چرا ایران یک «دارایی استراتژیک» برای اسرائیل است!؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران و اسرائیل ـ که در دوران حکومت پهلوی روابط مناسبی با یکدیگر داشتند ـ تبدیل به دشمنان یکدیگر شدند و ایران به غیر مشروع خواندن اسرائیل، بر حمایت از حقوق فلسطینی ها تأکید کرد.
به گزارش «تابناک»؛ در همین راستا، بسیاری از تحولات سیاسی و امنیتی در خاورمیانه نیز متأثر از فضای دشمنی میان ایران و اسرائیل شکل گرفته شد. تا جایی که به باور بسیاری از ناظران، دشمن درجه یک کنونی اسرائیل، اعراب نیستند و اعراب نیز اسرائیل را دشمن خود قلمداد نمی کنند، بلکه دو طرف ایران را «other» یا دشمن خود تعریف کرده اند.
در این چهارچوب، «بن کاسپیت»، تحلیلگر اسرائیلی وبسایت «المانیتور» در مطلبی مدعی شد، به رغم دشمنی های میان تهران و تل آویو، ایران برای اسرائیل یک «دارایی استراتژیک» است.
در ادامه این مطلب آمده است: یک توافق گسترده و عام در اسرائیل وجود دارد، مبنی بر اینکه ایران در بالای لیست بزرگترین دشمنان اسرائیل قرار دارد. اسرائیل تهدید ایران را تنها تهدید موجود برای آینده خود در نظر می گیرد.
ایران آخرین تهدید جدی استراتژیک اسرائیل در تمام زمینه های امنیتی است. برنامه هسته ای ایران، یک تهدید استراتژیک مستقیم به شمار می رود و توسعه طلبی ایران در خاورمیانه و محور شیعی ـ که از خلیج فارس در جنوب تا بندر لاذقیه در شمال گسترش یافته « به عنوان یک تهدید مهم در نظر گرفته می شود.
ایران به عنوان مهمترین «تامین کننده تروریسم» در برابر اسرائیل و اصلی ترین حامی مالی جنبش حماس، جهاد اسلامی و حزب الله است که همه متعهد به نابودی اسرائیل هستند. در حالی که ایران اسرائیل را «شیطان کوچک» توصیف می کند، ایران برای اسرائیل بدون شک «شیطان بزرگ» است.
در هیمن راستا، ایران را می توان یکی از مهمترین دارایی های استراتژیک اسرائیل در این زمان توصیف کرد. این یک ادعای اغراق آمیز نیست، بلکه یک واقعیت است. در ماه های اخیر شاهد آشکار شدن شمار فزاینده ای از تماس های مخفی اسرائیل با کشورهای عربی و مسلمانی در منطقه و جهان بوده ایم که اسرائیل با آنها روابط دیپلماتیک رسمی ندارد.
روابط میان اسرائیل و چندین کشور سنیِ عربی به آرامی در حال گسترش است. بابت این گسترش روابط باید از ایران «تشکر» کرد. تهدید شیعیان و توسعه طلبی ایران به سمت غرب (مدیترانه)، نگرانی بزرگی برای بسیاری از رهبران منطقه ایجاد کرده است.
اسرائیل در مرکز این عرصه به عنوان تنها پاسخ به ترس دیرین از یک امپراتوری بازسازی شده ایرانی و نفوذ رو به رشد شیعه در منطقه قرار گرفته است. نخست وزیر بنیامین نتانیاهو، با کمک پر انرژی از رئیس موساد، یوسی کوهن و میان میر بن شباط، مشاور امنیت ملی اسرائیل، به طور مؤثری از وضعیت موجود برای تقویت موقعیت اسرائیل به عنوان یک پایگاه دفاع منطقه ای و یک آهنربا برای همه کسانی که از ایران بترسند، استفاده کرده اند.
ادریس دیبی، رئیس جمهور چاد، 25 نوامبر به اسرائیل سفر و در پایان نتانیاهو اعلام کرد او به زودی یک سفر متقابل به آن کشور آفریقایی مسلمان خواهد داشت. طی این سفر آن ها از احیای روابط دیپلماتیک پس از 46 سال قطع روابط استقبال کردند.
