سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ آغاز جنگی بود که با حمایت مستکبرین عالم و جنایت سفاکی همچون صدام بر ما تحمیل شد و هشت سال به طول انجامید. این روزها که به نام دفاع مقدس مبارک شده و یادآور حماسه آفرینی مردانِ مرد جبهه های نبرد حق علیه باطل است، برای ما از آن جهت مبارک است که این ملت در برابر متجاوزی که تا دندان مسلح بود، ایستاد و با نثار جان خود حتی قطره ای از مملکت و عزت خود را از دست نداد.
به گزارش «تابناک»؛ یکی از مهمترین عواملی که باعث هجوم رژیم بعث به ایران شد، حمایتها و کمکهایی بود که از شرق و غرب عالم به آنان میشد تا آنکه بتوانند این انقلاب را از پای درآورند و در حقانیت این نظام، همین بس که در برابر این تجاوز بزرگ ایستاد و خم به ابرو نیاورد و بارها این امر ثابت شده است؛ اما آنچه در ادامه میخوانید سندی دیگر برای این مدعاست که از زبان یک افسر بعثی به نام سرهنگ ستاد "صبار فلاح اللامی" نگاشته شده و خاطراتی است که میتواند سندی محکم بر ایستادگی ما در برابر شرق و غرب عالم باشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یگان تحت امر من، در موصل مستقر بود و من فرماندهی گردان یکم تیپ ۳ لشکر ۴ را بر عهده داشتم. در همین هنگام، فرمانده لشکر ۴، طی دستورهایی به ما اعلام کرد که عراق در حال گذر از مرحله حساسی است. من که منظور او را از این سخنان و دستورها به خوبی نفهمیده بودم، برای پی بردن به جزئیات این موضوع، نزد دوست عزیزم سرگرد سلطان العامری رفتم و در مورد آن پرسیدم.
وی گفت: «پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مساوی با پیدایش دورهای جدید در منطقه است.» سپس در توضیح این مطالب افزود: «تمام دولتهای منطقه، در مرحله حساسی قرار گرفته اند، چون حوادث ایران میتواند الگوی عملی زندهای برای تمام ملتهای منطقه باشد».
از سخنان سرگرد عامری چنین برداشت کردم که برنامههای جدیدی برای ارتش عراق تدارک دیده شده است. این پیش بینی درست از آب درآمد و دیری نپایید که روند توسعه و نوسازی ارتش با همکاری و مساعدت کشورهای غربی آغاز شد. به طور کلی، ارتش عراق پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خیلی سریع در تمام عرصهها توسعه و پیشرفت پیدا کرد. من خود ناظر بخش عمدهای از تحقیقات مربوط به شیوههای نوسازی ارتش بودم و حتی همراه سرتیپ ستاد سلیم التکریتی و ابو علاء التکریتی برای وارد کردن سلاح، محرمانه به فرانسه، ژاپن، چین، روسیه، مصر، پاکستان و دیگر کشورها سفر میکردیم.
من رئیس کمیته واردات اسلحه بودم. نمیدانم در پشت پرده سیاست چه میگذشت؛ اما بنا بر اظهارات سرتیپ التکریتی، عدنان خیرالله، وزیر دفاع عراق، تأکید بر خرید بیشترین میزان سلاح و مهمات از همه کشورهای جهان حتی از اسرائیل داشت، آری از اسرائیل! به گفته نماینده ویژه وزیر دفاع، اگر لازم بود که از این کشور سلاح وارد شود، این کار باید از کانال یک واسطه انجام میشد و این واسطه همان عدنان خاشقچی سعودی تبار و ساکن فرانسه بود که بزرگترین تاجر سلاح به شمار میرود.
در همین زمینه، به وسیله سرتیپ سلیم التکریتی با خاشقچی در هتل اینترنشنال پاریس تماس گرفته شد و قرارداد معامله بزرگ خرید سلاح از اسرائیل با او به امضا رسید. عدنان پس از بستن قرارداد، در حالی که لبخند میزد، گفت: «مسئولیت ملی و انسانی ما حکم میکند که چنین وظیفهای را انجام دهیم و ما تمام تلاش خود را برای اجرای همه بندهای این قرارداد به کار خواهیم بست».
وزارت دفاع عراق نیز اقدام به اعزام گروههایی از افسران ارشد خود به چندین کشور از جمله فرانسه، شوروی، مصر و چین کرد تا نحوه کار با سلاح ویژهای را که قرار بود در آینده وارد عراق شود، فراگیرند. همچنین شمار زیادی از خلبانان برای آموزش هواپیمایی سوپر اتاندارد و گروه دیگری برای آموزش قایقهای دریایی جدید راهی فرانسه شدند. شهید اکرم قاسم (در سال ۱۹۹۱ به صفوف نیروهای انقلابی پیوست و در جریان قیام شیعیان در جنوب عراق به شهادت رسید) در این باره میگوید: «وقتی به فرانسه رفتیم، نخستین مرحله برنامه آموزش، به فساد کشاندن ما بود؛ به طوری که مقامات فرانسه، تعدادی از دختران را در اختیار ما گذاشتند تا مدتی را با آنها خوش باشیم. بدین ترتیب، اغلب افسران به ورطه فساد کشیده شدند و حتی گروهی از آنان با زنان فرانسوی ازدواج کردند و از دین و آداب و رسوم خود دست شستند».
