سوریه میتواند به کانونی برای رویاروییهای رو به گسترش قدرتهای جهانی تبدیل شود، چرا که ایالات متحده، چین و روسیه در تلاش برای جلب نفوذ بر این کشور هستند.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، وبسایت «آی پیپر» در مقالهای به بررسی رقابت قدرتهای بزرگ در سوریه پسااسد پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
سوریه میتواند به کانونی برای رویاروییهای رو به گسترش قدرتهای جهانی تبدیل شود، چرا که ایالات متحده، چین و روسیه در تلاش برای جلب نفوذ بر این کشور هستند.
در حالی که دولت نسبتاً جدید سوریه تلاش میکند پس از ۱۴ سال جنگ، کشوری تکهتکه را دوباره به هم بدوزد، این کشور خود را در میان تقابل شرق و غرب گرفتار میبیند.
سقوط دولت بشار اسد، که متحد ایران و روسیه بود، در دسامبر نقطه عطفی قاطع در مسیر ژئوپلیتیک سوریه بود. قدرتهای غربی اکنون فرصتی دیرینه برای جابهجایی سوریه به عرصه نفوذ خود میبینند.
سوریه برای روسیه و چین نیز اهمیت استراتژیک دارد. این دو کشور در حال رقابت برای نفوذ در دولت جدید به رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) هستند.
سوریه به سمت غرب روی میآورد
از زمان استقلال از فرانسه پس از جنگ جهانی دوم، رهبری سوریه بهطور مداوم از همگرایی با غرب مقاومت کرده است. از دوران جنگ سرد تا دوران اسد، دمشق پایتختی عربی بود که بیشتر به سمت مسکو گرایش داشت.
با این حال، با روی کار آمدن احمد الشرع، رهبر پیشین هیئت تحریر الشام و رئیسجمهور کنونی، رهبری جدید دمشق بهسرعت سوریه را از «محور مقاومت» به رهبری ایران و همچنین بلوک بریکس پلاس که شامل روسیه و چین است، دور کرده و آن را با غرب و پادشاهیهای خلیج فارس همسو کرده است.
این تغییر مسیر بهشدت نفوذ روسیه و چین را در سوریه پس از اسد کاهش داده است – و غرب امیدوار است با نزدیکتر کردن سوریه، از این وضعیت بهرهبرداری کند.
دونالد ترامپ و رهبران اروپایی بیشتر تحریمهایی را که در دوران اسد اعمال شده بود، لغو کردهاند. این تخفیف تحریمها احتمالاً با شروط ضمنی همراه است که توانایی سوریه برای ازسرگیری روابط با روسیه، چین یا ایران را محدود میکند.
ترامپ حتی در ماه مه در عربستان سعودی به صورت حضوری با الشرع دیدار کرد، که لحظهای مهم در روابط میان دو کشور بود.
مارینا کالکولی، دانشیار روابط بینالملل در دانشگاه لیدن، در این خصوص میگوید الشرع – جنگجوی اسلامگرای سابق که اکنون با هویتی جدید ظاهر شده – وارد یک «نظام خراجگذاری آمریکا» شده است، زیرا این را «تنها گزینه ممکن برای ماندن در قدرت، تثبیت سوریه و حکومتش» میدانست. برای این منظور، او باید روسیه را از سوریه دور نگه دارد و تمام بقایای میراث روسیه را حذف کند و البته اجازه ندهد چین هیچگونه نفوذی داشته باشد.
وی افزود: سوریه مدتهاست که رویای دیرینه آمریکا بوده است. از اواخر دهه ۱۹۴۰، آمریکا تلاش کرده سوریه را در حوزه نفوذ خود در منطقه بگنجاند، اما بارها شکست خورده است؛ بنابراین اکنون واقعاً لحظهای است که آنها در حال تحقق رویای امپریالیستی خود درباره سوریه هستند.
مسکو بدون جنگیدن عقبنشینی نخواهد کرد
روسیه برای حفظ حکومت بعثی اسد در قدرت در جنگ داخلی سوریه اغلب از طریق بمبارانهای سنگین مداخله کرد.
یکی از منافع مهمی که مسکو را به حمایت از اسد سوق داد، حضور نظامی روسیه در سوریه بود، از جمله تأسیسات پشتیبانی دریایی آن در بندر طرطوس – پایگاهی که روسیه از آن برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه و حتی فراتر، در آفریقا، استفاده میکرد. پس از سقوط اسد در ماه دسامبر، اسد به مسکو گریخت، جایی که گمان میرود اکنون در آن زندگی میکند.
اکنون روسیه حفظ حضور نظامی خود در سوریه را یک هدف راهبردی کلیدی میداند.
مداخله نظامی روسیه در حمایت از اسد، میراثی به جا گذاشته که همچنان در «سوریه جدید» باقی مانده است. با این حال، دولت تحت سلطه هیئت تحریر الشام روابط خود با مسکو را به شکل عملگرایانه مدیریت میکند.
چندی پیش، وزیر امور خارجه سوریه، اسعد الشیبانی، با همتای روس خود در مسکو دیدار کرد و در جریان این دیدار گفت سوریه میخواهد روسیه «در کنار ما» باشد و از آن خواست از روند «عدالت انتقالی» در کشور حمایت کند. او افزود که سوریه کمیتهای برای بازبینی توافقات گذشته با روسیه تشکیل داده است. هنوز مشخص نیست که آیا روسیه اجازه خواهد داشت پایگاههای خود را در سوریه حفظ کند یا نه.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، گفت: «ما بر حمایت خود از حفظ وحدت، تمامیت ارضی و استقلال جمهوری عربی سوریه تأکید کردیم و آمادهایم همه گونه کمک ممکن را برای بازسازی پس از جنگ به مردم سوریه ارائه دهیم. توافق کردیم که گفتوگو درباره این مسائل را ادامه دهیم.»
چین به فرصتهای سرمایهگذاری چشم دوخته است
چین همچنین به رژیم پیشین حمایتهای غیرنظامی ارائه میکرد که احتمالاً روابط دمشق با پکن را تحت تأثیر قرار خواهد داد. با این حال، چین مشتاق است در سوریه پس از حکومت بعث نفوذ خود را گسترش دهد.
سوریه که پس از نزدیک به ۱۴ سال جنگ در دوران اسد، به صدها میلیارد دلار برای بازسازی نیاز دارد، بهسختی هرگونه تأمین مالی پیشنهادی از سوی چین یا سایر کشورهایی را که منابع مالی لازم را دارند، رد خواهد کرد.
حمایتهای پیشین چین و روسیه از اسد، ظاهراً دشمنی آشکاری از سوی رهبری فعلی سوریه ایجاد نکرده است. دمشق آماده است با هر کشوری که به بازسازی سازنده کشور کمک کند، وارد تعامل شود.
اگرچه میزان مشارکت چین همچنان نامشخص است، اما اهداف پکن احتمالاً شامل دستیابی به یک شریک باثبات در دمشق است که ثبات کافی برای فراهم کردن فرصتهای سرمایهگذاری بلندمدت برای چین ایجاد کند و بهطور رسمی سوریه را وارد «ابتکار کمربند و جاده» نماید.
امسال، دو نشست سطح بالا در دمشق میان مقامات چینی و سوری – در تاریخ ۲۱ فوریه و ۲۶ مارس – نشانهای از قصد پکن برای تعامل با سوریه پس از حکومت بعث بود.
رویکرد عملگرایانه چین، مشابه تعاملاتش با «طالبان ۲.۰» در افغانستان، نشاندهنده آمادگی برای کنار گذاشتن نگرانیهای ایدئولوژیک درباره رژیمهای اسلامگرای «رادیکال» بهمنظور پیشبرد منافع اقتصادی و امنیتی، در صورت فراهم بودن شرایط، است.
با این حال، انتظار میرود دولت ترامپ از اهرم نفوذ واشنگتن برای جلوگیری از گسترش نفوذ چین در سوریه استفاده کند.
نیکولا میکوویچ، تحلیلگر ژئوپلیتیکی مستقر در بلگراد میگوید: چین میتواند حضور اقتصادی خود را در سوریه گسترش دهد و در بازسازی این کشور جنگزده شرکت کند، اما تنها در صورتی که از سوی قدرتهای غربی چراغ سبز دریافت کند.
با توجه به اینکه دولت ترامپ به طور گستردهای از تخفیف تحریمها برای حمایت و مشروعیتبخشی به دولت تحت سلطه هیئت تحریر الشام در دمشق استفاده کرده است، بعید است الشرع اقداماتی انجام دهد که مستقیماً با منافع اصلی آمریکا یا اسرائیل در تضاد باشد.
در حالی که اسرائیل به تصاحب سرزمینهای سوریه ادامه میدهد و به بهانه حمایت از اقلیت دروزی در دوره انتقالی حساس این کشور به بمباران میپردازد، الشرع کاملاً آگاه است که تنها واشنگتن اهرم واقعی نفوذ بر اسرائیل را در دست دارد — واقعیتی که احتمالاً دمشق را به ادامه نزدیکی با آمریکا متعهد نگه میدارد.
مسئله اویغورها
با این حال، حضور هزاران مسلمان اویغور در سوریه نگرانی اصلی چین است — موضوعی که میتواند تنشهایی بین دمشق و پکن ایجاد کند.
از مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه، اویغورها — بزرگترین جامعه مسلمان چین — وارد این کشور شدند تا به نبرد علیه نظام اسد بپیوندند و خود را با گروههای جهادی همسو کردند.
تعداد دقیق آنها مشخص نیست و برآوردها از چند صد نفر تا ۵۰۰۰ نفر متفاوت است. یک رسانه مستقر در امارات مدعی شده تعداد آنها تا ۲۰۰۰۰ نفر بوده است.
اگرچه گروههای مختلف اویغوری در سوریه فعال بودهاند، اما پرنفوذترین و مهمترین گروه، حزب اسلامی ترکستان (TIP) متحد هیئت تحریر الشام است که از سال ۲۰۱۵ در استان ادلب و به ویژه در جسرالشغور حضور دارد. این جنگجویان عمدتاً از ترکیه و افغانستان آمدهاند. در حالی که بیشتر دوران جنگ در ادلب محدود بودند، نیروهای TIP از زمان سقوط اسد در دمشق و دیگر شهرهای بزرگ سوریه نیز حضور داشتهاند.
با توجه به نقش حیاتی آنها در کمک به هیئت تحریر الشام علیه اسد، الشرع آنها را به عنوان متحدانی وفادار و ارزشمند میبیند — بهویژه در شرایط فعلی.
ادغام این نیروها در ارتش سوریه حساسیتها را برای پکن افزایش میدهد، کشوری که اقلیت بزرگی از اویغورها را در منطقه شینجیانگ در شمالغرب چین دارد و تلاش میکند جنبشهای استقلالطلبانه اویغورها را سرکوب کند. ایالات متحده و چند کشور دیگر چین را به ارتکاب «نسلکشی» علیه این جامعه در شینجیانگ متهم کردهاند.
تأثیر حضور مبارزان اویغور در سوریه پس از تغییر دولت بر روابط چین و سوریه بستگی به وضعیت آینده آنها دارد. اگر آنها در سوریه باقی بمانند و جذب جامعه شوند، این موضوع ممکن است بیاثر شود. اما اگر این مبارزان باتجربه به سمت هدف قرار دادن چین یا منافع آن در آسیای مرکزی بروند، پیامدهای آن برای روابط پکن و دمشق میتواند بسیار جدیتر باشد.
پیچیدگی این وضعیت با رویکرد آمریکا نسبت به مبارزان اویغور افزایش مییابد؛ کسانی که ادغام آنها در ارتش سوریه به نظر میرسد همسو با تلاشهای آمریکاست برای مقابله با نفوذ چین در منطقه شام. با این حال، اگر فعالیتهای نظامی اویغورها کنترل شود، روابط چین با دولت الشرع میتواند تقویت شود، به ویژه در شرایطی که سوریه به دنبال حمایت برای بازسازی است.
سوریه بر روی طناببازی قدرتهای بزرگ
در حالی که هنوز مشخص نیست دمشق در زمینه بازسازی چقدر برای پکن ارزش قائل خواهد بود، هر مزیتی که به دست آید احتمالاً توسط الشرع پذیرفته خواهد شد، چرا که رویکرد او عمدتاً مبتنی بر عملگرایی است.
این یعنی سوریه باید بین قدرتهای خارجی حرکت کند تا از تحت نفوذ قرار گرفتن یا بازگشت به هرج و مرج خشونتآمیز جلوگیری کند.
مسعود معلوف، که پیشتر سفیر لبنان در کانادا، شیلی و لهستان بوده، معتقد است که سوریه پس از بعث نمیخواهد در رقابت قدرتهای بزرگ گرفتار شود.
دیپلمات سابق لبنانی معتقد است احتمالاً سوریه دشمن روسیه نخواهد بود، اما دوست خیلی نزدیکی هم نخواهد بود. در مورد ایالات متحده، سوریه دشمن بود، اما دیگر دشمن نخواهد بود. اما فکر نمیکنم دوست خیلی نزدیکی برای آمریکا باشد. دمشق احتمالاً تلاش خواهد کرد تا از طرفداری در رقابت شدید واشنگتن و مسکو اجتناب کند.
با توجه به تمام متغیرهای نامشخص، نمیتوان احتمال نزدیکتر شدن «سوریه جدید» به روسیه و چین را نادیده گرفت، بهخصوص وقتی که تمایل ترامپ به تغییر سریع مواضع سیاست خارجی و احتمال رها کردن تلاشهای کاخ سفید برای ایجاد روابط خوب با دولت فعلی دمشق در واکنش به تحولات نگرانکننده در این کشور شکننده را در نظر بگیریم.
در نهایت، تغییر جهت سوریه پس از اسد کمتر یک اعلام وفاداری است و بیشتر تلاشی حسابشده برای بقاست — تلاشی که در دل رقابت قدرتهای بزرگ، برای حفظ یک حاکمیت شکننده راه خود را پیدا میکند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.