به گزارش خبرنگار تابناک از استان تهران، روزهایی که هنوز وارد تابستان سوزان نشدهایم، خاموشیهای مکرر در شهرستانهای اطراف تهران صدای مردم را درآورده است. شهرستانهای پردیس، شهریار، پاکدشت، ورامین، ملارد، قرچک، بهارستان، رباطکریم و اسلامشهر، بهطور روزانه با قطعیهای چند ساعته برق مواجهاند؛ آن هم بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون جدول زمانی مشخص، و بدون پاسخگویی صریح از سوی مسئولان.
وقتی مدیریت بار یعنی خاموشی فقط برای حاشیهها
شرکت توانیر و وزارت نیرو در پاسخ به انتقادات، صرفاً از "مدیریت مصرف" و "پیشگیری از فروپاشی شبکه" صحبت میکنند. اما واقعیت میدانی چیز دیگری است: خاموشیها بهطور سیستماتیک در شهرستانها اعمال میشود، در حالی که مناطق مرکزی و شمالی تهران از برق پایدار برخوردارند.
سؤالی که از دل این نابرابری بیرون میآید این است که آیا ساکنان شهرستانها شهروندان درجه دوم جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند؟ چرا هر بار که برق کم میآید، خاموشی سراغ روستاها و حاشیهها میرود؟
آمارهایی که نابرابری را تأیید میکنند
براساس دادههای منتشرشده توسط شرکت توزیع برق استان تهران در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴، بیش از ۷۵ درصد خاموشیها در ساعات اوج مصرف، مربوط به شهرستانهای جنوبی و غربی استان بوده است. در همان بازه، میزان قطعی برق در مناطق مرکزی تهران نزدیک به صفر گزارش شده است. این آمارها نشان میدهند که بار مدیریت بحران، یکطرفه بر دوش شهرستانها گذاشته شده است.
مناطق تولیدکننده برق، ولی محروم از دسترسی پایدار
به عنوان نمونه، شهرستانهای شهریار، رباطکریم و اسلامشهر میزبان پستهای فوق توزیع و ایستگاههای برق منطقهای هستند. همین ایستگاهها، بخشی از برق تهران را تأمین یا منتقل میکنند. با این حال، همین مناطق بارها و بارها دچار خاموشی ناگهانی و طولانی شدهاند. آیا این منطق عدالت است که برق تولید شده در منطقهای باشد، اما همان منطقه در خاموشی فرو رود؟
خاموشی، یک بحران چندلایه برای شهرستانها
اقتصاد خرد: در شهرستانهای استان تهران بسیاری از مغازهداران از نابودی اجناس یخچالی و افت فروش شکایت دارند. کارگاههای خیاطی و جوشکاری در شهرستانهایی مثل قرچک و ورامین روزانه بین ۲ تا ۴ ساعت تعطیل میشوند.
آموزش: مدارس در مناطقی مثل ملارد و پاکدشت گزارش دادهاند که سیستمهای آنلاین و حتی سادهترین تجهیزات سرمایشی در روزهای گرم از کار میافتند.
درمان: در درمانگاهها و مراکز بهداشتی شهرستانها، نوسانات برق دستگاههای حیاتی مانند یخچال واکسن یا دستگاههای اکسیژنساز را از کار میاندازد. برخی مناطق حتی از خرابی ژنراتورها خبر دادهاند.
امنیت اجتماعی: قطعی برق، خاموشی معابر و پارکها را به دنبال دارد و در شبها، امنیت اجتماعی به شدت تحتتأثیر قرار میگیرد.
وقتی مردم فقط میشنوند: «تحمل کنید!»
واکنش مسئولان محلی و استانی هم عمدتاً یا سکوت بوده یا انداختن توپ به زمین دیگر نهادها. در یکی از نشستهای شورای اداری استان در فروردین ۱۴۰۴، یکی از مدیران برق منطقهای گفته بود: برای پایداری شبکه ناچاریم خاموشیها را متمرکز در حاشیهها اعمال کنیم، چون قطع برق تهران تبعات امنیتی و رسانهای دارد! این جمله دردناک است، اما شفاف: روشن بودن خیابان ولیعصر مهمتر از زندگی یک نوزاد بیمار در پاکدشت است؟!
پیشنهادها و خواستهها
۱. توزیع عادلانه خاموشیها: اگر مدیریت بار ضروری است، باید جدول خاموشی کل استان از جمله شمال، مرکز و جنوب تهران بهصورت عادلانه اعلام و اجرا شود. ۲. شفافیت کامل: مردم حق دارند از جدول زمانبندی قطعیها باخبر باشند، نه اینکه هر بار غافلگیر شوند. ۳. توسعه زیرساختی شهرستانها: زیرساختهای برقرسانی در شهرستانها باید بهروزرسانی و تقویت شود تا در برابر نوسانات آسیبپذیر نباشند. ۴. اولویتبخشی به مناطق محروم: همانطور که پایتخت در اولویت سیاسی و رسانهای کشور قرار دارد، باید به مناطق کمتر برخوردار هم نگاهی انسانی و توسعهمحور داشت.
مردم شهرستانهای استان تهران، نجیبتر از آناند که برای هر بیعدالتی به خیابان بریزند. اما نباید نجابت و صبوریشان را به حساب رضایت گذاشت. عدالت، اگر قرار است در توزیع فقر هم رعایت شود، باید از همین خاموشیهای ساده آغاز گردد. اگر برق هست، برای همه باشد؛ اگر نیست، برای همه نباشد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.