
در شرایط کنونی کشور در مسائل معیشتی و اقتصادی، یکی از چالشهای اساسی پیشروی توسعه پایدار، نبود اعتماد اجتماعی و ساختاری در فضای سرمایهگذاری و بازار کار است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی تابناک، مطالعات متعددی نشان دادهاند که اعتماد اجتماعی، بهعنوان یک سرمایه نامشهود اما حیاتی، نقش کلیدی در تسهیل جریان سرمایه و بهبود کارایی نظام اقتصادی ایفا میکند. کاهش این اعتماد، بهویژه در زمینه پاسخگویی نهادها و شفافیت فرآیندهای اقتصادی، منجر به کاهش انگیزه سرمایهگذاران برای ورود به بازار و شکلگیری محیطی غیررقابتی و ناسالم میشود. این شرایط زمینهساز گسترش رانتخواری و فساد ساختاری در بازار کار است؛ جایی که فرصتهای شغلی به جای توزیع بر اساس شایستگی و تخصص، به افراد دارای روابط و نفوذ محدود میشود.
از سوی دیگر شکل جدیدی از بیکاری خود را به نحو دیگری در جامعه نشان داده است، بحران بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی و عدم تطابق مهارتها با نیازهای واقعی بازار، این مشکلات را تشدید میکند و روند توسعه اقتصادی را با موانع جدی مواجه میسازد.
جوانان و بازار کار ایران؛ از آرزو تا واقعیت تلخ بیکاری
دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی و علوم انسانی به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین کل کشور است. این امر نشان میدهد که ساختار بازار کار متناسب با تخصصها و رشتههای تحصیلی طراحی نشده و وجود فاصله میان مهارتهای آموزشدیده و نیاز بازار کار منجر به «بیکاری مهارتی» شده است.
موضوع «اعتماد اجتماعی» به عنوان پیشنیاز سرمایهگذاری، یکی از شاخصهای کلیدی توسعه اقتصادی در ادبیات اقتصاد رفتاری و جامعهشناسی توسعه است. مطالعات متعدد نشان میدهد که در کشورهایی که اعتماد اجتماعی پایین است، سرمایهگذاران به دلیل نگرانی از ریسکهای غیرشفاف و عدم پاسخگویی، کمتر تمایل به سرمایهگذاری دارند. مثلاً گزارشهای بانک جهانی و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) بارها تأکید کردهاند که سرمایهگذاری خصوصی به طور مستقیم با سطح اعتماد اجتماعی و شفافیت حکمرانی رابطه دارد.
در گفتوگویی با مرتضی پدریان، جامعهشناس، به بررسی چالشهای سرمایهگذاری و اشتغال در ایران پرداختیم؛ موضوعاتی که ریشه در مسائل روانی، اجتماعی و ساختاری دارند و بر اقتصاد و بازار کار تأثیرگذارند.
آینده مبهم جوانان ایرانی در سایه فقدان فرصتهای شغلی و سرمایهگذاری
این جامعه شناس به تابناک میگوید که یکی از موانع اصلی سرمایهگذاری در کشور، فقدان اعتماد اجتماعی میان سرمایهگذاران است. از نظر وی، سرمایهگذاران به دلیل تصور منفی نسبت به آینده و نبود امید به پاسخگویی به سرمایهگذاریهایشان، انگیزه کافی برای ورود به بازار را ندارند. این وضعیت نه تنها به مسائل اقتصادی محدود میشود بلکه جنبههای جامعهشناختی عمیقی دارد که بازار و اقتصاد را تحت تأثیر قرار میدهد.
در ادامه، او به معضل «فساد کار» اشاره میکند؛ پدیدهای که در آن افراد به دلیل برخورداری از رانت و روابط خاص در حوزههای استخدامی وارد بازار کار میشوند و این باعث میشود تخصص و مهارت جایگاه واقعی خود را از دست بدهد. زمانی که عرضه نیروی کار از تقاضا بیشتر باشد، این مشکلات تشدید میشود و بهطور جدیتر ساختار اشتغالزایی را مختل میکند.
