بازدید 18522

انتقاد از رفتارهای آسیب‌زننده در سریال «دل»

بالاخره قطار سریال «دل» که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شد به ایستگاه پایانی‌اش رسید؛ ایستگاه پرحاشیه‌ای که نقدهای زیادی از منظر روان‌شناسی به آن وارد است.
کد خبر: ۱۰۰۵۰۲۴
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۸ 26 September 2020

به گزارش «تابناک» روزنامه خراسان نوشت: بالاخره قطار سریال «دل» که در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شد به ایستگاه پایانی‌اش رسید؛ ایستگاه پرحاشیه‌ای که نقدهای زیادی از منظر روان‌شناسی به آن وارد است.

آب‌و تاب دادن به خودکشی خط قرمز است

انتشار اخبار مربوط به خودکشی مثل راه رفتن روی لبه یک تیغ برنده است؛ به همین دلیل ملاحظات مختلفی برایش در نظر گرفته‌می شود. تا حدی که کارشناسان حوزه بهداشت روانی، برای فعالان رسانه کارگاه‌های آموزشی برگزار می‌کنند. مثلاً گفته می‌شود از کلمه خودکشی در تیتر استفاده نشود، از عبارت «خودکشی منجر به مرگ» به‌جای عبارت «خودکشی موفق» استفاده شود، از هرگونه جذابیت در پردازش خبر خودکشی و القای حس کنجکاوی مخاطب پرهیز شود. آب‌وتاب دادن‌ها و شرح جزئیات آن‌هم، جزو خط قرمزها به‌حساب می‌آید. با این حال در سریال دل، صحنه‌هایی مثل خودزنی با قیچی، شکستن آینه با دست (نوعی خودزنی)، خودکشی منجر به مرگ به‌وسیله قرص، پریدن از ارتفاع با قصد خودکشی، نمایش داده شد که همگی نمونه‌هایی از صحنه‌های خشونت‌آمیز هستند. مات کردن تصویر، تکنیکی است که به کارگردان کمک می‌کند منظورش را برساند، اما صحنه را نمایش ندهد؛ اما آیا این به تنهایی کافی است؟ (هرچند فقط صحنه پریدن از پشت‌بام تار شد و بقیه صحنه‌ها در قسمت پایانی نمایش داده شدند).

نقش آثار نمایشی در ترویج و بازداری

خودکشی، پدیده‌ای است که چند عامل در آن نقش دارند. یک سریال هرگز به تن‌هایی باعث یک رفتار خاص نمی‌شود، اما «اثر ورتر» یا «خودکشی تقلیدی» را فراموش نکنیم. رمانی به نام «رنج‌های ورتر جوان» که سال ۱۷۷۴ نوشته شد و بعد از خودکشی شخصیت داستان با تپانچه، عده‌ای به تقلید از او خودکشی کردند! تولید محتوا از هر جنسی که باشد، بر مخاطبش تأثیر می‌گذارد. گاهی این تأثیر باعث ترویج یک رفتار می‌شود و گاهی هم شرایط بازداری را فراهم می‌کند. آن چه در این مجموعه رخ داد، بازداری‌زدایی از رفتارهایی مثل خودزنی، تهدید به خودکشی برای رسیدن به اهداف شخصی (بخوانید باج‌خواهی) و درنهایت خودکشی منجر به مرگ بود. گویی اشکالی ندارد وقتی به بن‌بست رسیدیم، به‌جای حل مسئله سالم، اعضای خانواده‌مان را با خودکشی تهدید کنیم! دقیقا کاری که آوا بعد از آن همه اشتباهات انجام داد. این‌که کار ما چه صدمه‌ای به دیگران می‌زند مهم نیست و هدف ما می‌تواند هر کاری را توجیه کند. درست مثل اقدام به تجاوز نکیسا و گفتن این توجیه که من برای عشقم چنین کاری کردم نه هوس! حالا انگار هرکسی بتواند توجیه بهتری پیدا کند برنده است!

