حمله به جوانگرایی با رمز"تجربه"
بعد از تصویب قانون منع بکارگیری بازنشستگان و ایجاد فضای عمومی و رسانه ای برای کنار رفتن پیرمردهای چسبیده به صندلی، حالا طبق ابلاغ قانونی توسط رئیس جمهور میزان سن لازم برای تصدی سطوح مدیریتی کاهش یافته و سطح مدیران ارشد به 50 سال رسیده است.
در این تصویب نامه که 31 تیرماه به وزارتخانه ها، شرکت ها و نهادهای عمومی غیردولتی ابلاغ شده رعایت داشتن حداکثر ۴۵ سال برای تصدی سطوح «مدیریت عملیاتی و مدیریت پایه»، حداکثر ۴۷ سال سن برای سطوح «مدیریت میانی» و حداکثر ۵۰ سال سن برای سطوح «مدیریت ارشد» تاکید شده است.
امید جوانان به کنار رفتن پیرمردها باعث افزایش امید اجتماعی در بین این قشر می شود، نسلی که در چهل سال بعد از انقلاب همیشه تحت شعاع حضور مدیران دهه اول انقلاب در مناصب قرار گرفته و بعضاً حتی به دلیل عدم اجازه برای نشان دادن توانایی هایشان یا از کشور رفته اند و یا مایوس از نشان دادن نبوغ به کار ساده ای دست زده اند و نبوغ و توانایی هایشان سرکوب شد. بدانیم نسل سوم انقلاب هم از لحاظ ایده و هم از باب انگیزه حرفهای نویی دارند که میتوانند با جاری شدن در دستگاههای اجرایی و حتی حوزههای تقنینی برای نظام ظرفیتسازی کنند.
در حال حاضر عده ای با انتصاب جوانان و با بهانه های واهی و نادرست و با رمز "تجربه" حمله های زیادی به جوانگرایی می کنند که تخریب انتصابات جوانان از این نمونه است. سوال این است مگر افراد باید زمانی که از شکم مادر زاده می شوند دارای تجربه باشند؟ تجربه امری اکتسابی است و اگر اجاره ورود جوانان به مقوله های مختلف را ندهیم چگونه انتظار داریم تجربه کسب کنند.
به یاد داشته باشیم که جوانگرایی در دهه شصت و در زمان جنگ راه عبور از بحران ها بود، جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسدران در زمان بر عهده گرفتن این مسئولیت 33 سال سن داشت. شهید حسن باقری فرمانده آزاد سازی خرمشهر در زمان شهادت 26 ساله بود و محسن رضایی فرمانده سپاه در دفاع مقدس زمانی که این مسئولیت را بر عهده گرفت 27 ساله بود.
همچنین به یاد داشته باشیم که حضرت آیت الله خامنه ای سومین رئیس جمهور نیز در سن 42 سالگی به این مسئولیت رسید و مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی اولین رئیس مجلس 45 ساله بود. عباس آخوندی زمانی که در سال 61 معاون سیاسی وزیر کشور شد تنها 25 سال سن داشت و علی لاریجانی زمانی که در سال 72 رئیس سازمان صدا و سیما شد 36 سال سن داشت.
چهل سال بعد از انقلاب پیرمردها نه تنها راه را برای حضور جوانان در عرصه های مدیریتی باز نمی کنند بلکه حتی به تخطئه، تمسخر و نگاه از بالا به جوانان روی می آورند. باید بدانیم جوانگرایی رمز بازرسازی امید اجتماعی است، در چهارمین دهه از انقلاب اسلامی جوانگرایی راه عبور از بحران هاست.
چرا همشون دارن در پستهای مشاور فعالیت میکنن ؟
هم حقوق بازنسشتگی بگیرن هم حقوق مشاوری ؟
چرا توی مملکت همش داره مسخره بازی طی میشه ؟
همه چی به مسخره گرفته شده
1- اینکه صاحب حق اول افراد با تجربه هستند
2- صاحب حق دوم افراد جوان و مستعد هستند.
اما در مورد افراد صاحب حق با تجربه باید گفت افراد تحت عنوان کارشناس هستند و صاحب تجربه هستند ولی هرگز در جایگاه مدیریت و نشان دادن توانمندی هایشان قرار نگرفته اند و هم اکنون جزو رنج سنی اعلامی قرار گرفته اند و معمولا حدود 18تا 22 سال تجربه کاری دارند و دارای سطح تحصیلات کارشناس ارشد و دکتری مرتبط و تجربه خدمتی مناسب هم هستند.
اما گروه دوم افراد جوان مستعد (مستعد اگر منظور تجربه و تحصیلات عالی است) و دارای شرایط اداری است یک امر قانونی خواهد بود که باید مورد توجه قرار گیرد. اما اگر دستمایه فامیلگرایی و داشتن 5 سال سابقه و ... نشود و افراد غیر مرتبط بکارگیری نشوند.
3- اما مساله اصلی و ملی ایجاد انگیزه و امید برای همه افراد شاغل دارای شرایط است که توانمندی داشته اند دارند ولی مورد بی میلی ، رقابت منفی اداری، یا بدون پشتوانه فامیلی قرار داشته اند و جز کار و تلاش بی شاعبه و خدمت به خلق خدا هدفی ندارند.
باشد این مطالب به عنوان بخشی از بسیار مشکلات که باید مورد توجه قرار گیرند تلنگری در انتصاب و ایجاد امید و ارتقاء توانمندی سیستم اداری قرار گیرد.