مرتضی پدریان سپس به وضعیت بیکاری در میان فارغالتحصیلان رشتههای مختلف میپردازد. به گفته او، بیشترین آمار بیکاری در میان رشتههای مهندسی و علوم انسانی است که بسیاری از آنها توانایی ورود به بازار کار تخصصی را ندارند. این افراد برای یافتن شغل اغلب مجبور به استفاده از رانت و روابط میشوند و کسانی که چنین امتیازاتی ندارند، بهطور کلی از چرخه اشتغال کنار گذاشته میشوند. او این پدیده را نشانهای واضح از فساد ساختاری در اقتصاد و اشتغال کشور میداند.
او در بخشی دیگر، دغدغه جوانان جویای کار و فشارهای خانواده بر آنها را مطرح میکند و برای حل این مشکل راهکاری ارائه میدهد. او معتقد است که اگر شرایط اجتماعی و ساختاری بهبود یابد، جوانان میتوانند مانند ضربالمثل قدیمی «آب راهش را خودش پیدا میکند» مسیر موفقیت را بیابند. او تأکید دارد که نسل جدید باید به سمت بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای غیر دولتی بروند و از توانمندیهای خود برای راهاندازی واحدهای تولیدی استفاده کنند.
با این حال، پدریان تأکید میکند که برای تحقق این هدف باید نگاه سیستمی و جامعتری به موضوع داشت. اگر دولت همچنان در بخشهایی از تولید دخالت داشته باشد و رانت و فساد پابرجا باشد، این روند تغییر نخواهد کرد. او هشدار میدهد که نگاه فردگرایانه به مسئله اشتغال و تولید، اگرچه در ظاهر ایدهآل به نظر میرسد، اما در عمل کاربردی نیست مگر اینکه کل ساختار سیستم اقتصادی و اجتماعی به صورت هماهنگ و همافزا حرکت کند.
در نهایت، پدریان تأکید میکند که مهندسان و فارغالتحصیلان رشتههای مختلف باید بتوانند در بخش خصوصی، به ویژه در زمینههایی مانند مهندسی شیمی، برق، تاسیسات و سایر تخصصها، از دانش خود بهرهبرداری کنند و در فضای تولیدی خصوصی نقشی فعال ایفا کنند.
به گزارش تابناک این تحلیل نشان میدهد که برای ایجاد تحول در بازار سرمایه و اشتغال ایران، علاوه بر اصلاحات اقتصادی، نیاز به تغییرات ساختاری و فرهنگی گسترده در سطح جامعه وجود دارد که بتواند اعتماد اجتماعی و امید به آینده را بازسازی کند.
شرایط جدید اشتغال
رضا احمدی کارشناس جامعه شناسی نیز با اشاره به شرایط جدید کار و بیکاری در کشور به مشکلات جدید اشاره میکند و میگوید: امروز این بحران خود را به شکل عدم علاقهمندی فارغ التحصیلان به شغلهای موجود به دلیل پایین بودن درآمدهای آن و یا فقدان موقعیت اجتماعی مناسب نشان میدهد. همین معضل هم کم از بیکاری نیست و باعث اتفاقات و شرایط ناگوارتر میشود.
احمدی میگوید: عمده جوانان به این نتیجه رسیدند که انجام دادن برخی کارها با درآمدهای پایین که باعث ایجاد انتظارات وسیع اطرافیات در آنها میشود _با توجه به همه هزینههای حاشیهای و متن خود_ اصلاً به صرفه نیست و بیکاری نسبت به آن؛ شرایط بهتری محسوب میشود.
وی تاکید دارد باید شرایط کار و اشتغال در کشور را به صورت جدی مورد بررسی قرار داد و حال و هوای جدیدی که بر آن حاکم شده است را درست تحلیل کرد. چرا که بدون مطالعه این شرایط نمیتوان از بازار اشتغال کشور تحلیل درستی داشت.