مسئولیت اجتماعی فیلم‌ساز چیست؟

امروز به سرعت پلک زدن، سکانس‌های یک مجموعه بریده و منتشر می‌شوند و تا سال‌ها باقی می‌مانند. آیا با بستن چشم‌ها، می‌توان پلان خوردن قرص‌های سمی (توسط آوا) را از فضای مجازی پاک کرد؟ آیا نویسندگان و کارگردان سریال، موقع نوشتن و نمایش این قصه به گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه و نوجوان‌ها فکر کرده بودند؟ جواب ناگفته پیداست و خود اثر با ما حرف می‌زند! بازهم در آثار نمایشی شاهد ترویج خودکشی هستیم. شاید عوامل سریال بگویند «برای پیشبرد قصه به چنین سرنوشتی نیاز داشتیم»، اما تکلیف مسئولیت اجتماعی فیلم‌ساز چه می‌شود؟ چرا وقتی مادر آوا می‌داند دخترش قصد خودکشی دارد و قبلاً هم او را تهدید کرده است، به هیچ متخصصی خبر نمی‌دهد تا در محل حاضر شود و به بدترین شکل ممکن به سراغ دخترش می‌رود؟ (مادرش با رستا که زندگی‌اش به خاطر رفتارهای آوا نابود شده و حضورش فشار روانی زیادی به آوا وارد خواهد کرد به خانه‌ای می‌رود که آوا در آن جاست).

صحنه‌های روان‌درمانی سریال هم مشکل داشت

بسیاری از صحنه‌های روان‌درمانی که در سریال دیدیم به لحاظ حرفه‌ای، مشکلات بزرگی داشت. متأسفانه حتی با وجود اسم روان شناس در تیتراژ، اما سریال از نظر روان شناسی، نقایص بسیار جدی داشت و این نشان می‌دهد که مهم‌تر از کارشناسانی که اسمشان در تیتراژ می‌آید، نتیجه و اثری است که در سریال نمایش داده می‌شود. همیشه به ما گفته‌اند نیمه پر لیوان را ببینید، اما نگفتند دقت کنید که لیوان‌تان با چه محتوایی پر شده است! سریال دل نشان داد که تولید محتوا آسان است و این خطر همیشگی وجود دارد که کیفیت فدای کمیت شود. کاش اگر برای ارتقای بهداشت روانی مردم فیلمی نمی‌سازید، دست‌کم سطح آن را در جامعه پایین نیاورید.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱۱
چرا در سریالها زندگی شان شبیه زندگی ماها نیست
خانه هی حیاط دار و بنزهای چند میلیاردی و ...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
برا این که عاشق شدن دیگه فقط برای پولداراست.
کسی تو خونه هایی که ما توشون زندگی میکنیم جرعت عاشق شدن رو نداره.
امان از بازی ساره بیات!!!!!!!!!!!!!!!
من که دیگه ساخته های آقای هادی را تماشا نمیکنم خیلی افتضاح بود
وقتی میگن شبکه نمایش خانگی باید بره زیر مجموعه صداوسیما به خاطر همین ساخته های سخیف و بی محتواست که هدفی به جز پر کردن کیسه یکسری تازه به دوران رسیده ندارد
خیلی سریال کش دار بی محتوا یی بود ضعف فیلمنامه وکارگردانی خیلی مشهود بود فقط خانم مقانلو وخانم یکتا ناصر خودشان نقششان را خوب بازی میکردند که توانایی خودشان بود .ساره بیات یا حامد بهداد با این بازی نابود شدند
یه افتضاح به تمام معنا کلیه قسمت ها رو تو 2-3 دقیقه میدیم
پاسخ ها
مهدی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
واقعا کل قسمت رو میشه تو ۲ دقیقه خلاصه کرد الکی پول ۵۰ دقیقه رو از مردم میگیرن
مطالب اين گزارش دقيقاً هماني بود كه در منزل هنگام پايان فيلم مطرح شد به اين نتيجه رسيدم ابتذال فرهنگي يعني اينكه فقط به فكر پول در اوردن باشي و متوجه نباشي جوانان معصوم بمباران فكري و روحي مي شوند ان هم در دوره ايي كه مشكلات در جامعه از همه طرف مردم و بخصوص جوانان را در بر گفته فيلم هاي اين چنيني -اهنگ هاي مبتذل بي معني - و سايت هاي مبتذل .
مفتي هم ارزش نگاه كردن ندارن اينا
به شخصه تمام نقد های سریال رو قبول دارم
هم کش دار بودنش،
هم سبک زندگی لاکچری که با وضعیت اقتصادی الان ما هیچ سازگاری نداره،
هم ضعف فیلم نامه سریال که عشق های هشت ضلعی رو به تصویر کشیده بود
هم ترویج خشونت و خیانت و آثار روانی منفی که در سریال وجود داره
هم تکرار مداوم صحنه های سریال که با روح و روان مخاطب باطی میکرد و خنثی بازی کردن بازیگران
به امید ساخت کارهای بهترو مناسب تری از کارگردان محترم سریال آقای هادی
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل