چرا زنان در آبان و تاسیان صدای زنانه ندارند؟

در نشست بررسی تصویر زنان در سریال‌های «آبان» و «تاسیان» تاکید شد: تلاش‌هایی برای نمایش زنِ متفاوت صورت گرفته، ولی هنوز کارگردان ما آن زن تغییر یافته را، با همه‌ی پیچیدگی‌ها و عمق وجودی‌اش، درک نکرده است. هنوز هم در بیشتر موارد، زندگی زن توسط کاراکترهای بیرونی هدایت می‌شود؛ در حالی‌که در زندگی واقعی.
کد خبر: ۱۳۰۴۱۰۵
|
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۴:۰۰ 08 May 2025
|
2086 بازدید
|
۲

چرا زنان در آبان و تاسیان صدای زنانه ندارند؟

به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، سلسله نشست‌های نقد و شبکه نمایش خانگی در اولین پنل در دانشکده علوم اجتماعی تهران به نقد و بررسی تطبیقی تصویر زنان در سریال‌های «آبان» و «تاسیان» پرداخت.

زهرا اردکانی، تحلیلگر سینما و زنان در این نشستی دانشگاهی درباره سریال تاسیان اظهار کرد: بعد از مصاحبه‌ای که از خانم کارگردان دیدم، تصویری ذهنی از ایشان در ذهنم شکل گرفت؛ زنی عمیق که با حساسیت ویژه‌ای در حال انجام کار خودش است. در نگاه من، سریال «تاسیان» به‌خوبی این ویژگی را منعکس می‌کند. تحلیلی که از این مجموعه دارم، این است که ظرافت جالبی در آن وجود دارد.

وی در ادامه گفت: در وهله اول، وقتی سریال «تاسیان» را می‌بینید، فکر می‌کنم واقعاً با من موافق خواهید بود که با سریالی با رنگ و لعاب زنانه روبه‌رو هستید. قصه‌ای که وجه زنانه پررنگی دارد. برای نمونه، رنگ‌هایی که در دکوپاژ استفاده شده‌اند، بسیار لطیف و زنانه‌اند. همچنین میزان زمانی که به کاراکترهای زن اختصاص داده شده، قابل‌توجه است. سریال زمان زیادی را صرف می‌کند تا وارد گفتگوها و تجربه‌های زنانه شود. من زمان‌سنجی نکردم ولی به‌صورت ذهنی فکر می‌کنم حدود ۴۰ درصد یا حتی بیشتر از زمان سریال، به حضور زنان روی صحنه اختصاص دارد. یکی از نکاتی که شخصاً خیلی دوست داشتم، این بود که روح زنانه کارگردان به‌وضوح در تمام مجموعه جاری است.

تاسیان تصویری «عافیت‌طلبانه» از زنان آن دوران ارائه می‌دهد

این پژوهشگر حوزه زنان درباره سریال «تاسیان» افزود: محبت بسیار زیادی که بین اعضای خانواده وجود دارد، به‌نوعی مضاعف به نظر می‌رسد؛ یعنی شما در فیلم‌ و سریال‌های دیگر شاید با این شدت شاهد این قربان‌صدقه‌های فراوان نباشید. این حجم از محبت، برای من تداعی‌کننده این بود که کارگردانی زن پشت دوربین نشسته و این تمِ محبت را عمداً به اثر اضافه کرده است.

او در ادامه تصریح کرد: در نگاه اول، به‌نظرم می‌رسد که ما با یک فیلم زنانه کاملاً مشخص روبه‌رو هستیم. وقتی فیلم را دیدم و سعی کردم وارد لایه‌های درونی‌تر آن بشوم، به نکته‌ای برخوردم: علیرغم آن‌که ظاهر فیلم بسیار زنانه به نظر می‌رسد و شخصیت‌های زن پررنگی در آن حضور دارند، فیلم در اصل «صدای زنانه» ندارد.

