بازدید 23150
خاطره ای از فیلمساز دفاع مقدس انسیه شاه حسینی؛

اگر اسیر شدی با این چاقو خودت را بکش!

خیلی حالت معصومی داشت. من که احساس پیروزی می‌کردم٬ بار دیگر پرسیدم٬ چی شد؟ پس چرا نزدی؟! او بی‌آن‌که به من پاسخی بدهد بلند شد٬ آهی کشید و رفت توی آن اتاقک کمین ماند. پس از چند لحظه برگشت٬ دیدم یک چاقوی ضامن‌دار آورد٬ داد به من و گفت: «اگر اسیر شدی٬ خودتو بکش!»
کد خبر: ۱۹۲۸۰۴
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۰ - ۲۲:۰۷ 25 September 2011
سرویس دفاع مقدس ـ روزهای پر شکوه دفاع مقدس که سرشار بود از صفا، صمیمیت و خلوص ملتی که با تمام هستی خویش از دین، خاک، ناموس و آرمان های انقلابشان دفاع می کردند، حقایقی است که باید از پس غبار روزمرگی ها بیرون کشیده شود و...

به گزارش «تابناک»، مطلب زیر خاطره ای است از خانم انسیه شاه حسینی کارگردان نام آشنای سینمای دفاع مقدس:

بدترین لحظات دفاع مقدس، پاتک‌های وحشتناک عراق بود که بعد از هر عملیات خودش را به آب و آتش می‌زد تا حیثیت رفته را پس بگیرد. یکی از آن پاتکها در عملیات کربلای پنج بود که دشمن منطقه را با آتش پرحجمش‏، جهنم کرده بود. آن روزها من به محورهای عملیاتی سر می‌زدم و حماسه‌ها و حادثه‌ها را به تصویر می‌کشیدم. پس از فیلمبرداری می‌آمدم بازبینی می‌کردم و می‌دیدم که چه نکته‌های جذاب و قابل توجهی دارد.

وصف عملیات کربلای پنج را همه شنیده‌اید. واقعا یکی از حماسه‌های بزرگ در این عملیات اتفاق افتاده بود. چون در شرایطی بود که کربلای چهار‏، لو رفته بود و بچه‌ها قتل عام شده بودند و روحیه رزمنده‌ها به شدت پایین آمده بود. تصمیم ارزشمند امام(ره) در آن زمان این بود که گفتند: «به هر شکل و به هر نحوی شده باید از همان محور دوباره حمله کنید و به خط بزنید».

انگار همین دیروز بود ... در یکی از آن پاتک‌ها قرار بود به منطقه بروم. مقدمات سفر را آماده کردم. رفتم از قرارگاه خاتم‌الانبیاء برگه تردد گرفتم و با وسایل و تجهیزات لازم به سمت محور مربوطه حرکت کردم. در مسیر باید از هفت خوان عبور می‌کردم و بازرسی و دژبانی‌های متعدد را پشت سر می‌گذاشتم. عبور از خوان‌های اولیه خیلی مشکل نبود اما به جایی رسیدم که شکل و شمایلش شبیه یک سنگر کمین بود. وقتی به آنجا نزدیک شدم یک پسربچه بسیجی از مخفیگاه آرام بیرون آمد جلویم ایستاد و پس از دیدن برگه مجوز سری تکان داد و گفت: «نه، نمیشه، نمی‌تونی بری».

گفتم: «چرا؟» گفت: «همین که گفتم خواهر٬ نمی‌تونی بری.»
خیلی عصبی شدم و گفتم: «تو چه کاره‌ای که نمی‌ذاری برم؟ من از مسئول بالادست تو برگه و مجوز دارم٬ این پلاک و این هم ...»

و بعد همه مدارکی را که لازم بود تمام و کمال نشانش دادم٬ اما این پسربچه سمج یک وجبی پا در یک کفش کرده بود و می‌گفت٬ نمی‌شود.

ناگفته نماند که من به خاطر از دست دادن و شهادت تعداد زیادی از بستگان٬ حال خوشی نداشتم و در وضعیت روحی بد و نامناسبی به سر می‌بردم. این بود که از کوره در رفتم. رفتار من به بچه دژبان هفده٬ هجده ساله کلاش به دست بر خورد و پرخاش کردم که «یعنی چه؟!» بعد دیدم یک مرتبه گلنگدن اسلحه را کشید و نشست روی زانو و به طرف من رشانه رفت.

 گفت: «اگه یک قدم جلو بری شلیک می‌کنم!»
من هم بیشتر عصبانی شدم و گفتم: «من می‌رم٬ تو هم شلیک کن».

با گام‌های مصمم پشت به او رو به محور عملیاتی شروع به حرکت کردم. ضمن این‌که هر لحظه منتظر بودم که این بسیجی نوجوان عصبی٬ دست به ماشه ببرد و شلیک کند ولی اصلا برایم مهم نبود٬ تصمیم گرفته بودم و آماده هر حادثه‌ای بودم. از کشته شدن هم واهمه‌ای نداشتم چون در حالت روحی مناسبی نبودم.

چند قدمی که دور شدم دیدم هیچ اتفاق نیفتاد و صدای شلیک شنیده نشد. اندکی تردید کردم٬ ایستاده برگشتم دیدم آن بسیجی اسلحه را کنار گذاشته سرش را در میان دو دست گرفته روی زانو خم شده! با دیدن این صحنه خیلی به هم ریختم. حیران به طرفش برگشتم و پرسیدم: «چی شد٬ چرا شلیک نکردی؟»

دستش را از روی پیشانی برداشت نگاهی به من کرد. دیدم روی مژه‌هایش خاک نشسته چشم‌های خسته‌اش پر از رگه‌های خونی بود. پیدا بود که حداقل سه چهار شبانه‌روز است٬ نخوابیده. خیلی حالت معصومی داشت. من که احساس پیروزی می‌کردم٬ بار دیگر پرسیدم٬ چی شد؟ پس چرا نزدی؟! او بی‌آن‌که به من پاسخی بدهد بلند شد٬ آهی کشید و رفت توی آن اتاقک کمین ماند. پس از چند لحظه برگشت٬ دیدم یک چاقوی ضامن‌دار آورد٬ داد به من و گفت: «اگر اسیر شدی٬ خودتو بکش!»

دستش می‌لرزید و من تازه فهمیده بودم که تمامی سماجت و سرسختی او از جنس نگرانی٬ شرف و غیرت بسیجی‌اش بود. البته آن بسیجی یک هفته بعد٬ شهید شد و من آن چاقوی یادگاری را هنوز در خانه دارم ـ اگر یادم بود با خودم می‌آوردم نشانتان می‌دادم ـ ماجرای آن روز و آن بسیجی دلسوز روی من خیلی اثر گذاشت. آنجا به خودم گفتم: «کجا دارم می‌روم؟! می‌روم که از یک سری هیجانات و احیانا چند جنازه عراقی و خودی فیلم بگیرم؟ در حالی که هرچه هست٬ اینجاست. اینجا توی این نگاه‌های پر از رگه‌های خونی٬ توی این چشم‌های خسته بیدار مانده ... کجا بروم از اینجا بهتر؟»

بعد از او خواستم یک چایی به من بدهد. کمی هم شوخی کرد. گفتم: «باشه٬ نمی‌رم». خوشحال شد. البته تا بعدازظهر آنجا ماندم و دم‌دمای عصر با یک لنکروز سپاه مرا فرستاد جلو توی خط و سفارش کرد که جاهای خطرناک نروم.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۲۰
این یعنی غیرت نسبت به ناموس
پاسخ ها
اسماعیل مرتضایی
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
بنام خدا
الان ایا کسی از از اون بسیجی و همرزمانش که شما تاب تحمل لحظه ای بودن با انها را نداشتتید (بعلت اوج و فاصله شدید روحی الهی انان نسبت به دیگران ) خبر دارید .
ایا این مردان بی ادعای خدا جو را که تعریف ایمان الهی را از دعای کنج خانه به جهاد با نفس و دشمن در میادین نبرد تغییر دادند خبری دارید ؟ بنویسید شاید کسی از انان خبری داشته باشد کسانی که بحق عباد الله بودند .
درود بر غیرت شهدا
پاسخ ها
ناشناس
| Armenia |
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
چه عجب امروز كسي منفي نداده!! البته تا الان (گوش شيطون كر)
جواد
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
از 2 رای منفی به این نظر متعجبم !
خدایش رحمت کند
چه شد که جوان با غیرت ایرانی امروزه کمتر نسبت به ناموسش غیرت نشان می دهد. علت بد حجابی را نه فقط در خود زنان، بلکه در بی غیرتی مردان جستجو کنید.
ياد همه آن غيور مردان به خير ياد همت و باكري فهميده و جهان آرا كريمي و دستواره زين الدين فقط بخش كوچكي ا آن غيورمردان بودند.
روحش شاد و قرین رحمت روز افزون خداوندگار باد
خیلی قشنگ بود واقعاً دل آدم می سوزد برای غیرت جوان های قدیم کجا و جوان های امروز کجا
پاسخ ها
علی رضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۴
آنزمان جوکلی جامعه ازراس تاذیل سالم بودنه مثل حالاکه....
تبارک ا... واحسن الخالقین برای این غیرتی که به جوانان ما بخشیدی ! ای خدای مهربان. این غیرتی که کوه را از جای خود تکان می دهد .
آخ ..... آخ .... ای کاش تو اون دوران بودم کشته می شدم ای کاش خسته ایم خانم خوش به حالت که این افتخار داشتی یک باغیرت این حرف رو بهت بزنه اما الان غیرت کجاست ؟ غیرت واژه نا آشنا و نامفهومی تو این جامعه
چه جوونهايي كه براي حفظ ناموس مملكت خون و جونشون رو ندادن تا ما الان شاهد اين وضعيت تومملكتمون باشيم!
كاش جووناي ما يك جو از غيرت جووناي اون دوره رو داشتن
البته حق دارن چون با اين وضع مملكت ديگه انگيزه اي ندارن!
از چي دفاع كنن؟
از ناموسي كه خودش رو هر روز تو خيابونا به عرضه ميزاره يا از مملكت و دولتي كه روز به روز...
كاش نام اين بسيجي فداكار و با غيرت را در متن مياورديد.بهرحال روحش شاد.او وظيفه خود را بدرستي انجام داد و حالا ماها هستيم كه مانده ايم و وظايف سنگيني بعهده مان هست.
پس کی باید رزمنده های ایرانی سلاحی ایرانی غیر از کلاش و ژ۳ غرب و شرق و لباس ضد گلوله و سیستم عامل و موبایل مخصوص رزمنده و نظامی ایرانی داشته باشند.
خدا بیامرزد کاش خانم شاه حسینی اسم این شهید را هم می گفت
كاش امروز اين غيرت ومردانگي درجامعه بود درود بر شرف اين انسانها
آن غيرت رفت و ما مانديم با گوله باري از حسرت . چه شد كه قلبهايم يخي شد و نگاهامان سرد و بي روح . چه شد كه بعد از گذشت آن همه سال ، منتظريم تا هفته دفاع مقدس بيايد و با شنيدن خاطراتي از جنس بلور حسرت آن روزها را بخوريم راستي كحايند مردان بي ادعا .
به خدا قسم ما وظیفمونه این چیزا رو بیشتر به تصویر بکشیم و فیلم های بیشتری ساخته بشه
تبارک الله احسن الخالقین
واقعا قشنگ بود، درود خدا بر روح پاک این شهید و همه شهیدان میهن
ایرانی هیچ وقت شرفشو نفروخته و نخواهد فروخت و انهایی که فروختند ایرانی نبودند.
سید و آقا شهدا وقتی که امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) باشند این غیرت و مردانگی از آن بزرگوارن نشأت گرفته شده
اونیکه میگه حق دارن بی غیرت باشن و دلیل و اما و اگر آورده بگین اگه حق داشتن اینه که تو هم ناموست رو بذار در اختیار اغیار چون حق داری گرونی و بی حجابی و سختی زندگی طاقتت را طاق کرده برو بابا اینا همش بهونه هستش حالا دانسته یا ندانسته فرقی نمی کنه غیرت و ناموس قاطی این مسائل نمیشه مگر اینکه تو ذاتت مشکل داشته باشی الانم که داریم میبینیم مردای هیکلی و عظیم الجثه با زناشون طوری بیرون میان که آدم از مرد بودنش پشیمون میشه این یه جور کاسبیه با اندام و ظاهر و زیبائی زناشون تا با لذت بردن بقیه مردم اونا هم حظ کنن که بهبه چه زنی دارم که اینقدر چشم داره نگاش می کنه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۶
اوني كه جوابشو دادين منم!
من يه خانومم!
يه خانومه محجبه كه خيلي به حجابش اعتقاد داره!
فكر ميكنم شما منظور منو درست متوجه نشدين.
من نگفتم مسايل مالي با ناموس به قول شما قاطي ميشه!
منظور من اينكه متاسفانه از طرفي فرهنگ ما تحت تاثير غرب قرار گرفته و از طرفي اوضاع اقتصادي ملكت خرابه!
بنابراين نه انگيزه اي براي دفاع از ناموسي كه خودش نميخواد از خودش دفاع كنه ميمونه و نه دفاع از دولت و مملكتي كه مسيولينش حاضر نيستن خودشون و عقايدشون رو اصلاح كنن!
ايكاش از همين فيلم بسازين خانم شاه حسيني. بخدا از شعار زدگي همه خسته ايم.
اشك در چشمانم حلقه بست از غيرت اين بسيجي.كاش جواناني كه خود را به شكل دختر آرايش ميكنند وبا كمال وقاحت دست يك دختر بي حجاب را در دست ميگيرند و با افتخار به خيابان مي آيند اين مطلب را مي خواندند
كاش ذره اي از آن همه غيرت و شرف را برخي جوانان امروز هم داشتند
با سلام با خواندن مطلب بالا یاد ان دوران افتادم و واقعا اشکم سرازیر شد وفقط متوانم بگویم یاد باد ان روزگاران یاد باد
کاش مي شد روزي همه جوانان ما از اين گونه خاطرات دست عبرت مي گرفتند و با خود به فکر مي رفتند که آيا اين درست است که آنها هم مي توانستند الان مثل ما در کنار خانواده هايشان باشند هر چند که جاي آنها از ما خيلي بهتر است به اميد روزي که بتوانيم فرهنگ جنگ و جبهه و شهادت را با تمام وجود درک کنيم ما بايد پشتيبان رهبري باشيم. التماس دعا
غیرت فقط نسبت به ناموس نیست !
مملکت هم مثل ناموس ماست !
آنهائی که با بی کفایتی خود موجب از بین رفتن محیط زست زیبای مملکت میشوند نیز مشتی خائن به خون شهدا و میهن هستند !!
تاسف از دو چيز..نبودن در آن زمان و بودن در اين زمان..دغدغه ي الان بعضياشون شده زير ابرو
وا حسرتا
بر خلاف نظر اکثر دوستان معتقدم جوانان امروز اگر از جوانان برومند دفاع مقدس سر نباشند کمتر نیستند. دلیل اون هم اینه که ایرانیها در مواقع سختیه که بزرگی و بزرگواریشون بروز میکنه و متجلی میشه. توقع ندارید که همون روحیات در زندگی عادی شهرنشینی دیده بشه. !؟
ما منتظريم تا محرم گردد

هنگامه امتحان ميسر گردد

ما مي دانيم و تيغ و حلقوم شما

يک مو ز سر علي اگر کم گردد
اين يعني غيرت ايراني
خيلي وقت بود يادم رفته بود غيرت دارم.
غيرت!‌ غيرت... چقدر اين واژه دوست داشتني است.
درود بر شهدا که در بالاترین درجات کمال همه رفتارشان برای ما درس بود؟یاد باد یاد یاران....
خانم شاه حسيني خاك پات توسر بعضي سينما گرا كه افتخارشون نوكري اجنبيه
درود بر آن شهید عزیز و بسیجی واقعی که با اینکه مخالف حرکت آن خواهر بودند هرگز با ایشان برخورد فیزیکی نکردند. سلام بر شهیدان و روحشان شاد
من یک افغانی ام این خاطره را خوندم به شدت متاثر شدم اشک امانم نداد خیلی گریه کردم،اخه جوان ۱۸ ساله این همه مقاومت آن طور که خانم تعریف کردن این همه اخلاص این همه غیرت کجا می توان پیدا کرد. اما حالا چرا؟ جوان ایرانی الان این ویژگی ها کجا رفته؟!چرا افتخار به لودگی وبی غیرتی وبیگانه پرستی است؟!نمیگم نیست ولی کجاست؟
دعا میکنم دوباره همه جوونامون به این روحیه ها برگردندوانشا اله خدا کمکون کنه.
roohash shad
khoda biyamorzash.
باوز به فرماید جوونای ایرونی همشون نابن حتی همون هایی که غرب زده و امثالش را بهشون نسبت میدیم...به شرافتم قسم که در اینده ی نچندان دور بچه هایی که هیچ کس روشون حساب باز نمیکنه همه میشن فهمیده و امثال فهمیده...
شهدا روحتان شاد و غرق در رحمت الهی باد که رفتید و جاودانه شدی. دست ما را هم بگیرید.
کاربسیجی ازجنس معنویت وخانم مثل خیلی از دوستانش که خاطرات جنگ رانوشته اند عکس ان است غالبابه مقررات همین کشور ورزمندگان بی توجه بودند نمونه ان کتاب دا سراسر ازاین قانون شکنی هاست نوع برخورد بسیجی عزیز رادرک کنید
درود بر روان پاک چنین افراد اگه چند تا از این بسیجی ها زنده باشند اختلاس و دزدی ووووو کم می شودو مسئولین راحت تر با مردم کار می کنند این مافیا فساد باید از جامعه ما توسط همین ملت و بسیجیان پاک شود همانطور که رهبر مان خواست
ای کاش همین خاطرات ارزشمند فیلم مستند و یا سینمایی بشود تا جوانان امروزی با دیدن آن بخود بیایند و لباس و مدغربی و شرقی را نپوشند و غیرت ایرانی را همیشه داشته باشند.
با سلام
چرا همش یاد گرفتیم از دیگران انتقاد کنیم و اشتباهاتمون رو نبینیم، چرا دنبال علت همه این پیشامدها نمیگردیم چرا یکمی تقصیر رو گردن خودمون نمی اندازیم، کمترین تقصیر همه ما ترک امربه معروف و نهی از منکر هست اگه این تکلیف رو انجام بدیم هدا میدونه چه اثر معجزه آسایی داره فقط باید تمرین کنیم و روشش رو خوب یاد بگیریم
یاعلی التماس دعا
خیلی متاثر شدم
روحش شاد و ياد او كه نميشناسيمش گرامي باد* با مولايش حسين(ع)محشور باد.
درود بر غیرت و شرف شهدا و رزمندگان خیلی زیبا بود اینا شاگردهای مکتب امام حسین و غیرت بی نظیر حضرت عباس هستند
دوستان چراقاطي ميكنيد
تعصب بسيجي عزيزبراي اين بوده كه مبادا اين خانم دست عراقي ها نيفتد اگر به سمت نيروهاي خودي مي آمد كه بهش چاقو نمي داد الان هم كه خانمها كمي بدحجاب هستند براي اينه كه توجمع خودموني هستند ولي در صورت مسافرت به كشورهاي خارجي حجاب خود راكاملا رعايت ميكنند و پرچم غيرتمندي مادربين بيگانگان مي شوند
بعضی ازجوانان امروزی یادبگیرندومزاحم ناموس مردم درکشورخودشان نشوند غیرت پیشکش.
من یک خانم هستم ولی وقتی وضعیت و قیافه زنها را تو خیابون میبینم از این همه جهالت چندشم میگیره به بعضا حق بدید که دیگه حوصله ادمای این مملکت را ندارن اخه از چی و کی حمایت کنند از یه عده بی بندوبار .....
من ازرزمنده های دفاع مقدس هستم وخدامی داندچه پاک بودندشهداتخریب چی هاجای مشخصی داشتنددست.پا.چشم و.....ازدست داده بودندولی بازمی امدن من دربهداری بودم بادیدن انهاچون سالم بودم خجالت میکشیدم تقاضای مرخصی کنم وهنوز هستند وهستیم ومطیع امام خامنه ای
بدی کردیم؛خوبی یادمان رفت-زدلها لایروبی یادمان رفت. به ویلای شمالی خو گرفتیم- شهیدان جنوبی یادمان رفت.یادشان گرامی
کجاهستند آن جوانان غیرت مند ؟همیشه حسرت آن روزها را می خورم آن همه ایثار آن همه وحدت همه با هم یک هدف داشتیم و برای رسیدن به آن تلاش می کردیم کرد وفارس لر شیعه و سنی همه با هم اما حالا؟؟؟
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار