱۲ به عنوان سردبیر رادیو زمانه فعالیت دارد. نیکفر که خود را یک بیدین معرفی میکند، فعالیت اصلیاش را در راستای سکولاریسم و نقد دین، بهویژه دین اسلام انجام میدهد و معتقد است ایران باید سکولار شود. او در دوران جوانی و زمانی که در سالهای قبل از انقلاب در ایران بود، گرایش چپ داشت و به عضویت گروهک تروریستی فدائیان خلق درآمده است.
نیکفر روی موضوعات جنسیتی فعال بوده و در یادداشتی نوشته است: سکولاریزاسیون در خطه فرهنگی ما یعنی آزادی زن. به عبارتی دیگر، راه سکولاریسم شدن جامعه ایران را در پرداختن به مسئله زنان میداند. نیکفر همچنین در مصاحبه با BBC در پشتیبانی از جریان تجزیهطلبی، از شعار «زن، زندگی، آزادی» حمایت کرد و منشأ آن را جنبش دموکراتیک کردهای سوریه دانست!
گفته شده است که بخش زیادی از بودجه مورد نیاز ایران آکادمیا توسط فرح کریمی از طریق واسطه هلندی و سازمان سیا تأمین میشود، کریمی در سالهای ابتدائی انقلاب، به عضویت سازمان منافقین درآمد و به گفته برخی منابع، در آنجا ازدواج سازمانی نیز داشته است. او سپس به کردستان عراق رفت و در آنجا به منافقین پیوست و پس از آن به اروپا مهاجرت کرد. فرح کریمی در هلند در زمینه حقوق بشر فعالیت خود را شروع کرد و پس از عضویت در حزب سبزها و با حمایت این حزب، وارد پارلمان هلند شد.
فرح کریمی هزینههای مرتبط با ایران آکادمیا را از طریق بنیاد هلندی هیفوس دریافت میکند، هیفوس، بنیادی است که بر اساس ارزشهای اومانیستی و توسط «انجمن اومانیست هلند» تأسیس شده و هدف آن پایان دادن به مسائل مذهبی و گسترش سکولاریسم است. «بوریس وندرهم»، رئیس انجمن اومانیست هلند اعلام کرد برای این هدف (بیدینی)، به سراغ مسائلی همچون حقوق همجنسبازان و حقوق زنان و اقلیتهای قومی رفتیم.
کیان تاجبخش، رئیس ستاد انتخابات خاتمی در بخشی از اعترافاتش در خصوص فعالیتهای بنیاد هیفوس در ایران گفته بود: «یکی دیگر از مؤسسات فعال در حوزه ایران مؤسسه هلندی هیفوس است که من ملاقاتهایی هم با مسئولین این مؤسسه داشتم. این مؤسسه ارتباط خوبی با مؤسسات و NGOهای داخل ایران دارد و حتی مبلغ ۱۰ میلیون یورو در پایان ریاست جمهوری خاتمی در ایران هزینه کرده که بیشتر آن به جنبش زنان داده شده است. مؤسسه هیفوس بخشی از بودجه خود را از طریق رشوه از شرکتهای نفتی هلندی که میخواهند از پرداخت مالیات فرار کنند، به دست میآورد».
فعالیت هیفوس در ایران به سالهای پس از ۱۳۷۸ بازمیگردد که این بنیاد توانست ارتباط نزدیکی با سازمانهای مردمنهاد داخلی برقرار کند؛ اما با آشکار شدن ارتباط این بنیاد با عناصر ضدانقلاب و فعالیتهای ضدنظام این مجموعه، دولت ایران در سال ۱۳۸۵ نام هیفوس را به لیست سازمانهای برانداز افزود و هرگونه فعالیت این بنیاد یا همکاری با آن را ممنوع کرد.
هیفوس تنها در سال ۲۰۱۴ بیش از دو میلیون یورو در ایران هزینه کرده است. در میان کشورهای آسیایی ایران پس از دو کشور پرجمعیت اندونزی و هند، بیشترین بخش از هزینههای هیفوس را به خود اختصاص داده است.
نفر بعدی و فعال در ایران آکادمیا آزاده پورزند نام دارد که دارای گرایشات چپ مارکسیستی بوده و از سال ۲۰۱۲ بنیاد سیامک پورزند (Siamak Pourzand Foundation) را راهاندازی کرده است. اعضای اولیه هیئتمدیره این مؤسسه علاوهبر پورزند شوهرش گلب ژوکوف، مهرانگیز کار، کریم سجادپور، مازیار بهاری (مؤسس ایرانوایر) و محمود عنایت (مدیر شبکه صهیونیستی اینترنشنال) هم حضور دارند. در سال ۲۰۲۴، بنیاد پورزند مبلغ ۳۷۵ هزار دلار فاند دریافت کرد. آزاده پورزند (مدیرعامل) و همسرش (معاون مدیرعامل و خزانهدار) مجموعاً ۱۹۱, ۲۸۰ دلار از فاند دریافتی بنیاد به خودشان حقوق پرداخت کردند که بیش از ۵۰ درصد کل درآمد سالانه بنیاد بو، یعنی نصف پولی که از فاندهای دولتی گرفتند، مستقیم به جیب خودشان سرازیر شد!
یکی دیگر از افراد ایران آکادمیا که از بنیانگذاران این سازمان بوده، «رها بحرینی» است. او دارای تابعیت دوگانه ایرانی-کانادایی بوده و به عنوان کارشناس شبکه سعودی-صهیونیستی اینترنشنال شناخته میشود.
در شهریورماه ۱۴۰۱، پیش از شروع آشوبها در ایران، کنفرانسی در «شهر لاهه» با موضوع «ایرانپژوهی» و با محوریت «موضوع زنان» توسط «ایران آکادمیا» برگزار شد. رها بحرینی به عنوان یکی از اعضای اصلی ایران آکادمیا، سخنران افتتاحیه این کنفرانس بود. او یکی از دلایل تأسیس ایران آکادمیا را مقابله با معدود معارف اسلامی در دانشگاههای ایران دانست. همچنین حمایت از بهائیان را به عنوان دلیلی دیگر اعلام کرده است.
سعید پیوندی، یکی دیگر از چهرههای مهم ایران آکادمیا است که مدیریت «آکادمیک انستیتو علوم انسانی و اجتماعی» را برعهده دارد. او از نویسندگان رادیو فردا، وابسته به CIA بوده و به عنوان نماینده آکادمیا، با اینترنشنال مصاحبه داشته است. پیوندی تمرکز اصلی خود را بر مقابله با مفاهیم اسلامی در نظام آموزشی ایران قرار داده و «دین و آموزش: شکست اسلامی کردن نظام آموزشی در ایران»، یکی از نوشتههای اوست.
پیوندی در مصاحبه با اینترنشنال اذعان دارد که بخش عمده کسانی که جذب ایران آکادمیا شدهاند، اقلیتهای قومی و مذهبی هستند. این مسئله در کنار تاکید چندین باره مسئولین آکادمیا بر حضور فرقه بهائیت و تجزیهطلبان کرد، نشاندهنده سرمایهگذاری آکادمیا بر گروههای تجزیهطلبی و فرقههای مذهبی است.
یکی دیگر از چهرههای حاضر در ایران آکادمیا، «زینب پیغمبرزاده» است. وبسایت دانشگاه «سوآز لندن» (دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی که وابسته به سوریس جاسوسی انگلیس است و بسیاری از جاسوسان انگلیسی و حتی آمریکایی، فارغالتحصیل آن هستند)، زینب پیغمبرزاده را به عنوان یکی از مدافعان همجنسگرایی در ایران معرفی کرده است؛ او دوره دکترای خود را در موضوع «ناگفتههای دوجنسگرایان در ایران» در دانشگاه «هادرسفیلد» انگلیس گذراند.
پیغمبرزاده در مصاحبه با شبکه صهیونیستی اینترنشنال میگوید که مسئولیت پایاننامهها و انتخاب موضوعات تحقیق دانشجویان را برعهده دارد؛ یعنی مهمترین مرحله تحصیل و خروجی آکادمیا برعهده حامی همجنسگرایان است.
او در راستای تقویت موج تجزیهطلبی که یکی از اهداف اصلی ایران اکادمیاست، از نگارش برخی پایاننامهها به زبان کُردی سخن میگوید. پیغمبرزاده مدعی شده که زبان کردی، زبانی است که در مجامع بینالمللی به عنوان زبان علمی شناخته میشود.
سؤال این است که از میان تمام زبانهای محلی، چرا ایران آکادمیا تا این اندازه بر زبان کردی و ناسیونالیسم کردها تمرکز دارد؟ پیغمبرزاده توضیح نمیدهد که اساتید راهنما و داوری که بر نگارش پایاننامه به زبان کردی تمرکز داشتند؛ چه کسانی هستند؟ لازم به ذکر است که پروژه تجزیهطلبی ایران با تاکید بر ناسیونالیسم کُردی، یک از پروژههای اصلی رژیم صهیونیستی است.
یکی دیگر از اساتید ایران آکادمیا، شیرین عبادی است. او در دوران حضورش در ایران، در رشته حقوق تحصیل کرده بود. عبادی هم در سالهای قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب در دستگاه قضائی ایران فعالیت داشت و بر اساس سیاستهای غربی، مسئولین قضائی ایران به نقض حقوق بشر متهم میشوند؛ اما با این وجود، به شیرین عبادی در سال ۱۳۸۱ جایزه صلح نوبل داده شد. او در سال ۱۳۸۵ از ایجادکنندگان کمپین علیه حجاب بود و در سال ۱۳۸۸ از ایران فرار کرد. پروژه شیرین عبادی در حال حاضر در ایران فعالیت روی موضوعات جنسیتی، تجزیهطلبانه و براندازی است.
موارد بیان شده تنها بخشی از ارتباطات آشکار و علنی «ایران آکادمیا» با سازمانها و افراد متصل به سرویسهای اطلاعاتی و وزارت خارجه هلند بود، در حالیکه لایه پنهانی از همکاران در داخل کشور نیز دارد که اخیراً این شبکه زیر ضرب سازمان اطلاعات سپاه رفته است.
بررسیهای تحلیلی نشان میدهد که ایران آکادمیا فعالیت خود را با تمرکز بر جوانان ایرانی، با هدف ایجاد جنبش اجتماعی و تشویق آنها به مهاجرت انجام میدهد و اساتید آن بیش از آنکه در موضوعات علمی فعالیت کنند، در موضوعات امنیتی، سکولاریسم، پروژههای براندازی و ترویج رواداری جنسی فعالیت داشتهاند.
همچنین سکولاریسم و حذف کامل دین و خداباوری از جامعه ایران را میتوان هدف اصلی ایران آکادمیا دانست. آموزش شبکهسازی و جنبشسازی به جوانان ایرانی و تلاش برای اینجا ناآرامی از برنامههای آن است. درواقع این مؤسسه به ظاهر آموزشی لایهای از شبکه براندازی نرم است که برای اقدامات سخت ساختارسازی شده است، این لایه امنیتی در رصد دقیق اطلاعاتی قرار دارد.