در همین زمان، یعنی پیش از شروع جنگ و همزمان با روند تحکیم و تقویت ارتش، سیاست تبلیغاتی خاصی در عراق به اجرا درآمد؛ از جمله رادیو عراق به تمجید و تعریف از صدام و عربیت پرداخت و مسأله فلسطین که مدتهای مدیدی در رسانهها و سطح جامعه مطرح بود، به بوتهی فراموشی سپرده شد. طبق سیاست جدید، تلویزیون عراق، شروع به پخش سریالها و نمایشنامههایی با مضامین ملی گرایانه و ناسیونالیستی کرد. محور عمده این فیلم ها، تبلیغ اندیشه ناسیونالیسم عربی، که به اعتقاد ملی گرایان، حق سلب شده اعراب است و نیز تمجید از رهبر یگانه و شرافت میهن و مسائلی از این دست بود. بدین ترتیب، عراق تا چند روز پیش از آغاز جنگ، شاهد تغییر و تحولاتی این چنین بود.
تولید سلاح های شیمیایی، سیاست جدید عراق
من در ۲۵ اکتبر ۱۹۷۹ (۳/ ۸/ ۵۸) در یک مأموریت سری برای تهیه تجهیزات تولید سلاحهای شیمیایی، رهسپار آلمان غربی شدم. پس از مذاکره با مسئولان شرکت آلمانی "kari kolb" قراردادی در این مورد امضا کردم؛ اما به دلیل اجرا نشدن کامل این قرارداد، بنا شد آنان خود به عراق سفر کنند. پس از چندی مسئولان شرکت مزبور با کارشناسان نظامی ارتش در عراق ملاقات کردند و راهنماییهای فنی لازم را در خصوص ساخت و تولید گازهای سمی و ترکیبی، از جمله گاز بوتان و موستارد و گازهای اعصاب که قادر است نزدیک به یکصد هزار نفر را نابود کند، ارائه دادند.
همچنین با امضای یک قرارداد خرید گلوله و موشک شیمیایی با شرکتهای آلمانی، توانستیم بیش از ۱۰۷۵۵ کلاهک شیمیایی، اعم از بمب، گلوله توپ و موشک وارد کنیم و با ذخیره سازی ۱۰۰۵ تن مواد شیمیایی، میزان ذخایر این مواد را در انبارها به پنج هزار تن افزایش دهیم.
بدین ترتیب، عراق پس از تلاشهای بسیار توانست مقادیر زیادی مواد میکروبی شامل پانصد هزار لیتر (۱۳۰ هزار گالن) ماده بسیار سمی پوتولیمن و پنجاه هزار لیتر (۱۳ هزار گالن) ماده انتراکس، موسوم به اخگر خبیث، تولید کند.
گفتنی است، در زرادخانه شیمیایی عراق، حداقل سی هزار تن مواد گازی و مایع سمی از جمله گاز خردل، خردل فسفری و گوگردی و گازهای اعصاب مانند سارین، تابون، سرمان، هیدروژن سیاتید و گازهای تاول زا وجود داشت. گاز خردل، در کارخانههای التاجی خیلی محرمانه ساخته و در موشکهای جنگندههای نیروی هوایی تعبیه میشد.
از سوی دیگر، فکر کاربرد سلاح شیمیایی در نیروی هوایی مطرح و با استقبال روبه رو شد؛ به همین دلیل سرتیپ ستاد عبدالرزاق السامرایی، که از افسران متخصص نیروی هوایی در امور شیمیایی بود، به فرانسه اعزام شد تا با شیوههای کاربرد گازهای شیمیایی در موشکها آشنا شود. او پس از سه سال به عراق بازگشت و بخش گازهای شیمیایی را در این نیرو راه اندازی کرد.»
آنچه در بالا خوانده شد، فقط بخشی از کمکهای کشورهای غربی و شرقی و رژیم غاصب صهیونیستی به عراق بود که نشان از یک جنگ نابرابر و برنامه ریزی شده برای نابودی انقلاب اسلامی ایران داشت و در واقع کمکهای موشکی و ماهوارههای جاسوسی و حتی اعزام نیروهای نظامی زبده از جمله اقداماتی بود که در سالهای جنگ بسیاری از کشورها به عراق داشتند.
منبع: (برگرفته ازکتاب مأموریت در خرمشهر به ترجمه مهرداد آزاد)
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید