رسانههای حامی دولت جرأت دارند در «کمپین تابناک» برای محکومیت هر نوع مذاکره با آمریکا سخن بگویند؟
پس از آنکه برخی رسانههای دولتی و نزدیک به دولت روحانی، یکی از یادداشتهای سیدحسین موسویان را منتشر کردند که درباره پیشنیازهای مذاکره با آمریکا از جمله خروج و توقف کاملاً تعهدات ایران سخن به میان آورده بود، تابناک نه از اصل مذاکره بلکه توقف امتیازهایی نظیر ان پی تی را اقدامی مناسب تلقی کرد تا غرب بداند چه دستاوردهایی از قبل برجام به دست آورده که میتواند از روی میز برداشته شود و از آن محروم شود. با این حال همان رسانههای دولتی و نزدیک به دولت مکنونات قلبیشان را به تابناک منتسب کردهاند و ادعا کردند تابناک از معامله ایران و آمریکا استقبال کردهاند! در حالی که تابناک، از خروج کامل ایران از برجام و تعلیق اجرای تعهدات پروتکل الحاقی حمایت کرده و می کند و اگر سهوی هم در این باره صورت گرفته، اصلاح می کند و می گوید، مذاکره با آمریکا که دولتی ها دنبال آن هستند را به هیچ وجه نمی پذیرد و آن را وادادگی در مقابل غرب بدعهد متکبر تلقی می کند.
به گزارش «تابناک»؛ حسین موسویان مذاکره کننده اسبق هسته ای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا در مقالهای برای میدل ایست آی نوشته بود: «ایران به جای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام" ، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هسته ای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هسته ای در برابر تعهدات هستهای" در چهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.» بدین ترتیب برای خود برگهای برنده تازهای برای مذاکره و عرضه به عنوان امتیاز فراهم کنند تا مشتشان پرتر از قبل باشد.

موسویان این خروج ایران از توافقهای هستهای و نظارتی از جمله ان پی تی را ابزار مذاکره خوانده و آورده بود: «نتیجه این مذاکرات هم باید این باشد که آمریکا تمام تحریمهای مرتبط با موضوع هسته ای را لغو کند و متقابلا ایران تمام تعهدات هسته ای درچهارچوب ان پی تی را بپذیرد.» رویکردی که قاعدتاً همراستا با سیاست خارجی ایران در این مقطع نیست. «تابناک» این یادداشت را به نقل از خبرآنلاین رسانه نزدیک به دولت حسن روحانی منتشر کرد و سپس در گزارشی نه از پیشنهاد «معامله با آمریکا»، بلکه از پیشنهاد خروج از توافقها و تبدیل شدن این فرصتها به امتیازی در مشت ایران، استقبال کرد.
در واقع به اعتقاد «تابناک» مذاکره که لزوماً با آمریکا رخ نمیدهد و با طرفهای اروپایی و چین و روسیه نیز در جریان است، باید با تداوم امتیازهایی همراه باشد که آوردهای دارد و اگر آوردهای ندارد، باید به پیشنهاد موسویان عمل کرد و از ان پی تی خارج شد و هرگاه آنها به تعهداتشان عمل کردند، به همان اندازه که آنها عمل کردند، ما نیز مجدداً متعهد باشیم و امتیازات کنونی که به صورت یک امر روتین و جزو وظایف ایران برای غرب تلقی شده، از حالت کنونی دربیاید و مشخص شود که یک امتیاز ویژه است.
با این حال، خبرآنلاین رسانه نزدیک به دولت و روزنامه ایران رسانه دولت مکنونات قلبیشان را از زبان «تابناک» بیان و برای گزارش تابناک تیتری با عنوان عجیب «دفاع سایت محسن رضایی از پیشنهاد موسویان برای معامله امریکا با ایران» درج کردند. آیا خبرآنلاین سایت علی لاریجانی، آموزش ندیده است که موازین حرفه ای را رعایت کند؟ آیا روزنامه ایران و ایرنا را می توان سایت حسن روحانی نامید و تلاشش برای بر هم زدن کشور با دو قطبیسازیهای کاذب را کار حسن روحانی نامید؟ یا میتوان گفت صحنهگردانهای مؤسسه مطبوعاتی ایران و خبرآنلاین به دنبال معامله با آمریکا هستند و با فرصت طلبی از سوء تفاهم یا سهو مذکور، دنبال وادادگی دیگری برای مذاکره مستقیم با آمریکا هستند؟
اگر هم در تفسیر نظر حسین موسویان، سوءبرداشتی از مطلب تابناک برداشت شده و یا تابناک به درستی نتوانسته خروج ایران از همه تعهداتش در قبال خروج آمریکا از برجام را به تصویر بکشاند، بدین وسیله تصحیح می شود که موضع شفاف تابناک با توجه به مواضع پیشین و کنونی این است که ما مخالف هر گونه مذاکره با آمریکا هستیم. تابناک مخالف هر گونه مذاکره مستقیم با آمریکا در اوضاع کنونی است و اگر رسانه دولت میخواهد مکنونات قلبیاش را برای مذاکره با آمریکا به اسم تابناک بنویسد، سهو و سوءتفاهم رخ داده را تصحیح و به شجاعت و صراحت اعلام میکنیم، مخالف وادادگی دولتی و رسانههای حامی او در مقابل آمریکا هستیم. اگر آنان صداقت دارند، میتوانند مانند ما شفاف موضع خود را اعلام کنند؟ آیا با پیشنهاد تابناک موافقت میکنند تا کمپینی رسانهای دال بر مخالفت هر گونه مذاکره مستقیم با آمریکا راه اندازی کنیم؟ آیا رسانههای دولت و حامیان آنان در خبرآنلاین موافقند که هر نوع تحرک رئیس جمهور و دولتیها را برای مذاکره با آمریکا محکوم کنند؟
بعید میدانم نویسندگان این کامنتها هم تاکنون توافقنامه برجام را خوانده باشند
بر سر چه چیزی اختلاف نظر داریم
بر سر چه چیزی اظهار نظر میکنیم
بر سر چه چیزی با هم بحث میکنیم
چیزی که نه دیده ایم و نه خوانده ایم
فهمیدی چی گفتم ؟
اگر مذاکره نمی کردند، الان کم کم خود تحریم ها آب می رفت.
ما دوباره تحریمها رو برای خودمان ساختیم.
فروش نفتمان از بدترین زمان دوره احمدی نژاد بدتر تره
تا کسی دهان باز میکنه میگه ازادی میدم سریع بهش رای میدید
✍️ماجد کیاست
چین کمونیست و آمریکا برای سالیان متوالی روابطی تیره و تار را تجربه کردند به گونه ای که حتی مسافرت اتباع آمریکا به چین با محدودیت بسیار از طرف دولت ایالات متحده روبرو بود، هر نوع ارتباط اقتصادی با محدودیت های فراوانی همراه بود.
هر چند تلاشهایی از دو طرف برای یافتن مسیرهای عادی سازی روابط و کاهش تنش برداشته میشد . اما به هر جهت چون رهبران اصلی طرفین تمایلی در بهبود روابط نداشتند،پیشرفت خاصی حاصل نمیشد تا اینکه ریچارد نیکسون رئیس جمهور ایالات متحده در ابتدای دهه هفتاد میلادی تصمیم قطعی مبنی بر گذر از تخاصمات گرفت همزمان تلاشهای چوئن لای برای اقناع شخص اول چین یعنی مائو ، به ثمر نشست. " چوئن لای در شرایطی که مدیریت و بدنه حزب کمونیست چین عمومأ همه شعارهای ضد آمریکایی میدادند، توانست نوعی اقناع ایجاد کند.
اولین قدم جدی توسط نیکسون طی گزارش سالانه سیاست خارجی به کنگره برداشته شد که در آن اشاره شده بود :" چینی ها مردمانی بزرگند که نمیبایست خارج از اجتماع جهانی قرار گیرند . . . در حقیقت علاقه مندی ما به ایجاد صلح و ثبات و آرامش در آسیا و جهان است. بر همین اساس مایل هستم در جهت امتحان کردن ارتباط با چین قدم بردارم."
رهبران چین پیامی که در این گزارش بود را به درستی درک کردند و بلافاصله پیشنهاد انتقال گفتگوهایی که تا آن زمان در ورشو میشد و حاصل چندانی نداشت را به پکن دادند.
هرچند چوئن لای به عنوان مقام رسمی مسئول تنظیم ظرافت کار به نحوی بود که در عین رسمیت بخشیدن به اقدامات، اراده بالاترین مقام سیاست گذار چین را هم در این خصوص به عنوان نشانه تایید این اقدام نمایان کند. لذا در پیغامی که چوئن لای در 9 دسامبر همان سال از طریق یحیی خان رئیس جمهور پاکستان به ایالات متده ارسال کرده بود کلماتش را به این صورت به پایان رسانده بود." این اولین بار است که پیشنهادی از طرف یکی از سران ( مائو )، از طریق یکی از سران ( یحیی خان )، به یکی از سران ( نیکسون ) داده میشود."
مائو به جهت شخصیت منحصر بفردی که داشت مشورت پذیر نبود وتا موردی را به طور یقین شخصأ نمی پذیرفت امکان تصمیم سازی برای سایرین حتی نخست وزیر علی الخصوص در مورد سیاست خارجی وجود نداشت.او در مصاحبه ای، در جواب ادگار اسنو که پرسیده بود آیا نیکسون که نماینده جهان سرمایه داری است، نیز حق ورود به خاک چین را دارد اینگونه پاسخ داد :" به او خوش آمد خواهم گفت چون مشکلات و مسائل میانچین و آمریکا با وجود او حل می شود و .... خوش حال خواهم شد با او(نیکسون) گفت و گو کنم چه در جایگاه رئیس جمهور امریکا و چه به عنوان توریستی که قصد دیدار از چین را داشته باشد.ً
همین چند جمله کوتاه و نحوه بیان و مقطع زمانی آن چراغ سبزی برای نخست وزیر چین در پیگری ایجاد روابط دیپلماتیک و حل و فصل مشکلات فی مابین چین و آمریکا بود. بایست شرایط آن هنگام چین و آمریکا را نیز در نظر گرفت. عملا دو کشور در ویتنام و کامبوج رو در روی هم قرار گرفته بودند و مذاکره با ویتنام شمالی نتایج مطلوبی به بار نیاورده بود. همین چراغ سبز مائو کافی بود تا پیغامی از طرف چو ئن لای از طریق کانل رومانی به امریکا ارسال کند.در قسمتی از این پیغام آمده بود :" اگر ایالات متحده خواهان گفتگو است و راه حلی در این زمینه دارد جمهوری خلق چین آمادگی دارد تا فرستاده ایالات متحده را در پکن بپذیرد. این پیغام به روئیت مائو و لین پیائو رسیده است."
دو نکته در این پیغام به وضوح مشاهده میشود یکی پذیرش نماینده آمریکا در پکن که تداعی مصاحبه مائو با ادگار اسنو بود و دوم اخذ تایید مائو به مثابه قطعی بودن تصمیم اتخاذ شده.
مورد جالبی که در این پیام به صورت ضمنی دیده میشود عاری بودن از مسائل طعنه آمیز بود و از همه مهمتر اینکه پکن جنگ ویتنام را به عنوان مانعی غیر قابل پذیرش برای ایجاد روابط حسنه دو طرفه چین و آمریکا در نظر نگرفته بود.
در این مقطع ابتدا تلاشهای فراوانی از طرف تندروهای چین برای ایجاد مانع شکل گرفت. روزنامه دولتی People Daily به تندی مطلبی بر علیه آمریکا و شخص نیکسون نوشت که در قسمتی از آن آمده بود:" با پراکندن آتش جنگ بر دروازه های چین، امپریالیسم آمریکا سعی در تهدید و ارعاب چین دارد.
از آنسو جان اشمیتز نماینده کنگره نیکسون را متهم کرد که" به وسیله کمونیست ها محاصره شده است" نیکسون اجبار به برگزاری جلسه ای محرمانه با دو حزب پیدا کرد و در نهایت توانست اهمیت و ضرورت ارتباط با چین را تفهیم کند.اما در چین انتقادها از چوئن لای بالا گرفته بود و او را به غرب زدگی متهم میکردند تا اینکه مائو با قاطعیت تمام و کاملا شفاف نظر خود در ارتباط با لزوم ارتباط با آمریکا را با توجه به خطر شوروی اعلام و از چوئن لای پشتیبانی کرد
الان اقتصاد آمریکا رو به پیشرفت. چطوری مذاکره الان رو با اون موقع مقایسه میکنین؟
چه چیزی را به دست آورده است؟!!
تحریم ها هم از نظر اونا که دستی تو کار تولید دارن نسبت به مدیریت و قوانین اثرش کم تره
از همین نظر سنجی ساده ها که برای فوتبالیست ها و سیاستمدارهای درجه سوم و چهارم میزاری برای موضوع به این مهمی تعجبه که نذاشتی و بعد روش تحلیل بنویسی
در واقع سایت تابناک همان سایت مشرق که روی هم میشوند مشرق تابناک.
تابناکیهای عزیز الان دوره ارتباطات است ،همه آنچه در وسایل ارتباط جمعی گفته میشود هم مذاکره به حساب می آید.
ولی خدا کند که اگر روزی قبول کردید که مذاکره انجام شود وقتی نباشد که با نوشیدن زهر همراه شود.هر چند که میشود نوشیدن زهر را به کمک شما رسانه ایها ،شهامت و شجاعت جلوه داد
فقط کاش به قول دوستمان یک نظر سنجی مثل مواردی که تا به حال گذاشته اید بگذارید و همفکرانتان را هم بسیج کنید تا رای بدهند.
این احساس خود مردم پنداری شما ، ما مردم محو شده در نظر شما را کشته
تابناک همان سایت مشرق است با ظاهری فریبنده تر که روی هم میشوید مشرق تابناک.
ولی از قدیم به کچل زلفی میگفتند لذا شماها همان غروب سیاهید و بس.مردم برای شما پشیزی ارزش ندارند.شماها فقط پول و منفعت میشناسید و بس.
وقتی مذاکره میکنید که ببینید موقعیت خودتان به خطر افتاده و نه کشور و مردم.
نظر سنجی واقعی کنید.
خب از صبح تا شب توی این سایت ها چه کار دارید؟ بروید تو همون سایت های مورد علاقه خودتان.. تازه اونجا با سیب و گلابی های حاصل از برجام پذیرایی.. میشید.. کسی مجبورتا ن که نکرده تو تابناک اظهار فضل کنی








