
درخواست اصلاح طلبان از ناطق نوری و امامی کاشانی، درخواست علی مطهری از رهبر انقلاب، احتمال لیست ندادن اصلاح طلبان در انتخابات، سقوط هزارتومانی دلار در یک شب، استرا در راه بازگشت به تهران؟ بازی جدید ضد ایرانی اتحادیه اروپا، رد قتل شبه عمد میترا استاد، قرص مشکوک در کیکهای دانش آموزی، درخواست برایان هوک برای گفتوگوهای کنسولی با ایران، استیضاح وزیر کشور برای آگاهی و تسکین جامعه؟ و چانهزنی ضدایرانی ترامپ با لاوروف، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۱ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که صفحات نخست و تیتر یک روزنامههای امروز از تنوع بیشتری نسبت به روزهای گذشته برخوردار است. علاوه بر اخبار و گزارشهای انتخاباتی گروههای سیاسی و تک و پاتکها آنها نسبت به یکدیگر ـ که در لابلای گزارشهای این روزهای روزنامهها پنهان است ـ محورهای خبری همچون واکنش تند ایران به بیانیه خصمانه شورای همکاری خلیج فارس (مردمسالاری)، طرح عدم قطع اینترنت در مجلس (ایران)، قدرت نمایی بانک مرکزی در مقابل دلار و سوت زنی دانشجویان در گوش وزیر (جوان) و حملات زنجیرهای به پایگاههای آمریکا در عراق، سوریه و افغانستان (کیهان) در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سید جمال هادیان طبائیزواره، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت ارتباطات طی یادداشتی در شماره امروز پنجشنبه روزنامه ایران با عنوان اینترنت ملی بی معناست، نوشت: این روزها و پس از قطع چهارده روزه شبکه جهانی اینترنت در کشور، بازار داغ شایعه و شبهه در حواشی مفهوم شبکه ملی اطلاعات بیش از هر زمان به گوش میرسد. خلط مبحث و واژگونی معنای این شبکه در برخی رسانهها به گونهای است که این گمان را تقویت میکند که در پس پرده این قلب واقعیت، قصد و نیتی معیوب یا پروپاگاندایی غرضورزانه وجود دارد. آنان که اندک آگاهی از اهداف و چشمانداز این شبکه دارند، نیک میدانند که اولاً تأکید بر تکمیل و راهاندازی غایی چنین شبکهای به هیچ عنوان به معنای قطع ارتباط با شبکه جهانی اینترنت نیست و بالعکس یکی از اهداف این شبکه، ارتباط پایدار و امن با شبکه جهانی اینترنت است. دوماً معادل دانستن چنین شبکهای با اینترنت ملی یا اینترنت پاک یا اینترانت داخلی، ظلم به پدیدآورندگان این دستاورد بزرگ است، چرا که مفهومی با عنوان اینترنت ملی از اساس مفهومی نادرست است. اینترنت شبکهای جهانی است و بومی و داخلی یا خارجی و داخلی یا ملی و غیرملی آن بیمفهوم و من درآوردی است. به بیان ساده، شبکه ملی اطلاعات؛ شبکهای است پرظرفیت، پهن باند، سریعتر و ارزانتر برای ارتباطات و رد و بدل شدن اطلاعات در داخل کشور و ارتباط با شبکه جهانی اینترنت که خدمات ارتباطی آن با شبکه جهانی اینترنت از طریق گذرگاههای ایمن انجام میپذیرد.
- شبکهای است با قابلیت عرضه انواع خدمات امن اعم از رمزنگاری و امضای دیجیتال
- شبکهای است با امکان عرضه انواع محتوا و خدمات ارتباطی در سراسر کشور و برای همه کاربران با کیفیت جهانی
- شبکهای است با قابلیت برقراری ارتباطات امن و پایدار میان دستگاهها و مراکز حیاتی کشور
- شبکهای برای استقرار و بهرهبرداری موتورهای جستوجوی بومی و اپلیکیشنهای خدماتی و محتوایی و در نهایت شبکهای است که در مواقع اضطراری یا بحران براحتی تمامی ارتباطات داخلی را بدون نیاز از شبکه جهانی تأمین خواهد کرد و ضامن ادامه پایداری همیشگی شبکه و خدمات و محتوای آن در مواقع اضطراری خواهد بود؛ و اینها تنها بخشی از خدمات و ویژگیهای شبکه ملی اطلاعات است که ما را از توسعه پایدار و پرسرعت و با کیفیت ارتباطات در تمامی نقاط کشور مطمئن میسازد.