اردکانی افزود: این را به دو دلیل می‌گویم: اول اینکه پیرنگ اصلی داستان در واقع با شخصیت مردِ داستان، با بازی هوتن شکیبا پیش می‌رود. او همان مرد عاشق است که با کنش‌هایش گره‌های داستانی را ایجاد می‌کند. اوست که دسته‌گل می‌فرستد، مراسم خواستگاری را به هم می‌زند، در جلسه بازجویی ظاهر می‌شود، پدر را به زندان می‌اندازد و عملاً مسیر داستان را شکل می‌دهد. و نکته دوم اینکه اگرچه زنان در ظاهر شخصیت‌هایی تحصیل‌کرده، مستقل و حتی فعال سیاسی هستند (مانند مریم)، اما در لایه زیرین داستان، همه این‌ها در واکنش به کنش‌های خسرو است. یعنی شخصیت‌های زن حتی اگر انتخابگر هم باشند، انتخاب‌هایشان در واکنش به یک نیروی بیرونی و مذکر شکل می‌گیرد. هیچ‌کدام از زنان به‌طور مستقل و مؤثر، داستان را جلو نمی‌برند. به همین دلیل است که می‌گویم سریال تاسیان صدای زنانه ندارد؛ صرفاً حضور زنانه دارد، اما صدای زنانه‌ای که بتواند روایتی مستقل و کنش‌گر از سوی زنان ارائه دهد، در آن دیده نمی‌شود.

اردکانی گفت: به نظر من یکی از نکات مهم درباره سریال «تاسیان» این است که داستان آن در یک مقطع تاریخی بسیار مهم از کشور ما رخ می‌دهد؛ یعنی دهه‌ای پیش از انقلاب اسلامی ایران. از نظر مسئله زنان، این دوره، دوره‌ای بسیار حساس و تعیین‌کننده است. چرا؟ چون در این برهه، حکومت وقت (از دوره پهلوی اول گرفته تا پهلوی دوم) در تلاش است تا زنان را به‌سوی «مدرن شدن» سوق دهد؛ تغییری که از بالا در حال اعمال است و قصد دارد ساختارهای اجتماعی مربوط به زنان را دگرگون کند. وقتی چنین تغییری در حال وقوع است، یعنی جامعه در حال گذار است، به‌ویژه در مورد زنان. زنانی که می‌خواهند (یا به اجبار سیاست‌های کلان، باید) از فضای سنتی فاصله بگیرند و وارد مناسبات مدرن‌تر شوند. این وضعیت گذار، همواره با چالش‌ها، تنش‌ها و تعارضات زیادی (در گام نخست، درونی و در سطح خانواده، و سپس در سطح اجتماع) همراه است.

وی افزود: اما مسئله اینجاست: سریال «تاسیان» اگرچه در این مقطع زمانی روایت می‌شود، اما هیچ نشانی از این چالش‌ها را به تصویر نمی‌کشد. سریال اساساً تصویری «عافیت‌طلبانه» از زنان آن دوران ارائه می‌دهد. ما با خانواده‌ای مواجه هستیم که به دربار و اندیشه‌های رسمی آن دوران نزدیک‌اند و بسیاری از مسائلی که زنان آن دوره با آن درگیر بودند، در بستر زندگی آن‌ها اصلاً مطرح نمی‌شود. در حالی‌که اگر به همان مقطع تاریخی در میان طبقه متوسط یا طبقات پایین‌تر جامعه نگاهی بیندازیم، چالش‌های بسیار جدی‌تری را برای زنان می‌بینیم. مثلاً در سریال، خانواده امیر که جزو طبقه متوسط محسوب می‌شوند، بسیار کمرنگ هستند. تنها دخترخاله‌ای که می‌توان او را نماینده‌ای از طبقه متوسط دانست، به‌گونه‌ای روایت می‌شود که زنان طبقه او نیز، به‌شکلی سطحی و کم‌رنگ در داستان حضور دارند.

او اظهار کرد: در واقع، بخش مهم و جذاب کار می‌توانست این باشد که کارگردان ـ تینا پاکروان ـ چالش‌های واقعی زنان آن زمان را برای ما روایت می‌کرد؛ زنانی که در دل جامعه‌ای سنتی، در حال تجربه یک گذار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بزرگ بودند. اما چنین چیزی در سریال دیده نمی‌شود. بیشترین چالشی که در زندگی شخصیت دختر اصلی دیده می‌شود، این است که پدرش اجازه دانشگاه رفتن را به او نمی دهد. اما واقعیت این است که بخش بزرگی از جامعه ایران آن زمان با این چالش‌ها تعریف نمی‌شد.

سریال‌های زنانه تحت تاثیر نگاه مردسالارانه

در ادامه نشست اعظم راودراد ـ استاد دانشگاه ـ در رابطه با این موضوع که آیا لازم است در یک سریال تمام طبقات اجتماعی روایت شوند یا خیر، اظهار کرد: این بستگی به فیلم یا سریال دارد؛ یعنی اینکه هدف فیلم چیست و شخصیت‌پردازی چگونه انجام شده است. اگر اقتضای فیلم چنین باشد که طبقات اجتماعی مختلف نمایان باشند و فضای کلی جامعه در فیلم ترسیم شده باشد، در آن صورت بستر داستان بهتر روایت خواهد شد.

وی افزود: من درباره این دو سریال (آبان و تاسیان) نمی‌توانم داوری قاطعی داشته باشم، چون از هرکدام فقط پنج یا شش قسمت دیده‌ام. به نظرم تا پایان سریال را نبینیم، نمی‌توانیم داوری کنیم، آن هم داوری جامعه‌شناختی؛ چرا که داوری زیبایی‌شناختی را می‌توان زودتر انجام داد. الآن پر از تحلیل‌های زیبایی‌شناختی است؛ خودم هم برای آمادگی بیشتر، کمی جست‌وجو کردم و نقدهای مختلف را خواندم. همه تحلیل‌ها حول محور زیبایی‌شناختی‌اند. اما هیچ نقدی از منظر جامعه‌شناسی ندیدم که بخواهد رابطه این سریال‌ها را با بستر اجتماعی‌شان بررسی کند.

وی افزود: دو نکته مهم وجود دارد. فکر می‌کنم بهتر است ابتدا یک چهارچوب نظری کوچک برای خودمان طراحی کنیم و در دل آن چهارچوب نظری صحبت کنیم. ولی پیش از آن، می‌خواهم به یک نکته شخصی اشاره کنم. من اولین بار خانم پاکروان را با فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» شناختم؛ فیلمی که برای جشنواره و مسابقه ساخته شده بود. آن فیلم را واقعاً خیلی دوست داشتم؛ به طرز عجیبی شیفته‌اش شدم. همه‌جا هم می‌گفتم اگر من داور جشنواره بودم، حتماً از منظر موضوع زنانه به آن جایزه می‌دادم. چون هم تابوشکنی‌هایی در آن فیلم دیده می‌شد، هم نگاهی متفاوت به روابط زن و مرد داشت. به‌ویژه آن‌جا که خانم رؤیا نونهالی، که از نظر سنی می‌توانست جای مادر آن آقا باشد، با او رابطه عاطفی پیدا کرده بود. فیلم به یک عاشقانه عجیب‌وغریب تبدیل شد که در سینمای ایران کم‌سابقه بود. ویژگی‌های آن عشق هم خاص و غافل‌گیرکننده بود و در نهایت، عشق مادر به فرزند مانع از شکل‌گیری آن رابطه شد.

او در ادامه گفت: وقتی شنیدم خانم پاکروان سریال ساخته‌اند، با همان خاطره خوش رفتم سراغش. اصولاً من نه از فیلمی بدم می‌آید، نه خیلی زود خوشم می‌آید، صرفاً نگاه می‌کنم ببینم چه هست. معمولاً بعد از ۱۰ دقیقه اگر جذب فیلم شوم، با آن همراه می‌شوم. می‌توانم حداقل بگویم که این دو سریال (تاسیان و آبان) هر دو در فضای ملودرام ساخته شده‌اند. اگر بخواهیم ویژگی‌های ملودرام را مرور کنیم، شامل تأکید بر خانواده، وجود قهرمان زن (که اغلب قربانی می‌شود)، و پرداختن به موضوعات اخلاقی چالش‌برانگیز است؛ و اغلب با پایان خوش همراه است. از این جهت، این دو سریال شبیه هم‌اند.

وی افزود: چیزی که خانم دکتر اردکانی هم به آن اشاره کردند (اینکه مرد، همواره در حال کنش است و زن فقط واکنش نشان می‌دهد و در عین حال، جذابیت‌های ظاهری و زیبایی‌های صحنه را فراهم می‌کند) در واقع، اگر دقت کنیم، این نگاه، ناخودآگاه تحت تأثیر نظریه لورا مالوی است. نظریه‌ای که نگاه مردانه (Male Gaze) را مطرح می‌کند؛ نگاهی پدرسالارانه که در آن، همواره مرد در جایگاه فرادست و کنش‌گر قرار دارد و زن در جایگاه فرودست و نمایش‌گر. زن آماده‌ی تماشا شدن است و مرد، آماده‌ی تماشا کردن و عمل کردن.

وی در ادامه گفت: این چهارچوب ما را به سوی یکی از مباحث کلیدی در نظریه‌های فمینیستی هدایت می‌کند: دیدگاه مردسالارانه، یا بهتر بگوییم پدرسالارانه. چراکه این دیدگاه، نوع خاصی از سلطه‌ی تاریخی را نمایش می‌دهد که نه‌تنها در روابط میان زن و مرد بلکه در ساختار خانواده و اجتماع نیز بازتاب دارد. در این نگاه، مرد به‌عنوان «پدر» یا «رییس خانواده» شناخته می‌شود، و این جایگاه موجب تثبیت جایگاه برتر او شده است. این نوع نگاه تاریخی و فرهنگی، در بسیاری از جوامع به‌صورت ساختاریافته و مستمر وجود داشته است. مردان تصمیم‌گیرنده بوده‌اند، کنش‌گر و نان‌آور؛ و زنان، تابع تصمیمات مردان، مصرف‌کننده یا قربانی آن تصمیمات. ویژگی «قربانی بودن زن» نیز از جمله شاخصه‌هایی است که در بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها به‌وضوح قابل مشاهده است.

وی افزود: ما با قهرمان زنی مواجه‌ایم که توانمند و موفق است. حالا در هر عرصه‌ای؛ من نمی‌گویم حتماً باید زنان را در عرصه شغل و اجتماع توانمند نشان دهیم. اصلاً بحث من بر سر «باید» نیست. مسئله این است که بالاخره زنانی وجود دارند که توانمند هستند؛ مثلاً مادری که آگاه است، تحصیل کرده، مطالعه دارد یا مدیریت خانه، همسر و فرزندان را به‌خوبی انجام می‌دهد. ما در فیلم‌هایمان چنین مادری را کمتر می‌بینیم. معمولاً این مادر همیشه نگران بچه‌هایش است، مدام گریه و زاری می‌کند و یک روسری دارد که جای دستمال کاغذی عمل می‌کند. انگار هیچ چیز دیگری برای پاک کردن اشک و بینی‌اش ندارد.

تلویزیون از این طرف بوم افتاده و نمایش خانگی از آن طرف

وی افزود: سریال‌ها و فیلم‌ها لازم نیست که مستقیماً بازتاب دهنده ماجراهای اجتماعی باشند. همین‌که زنانی را به تصویر می‌کشند که متفاوت از گذشته‌اند، خود نشانگر یک تغییر است. در دیدگاه پدرسالارانه، زن همواره در موقعیت فرودست، قربانی و به‌قول لورا مالوی مرد، برهه‌ی کنش است و پیش‌برنده‌ی داستان؛ زن اما در صحنه برای زیباسازی و تزئین حضور دارد.

اردکانی گفت: ما با زنی مواجه هستیم که تغییر کرده است، زنی که درونی کنشگر و انتخاب‌گر شده است. اما فیلم‌ساز و سیاست‌گذار ما این زن را نمی‌شناسد. فقط ظاهرش را تغییر داده‌اند، اما عمق شخصیتی‌اش را نمی‌بینند. من به این زن می‌گویم «زنِ تغییر یافته». نمی‌خواهم برچسبی بیشتر از این به او بزنم، چون معتقدم این زن، نسبت به نسل مادرانش کاملاً متفاوت است. اما ما همچنان با همان الگوهای قدیمی با او برخورد می‌کنیم و می‌خواهیم با همان ابزارها او را بشناسیم و بازنمایی کنیم.

برای داشتن تنها یک وزیر زن، کلی باید بجنگیم

وی در انتها افزود: ما در این جلسات دقیقاً داریم درباره‌ی این زن حرف می‌زنیم. اینکه چگونه تغییر کرده، و اینکه چرا هنوز در آثار فرهنگی ما آن‌طور که باید دیده نمی‌شود. مثلاً وقتی می‌گویم "آبان" کاراکتر خوبی است، دارم دقیقاً به این تغییر اشاره می‌کنم. زن امروز نمی‌خواهد بین نقش‌ها انتخاب کند؛ می‌خواهد هم‌زمان نخبه باشد، بیزینس خودش را داشته باشد، موقعیت اجتماعی‌اش را حفظ کند، و در کنار آن عشق، ازدواج و خانواده هم داشته باشد. این، یک درک متفاوت از زن است؛ زنی که دیگر حاضر نیست اولویت‌هایش را قربانی کند، برخلاف نسل‌های پیشین که مثلاً وقتی مادر می‌شدند، کارشان را کنار می‌گذاشتند. اما امروز، زن در تقاطع چندین فشار و تضعیف قرار گرفته است. ساختار پدرسالار، سنت، ذهنیت مردسالارانه و فرهنگی که همچنان او را ضعیف می‌انگارد، دست به دست هم داده‌اند تا مانع رشد کامل این زن شوند.

ادرکانی در ادامه افزود: فرض کنید زنان ما توانمند شده‌اند اما وقتی قرار است در دولت، وزیری انتخاب شود، برای داشتن تنها یک وزیر زن، کلی باید بجنگیم. خود من برای این موضوع کارزار راه انداختم. چرا؟ چون ساختار قدرت، قدرت نمی‌دهد. ساختاری که باید قدرت را به زنان بدهد، اگر چنین نکند، بی‌قدرتی همچنان ادامه خواهد داشت.

راودراد گفت: در جامعه، چیزی وجود دارد که اصطلاحاً به آن «سقف شیشه‌ای» می‌گویند؛ یعنی زنان، در مقایسه با مردان، تنها تا حد مشخصی می‌توانند در مسیر شغلی رشد کنند و به مراحل بالاتر برسند. ما تحقیقی انجام دادیم در مورد ساختار روابط عمومی ۱۵ وزارتخانه و سازمان دولتی. زنانِ تحصیل‌کرده در رشته ارتباطات و روابط عمومی، صرفاً تولید محتوا و نویسندگی می‌کردند، ولی مدیران، معاونان و مسئولان اصلی همگی مردانی بودند که اغلب تحصیلات‌شان هم در این حوزه نبود. این یعنی ساختار حتی اگر زنان شایسته، متخصص و توانا باشند، فقط به این دلیل که زن هستند مانع پیشرفتشان می‌شود.

