پیمان حدادی و علی اینانلو برای مدیرعاملی پرسپولیس مسابقه گذاشتهاند و برای این اتفاق تلاش میکنند و در این راه به حرمت و جایگاه افراد و شأنیت باشگاه پرسپولیس هم اهمیتی نمیدهند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، صندلی مدیریت و ریاست بر ورزش و فوتبال هم مثل خیلی موارد دیگر، دم دستی شده است. آدمهایی با قواره کوچک را میتوان بر مسندهای مهم دید که حضورشان آسیبهای بزرگ را به دنبال داشته و دارد. درست مثل صندلی مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس که روزی مدیران بزرگی به آن تکیه میزدند یا نام افرادی چون محمد دادکان که سابقه ریاست بر فدراسیون فوتبال را در کارنامه دارد، برای این جایگاه مطرح بود، اما حالا تلاش آدمهای بیگانه با ورزش و خام در عرصه مدیریت را برای رسیدن به این صندلی شاهد هستیم.
درویش رفت، گمنامها در رأس
حال و روز باشگاه پرسپولیس این روزها خوب نیست؛ از مدتها پیش، انتقادهای بزرگی به مدیریت رضا درویش وارد بود و هواداران این تیم هم خواهان استعفا یا برکناری او بودند که در نهایت این اتفاق رقم خورد. لحظاتی پس از پذیرش استعفای درویش، خبر آمد که پیمان حدادی تا زمان انتخاب مدیرعامل باشگاه به عنوان سرپرست باشگاه پرسپولیس فعالیت خواهد کرد؛ شخصی گمنام و ناشناخته در ورزش که وارد هیأت مدیره پرسپولیس شد و در تمام سالهای اخیر در تصمیمات رضا درویش شریک و همراه بوده است. در این بین حالا او به همراه علی اینانلو قدرت در باشگاه پرسپولیس را در دست گرفتهاند و تصمیمگیرنده در خصوص سرنوشت این باشگاه با میلیونها هوادار هستند، اما به نظر میرسد تصمیمات آنها بیشتر جنبههای تبلیغاتی برای آینده خودشان را داشته باشد.
مدیرانی با وعدههای توخالی
حدادی و اینانلو به عنوان رئیس و عضو هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس، همانهایی هستند که از ابتدای فصل و سپس پس از هفته پنجم لیگ برتر وعده و وعیدهایی دادند که هیچکدام عملی نشد. هاشمیان که پس از تساوی بدون گل مقابل ملوان به جلسه هیأت مدیره دعوت شده بود، همچون ابتدای فصل نیازهایش برای خرید بازیکن را اعلام کرد و آنها قول تأمین نیازها را دادند، اما وعده آنها توخالی بود. در خبر منتشر شده روی سایت باشگاه پرسپولیس در این زمینه آمده بود: «در این جلسه مدیرعامل گزارشی از برنامههای باشگاه ارائه کرد و سرمربی نیز شرایط تیم به ویژه در پنج هفته اخیر لیگ، وضعیت نقلوانتقالات و درخواستهای فنی خود را مطرح کرد. هیأت مدیره با تأکید بر انتظار بالای هواداران، حمایت کامل خود از هاشمیان را اعلام کرده و قول همکاری برای تأمین نیازهای فنی و جذب بازیکنان خارجی مورد نظر او را داد.»
ولع دیده شدن با علنی کردن مذاکرات
حالا پرسش این است، حدادی و اینانلو که کمر به تغییرات روی نیمکت پرسپولیس بستهاند و در حالی که سرمربی سرخپوشان تیمش را برای بازی بعدی آماده میکنند، آنها علنی از مذاکره با گزینهها صحبت میکنند، توانستند به وعدههای قبلی خود عمل کنند؟ هر کاری و هر جایگاهی یک شأنیتی دارد. شأنیت مدیریت باشگاه پرسپولیس حکم میکند اگر قصدی برای تغییر سرمربی هم وجود دارد، مذاکره با گزینهها در سکوت انجام شود و پس از قطعیت جابهجایی به صورت محترمانه صورت بگیرد، اما این کار صورت نگرفته و حدادی و اینانلو با ولع و حالتی خوشایند، از مذاکره با برانکو ایوانکوویچ و اوسمار ویرا صحبت میکنند.