تکمیل این شبکه، پیام روشنی است به کسانی که توسعه دانش و فناوریهای بومی در ایران را برنمیتابند و مترصد آنند که در بزنگاهها با قطع برخی از خدمات شبکه جهانی اینترنت، حاکمیت و ملت ایران را دچار محدودیت سازند، کما اینکه تاکنون نیز بارها با توسل به چنین محدودیتهایی کسبوکارهای جوانان ایرانی یا سامانههای دریافت و پرداخت و برخی خدمات دیگر را محدود ساختهاند.
شبکه ملی اطلاعات در ساختار منسجم خود دارای سه لایه زیرساخت، لایه خدمات و لایه محتواست. با تلاش شبانهروزی متخصصان کشورمان در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، در طول بیش از یک دهه لایه زیرساخت این شبکه گامهای نهایی را برمیدارد. لایه خدمات نیز با اهتمام کارآفرینان و ارائهدهندگان خدمات هر روز بهتر و بیشتر گسترش مییابد و مردم از مواهب آن برخوردار میشوند و جوانان صاحب ایده و استارتاپها خدمات خود را بر بستر این لایه ارائه میدهند. اما لایه محتوا هنوز آنگونه که شایسته است، تکمیل و تقویت نشده است. تکمیل و تقویت لایه محتوا با توجه به استعدادهای فراوان داخلی همکاری همافزای تمام دستگاههای متکثر صاحب مسئولیت در تولید و نظارت بر محتوا را میطلبد. هر کدام از این دستگاهها باید سهم خویش در تکمیل لایه محتوا را بپذیرند و در کنار هم برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات تلاش کنند.
سخن آخر آنکه توسعه و تکمیل شبکه ملی اطلاعات برای نظام اسلامی و ملت ایران الزامی و افتخاری ملی است که ما را در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات در جهان سربلند خواهد کرد. اما باید دانست عقلاً و قانوناً توسعه و تکمیل چنین طرحی در ید قدرت یک وزارتخانه یا دستگاه نیست و بر همه دستگاههای مسئول است که وظیفه قانونی و سهم خویش در تکمیل لایههای سهگانه این طرح ملی را بجا آورند. در این صورت تکمیل و راهاندازی کامل این شبکه تا پایان این دولت دور از دسترس نخواهد بود.
مسعود پیرهادی، سردبیر روزنامه رسالت در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان وعظ ما را هم بشنوید! به انتقادات محمود واعظی از بیانیه انتخاباتی محمدباقر قالیباف پرداخت و در نقد اظهارات روز گذشته او نوشت: جناب آقای واعظی مسئول دفتر رئیسجمهور در حاشیه نشست هیات دولت نکاتی بیان کردند که مرور آنها خالی از لطف نیست. وی در واکنش به بیانیه محمدباقر قالیباف پس از ثبتنام در انتخابات مجلس مبنی بر اینکه میخواهد تمام هموغم خود را بر وادار کردن دولت به کار و فعالیت در اینیک سال و نیم باقیمانده از عمرش قرار دهد، اظهار داشت: «ایشان باید به گذشته و عملکرد خود برگردد. اینکه نه خودش جوان است و نه عملکرد آنچنانی دارد! اگر عملکردی هم در شهرداری داشته خیلی روشن است. اینهمه بدهکاری که در آنجا به بار آورده و با این دولت که در این تحریمها اینهمه پروژهها را انجام میدهد قابلمقایسه نیست! به نظر میرسد حرفی برای مردم ندارند و اینگونه حرف زدن تبلیغات انتخاباتی است. بهجای اینکه برنامه و سیاستهای خود را بگویند و از خودشان حرف بزنند فکر میکنند که اگر به دولت حمله کنند مردم به آنها اقبال نشان میدهند، درحالیکه اشتباه میکنند، چون مردم ما فهیم هستند و یادشان نرفته است که دیگران که در مسئولیت بودند چهکار کردند، بنابراین این روشها جواب نمیدهد.»
اگر جناب رئیس دفتر، یک حرف درست زده باشد، همین جمله آخر است. مردم فهیماند و یادشان نمیرود. من اگر بهجای شما باشم، در هر صبح و شامی، دعا میکنم مردم یادشان برود ما با این کشور چه کردیم، یادشان برود که چه در بازار سکه و ارز و خودرو و مسکن و مایحتاج عمومی مردم گذشت، یادشان برود که دستاوردهای هستهای که حتی پای آن، خون شهدای دانشمندمان ریخته بود، چگونه معطل شد، یادشان برود رؤسا و وزرای چند صدمیلیاردی و رئیسجمهوری که میخواست عزت را به گذرنامه ایرانی برگرداند، وزیر خارجه خودش هم تحریم شد!
مسئول دفتر رئیسجمهور ۷۱ ساله که خودش ۶۷ ساله است، به قالیباف، کنایه جوان نبودن میزند! آری عملکرد شهرداری زمان قالیباف روشن است. قالیباف نیاز به دفاع ندارد و امروز که دو سال و چند ماه از مسئولیتش گذشته، کمتر شهروندی در تهران میتوان یافت که از دوران او به نیکی و بهعنوان نمادی از تلاش خستگیناپذیر در خدمترسانی به مردم یاد نکند. ضمن آنکه یکی از وظایف ذاتی هر نماینده مجلس، نظارت بر عملکرد دولت و به ریل بازگرداندن آن در مواقع انحراف است و نمیتوان از نامزدهای مجلس انتظار داشت از این وظیفه شانه خالی کنند و در ارتباط با آن، برنامههایشان را اعلام نکنند. به مسئولان دولت هم باید گفت که ایکاش در این ۷۵ ماه، از خود کارنامهای بهجا میگذاشتید که وقتی مخاطبان با این سخن شما مواجه میشوند که «عملکرد قالیباف با این دولت که در شرایط تحریم اینهمه پروژه انجام میدهد قابل قیاس نیست»، لبخند بر لبانشان نقش نبندد.
سید قائم موسوی در سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان تغییر انتخاب مردم، بنبست یا راه خروج از بنبست! در نقد سخنان اخیر سردار جعفری فرمانده سابق سپاه که راه خروج مردم از بن بست را تغییر انتخاب مردم دانسته بود، نوشت: مفروض آقای جعفری این است که تمامی نابسامانیهای کشور نشأت گرفته از انتخاب مردم و به تبع آن نهادهای انتخابی است و گریز از آن مستلزم رفتن به سمت نیروی جوان... است! خوب بود آقای جعفری مشخص میکرد آیا مابقی تصمیمگیرندگان نظام نیروهای جوان هستند؟ به عبارتی فقط نهادهای انتخابی باید نیروهای جوان باشند و مابقی نهادها و شخصیتها که از قضا دارای حاشیه امن هستند، دارای اختیار زیاد و مکانیزم پاسخگویی حداقلی هستند نیاز به جایگزینی با نیروهای جوان ندارند! عجیب است که ایشان ضرورت جوانگرایی در نهادهایی با آیتمیهایی موقت، قابل رصد و پاسخگویی را تشخیص میدهند، اما جوانگرایی در نهادهای انتصابی دارای عملکرد غیرشفاف و غیرپاسخگو را نادیده میگیرند. اگر این نکته پایهای را نمیبینند که بحثی نیست، ولی اگر میدانند چرا خود را به تجاهل میزنند؟!
البته منظور این یادداشت، این نیست که مصادیق انتخاب مردم تماما مبری از اشتباه و ضعف است و نقدهای اساسی متوجه آنها نیست بلکه حرف از نگاهی است که با تقلیل، قطبی کردن مسائل و ریشهیابی ناقص عمدا بدون توجه به مشکلات عدیدهای که به شدت مردم را در مضیقه قرار داده است، به صورت غیر مستقیم ضمن بیتقصیر جلوه دادن خودشان، مشکلات را متوجه مردم میدانند و سیاست خطرناک مهندسی انتخاب مردم را به ذهن متبادر میکند. در پایان لازم است چند نکته تذکر داده شود؛
۱- به قول معروف «شتر سواری دولا دولا نمیشود»! اگر قرار به جوانگرایی است باید شامل تمام ارکان کشور شود. تمایز و تفاوت منشا مشکلات عدیده کشور است، نمیشود نهادهایی که در راستای منافع بعضیها هستند مصون از تغییر و تحول باشند، اما آنها که در مسیر این افراد نیستند به نفع آنها دچار جوانگرایی شوند!
۲- وضعیت فعلی کشور ماحصل نگاهی است که معتقد به تغییر انتخاب مردم است و قبلا با انواع نظارتها عملا آن را در منگنه قرار داده است (و شوربختانه به آن اکتفا هم نمیشود) و باید پرسید بعد از تجربه تلخ ۱۳۸۴ به اینسو مجددا با چه منطقی زمزمه همان رویه تکرار میشود؟ 
۳- تنها مرجع برای تغییر انتخاب مردم خود مردم هستند و تلاش برای تغییر انتخاب مردم نوعی انحراف از قانون و برخلاف منافع و خواست مردم است که به سادگی از سوی آنها نیز پذیرفته نخواهد شد و باید دانست که انسان عاقل نباید اجازه بدهد از یک سوراخ دو بار گزیده شود. تنها کمکی که امثال آقای جعفری میتوانند به مردم و خودشان بکنند این است که موانع مقابل انتخاب مردم را بردارند و تمام اختیارات قانونی تصمیمگیری را به مردم برگردانند. زیرا مردم بهتر از همه میدانند چطور انتخاب کنند! نگاه قیم مآبانه به مردم بحرانآفرین است که باید بهشدت از آن اجتناب کرد.
 بنام اجراي اصل 44 ، دارند چوب حراج به اموال عمومي كشور مي زنند . مملكت داري اينطوري اگر هست كه يك بچه 10 ساله هم مي تواند مملكت داري كند ؟ آينده اقتصاد و فرزندان مردم چه خواهد شد؟ همه چيز را به فروش گذاشته و با پولش مملكت را اداره مي كنند .
 							         		            بنام اجراي اصل 44 ، دارند چوب حراج به اموال عمومي كشور مي زنند . مملكت داري اينطوري اگر هست كه يك بچه 10 ساله هم مي تواند مملكت داري كند ؟ آينده اقتصاد و فرزندان مردم چه خواهد شد؟ همه چيز را به فروش گذاشته و با پولش مملكت را اداره مي كنند .         		                     		         قالیباف  همان  لاریجانی  و لاریجانی  همان  کروبی  و  کروبی  همان  ناطق نوری  و  ناطق  همان  هاشمی رفسنجانی  و    ...............
 							         		            قالیباف  همان  لاریجانی  و لاریجانی  همان  کروبی  و  کروبی  همان  ناطق نوری  و  ناطق  همان  هاشمی رفسنجانی  و    ............... اینترنت ملی بی معنا نیست جوکه
 							         		            اینترنت ملی بی معنا نیست جوکه         		                     		         اینترنت ملی معنی ندارد! شبکه ملی هر چقدر هم بزرگ باشد از کل ایران نمی تواند بزرگتر باشد! که به آن اینترانت می گویند! در حالیکه اینترنت شامل شبکه تمامی کشورهای جهان میشود!
 							         		            اینترنت ملی معنی ندارد! شبکه ملی هر چقدر هم بزرگ باشد از کل ایران نمی تواند بزرگتر باشد! که به آن اینترانت می گویند! در حالیکه اینترنت شامل شبکه تمامی کشورهای جهان میشود!         		                     		         اینترنت داخلی بی معنا هست .چون  به دلایل زیادی که وجود دارد . این دستاورد علمی غرب هست  وقتی بستر اینترنت  شامل آزادی بیان و عقیده و جرم سیاسی و شهروند خوب بودن یعنی سر به زیر بودن در  دنیای سیاست تعریف میشود . اینترنت ملی یعنی اینکه این تکنولوژی در شرایطی که در غرب وجود دارد رشد کرده  یعنی در ان کشورها  خیلی از مسایل و انتقادها و حتی شکل پوشیدن لباس و آرایش مردم جرم نیست اینترنت رشد پیدا کرده  . در سرزمینی این شبکه ایجاد شده که در ان کشورها شفافیت و انتقاد و اطلاع رسانی در راس اهداف و ایجاد این شبکه شکل گرفته است . در ان کشورها اگر کسی در کانالی برقصد یا شادی کند یا اعتراضی در سایتی از مسولی کند یا به مسول کشوری نامه برکناری دهد دستگیر نمیشود . ......بومی سازی اینترنت مثل بومی سازی خودرو داخلی هست که بستر ان مهیا نبوده با تولید فراوان باعث مسدود شدن و ترافیک سنگین جاده ها و خیابانها شده است و حالا مجبور هستند برای حل ان بنزین را گران کنند .یا خودروهای پارک دوبل  شده و طرح زوج و فرد ...... اینترنت ملی یعنی جریمه کردن و حبس کردن شهروندان که چرا اصلا این حرف را زدی دلایل زیادی دارد
 							         		            اینترنت داخلی بی معنا هست .چون  به دلایل زیادی که وجود دارد . این دستاورد علمی غرب هست  وقتی بستر اینترنت  شامل آزادی بیان و عقیده و جرم سیاسی و شهروند خوب بودن یعنی سر به زیر بودن در  دنیای سیاست تعریف میشود . اینترنت ملی یعنی اینکه این تکنولوژی در شرایطی که در غرب وجود دارد رشد کرده  یعنی در ان کشورها  خیلی از مسایل و انتقادها و حتی شکل پوشیدن لباس و آرایش مردم جرم نیست اینترنت رشد پیدا کرده  . در سرزمینی این شبکه ایجاد شده که در ان کشورها شفافیت و انتقاد و اطلاع رسانی در راس اهداف و ایجاد این شبکه شکل گرفته است . در ان کشورها اگر کسی در کانالی برقصد یا شادی کند یا اعتراضی در سایتی از مسولی کند یا به مسول کشوری نامه برکناری دهد دستگیر نمیشود . ......بومی سازی اینترنت مثل بومی سازی خودرو داخلی هست که بستر ان مهیا نبوده با تولید فراوان باعث مسدود شدن و ترافیک سنگین جاده ها و خیابانها شده است و حالا مجبور هستند برای حل ان بنزین را گران کنند .یا خودروهای پارک دوبل  شده و طرح زوج و فرد ...... اینترنت ملی یعنی جریمه کردن و حبس کردن شهروندان که چرا اصلا این حرف را زدی دلایل زیادی دارد         		                     		         تغییر انتخاب مردم ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
 							         		            تغییر انتخاب مردم ؟؟؟؟؟؟؟!!!!! در مورد اینترنت ملی باید بگم ، از آنجایی که در این چهل سال هیچ وعده ای عملی نشده ، پس اینترنت ملی هم فقط در حد حرفه . فقط خدا می دونه چقدر قراره از جیب مردم به چند نفر آغازاده بدن ، و آخرش بگن هیچی به هیچی .
 							         		            در مورد اینترنت ملی باید بگم ، از آنجایی که در این چهل سال هیچ وعده ای عملی نشده ، پس اینترنت ملی هم فقط در حد حرفه . فقط خدا می دونه چقدر قراره از جیب مردم به چند نفر آغازاده بدن ، و آخرش بگن هیچی به هیچی .         		                     		         فلسفه بوجود امدن اینترنت برای این بود که اطلاعات سیاسی و اقتصادی و علمی و اتفاقات جهانی  بسرعت نور از یک نقطه ای از دنیا به نقطه ای دیگری از جهان انتقال یابد . اینترنت برای این بود که با این دستاورد بشود سخن یا حرف یا پیام یا مطلبی را بدون ابنکه دولت ها سانسور کنند مردم جهان اگاهی داشته باشند .  اگر قرار باشد اینترنتی که با سلاح و تفنگ بر سر مردمگرفته شود و از شهروندانش بخواهد که انچه من میگویم بنویسید و انچه من تکلیف میکنم فکر کنید این روش دیگر اینترنت نیست . بلکه آن ترانیت  یا آنور ترانیت  هست . اینترنت داخلی  یعنی اگر متنی که دولت ها خوشش نیاید نویسنده باید دستگیر شود . وقتی اگر اینترنت دولتی نباشد شرکت ها خصوصی این بستر را اماده کنند چون انها پول دارند تویعه شبکه انجام مبدهند ولی زور و سلاح ندارند که مردم را به خاطر اعتراص یا نوشتن مطلبی یا تصویری  حبس و محاکمه  ببرند بلکه تنها کاری که اگر شکایت شود کاربری یا سایتی را از دسترسی منع میکنند
 							         		            فلسفه بوجود امدن اینترنت برای این بود که اطلاعات سیاسی و اقتصادی و علمی و اتفاقات جهانی  بسرعت نور از یک نقطه ای از دنیا به نقطه ای دیگری از جهان انتقال یابد . اینترنت برای این بود که با این دستاورد بشود سخن یا حرف یا پیام یا مطلبی را بدون ابنکه دولت ها سانسور کنند مردم جهان اگاهی داشته باشند .  اگر قرار باشد اینترنتی که با سلاح و تفنگ بر سر مردمگرفته شود و از شهروندانش بخواهد که انچه من میگویم بنویسید و انچه من تکلیف میکنم فکر کنید این روش دیگر اینترنت نیست . بلکه آن ترانیت  یا آنور ترانیت  هست . اینترنت داخلی  یعنی اگر متنی که دولت ها خوشش نیاید نویسنده باید دستگیر شود . وقتی اگر اینترنت دولتی نباشد شرکت ها خصوصی این بستر را اماده کنند چون انها پول دارند تویعه شبکه انجام مبدهند ولی زور و سلاح ندارند که مردم را به خاطر اعتراص یا نوشتن مطلبی یا تصویری  حبس و محاکمه  ببرند بلکه تنها کاری که اگر شکایت شود کاربری یا سایتی را از دسترسی منع میکنند         		                     		         اینترنت ملی غلط مصطلح است بنابراین درست است مانند واژه رم گوشی موبایل که درستش رام است ولی بعلت تداول  استفاده قابل پذیرش در عوام است.
 							         		            اینترنت ملی غلط مصطلح است بنابراین درست است مانند واژه رم گوشی موبایل که درستش رام است ولی بعلت تداول  استفاده قابل پذیرش در عوام است. در مورد مقاله رسالت هم باید گفت در شرایط وفور نعمت و فراوانی دلارهای نفتی در کشور شهر فروشی و خشکاندن باغات و چند تونل و پل درست کردن با پول حاصل از انکه نمیشود خدمات که اگر باشد کودک من هم میتواند انجام بدهد!!!!! بفرمایید چند واحد مسکونی یا برج یا زمین از مردم خریدند و انرا تبدیل به فضای سبز،فضای ورزشی،کتابخانه،پارگینگ عمومی،بیمارستان،مدرسه،دانشگاه،و........ کرده اند تا بنده هم از مقاله شما لبخند بر لبم ننشیند؟؟؟؟؟؟اینکه فضاهای فوق را در ازای دریافت پول به برج و اپارتمان تبدیل کنیم و نفس شهر را بگیریم اسمش کار جهادی و مدیریت موفق است؟پاسخ انرا کودکان نسلهای بعد که رشد جسمی و عقلی کافی نخواهند داشت میدهند و نام این دوست شما هم بعنوان باعث و بانی ان در تاریخ ثبت خواهد شد!!!!!
 							         		            در مورد مقاله رسالت هم باید گفت در شرایط وفور نعمت و فراوانی دلارهای نفتی در کشور شهر فروشی و خشکاندن باغات و چند تونل و پل درست کردن با پول حاصل از انکه نمیشود خدمات که اگر باشد کودک من هم میتواند انجام بدهد!!!!! بفرمایید چند واحد مسکونی یا برج یا زمین از مردم خریدند و انرا تبدیل به فضای سبز،فضای ورزشی،کتابخانه،پارگینگ عمومی،بیمارستان،مدرسه،دانشگاه،و........ کرده اند تا بنده هم از مقاله شما لبخند بر لبم ننشیند؟؟؟؟؟؟اینکه فضاهای فوق را در ازای دریافت پول به برج و اپارتمان تبدیل کنیم و نفس شهر را بگیریم اسمش کار جهادی و مدیریت موفق است؟پاسخ انرا کودکان نسلهای بعد که رشد جسمی و عقلی کافی نخواهند داشت میدهند و نام این دوست شما هم بعنوان باعث و بانی ان در تاریخ ثبت خواهد شد!!!!!