وی افزود: مشکل اصلی، همین نگاه پدرسالارانه است؛ نگاهی که زن را در جایگاه فرودست می‌بیند و مردان را محق به قدرت. حالا سؤال اینجاست: ساختار چگونه می‌تواند تغییر کند؟ یکی از راه‌های مهم، اشاره‌ی مستقیم آثار هنری و فرهنگی به این ساختارهای ناعادلانه است. باید ساختار مقصر معرفی شود. در موارد معدودی در فیلم‌ها این اتفاق افتاده، ولی هنوز کافی نیست. مثلاً وقتی می‌گوییم فساد ساختاری، یعنی زن به‌خاطر انتظاراتی که جامعه و خانواده از او دارند، مجبور می‌شود وارد بازی‌هایی شود که از مسیر اصلی‌اش دورش می‌کند. این، ریشه در همان ساختار نابرابر دارد. این ساختار نه‌تنها در جامعه، بلکه در خانواده هم وجود دارد. و این که بگوییم این فقط یک نظر شخصی است، درست نیست؛ نظریه‌ها و شواهد تجربی هم این مسئله را تأیید می‌کنند.

زنِ نمایش خانگی فقط از زن تلویزیونی شرورتر است

راودراد اظهار کرد: در سریال تاسیان، شیرین پس از زندانی شدن پدرش، تبدیل به مدیر کارخانه می‌شود. انگار وارد "سفر قهرمان" شده است. امیدوارم در ادامه‌ی سریال، چهره‌ی جدی‌تری از او ببینیم که خودش تصمیم‌گیرنده و توانمند و نه تحت هدایت مردان اطرافش باشد.

اردکانی گفت: در جمع‌بندی باید بگویم این دو سریال اخیر، وجوه مثبتی دارند. تلاش‌هایی برای نمایش زنِ متفاوت صورت گرفته، ولی هنوز کارگردان ما آن زن تغییر یافته را، با همه‌ی پیچیدگی‌ها و عمق وجودی‌اش، درک نکرده است. هنوز هم در بیشتر موارد، زندگی زن توسط کاراکترهای بیرونی هدایت می‌شود؛ در حالی‌که در زندگی واقعی، ما با زنانی مواجهیم که زندگی خود را پیش می‌برند. در برنامه‌ای درباره‌ی زنان در شبکه نمایش خانگی، وقتی مجری از من خواست آرزویی کنم، گفتم آرزو دارم روزی روی پرده، خودم و زنانی مثل خودم را ببینم. زنانی که می‌شناسم‌شان، که می‌دانم وجود دارند، اما هیچ‌گاه تصویر درستی از آن‌ها در تلویزیون یا نمایش خانگی ندیده‌ام. تحلیل من این است که زنِ نمایش خانگی، تنها چیزی که نسبت به زن تلویزیونی به خود اضافه کرده، شرارت و انتقام‌جویی و نه کنشگری واقعی است.

وی در پایان گفت: در اکثر سریال‌های شبکه نمایش خانگی خط داستانی توسط زن پیش نمی‌رود. در معدود مواردی مانند مانکن یا یاغی، زن نقش اصلی دارد، اما باز هم تنها کنش او در قالب انتقام تعریف شده است. یعنی همه‌ی استعداد و توانمندی زن، نه صرف ساختن، تصمیم‌گیری، و پیشبرد مستقل زندگی، بلکه در مسیر آسیب زدن و انتقام گرفتن می‌شود.

راودراد نیز با اشاره به این موضوع که نمی داند چرا سریال های شبکه خانگی اینقدر خشن هستند گفت: در تمام سریال هایی که خشونت غلبه دارد قربانی زن است. این مسئله غیرمستقیم بر علیه زنان است.

وی در انتها گفت: زنان با داشتن سهم ۶۲ درصدی تحصیلات تنها ۱۴ درصد از سهم اشتغال را دارند؟ این زنان تحصیل کرده کجا هستند؟

تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

اشتراک گذاری
برچسب ها
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۸
کدوم بد سلیقه هایی این‌جور سریالها رو می بینن؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۱۸
كوتوله ها سينما گرفتن
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # کالابرگ # حقوق بازنشستگان # انفجار بندرعباس
نظرسنجی
توافق نهایی ایران و آمریکا تا چه زمانی انجام می شود؟
الی گشت