نگاه شما: عشاير يعني چه

کد خبر: ۳۲۶۹۷۱
| |
9958 بازدید
|
۶
بسمه تعالی

با نام خدای عشق آغاز می‌كنم

فارغ از هر چه كه هست

فارغ از هر بحث سیاسی و انتخاباتی

فارغ از كمبودهای اقتصادی

فارغ از فراموشی مردمانی كه فقط زمان سختی به یادشان هستیم

فارغ از مردمانی كه فقط سالی چند بار برای تزئین روزنامه‌هامان عكسی از آنها  می‌گذاریم.

فارغ از زنانی كه دوشادوش مردان برای برپا داشتن و عزت سیه چادرهای عشایری كار می‌كنند و مهر مادری‌شان افزون از همه مادرهای غرق در رفاهند.

فارغ از ارادتم به استاد بزرگ عشایری ایران و جهان ‌استاد محمد بهمن بیگی‌ عزیز
می گویم:

من یك عشایر زاده ام

بر این بودنم افتخار میكنم

و همیشه بر دستان پینه بسته و بزرگ و عشایری پدرم كه برای تهیه لقمه‌ای نان حلال كه فارغ از تملق‌‌گویی و مجیز خوانی بر سفره‌مان گذاشت تا امروز بر حق باشیم و حرف نا‌حق را نپذیریم بوسه میزنم.

بر دستان پرمهر و زخم خورده مادرم كه از هیچ كوششی برای زندگی‌مان دریغ نكرد،

تربیتمان كرد اگرچه خودش سواد نداشت، شب نخوابید تا ما را تشویق به علم آموزی كند،

هیچ گاه آفتاب قبل از او سر برنیاورد و شامگاه یاد ندارم زودتر از همه بچه‌ها و شو و رمه‌هایش خفته باشد.

مادرم اقتصاد و تولید ملی را از خانه به ما آموخت؛ زمانی كه شاید تنها پوشاك و كتاب و قلم‌هامان را از بازار تهیه می‌كردیم و آنچه از فرش و خورد و خوراك می‌خواستم با دستان هزار هنرش تهیه می‌شد.

تار و پود قالی و آفرینش نقش‌های زیبا را خداوند به دستانش هدیه داده بود.

آهای‌ مادرم

من بر دستان پر مهرت بوسه می‌زنم.

لر، ترك، عرب، بلوچ، بختیاری، سیستانی، مازنی، گیلك، تركمن، بندری، خوزی و  هر جایی كه باشم عشیره‌زاده‌ام و بر فرهنگ غنی عشیره‌ای ام افتخار می‌كنم. من اگر گرسنگی نكشیده ام، اما طعم دردناك فقر را خوب می‌شناسم. من به اقتدار و عزت نظام اسلامی و كشور عزیزم می‌اندیشم. باید كه بلند باشی و شایسته بهترین‌ها وطنم.

آنان كه فقط لباس عشیره ای می‌پوشد كه خود را همرنگ عشایر جلوه دهند، همرنگ نیستند و نمی‌شوند. باید‌ عشیره ای زندگی كنی. باید درد را همراه با امید درك كنی. باید دانه دانه خاك و قطره قطره آب را بفهمی.

بايد باران باشي

تا بداني عشاير يعني چه

فرستنده: محمد علی زارعی

* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.



اشتراک گذاری
سلام پرواز
سفرمارکت
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۰
انتشار یافته: ۶
سهراب
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
زنده باد عشایر غرور افرین ایران زمین ....
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
من یک عشایر زاده ام و افتخار می کنم.
چادر دغل صحرا از عشق خبر دارد
قشقایی و شیدایی لطف دگر دارد.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
قربون دهنت من هم افتخار میکنم درمقطعه ای طعم زندگی عشایری را چشیده ام واقعا ما عشایرها دلیپراز مهر ومحبت داریم فارغ ازهر گونه رنگ و لعاب شایدچهرهایمان سوخته وبه مانند مردان و زنان شهری مثل پنجهآفتاب نباشد اما همین چهرهسوخته مان که چین و چرک درآن هویداست اما یک چیزدر آن موجمیزند صفا صمیمیت مهربانی احساس امیدبه آینده دلتنگی ازناراحتی مردمم و... ایرانیهای عزیز مردان و زنان کشورمباهرنوع نگاه و ایده ونظربدانید دوستتان دارم و همیشهبهترینها رو آرزومندم
پیروز و سالم باشید
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
بر دستان پرمهر و زخم خورده مادرم كه از هيچ كوششي براي زندگيمان دريغ نكرد،

تربيتمان كرد اگرچه خودش سواد نداشت،

شب نخوابيد تا مارا تشويق به علم آموزي كند،

هيچگاه آفتاب قبل از او سر برنياورد و شامگاه ياد ندارم زودتر از همه بچه ها و شو و رمه هايش خفته باشد.

مادرم اقتصاد و توليد ملي را از خانه به ما آموخت زماني كه شايد تنها پوشاك و كتاب و قلم هامان را از بازار تهيه مي كرديم و آنچه از فرش و خورد و خوراك مي خواستم با دستان هزار هنرش تهيه مي شد.

تار و پود قالي و آفرينش نقشهاي زيبا را خداوند به دستانش هديه داده بود.

آهاي مادرم

من بر دستان پر مهرت بوسه ميزنم.

درود وصد درود بر كسي كه اين مطلب را نوشته .قصه زندگي مادرم بود
محمد از ممسنی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
از آقای محمد علی زارعی برای نوشته بسیار زیبا و پر معنیشان سپاس گذارم . آری باید عشیره ای باشی تا بفهمی عشایر یعنی چه تا بفهمی آقای زارعی چه نوشته اند. اما یه نکته رو لازم دیدم به آقای زارعی متذکر بشم و اون اینکه ایل بختیاری زیر مجموعه قوم لر می باشد و تفکیک این دو صحیح نیست.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
من هم یک بچه عشایرم . از سال1358 که ساعت ها خاموشی داشتیم روزی 18 ساعت کار میکردم تا پست های فشار قوی را راه اندازی کنم .پست نیروگاه نکا و پست تهرانپارس و پست جلال و پست جسن کیف پست زیاران و ده ها پست دیگر که خاموشی از بین رفت. پست نیروگاه تبریز را زیر بمباران کار کردیم در زمان کار صد ها مهندس شهری توانیر را با خوشحالی آموزش دادم. 36 واجد پست سیار(روی تریلی) هم در استان های مختلف نصب و راه اندازی کردم. یکی از آنها هفتگل بود. هفتگل مهندسان سازمان آب و برق خوزستان هم عشایر بودند و اتفاقا خیلی بهتر از همه مهندسان برق منطقه ای بودند و تنها جایی بود که کارشان را خوب بلد بودند.بلی برای ما بجه عشایر آسایش هموطنانمان واجب تر از خواب بود.
برچسب منتخب
# مکانیزم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
ایران و آمریکا در مذاکرات به توافق می‌رسند؟
الی گشت