نوروزی که علاوه بر عضویت در فراکسیون انقلاب اسلامی و کمیسیون شوراها و امور داخلی، نمایندگی مردم رباط کریم را در مجلس شورای اسلامی برعهده دارد، در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگاران به پرسشهای آنان درباره مسائل مختلف پاسخ گفت، متن این گفت وگو به شرح ذیل است:
شما به عنوان نخستین کسانی بودید که درباره نفوذ جریان انحرافی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی تذکر دادید، اما هنوز به نظر می رسد که فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی جریان انحرافی با وجود همه انتقادات و شکایت نمایندگان مجلس ادامه دارد، این فعالیتها را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاقا حرف ما هم به آقای رییس جمهورهمین است، چرا که ما هیچ وقت آرزوی این را نداشتیم که به عنوان مجلس ونماینده مردم بخواهیم مقابل رییس جمهور بایستیم، آن هم رییس جمهوری که او را دوست داشتیم، اما به هرحال حد یقف این مسائل وابسته به خود رییس جمهوراست، احمدینژاد نباید این همه اعتبار و آبرو را به پای دو نفربریزد، آن هم دو نفری که ریشه کاری، اخلاقی و مالی خیلی صحیحی ندارند.
دلمان برای احمدینژاد سال ۸۸ خیلی تنگ شده است
یعنی اعتقاد دارید که جریان انحرافی مستقیما از رییس جمهور دستور میگیرند؟
جریان انحرافی ازرییس جمهور دستورنمیگیرد، اما ما اعتقادمان این است که اینها سعی می کنند رییس جمهور را محاصره کنند و در کمند خود قرار دهند، همانگونه که تا این ساعت تمام یاران رییس جمهور را از اطراف وی زدودهاند و دولت را در مصادره خود قرارداده اند. ما اعتقادمان آن است که احمدی نژاد رییس جمهورخوبی است که اگراین افراد، یعنی سران انحراف را کنار بگذارد، ما دلمان الان و امروز برای احمدینژاد سال ۸۸ خیلی تنگ شده است.
اربابان قدرت میخواهند در مصادر قدرت باقی بمانند
در چنین شرایطی و با توجه به نزدیک شدن به انتخابات چقدر فکرمیکنید رعایت اخلاق سیاسی از طرف مسئولان لازم است؟
خدمت کردن در خانه ملت و اصلا نظام اسلامی عبادت است، اینجا مملکت، نظام و انقلابی است که در راس آن یک مجتهد جامع الشرایط قراردارد و واقعا امضای ایشان یعنی مشروعیت بخشی به تمام اعمال، مردم ایران هم که پیرو، پیغمبر و ائمه هستند پس انسان باید افتخارکند که دراین نظام کارکند حالا چه نمایندگی مجلس باشد چه حضور در وزارتخانه و یا حتی کمتر از آن، در این میان هستند افرادی که سعی می کنند به عنوان ارباب قدرت درمصادر قدرت قراربگیرند و سعی آنها براین است که با حزبی گرایی و دسته گرایی میتوانند سلطه خود را حفظ کنند؛ اما ملت ایران که کلاس سیاسیت خود را در دانشگاه امام و مقام معظم رهبری گذرانده است حزبی فکر نمی کند، ملت ایران به اصالتها ، فهم و درک و شناخت از افراد توجه میکنند و به همین دلیل بود که قضاوت مردم برای انتخاب رییس جمهور درست بود درمجلس هم همین است، انتخاب مردم برای حضور نمایندگان خود در مجلس هم بر اساس همین تشخیص است، من فکر میکنم مردم سعی اشان آن است که درست انتخاب کنند و البته در مقابل، ازابتدای انقلاب تاکنون همواره کانونهای قدرت سعی می کردند که تاثیر گذارباشند، اما ملت هم سعی کرده که راه انقلاب و امام را ادامه دهند.
میدانداران انتخابات اخلاق سیاسی را رعایت کنند
همین اعتماد مردم چی؟ آیا اعتماد مردم نشات گرفته از اخلاق سیاستمداران است؟
برای جلب اعتماد مردم ما واقعا باید اخلاق سیاسی را مراعات کنیم، آن هم به این معنا که تهمت زدن، برچسب زدن، انگ زدن ، فریب دادن واغوا نمودن را ترک کنیم؛ چرا که همه این مسائل موثردرحوزه انتخابات و اخلاق سیاسی است، باید افرادی که میدان دارانتخابات هستند این اصول را رعایت کنند، ما امروز واقعا می بینیم که برخیها از خودشان چیزی ندارند جز تهمت زدن، ازطرف دیگر هم ممکن است باشند کسانی که مبتلا هستند به مشکلاتی و بخواهند درانتخابات شرکت کنند، نسبت به حضور این آدمها باید افشاگری کرد، ما داریم افرادی را که با مدارک جعلی بر کرسیهایی دست یافتهاند، در مقابلش افرادی هستند که سعی می کنند به هر نحوی رقبا را از خود دور کنند، اما من اعتقادم این است که اکثریت ملت در نهایت به تشخیص خود عمل می کنند.
جوانها باید درمقابل خطر جریان انحرافی آگاه شوند
شما قبلا نسبت به حضورجریان انحرافی و کاری که علیه اعتقادات دینی جوانان صورت گرفته هشدار دادهاید، برای جلوگیری از نفوذ افکار جریان انحرافی در بین مردم و بویژه نسل جوان چکار باید کرد؟
این موضوع جدیدی بود که شکل گرفت، جوانها باید درمقابل خطر جریان انحرافی آگاه شوند، چرا که خطرانحراف همیشه وجود دارد، مسائل انحرافی باید گفته شود واین درحالی است که سخنرانان ما کمتر به این موضوعات می پردازند. رسانهها و روزنامهها باید به این موضوع پرداخته و خطر نفوذ جریان انحرافی در مذهب را به خوبی بیان کرده و راه درست و مسیر صحیح را نشان دهند. این انقلاب اگر پیروز شد با روشنگریهای افرادی چون بهشتی و امام بود که واقعا از روزاول، این افراد درمسیر زیگزال وعرفانهای پوسیده و وابسته کردن مردم به مسائل پشت پرده که پوچ و بی معنا است قرار نداشتند، دانشمندان و دانشگاهیان ما توجه کنند که اصل و ریشه این انقلاب ابرمردی چون امام راحل بوده و امروز به دست مقام معظم رهبری است و نباید ذره ای در مسیراین دو بزرگوا و امثال شهید بهشتی و مطهریها خلل وارد شود. اینکه می گویند امشب خواب امام زمان و فردا شب، خواب امام حسین دیدم و مثلا کلامی درعالم رویا به من گفته شد، این حرفها هیچ وقت نبوده، آنچه را که ما اکنون به عنوان انقلاب می بینیم راه روشنی بوده که با فریاد و رشادت و شهادت صورت گرفته و نه با امداد غیبی، باید جوانها را در مقابل این انحرافها بیدار و آگاه کنیم. مراکز علمی را تقویت و جوانان مان را با مبانی علمی آشنا کنیم، باید دید نهج البلاغه و قرآن چه میگوید، همین الان در شهر تهران ما چند مرکز و حوزه دینی داریم تا به جوانان و خواهران از نهج البلاغه بگوید، هرچه ما کم داریم به جایش مسائلی چون جلسات خانگی ، ماهواره و اینترنت جای آن را می گیرد.
برای اتحاد اصولگریان باید گروه ۷+۸ تشکیل دهیم
به مسائل انتخاباتی برگردیم، هرچه که به انتخابات نزدیکترمی شویم به نظرمی رسد این اصولگراها هستند که درشفاف کردن فضای انتخاباتی در کشور نقش دارند، فکرمی کنید اصولگرایان د نهایت به لیست واحدی برسند ؟
هیچ وقت معتقد به یک هئیت ۳ نفره و یا پنج نفره برای اتحاد اصولگرایان نبودهام، اصولگرایان همه امتحان داده و خوب هستند دراین میان من اعتقادم آن است که اگر بخواهیم درانتخابات موفق شویم، باید دایره اتحاد را بزرگ تر کنیم، مثلا دردوره قبلی لیست ۵+ ۶ داشتیم، الان هم یا همان یا ۸+۷ را باید داشته باشیم درواقع چه برای یک لیست و چه برای ۳ لیست باید دایره اتحاد را بزرگتر کنیم. البته نقطه آرمانی ما همان لیست واحد است اما اگر ۷+۸ بتوانند دورهم جمع شوند که البته ممکن است بحث و زحمت داشته باشد، اما توفیق ما درلیست واحده است وموضوع این است که باید همه طیفهای اصولگرایی را زیر نظر داشت.
کمیته ۳ نفره اصولگرایان باید جوانتر شود
به نظر می رسد اشاره شما به کمیته ۳ نفره اصولگرایان هست؟ آیا معتقدید اعضای این کمیته باید گسترش پیدا کند؟
کمیته ۳نفره دردورههای مجالس قدیم امتحان خود را داده، ازانقلاب هم ۳۲ سال می گذرد و چهرههای جوان درمیدان هستند و من به طور دقیق می توانم بگویم که در دوره انتخابات مجلس هشتم آقایان صدر و زارعی خوب میدانداری کردند و ازاین نوع چهرههای اصولگرایی باید حتما در کمیته داشته باشیم ، چون هم جوان هستند وهم همهنگر و در واقع میدانداری آنها خوب است حالا بزرگان هیئت ۳ نفره به عنوان اعلم باید میدانداری کنند، اما ما باید حتما با یک فراگیری بیشتری وارد عمل شویم.
اصولگرایان به لیست آقای مشایی توجهی نخواهند داشت
با توجه به همین شرایط به نظر شما اصولگرایان در انتخابات آینده چند لیست خواهند داشت؟ امکان ارائه لیست از طیف مشایی هست و در مقابل هم به نظر نمی رسه اصولگرایان با طیف آقای مشایی یکی شوند، نظر شما دراین باره چیست؟
ما مشایی را اصولگرا نمی دانیم، اعتقادمان آن است که باید برویم به طرف یک لیست واحد و براساس این لیست واحد عمل کنیم؛ اصولگرایان به لیست آقای مشایی توجهی نخواهند داشت، چرا که شرط اول اصولگرایی آن است که فرد باید معتقد به ولایت فقیه باشد و شرط دومش نیز آن است که ولایت فقیه را فعلا به علمداری مقام معظم رهبری ببیند و مسئله سوم هم آن است که باید ازمسائل دوران فتنه ابراز انزجار کند، کما آنکه از جریان انحراف هم فاصله بگیرد.
جریان خود احمدینژاد انسانهای محترمی هستند
با این حساب آیا دولت با اصولگرایان واقعی لیست واحد تشکیل می دهد؟
ما اعتقاد نداریم که الان و در شرایط حاضر دولت بخواهد وارد لیست شود، چون دولت را اگر بقایی و مشایی بدانیم ما آنها را جریان انحرافی می دانیم واصلا با آنها کاری نخواهیم داشت، ملت هم فکر نمی کنم به جریان انحرافی رو نشان دهد؛ اما جریان خود احمدی نژاد انسانهای محترمی هستند و هرچه بگویند اطاعت میکنیم.
فراکسیون انقلاب به دنبال لیست مجزا درانتخابات نیست
خود فراکسیون انقلاب اسلامی چطور؟ برای وحدت اصولگرایان برنامه خاصی دارد؟ آیا شما در چنین فضایی تصمیم به ارائه لیست مجزا دارید؟
فراکسیون انقلاب اسلامی به دنبال لیست مجزا درانتخابات نیست، ما اصولگرایانی که در حال حاضرالان درمجلس ریاستمان بر دوش لاریجانی است درآن جاهایی که خودمان به اصل جریان توجه کردیم توفیق داشتیم، مثلا در جریان رای اعتماد به "حمید سجادی"، شورای مرکزی اصولگرایان ایشان را رد کرد و بعد هم اصولگرایان کلا به وی رای ندادند؛ این موضوع دررابطه با آقای" نیکزاد " هم صدق می کرد، شورای مرکزی به آقای نیکزاد رای داد و براین اساس همه اصولگرایان به وی رای دادند، ما اگراین مسیررا که در دوگزاره اخیر در مجلس امتحانش را پس دادیم دنبال کنیم طبیعتا همه اصولگرایان در یک محورجمع خواهند شد، حالا بگو مگوهایی خواهد بود اما اعتقادمان آن است که اگربخواهیم این مسیررا دنبال کنیم و مجلس و دولت آینده را در اختیار اصولگرایان بگذاریم، باید این مسیر را با همین روش دنبال کنیم.
باید رییس جمهور یک اسلامشناس کامل باشد
شما قبلا در مصاحبهای از اسلامشناس بودن کسی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود، سخن به میان آوردهاید، منظور شما از طرح چنین موضوعی چه بود؟
روزی شهید بهشتی که همه او را به عنوان یک اسلام شناس برجسته می شناسند خدمت امام رسیدند و گفتند که اگر حضرت امام اجازه دهند من برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا می شوم؛ ایشان که یک متحول خواه عملگرای عدالت خواه به روز بودند و برای ریاست جمهوری اجازه می گرفتند و اگر به قانون اساسی هم توجه کنیم، می گوید رییس جمهورباید از رجال مذهبی ، سیاسی ، مدیر و مدبرباشد، یعنی اولین شرط رییس جمهوررا مذهبی بودن می گذارد. اعتقاد من هم همین است که رییس جمهور باید از رجال مذهبی باشد اما این یعنی چه؟ یعنی اسلام شناس باشد و درحوزه اسلام دارای تزو دکترین باشد و بداند اسلام درحوزه حجاب و تعاملات اجتماعی چه می گوید ونه آنکه فقط نماز بخواند، واقعا اسلام شناس باشد ما مثلا شهید بهشتی ومقام معظم رهبری را اسلام شناس می گوییم یعنی این دو شخصیت ضمن آنکه اسلام را می شناسند ومی فهمند داری تزودکترین هم هستند. تز دکتر بهشتی در مورد اسلام این بود که اسلام مبنای یک انقلاب است و آیین اسلام به همراه آیین انقلابی آن باید حفظ شود، ایشان نمی گفتند ما معتقدیم به اسلام انقلابی ومثلا یک زاویه اسلام را قبول داشته باشند، بهشتی اصلا اسلام انقلابی را قبول نداشت او معتقد بود که همه این اسلام انقلاب آفرین است، می گفت همه اسلام از نماز، روزه و حج همه اینها انقلابآفرین است.
کسی نمیتواند بگوید مقام معظم رهبری اصولگرا است یا اصلاحطلب؟
نظرماهم درهمین راستا است ما می گوییم که باید به همان اندازهای که الان داریم برای بالابردن سطح مجلس پیش می رویم و مصوب کرده ایم که باید نمایندگان مدرک فوق لیسانس داشته باشند، باید درحوزه ریاست جمهوری هم براساس قانون اساسی عمل شود، باید رییس جمهور یک اسلام شناس کامل باشد و بعد مرد سیاسی ونه انسان سیاستزده، باید یک سیاستمدار باشد تا در کمند احزاب، جریانات و گروهها نماند. بهشتی و مقام معظم رهبری هم سیاستمدار بودند، اما سیاست زده نبودند، حزب جمهوری را داشتند اما حزبی نبودند، رهبری امروز حزبی نیست و فراجناحی است و کسی نمی تواند بگوید ایشان اصولگرا است یا اصلاح طلب ؟ دراسلوب وکار، روش کارشان حزبی بود، اما این نبود که درمباحث خشک حزبی گرفتارشوند پس این روش همان اسلام شناسان مدیر و سیاستمدار است.
برخی قوانین را درکشورکم کم باید عوض کرد
من معتقد هستم که برخی قوانین را درکشورکم کم باید عوض کرد، مثلا درانگلستان اول یک فرد ۱۰ سال وکیل می شود و بعد می رود قاضی می شود؛ اما در کشورما ابتدا فرد ۴ سال قاضی است، بعد می رود وکیل می شود. میز قضاوت را می سپریم دست کسی که ۴ سال درس خوانده و می خواهد در پروندههای کلان ملی کیفرخواست صادر کند، این نمی شود. اگر یک قاضی ۱۵ سال وکالت کرد و بعد امتحان پس داد و بعد گزینش شد می شود قاضی مقتدر، در بحث مجلس هم همین است هر کس می خواهد تمرین کند، ابتدا باید برود شورای شهرو روستا، اما اگر بخواهد به مجلس بیاد که قانونی بگذارد وآن قانون برهمه قوا حاکم شود، باید تجربه داشته باشد یا رییس جمهوری که همه هئیت دولت دراختیارش است نیز به همین ترتیب باید تجربه کسب کرده باشد.
احتمال تشکیل سازمان امر به معروف و نهی از منکر زیرنظر قوه قضائیه
اگر برگردیم به فعالیتهای کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس، تشکیل سازمان امر به معروف و نهی از منکر از مدتی پیش در دستور کار این کمیسیون قرار گرفته است. تشکیل چنین سازمانی برای شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور چقدر ضرورت و روند بررسی این طرح در چه مرحلهای است؟
اصل هشتم و نهم قانون اساسی بحث امر به معروف و نهی از منکر را مطرح کرده است. در قرآن کریم خداوند میفرماید؛ شما باید عامل به امر به معروف و نهی از منکر باشید. باید گروهی از بین شما باشند که مردم را دعوت به خیر کنند. امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید تمام اعمال نیک در برابر امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریا است. در سال ۱۳۵۸ و در هنگام تصویب قانون اساسی، قانون امر به معروف و نهی از منکر بدون یک مخالف تصویب شده است؛ اما متأسفانه این اصل در حاشیه قرار گرفته و به آن عمل نشده است. امسال طرحی برای تشکیل سازمان امر به معروف و نهی از منکر در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. خواسته مجلس و نمایندگان این بود که سازمان امر به معروف و نهی از منکر به مقام معظم رهبری وابسته شود، اما مقام معظم رهبری پیغام دادند که قبول نمیکنند و این طرح همان طور و در همان مرحله باقی ماند و بنابراین تشکیل سازمان امر به معروف و نهی از منکر تصویب شده و قرار است اجرایی شود و بنابراین بعد از رهبر معظم انقلاب، نهاد شایسته برای در اختیار گرفتن سازمان امر به معروف و نهی از منکر، قوه قضائیه است که در حوزه تخلفات مردم، دولت و مجلس ناظر است.
بخش عمدهای از بدحجابی از وزارتخانههای ما بیرون میآید
اجرای طرح عفاف و حجاب به عنوان یک طرح امر به معروفی و نهی از منکری از مدتها قبل در جامعه مطرح بوده است. در قانون مقابله با بدحجابی ۲۶ دستگاه عهده دار اجرای این قانون هستند. به طور مشخص اثر عینی از فعالیت این دستگاهها در جامعه دیده نمیشود و زیرساخت فرهنگی مقابله با بدحجابی و ترویج عفاف و حجاب چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. این خلا فرهنگی در مقابله با ماهواره و تهاجم فرهنگی، بدحجابی و ... دیده میشود. متأسفانه مقابله با بدحجابی تنها به کارهای مقطعی و ضربتی برای کنترل آسیب محدود شده است.
به نظر شما چرا کار فرهنگی برای مقابله با بدحجابی و اجرای قانون عفاف و حجاب مورد غفلت واقع شده است؟ مقابله سلبی نیروی انتظامی تا چه حد میتواند مؤثر باشد؟
مهمترین نکته در بحث اجرای قانون عفاف و حجاب این است که مسئولان مملکت خودشان معتقد به حجاب باشند. وقتی در مجلس مردم رأی میدهند به خانم محجبه چادری با لباس اصیل ایرانی و اسلامی، این امر بر روی مراجعان و خبرنگاران مجلس هم تأثیر میگذارد و آنها هم حجاب را متناسب با ارزشهای اسلامی رعایت میکنند. دولت باید به اجرای قانون عفاف و حجاب اعتقاد داشته باشد. رئیس جمهوری در مصاحبهای گفت حجاب دغدغه ما نیست و ما به حجاب مردم کاری نداریم. این حرف، حرف اشتباهی بود. چراکه وقتی رئیس جمهوری به عفاف و حجاب کاری ندارد وزرا هم کاری ندارند. بخش عمدهای از بدحجابی از وزارتخانه های ما بیرون می آید. ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی تصریح میکند که بدحجابی جرم است؛ اما متأسفانه برخی کارمندان وزارتخانهها و نهادهای دولتی در کشور بدحجاب هستند و با مظاهر صریح بدحجابی در مقابل مردم ظاهر میشوند. یکی از مبانی بدحجابی، وضعیت نامطلوب ادارت و وزارتخانههای ما است. بنابراین بخش عظیمی از مظاهر غربزدگی و بدحجابی از درون ادارات دولتی کشور برمیخیزد. مقابله با بدحجابی و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب باید از دولت و مجلس شروع شود و به وزارتخانه ها و ادارات کل و فرمانداریها تسری پیدا کند و بعد از آن کار فرهنگی قوی را شروع کنیم. کار فرهنگی یعنی علما و بزرگان درباره حجاب و عفاف صحبت کنند و فرهنگسازی صورت بگیرد. آخر الدواء الکی. اول باید در راستای توسعه فرهنگی عفاف و حجاب فرهنگسازی شود و در نهایت دوای آخر، برخورد ضربتی و سلبی است.
دولت وضعیت حجاب را در دانشگاهها کنترل کند
ایران کشور اسلامی است. در ایران دختران و پسران در طول ۱۲ سال تحصیل در مدرسه از یکدیگر جدا نگه داشته شدهاند، اما در دانشگاه ناگهان مخلوط میشوند و هیچ نهاد و مسئولی در دانشگاه، ازجمله رئیس دانشگاه تذکر نمیدهد که دختران و پسران باید حجاب داشته باشند. کلاس دانشگاه، این نیست که دانشجو با آرایش و موی بیرون گذاشته و نیمه شلوار و آستین کوتاه ظاهر شود. دانشگاهها زیر نظر دولت هستند و باید دولت وضعیت حجاب و اختلاط را در دانشگاهها کنترل کند. وضعیت عفاف و حجاب در دانشگاههای آزاد و دولتی به هیچ عنوان مطلوب نیست. باید مسئولان دانشگاهها تذکر دهند که در کشور اسلامی دانشجو نباید بدحجاب باشد. دانشگاه باید عملی و کاربردی شود و جای تفریح جوانان نباشد. باید افراد را به سمت کار و صنعت و کشاورزی سوق دهیم. دانشجو باید به اندازه نیاز باشد و در حوزه خود متخصص شود و شغل تخصصی برای او فراهم باشد.
سکوت مسئولان، به معنای تأیید بدحجابی است
رفتار و برخورد مسئولان با مسئله حجاب و مظاهر بدحجابی، در گسترش بدحجابی اثرگذار است. اگر مردم ببینند که بزرگان و مسئولان آنها بدحجاب هستند، این در گسترش بدحجابی تاثیر میگذارد. اگر مسئولان و متولیان اداره جامعه در مقابل گسترش بدحجابی تذکر ندهند و سکوت کنند، این نشانه تایید بدحجابی است. اگر سمت و سوی قانونگذاری و سخن و رفتار خود را به سمت مبارزه با بدحجابی نبریم، بدحجابی افزایش مییابد. اگر اجرای قانون عفاف و حجاب را رها کنیم، بدحجابی زیاد میشود. اگر چشمهایمان را نسبت به وضعیت حجاب در مراکز دولتی و حکومتی و غیردولتی و دانشگاهها ببندیم این مسئله بدتر میشود. همه باید بخواهیم که بدحجابی کم شود و قانونا، قولا، تقریرا و رفتارا با بدحجابی مقابله کنیم.
مردم در عفاف و حجاب خود را با روش و رفتار سرانشان منطبق میکنند
مردم ایران از دل فرهنگ ایرانی و اسلامی بیرون میآیند و با فرهنگ عفاف و حجاب از کودکی و از ریشه خو گرفتهاند. به نظر شما چه اتفاقی میافتد که بخشی از جوانان ایران که ارزشهای اسلامی در آنها نهادینه بوده است به سمت بدحجابی سوق پیدا میکنند؟
الناس علی دین ملوکهم . مردم خود را با روش و رفتار سرانشان منطبق می کنند. باید ببینیم نمایندگان مجلس، مسئولان دولتی، وزرا و مدیرکلها و خانواده آنها در حوزه فرهنگ عفاف و حجاب چه کردهاند که مردم در حوزه عفاف و حجاب تاثیر سو پذیرفتهاند. مدیران ما در حوزه مقابله با بدحجابی چه کردهاند. بسیاری از مسئولان ما نه تنها در راستای مقابله با بدحجابی و گسترش فرهنگ حجاب اقدامی انجام ندادهاند، بلکه خود نیز ارزشهای اسلامی عفاف و حجاب را رعایت نکردهاند. مقابله با فرهنگ اسلامی و بویژه عفاف و حجاب و تبلیغات سوء مستقیم و غیرمستقیم در این حوزه از سوی رسانههای غربی صورت میگیرد. ما و مسئولان کشور ما چقدر ممانعت و از تبلیغات آنها بازدارندگی کردهاند؟ چقدر تلاش کردهاند تا مقابله با چنین هجمههایی را به مردم آموزش دهند؟ تا چه حد در رابطه با ارزش و جمال حجاب و عفاف تبلیغ کردهاند؟ از پنجاه سال قبل استعمار غیرمستقیم به جوانان ما گفته است برای آنکه روشنفکر شوی و متمدن شوی راه و روش آن چیزی است که ما میگوییم. دختران و پسران مختلط شوند. معلم مرد برای دختران و معلم زن برای پسران و همه چیز منطبق با زندگی غربیها. ما باید آن مظاهر را از بین ببریم. اجتماع ما باید بر اساس ارزش های اسلامی و حجاب باشد.
استکبار جهانی پشت صحنه ناامنی اجتماعی است
اگر به روند حوادث در جامعه نگاه کنیم، می بینیم که مسائل و آسیبهای اجتماعی جامعه در حوزه مسائل مربوط به امنیت اجتماعی نگرانکننده شده است. وقتی اتفاق ناگواری در حوزه امنیت اجتماعی میافتد همه یادشان می آید که باید اقدامی در راستای برقراری امنیت اجتماعی انجام داد. طرحهایی هم در این راستا اجرا میشود، ولی باز هم بعد از چند وقت دوباره طرحها فراموش میشود و آسیبها گسترش مییابد. چرا؟
استکبار جهانی به خاطر بیداری اسلامی کشورهای اسلامی که از ایران اقبال داشتند و از جسارت و حسن ایمان و تدین ایران درس میگیرند، نگران است. سعی استکبار این است که بگوید ایران آن الگوی اسلامی نیست. پشت صحنه بزرگ کردن دعوای بزرگان و مسائل و آسیبهای فرهنگی و ناامنی اجتماعی استکبار جهانی است.
افزایش بودجه نیروی انتظامی برای مقابله با ناامنی اجتماعی ضروری است
با وجود این، ایران کشور اسلامی است و نباید چنین مشکلات و آسیبهایی در حوزه امنیت اجتماعی داشته باشد. برای حل این مشکل باید بودجه نیروی انتظامی برای برخورد با چنین حوادثی افزایش یابد. بودجه کنونی نیروی انتظامی به هیچ عنوان کفاف برنامهها و وظایف گسترده مورد انتظار از نیروی انتظامی را نمیدهد. هماکنون در کشور بیش از ۲۰۰۰ کلانتری و پاسگاه و مراکز انتظامی کم داریم که اینها باید تأمین شود و برای تأسیس و راهاندازی آنها بودجه تخصیص یابد. بودجه کلانی باید برای نیروی انتظامی درنظر گرفته شود. پرسنل نیروی انتظامی از مرز تا بیابان و خیابان حضور دارند و با امکانات اندک کار میکنند. باید نیروی انتظامی تقویت و حمایت شود. از طرف دیگر باید ارتباط عمیقی بین ناحیه مقاومت سپاه و نیروی انتظامی به وجود بیاید و با هم مرتبط شوند تا وظایف انتظامی و نظارت بر جامعه بهتر صورت بگیرد. نیروی انتظامی هم باید فعالتر ظاهر شود تا مشکلات و آسیبها کمتر شود. شوراهای تأمین هر منطقه باید با چشم تیزبین تخلفات را مورد پیگیری قرار دهد. شورای تأمین باید برنامهریزی کند، اماکن را نشانهگذاری کند، جلوی برگزاری مهمانیهای نامتعارف را در باغات بگیرد. شورای تأمین، مقام عالی امنیتی هر شهرستان و استان است و وظیفه در این زمینه دارد. باید شورای تأمین منطقه تحت نظارت و پوشش خود را کنترل کند تا تخلفات صورت نگیرد. چرا افراد باید در روز روشن جرات کنند که تخلف کنند. باید گشت امر به معروف در همه جا حضور داشته باشد و از بروز جرم جلوگیری کند نه اینکه پس از بروز تخلف به فکر بیفتد. حضور پیوسته و مداوم نیروهای انتظامی در جامعه، بازدارندگی از جرم را افزایش دهد.