بی توجهی به درخواست هاشمیان و قول به اوسمار
خبرهای رسیده، حاکی از آن است که مدیران جوان و البته خام پرسپولیس در مذاکره با اوسمار ویرا، وعده و وعیدهای جالبی دادهاند. فارغ از پیشنهاد دستمزد بالا، قول جذب سه چهار بازیکن برای برطرف کردن مشکلات تیم و تقویت ترکیب به اوسمار داده شده، با این حال پرسش اینجاست که چرا در این زمینه به درخواستهای هاشمیان توجهی نشده است؟
مگر نه اینکه سرمربی پرسپولیس پس از انتخابش به این عنوان برای تقویت این تیم درخواست جذب بازیکن داده بود؟ هاشمیان تیمی را تحویل گرفت که تقریباً عمده خریدها در نقل و انتقالات انجام شده بود و او برای تقویت تیمش، چند بازیکن را به باشگاه معرفی کرد تا برای مهاجم، دفاع میانی و دفاع چپ به تیم ملحق شوند، اما هیچکدام از این درخواستها پیش از شروع لیگ عملی نشد. حتی وعده و وعیدهای هیأت مدیره پس از هفته پنجم هم عملیاتی نشد که نمیتوان نقش این موضوع را در نتایج اخیر، نادیده گرفت.
حکم برانکو یا اوسمار برای رسیدن به مدیرعاملی!
حالا حدادی و اینانلو برای رسیدن به مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس تلاش میکنند؛ در ظاهر آنها برای هم نوشابه باز میکنند، اما هر کدام به صورت جداگانه ولع رسیدن به مدیرعاملی باشگاه را دارند تا به صندلی مدیریتی تکیه بزنند که روزی جایگاه مدیران بزرگ و صاحب نامی بوده است. تلاش آنها برای راضی کردن برانکو یا اوسمار برای آمدن به پرسپولیس هم نه برای اهداف فنی تیم که برای اهداف شخصی و رسیدن به مدیرعاملی است. آنها میخواهند این نمایش را به راه بیاندازند که برخلاف رضا درویش، این توانایی را دارند که سرمربیان پیشین پرسپولیس با سابقه قهرمانی را به روی نیمکت بیاورند. وگرنه چه اوسمار و چه برانکو، در صورت رسیدن به نیمکت پرسپولیس در اولین قدم خواهان تقویت تیم و گرفتن بازیکن برای پستهای خالی هستند، اتفاقی که تا این لحظه رقم نخوره و درخواستهای هاشمیان بی جواب مانده است. گرچه ضعفهای فنی پرسپولیس و انتقاد به عملکرد سرمربی تیم موضوعی نیست که به آن اشاره نکرد، اما به نظر میرسد برکناری هاشمیان و انتخاب سرمربی نامآشنایی چون اوسمار سادهترین راه برای شکستن کاسه و کوزهها بر سر سرمربی است که میتواند قربانی ضعفهای مدیریتی باشگاه شود.
خانهنشینی بزرگان برای جولان کوتولهها
در شرایطی که پیمان حدادی و علی اینانلو برای مدیرعاملی پرسپولیس مسابقه گذاشتهاند و برای این اتفاق تلاش میکنند و در این راه به حرمت و جایگاه افراد و شأنیت باشگاه پرسپولیس هم اهمیتی نمیدهند، نام محمدجواد آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات در دولت حسن روحانی هم برای مدیرعاملی پرسپولیس مطرح شد؛ وزیری که با کریخوانی خود و هواداری از پرسپولیس میان فوتبالیها مطرح است، اما جالب اینکه او در کانال تلگرامی خود به این موضوع واکنش نشان داده و به نوعی از گزینه بودن برای مدیرعاملی این باشگاه هم انصراف داد که پیامی مهم در آن نهفته بود: «این هم از عجایب مدیریت در کشور ماست که بزرگان فوتبالی با آن سوابق درخشان بینالمللی را خانهنشین میکنند و برای ادارهی تیمهای فوتبال نام غیر ورزشیها را مطرح میکنند! مدیریت ورزش را به اهلش بسپارند برای همه بهتر است...» پیام آذری جهرمی به وضوح نشان میدهد که جایگاه مدیرعاملی پرسپولیس برای حدادی و اینانلو بسیار بزرگ است و ای کاش تصمیمگیرندگان در این زمینه، حواس جمعتری داشته باشند. اگر بزرگان فوتبالی خانهنشین شدهاند، دلیلی نیست که کوتولهها مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شوند.