روزنامه هاآرتص نیز نوشته، اسرائیل پس از برداشتن گامهای مهم در راستای تجدید روابط با چاد، در تلاش برای برقراری روابط دیپلماتیک با سودان و بحرین است.
سال ۲۰۰۹، پس از آنکه نیروهای ارتش سودان، صدها هزار آفریقاییتبار را قتلعام کرد، دادگاه بین المللی جزایی برای «عمر البشیر»، رئیس جمهور سودان به اتهام جنایت علیه بشریت و جرایم جنگی، حکم بازداشت صادر کرد.
به نوشته هاآرتص، در صورتی که روابط با سودان از سر گرفته شوند، زمان پرواز از فلسطین اشغالی به سمت برزیل کوتاه خواهد شد.
روز یکشنبه، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود، پس از سفر اخیرش به عمان قصد دارد به کشورهای عربی دیگری سفر کند. پیش از این، «هانی مرزوق» سخنگوی دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی مدعی شده بود، بحرین مقصد بعدی سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی است.
روز ۲۶اکتبر، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سفری از پیش تعیین نشده، وارد «مسقط» پایتخت عمان شد و با سلطان قابوس، دیدار کرد؛ این اولین سفر نتانیاهو به یک کشور عربی بود.
از سوی دیگر، روابط مناسبی بین محمد بن سلمان و اسرائیل برقرار شده و در ماجرای قتل خاشقجی، اسرائیلی ها برای حفظ بن سلمان به عنوان یک ضد ایران تمام عیار، تلاش زیادی کردند.
همه این موارد، تنها بخشی از رخدادهای واقعی است که اسرائیل را به یک بازیگر حیاتی در محیط امنیتی خاورمیانه تبدیل می کند.
همان گونه که پیشتر گفته شد، هیچ یک از این تحولات نمی توانست بدون حضور رو به رشد ایران در خاورمیانه رخ دهد. اسرائیل به عنوان تنها پاسخ واقعی به تهدید ایران و تنها کسی که قادر به مقابله با آن است، درک می شود. کشورهای حوزه خلیج فارس، از جمله سعودی ها، اعتماد چندانی به دونالد ترامپ ندارند؛ او در مصاحبه خود با روزنامه واشنگتن پست در روز 28 نوامبر گفت: ایالات متحده حضور خود را در خاورمیانه برای دفاع از منافع اسرائیل حفظ می کند.
واین بود یک از ثمرات صدور انقلاب
اما اشتباه نکنیم بعد از انقلاب در مدت حیات اقای خمینی ملاحظه این مقوله می شد و تقریبا هم موفق بود که کشور های عربی به سمت اسراپیل هل داده نشوند
حتی بعد از آن هم تا سال 84 سیاست دوست نگاه داشتن حتی المقدور عربها بویژه عربستان سعودی دردستور کار دولتها بود که آن هم تا حدودی هم موفق بود
اشتباهات ( شاید هم تعمدات) حاکمیت فعلی بود که کار را به اینجا رسانده است
البته اخیرا روزهای خوشی را نمی گذراند و جو در دنیای اسلام اصلا به نفع عربستان و اسرائیل نیست
به شما پیشنهاد میکنم ی بار دیگه متن این خبرو بخونید تا بهتر متوجه نتیجه صدور انقلاب در این خبر بشید
در این خبر از قول یک غیر ایرانی(اسراییلی)در یک سایت غیرایرانی گفته شده که: هیچ یک از این تحولات نمیتوانست بدون حضور « رو به رشد ایران»اتفاق بیوفته و در جایی دیگه میگه: محوری از خلیج فارس در جنوب تا بندر لاذقیه در شمال گسترش یافته
لطفاً در این دو گفته به عبارت «حضور رو به رشد ایران»و محدوده جغرافیایی که مشخص شده توجه کنید و اینو هم بدونید که این محدوده رو به رشد بزودی بزرگتر خواهد شد و همین الان هم این محدوده خیلی بزرگتر از چیزیه که این اسراییلی گفته (از شرق کشمیر و افغانستان از غرب لبنان و فلسطین از شمال قفقاز و جنوب یمن و دریای سرخ) وضمنا در مورد کلمه «انقلاب» اینو در نظر داشته باشید که انقلابهارو مردم یک کشور بوجود میارن نه حکومتی که داره توی اون کشور حکومت میکنه ، پس اینکه حکام این کشورهای عربی به اسراییل نزدیک شدند به معنی نزدیک شدن اون کشور به اسراییل نیست و اتفاقا این نزدیکی بین حکام عربی با اسراییل ممکنه باعث نزدیکتر شدن زمان انقلاب در اون کشورها و همون صدور انقلاب مورد نظر شما بشه
صهیونیست های ترسو بایدم دلشونو به این تحلیلا خوش کنن!
ایران قوی شده دلیلشم همون مطالب بالاست که اسرائیل غاصب ایران رو بزرگترین تهدید و دشمن خودش میدونه و از ترسش دست به دامن حکام خودفروخته عرب شده!
اما کور خونده اسرائیل سال 2040 رو نخواهد دید.
است و شما اینرا می دانید..
شما برو از اول دین اسلام را از نو بخوان و نه طوطی وار از پدرت به ارث بردی وگرنه اینطوری راحت نمی گفتی
بهترین دلیل برای دشمنی با اسراییل و البته فقط یکی از ده ها دلیل برای دشمنی با اسراییل ، فلسفه پرچم اسراییله ،
پرچم اسرائیل یعنی کشور یهودی بین دوخط آبی که نماد نیل و فرات هستند تشکیل میشه و فرات همین چند ده کیلومتری غرب ایرانه ،
حالا به نظر شما اسراییل کوچولوی الان که میگه من به زور میخوام از نیل تا فرات رو اشغال کنم اگه یک روز به فرات برسه و اونقدر بزرگ بشه که از نیل تا فرات رو کنترل کنه برای ایران خطرناک نیست؟
اگر این اتفاق بیوفته و اسراییل به فرات برسه قطعا اون اسراییل خواهد گفت که ببخشید منظور ما از این خط آبی رنگ روی پرچممون فرات نبود و منظورمون رودخونه سند بوده
من پیشنهاد میکنم برای عادی سازی روابط بین ایران و اسراییل ، بعنوان اولین قدم اسراییلیا پرچم خودشون رو عوض کنند تا بعد از اون دوطرفه بشینند صحبت کنند تا شاید بقیه مشکلات بین ایران و اسراییلم حل بشه
پس هنوز مانده به ان دوران و حکومت سرزمینی که تا اروپا بوده برسیم پس بخواب و وقتی رسیدیم بیدارتون می کنم
!!!!!!!!
امان از نادانی
هر چه موضع گیریها و اظهارات و تحرکاتی که ایران علیه اسرائیل انجام میده بیشتر و افراطی تر و شدیدتر باشه ، اسرائیل نفع بیشتری میبینه و کشورهای منطقه و دنیا رو راحت تر با خودش میتونه متحد کنه!
پس این کاملاً حرفی درست و منطقی است که بگیم ایران برای اسرائیل ، یک دست آویز استراتژیک و حیاتی محسوب میشه!
گوش اسرائیل در دست ایران است و اگر کسی عیله ایران اقدامی کند ایران این گوش را بشدت خواهد پیچاند
بیخود جوسازی نکن،،شماها خیلی وقته که به هر روشی میخواید بین مردم ایران و عراق دشمنی ایجاد کنید ولی نه حالا و نه هیچوقت نمیتونید.
.
این مسأله هم برای ندادن دلار به مسافرین یک تصمیم دوجانبه در دوتا کشور ایران و عراقه و دلیلش هم اینه که دوکشوذ تصمیم گرفتند دلار رو از مبادلات تجاری بین خودشون حذف کنند
حضرت آقای دانشمند!









